🌹خواهر از نگاه کردن به قد و بالای برادر سیر نمیشود...
.
.
خواهر شهید: مادر من یک زن فوق العاده است، خبر شهادت بابا که رسید رفت و دو رکعت نماز خواند ...
همه ی ما را مادر آرام کرد، بدون اینکه حرفی مستقیم به ما بزند، وقتی دید در مواجه با پیکر بابا بی تاب شده ایم،
خطاب به جنازه بابا گفت؛
الحمدالله که وقتی شهید شدی کسی خانواده ات را به اسارت نگرفت و به ما جسارت نمی کند
خبر شهادت جهاد را هم که شنید همین طور
دلم سوخت وقتی برادرم جهاد را دیدم...
مثل بابا شده بود
خون ها را شسته بودند ولی جای زخم ها و پارگی ها بود، جای کبودی و خون مردگی ها...
تصاویر شهادت بابا و جهاد با هم یکی شده بودند و یک لحظه به نظرم رسید من دیگر نمی توانم تحمل کنم...
باز مادر غیر مستقیم من و مصطفی را آرام کرد.
وقتی صورت جهاد را بوسید گفت:
ببین دشمن چه بلایی سر جهادم آورده؛
البته هنوز به ارباً اربا نرسیده...
باز خجالت آراممان کرد...
.
#امان_از_دل_زینب #شهید_جهاد_مغنیه
@Shahidhojatrahimi
روےِ ثانیـــــه ثانیـــــه هاےِ دیشـــبِ کـــــوثـــــر #بغـــــض راه مے رفـــــت....😔
وقتی تو مجلس گفتن بابا ، هُری دلِ کوثر ریخت....
خُــب #روضــــه خــــوان آرامـــــتر....
نمیگی وقتی فریاد می زنی که #زینـــــب بے بـابـا شد ،
#دلتنگی کوثر برایِ بابا محمودرضا از چشماش میباره...؟!😭
نمیگی #دلِ_کوثر برایِ روز هایی تنگ میشه که دیگه برنمیگرده...؟!
واای از اون لحظه ای که گفتن #دخترا_بـابـایے ان...😭
حتما پشتِ بغضش می گفته : منم دردونه ی بابام بودم ، منم بابایی ام....
😭😭😭
دیشب دل کوثر
با آسمان و دلتنگی اش ،
به یاد بابا ،
پا به پایِ دل بچه های علی
بارید....
دیشــــب تو مجلسِ علےِ ، کــــوثـــــر #بـابـا_محمودرضا رو کم آورد.....
فدایِ هق هق دخترانهِ ات کوثر جان...😭
#امان_از_دل_زینب
#امان_از_دل_کوثر
@shahidhojatrahimi
#سحر_دوازدهم
روضه ها در سحر سفارشےاست
اهل روضـــه، امان ز عصر دهم
زینب از روی تــل چه میبیند!!!
"وای از ضربــــــــه دوازدهم"
#امان_از_دل_زینب💔
@shahidhojatrahimi