فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شیعه رو دارن میکشن تو دنیا...
مهدی بیا...💔
#هند
@shahidhojatrahimi
❀ شهیدحجت الله رحیمی❀
#دلنوشته_شماره۲
سلام
مثل همیشه صدایت میزنم داش حجت ..داش قلمم خوب نیست ساده حرف میزنم حرف های دلم داش دلم تنگ شده هااا... هروقت دلم تنگ شماها میشه ... یاد این بیت میکنم ::
دل تنگی ها به لطف حق سر آید ....
از شام آخرصبح ظفر برآید
زمان آشنایی مون یادتونه ؟ بهشت زهرا سلام الله علیها 😢😢😢آخخخ که چقدر دلم تنگ شده برای شهدا ... در فروشگاه محصولات فرهنگی بهشت زهرا سلام الله علیها که مثل همیشه عکسهای شهدا رو نگاه میکردم جلد کتابها رو نگاه میکردم که کتابچه شما نگاهم را جذب خودش کرد قیافه آرام وشاد وخندان شما ... چقدر لذت بردم خاطرات شما رو خوندم خیلی برام لذت بخش بود ..و اتفاقی دیگر افتاد که لذت این آشنایی رو بیشتر کرد و آن روز تولد شما خیلی ذوق کردم اسفندیم و آن هم بیست وچهارم ...
و فقط خداوند سبحان و شما می دانید حال خوش اونروزهامو.... داش حجت یادته پارسال روز تولدم راهیان نور بودم خانواده در منزل جشن تولد🎉🎈 برام گرفتند و کلیپی از عکسهام درست کردند برام فرستادند ساعت 12 شب بود یادتونه گفتم فردا کلیپ رو نگاه میکنم اما گفتند الان نگاه کن و در تاریکی هنذفری پیدا کردم و شروع کردم به کلیپ نگاه کردن ذوق کردم از این کارشون اما لذت بخش ترین قسمت کلیپ که غافلگیرشدم انتهای کلیپ بود و آن !! تصویر آرام و خندان شما بود ... بارها کلیپ رو دیدم و چقدر ذوق کردم که تصویر آرام و خندان شما رو
می دیدم ... و خدا روشکر میکنم که همون شب دیدم ... اونم در اردوگاه شهدا که مطمئنم شماها هم شاهد بودید...
جمله خمپاره 60 شما هیچ وقت ازیادنبردم خیلی این جمله رو دوست دارم... داش حجت برادری کن مثل همیشه برای عاقبت بخیریمون
دعا لطفا یادت نره ... شرمندتم داش خیلی شرمندتم دعا کن راهت رو با دل وجان ادامه بدم ...
یاعلی
✍علمدار
#دو_روز_تا_شهادت
🌹| @shahidhojatrahimi
#اطلاعیه
چالش سالروزشهادت شهیدرحیمی
به مناسبت سالروزشهادت خادم الشهداء شهیدحجت الله رحیمی ،
متنی زیبا بنویسید و برای ما ارسال کنید
تا با نام شما ، در کانال شهیدرحیمی گذاشته شود .
در ضمن ؛
به سه نفر از عزیزانی که ،
متن آنها بتواند بیشترین سین را بگیرد ، شارژ پنج هزار تومانی تعلق می گیرد .
#ارسال به آی دی ↙️
@Shahidhojat
@shahidhojatrahimi
❀ شهیدحجت الله رحیمی❀
#دلنوشته_شماره۲ سلام مثل همیشه صدایت میزنم داش حجت ..داش قلمم خوب نیست ساده حرف میزنم حرف های دلم د
#دلنوشته_شماره۳
به نام خـدای حجـٺ🌱
عزیزبرادرم حجٺ الله رحیمی
#هشت سال از شهادتت می گذرد ولی هنوز یادت و نامت برزبان و دل هایمان جاری ست
کودکی خردسال بوده ام که برای اولین بار عکست را بر دیوار خانه مان دیدم
نور خاصی درچهره ات مشاهده می کردم ✨
در عالم بچگی هام از پدرم پرسیدم:
«بابا چرا این عکسو زدی به دیوار خونمون ؟»
پدرم با لبخندی درجوابم گفت: شهید رحیمی هم شهری عزیزمون چند روز پیش به شهادت رسید...💔
پرسیدم یعنی چی که شهید شد؟
گفت : ( خدا آدمای خوب رو میبره پیش خودش با شهادت....)
همان جرقه ای شد درذهنم که بدانم جایگاه شهیدوشهادت چیست
که بدانم هستند مَـردانی از این مرز وبوم که چگونه شیدای شهادت هستند
ازآن لحظه
بذرشهادت را در دلم کاشتم و هرروز در انتظار شهادت... 🥀
می دانم که شهیدشدن به حرف نیست به عمله؛)
°°•سال ها از ماجرای آشنایی ما میگذرد ولی هنوز عکست بااینکه قدیمی و پوسیده شده بردیوار اتاقم جاودانه مانده
چهره ات جذبه ی خاص خودش را دارد•°°
✍شهیده بانو
#دو_روز_تا_شهادت
#شهید_حجت_الله_رحیمی
🌹| @shahidhojatrahimi
#لحظه_ای_باشهدا🕊💌
🌹📿| #وصیتِ_شهیـــــــد...
#قسمت_ششم💛
خدایا...!
عاشــــــــق دربرابر معشـــــوق آن حد عشــــــــق می ورزدتا که بمیرد😍
من هم آنقــــــــدر عاشــــــــق توهستم😍
که میــــخواهم در راخ تو، تکه تکه شوم.
#شهید_حجت_الله_رحیمی🌷🌾
#دو_روز_تا_شهادت😭
🌹| @shahidhojatrahimi
💎ﻫﺮ ﺷﺐ ﺩﻋﺎی فرج به نیابت از اهل بیت علیهم السلام ،، شهدای مدافع حرم وهمه ی شهدای جنگ تحمیلی....
💠 دعـــــــــــای فـــــــــــرج 💠
🔸بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم🔸
⚜الهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.⚜
💠دعــای ســـلامتی امــام زمــــان(عج)💠
⚜"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"⚜
⛅️اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجُ⛅️
🆔 @shahidhojatrahimi
#رمان
#نخل_سوخته 📚
📖قسمت 9⃣4⃣
📚📖حسین همیشه قبل از رفتن به شناسایی با بچهها خداحافظی می کرد. من هر بار که می خواستم با او روبوسی کنم مانع می شد و به شوخی می گفت:خیالت راحت باشه من سالم می مونم.مطمئن باش که طوریم نمیشه.
✅اما اون روز وقتی داخل اتاق شد و اومد پیش من.دیدم حال و هوای دیگه ای داره.منو تو بغلش گرفت و چندبار بوسید.-گفت:حسین آقا منو حلال کن.نمی دونستم چی بگم،زبونم بند اومده بود.
✳️بغض گلوم رو گرفته بود و نمی ذاشت حرف بزنم.تا به حال اینطور خداحافظی نکرده بود.ما ازسال شصت و یک باهم بودیم.تو خیلی از عملیاتا شرکت داشتیم.چندین مأموریت شناسایی رفته بودیم و برای هر کدومش باهم وداعی داشتیم.اما هیچ کدوم مثل این یکی نبود.هیچ کدوم اینطور بوی شهادت نمی داد.۱
✨اون شب بچهها استراحت کردن،چون همونطور که گفتم قرار بود لشکر حضرت رسول وارد عمل بشه. صبح روز دوم بعد از نماز مجلس عزاداری و دعا برپا بود. حدود بیست و پنج نفر از نیروهای اطلاعات داخل اتاقی در همون ساختمون واحد اطلاعات دور هم جمع بودن، بچههامتوسل به خانم فاطمه زهرا شدن.
🌟کلا طی اون یه هفته ی آخر همهی مجالس عزاداری به نیت حضرت زهرابرپا می شد.همه شور و حال خاصی داشتن.هرکس گوشه ای نشسته بود و ضجه می زد.انگار می دونستن که این آخرین عزاداریه.۲
✔️راویان:۱-حسین ایرانمنش ۲-مجید آنتیکی
#ادامه_دارد...
@shahidhojatrahimi
#رمان
#نخل_سوخته 📚
📖قسمت 0⃣5⃣
📚📖اونایی که قرار بود اون طرف اروند برن،زودتر صبحونه خوردن و آماده شده بودن.شهید یوسف اللهی به من گفت:برو یگان دریایی و یه قایق بگیر که بچهها رو به اونطرف آب ببره.
✳️داشتم چایی می خوردم ،گفتم: همین الان که چاییم رو بخورم ، رفتم.اکثر بچهها از اتاق خارج شده بودن و توی حیاط ساختمون ایستاده بودن.حسین هم توی حیاط بود.گروهی که قرار بود جلو بره همراه حسین به طرف بیرون ساختمون راه افتادن.
🔴یهو همون لحظه سرو کله ی هواپیماهای عراقی پیدا شد. اول فقط صداشونو شنیدیم اما بعد چند لحظه اونارو بالای سرمون دیدیم.حسین برگشت و رو به بچهها فریاد زد:هواپیما،سریع پخش بشین.یه جا نایستین.
‼️بچهها اکثر رفتن تو اتاقای ساختمون.عدهای هم که می خواستن بیان بیرون برگشتن.حسین همچنان وسط حیاط ایستاده بود. یه مرتبه با همون پای مجروح به طرف ما دوید و فریاد زد.بچهها راکت....
🚫هنوز حرفش تموم نشده بود که چند انفجار پی در پی صورت گرفت. هواپیماها سه راکت زدن،دوتا به طرفین ساختمون و یکی هم درست به همون اتاقی که بچهها داخلش بودن.
🔴وقتی انفجار انجام شد فهمیدیم راکت شیمیایی زدن.با این حال اتاق رو سر نیروها خراب شد و مواد شیمایی به شکل مایع روی بدن بچه ها ریخت. مقداری آجر و خاک هم به سر و صورت اونایی که داخل حیاط بودن،خورد.
❌حسین آسیبی ندیده بود.با شنیدن فریادهای شیمیایی!شیمیایی!هرکس بطرفی می دوید و از منطقه دور می شد. عده ی زیادی تونستن به میون نخلستونا برن و خودشون رو نجات بدن.حسین وسط راه ایستاد و گفت:یه سری زیر آوار موندن،باید بیاریمشون بیرون.
🚫منتظر کسی نموند و به داخل ساختمون برگشت. می دونست کارش چقدر خطرناکه.قبلا شیمیایی شده بود و هنوزم مجروحیتش خوب نشده بود. برای همین بدنش حساسیت بیشتری داشت.
🔴از همه مهمتر ماسک نزده بود اما دلش نمی اومد بچه ها رو بذاره و بره.ماهم با دیدن حسین نتونستیم فرار کنیم. برگشتیم تا با کمک او بچهها رو نجات بدیم.
✔️به روایت از ابراهیم پس دست.
@shahidhojatrahimi
#نماز_شب🌸
امام صادق علیه السلام : نماز شب ،چهره را زیبا و اخلاق را نیکو و بوی بدن را پاک و خوش و روزی را فراوان و بد هکاری را ،ادا و هم وغم را بر طرف می سازد و دیده را جلا می بخشد.
رساله لقاء الله ص185
امام صادق ع فرمود: خانه هایی که در آنها نماز شب خوانده شود، بر اهل آسمان چنان می درخشد که ستارگان بر اهل زمین می درخشد.
✨حیفه بچه شیعه نمازشب نخونه✨
@Shahdhojatrahimi

لحظه شهادتش که غرق در خون بود با حاجی حرف میزد میگفت حاجی به دوستام بگورهبر رو تنها نذارند. حاجی به دوستام بگو اگه رفتند کربلا و خواستند انگشتر یا کفن سوغات بیارند یه وقت نبرن حرم آقا تبرک کنند
#شهیدحجت_الله_رحیمی
#شبتون_شهدایی 🌙
🆔 @shahidhojatrahimi