eitaa logo
❀شهیدحجت الله رحیمی❀
2.1هزار دنبال‌کننده
33هزار عکس
14.2هزار ویدیو
108 فایل
❣🍃بسم رب خادم الشهداء🍃❣ 🥀شھید...به‌قَلبت‌نگـاھ‌میکُند اگࢪجایےبࢪايَش‌گذاشتھ‌باشےمےآيد‌مےمانَد لانھ میکُند تاشھيدت‌ڪُند ﴿شهیدحجت الله رحیمے♡﴾️🕊
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌺 خیلی امام_رضایی بود. تقریبا همه کسانی که او را می شناختند، این را می دانستند.هر وقت عازم مشهد می شد، چند نفر را هم همراه خود می کرد و گاهی خرج سفرشان را هم می داد. انقدر زود دلش برای امامش تنگ می شد که هنوز عرق سفرش خشک نشدہ، دوبارہ راهی می شد. می گفت "امام رضا خیلی به من عنایت داشته و کم لطفی است اگر به دیدارش نروم." همیشه را برای ورود انتخاب می کرد. گاهی ساعت ها می نشست همانجا و چشم می دوخت به گنبد و با حضرت حرف می زد. می گفت اگر اذن دخول خواندی و چشمت تر شد یعنی آقا قبولت کرده. مانند خیلی از بزرگان حرم را دور می زد و از پایین پا وارد حرم می شد. مدتی در صحن می نشست و با امام درد و دل می کرد. سفر کربلا را هم از امام رضا گرفته بود. موقع برگشت روی یکی از سنگ های حرم تاریخ سفر بعدی اش را می نوشت و امام هم هر دفعه ان را امضا می کرد... 🌷 : مسمومیت با آب زهرآلود.درشمال سوریه 🌷
#باب_الجواد..🌺🍃 🔹همیشه تو سفر #مشهد، دوست داشت موقع ورود به حـرم #امام_رضا عليه‌السلام از ورودى "باب الجـواد" وارد بشه، هتـل🏢 ما داخل خیـابان نـواب بود، اگه می‌خواستیم از #باب_الجواد بریم داخل، باید مسافت زیادی را می‌رفتیم. 🔸موقع رفتن که می‌شد، می‌گفت: من دور میزنم↪️ از ورودی باب الجـواد میام داخل ، هرکس دوست داشت می‌تونه با من بیاد👥 تقریباً همه ی #بچه‌ها همراهش می‌رفتند. 🔹قبل وارد شدن به #حرم می‌گفت: بریم #وضو بگیریم وبعد وارد بشیم، بچه‌ها شاکی می‌شدند که هوا سرده❄️ ما تو هتل وضـو گرفتیم، امّا می‌گفت: این وضو را به #نیت امام جـواد(ع) بگیرید. 🔸وقتی وارد می‌شدیم، مقید بود #زیارت_عاشورا بخونـه، مُهر، تسبیح و زیارت عاشورا، تنهـا توشه‌هایی بود که #همیشـه می‌شد تو لباسِ آقا حجت🌷 پیدا کرد. راوی: دوست شهید #شهید_حجت_اصغری #شهید_مدافع_حرم @shahidhojatrahimi
📖 #کتاب_بخونیم 🌷 #باب_الجواد . همیشه تو سفر مشهد ، دوست داشت ، موقع ورود بہ حـرم امام رضاعليه‌السلام از ورودى باب الجواد وارد بشہ . هتـل ما داخل خیابان نواب بود ، اگه می‌خواستیم از باب الجواد بریم داخل ، باید مسافت زیادی را می‌رفتیم . موقع رفتن ڪه می‌شد ، می‌گفت : من دور میزنم از ورودی باب الجواد میام داخل ، هر ڪس دوست داشت می‌تونہ با من بیاد ، تقریباً همه ی بچه‌ها همراهش می‌رفتند . قبل وارد شدن بہ حرم می‌گفت : بریم وضو بگیریم و بعد وارد بشیم ، بچه‌ها شاڪی می‌شدند ڪه هـوا سرده ، ما تو هتل وضو گرفتیم ، امّا می‌گفت : این وضو را بہ نیت امام جواد (ع) بگیرید . وقتی وارد می‌شدیم ، مقید بود زیارت عاشورا بخونہ ، مُهر ، تسبیح و زیارت عاشورا ، تنهـا توشه‌هایی بود ڪه همیشه می‌شد تو لباسِ آقا حجت پیدا ڪرد . شهید مدافع‌ حرم #شهید_حجت_اصغری_شربیانی🌹 #کتاب_سرباز_خسته_زینب_ص۳۱ @Shahidhojatrahimi