eitaa logo
❀ شهیدحجت الله رحیمی❀
2.2هزار دنبال‌کننده
31.6هزار عکس
12.7هزار ویدیو
106 فایل
❣🍃بسم رب خادم الشهداء🍃❣ 🥀شھید...به‌قَلبت‌نگـاھ‌میکُند اگࢪجایےبࢪايَش‌گذاشتھ‌باشےمےآيد‌مےمانَد لانھ میکُند تاشھيدت‌ڪُند ﴿شهیدحجت الله رحیمے♡﴾️🕊
مشاهده در ایتا
دانلود
❀ شهیدحجت الله رحیمی❀
❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃ ✍️ مے گفت آدم ها سہ دستہ اند: ۱.خام ۲.پختہ ۳.سوختہ -خام ها ڪہ هیچ... -پختہ ها هم عقل معیشت دارند و دنبال ڪار و زندگے حلال اند... -سوختہ ها عاشق اند. چیزهاے بالاترے مے بیینند و مے سوزند، توے همان عشق... ...🕊 @shahidhojatrahimi
❀ شهیدحجت الله رحیمی❀
یادم هست یک روز صبح گفت: دیشب دیدم زیر همین جاده های که ما از به سمت میرویم، سنگ قبر شهداست.... و ما از همان روز زیر خاک های جاده های که هر روز با ماشین از آن میگذشتیم؛ چند یافتیم که معلوم بود عراقیها عمدا روی آنها با لودر خاک ریخته اند و درست کرده بودند....... 🌷 @Shahidhojatrahimi
🌷 💠جعفر جهروتی زاده، بنیانگذار گردان لشکر 27 حضرت رسول(ص) خاطره ای را که خودش برای او نقل کرده است اینگونه بیان می کند: 🍃🌹 بود و مقر بچه های تفحص و و دیگران، گاه گاهی کاروان هایی از دانشجویان برای جنگی می آمدند و هنوز کاروان های به شکل امروزی پا نگرفته بود.... 🍃🌹 در عالم خواب و بیداری صدایی می شنود و برای آنکه بداند صدا از کجاست، بیرون می آید و اطراف را نگاهی می اندازد و می بیند که 15ـ 16 نفری با سربندهای (س) در حال سینه زدن راهی هستند..... 🍃🌹لحظه ای می ترسد و به مقر برمی گردد و را روی خود می کشد و تلاش می کند تا بخوابد....... 🍃🌹به محض اینکه خوابش می برد، یکی از به خوابش می آید و به او می گوید: 🍃🌹چه شد ؟! تو که همیشه می خواستی بشوی و حالا از ما فرار می کنی؟! ... 🍃🌹هفت؛ هشت روزی می گذرد که خبر مجید همه جا پخش می شود..... @Shahidhojatrahimi
❀ شهیدحجت الله رحیمی❀
👈 یـا حضـرت عبـاس مـددے گفتم فـایده ای ندارد. این منطقـه را بچه ها چنـد بـار گشتـه بودند اما، مجیـد ول ڪن نبود. زیر لـب" یا حضـرت_عبـاس مـددی" گفت و راه افتـاد رفت طـرف دیگر دشت. اولین بیلی که زد استخـوان_ها پیدا شد. خاڪ ها را از روی ڪارتش کنار زدیم و فامیلی اش یـادم نیست اما اسمـش عبـاس بود. با قمـقـمه پـر آب. نوشته بود " فـدای لـب تشنـه ات یا ابـالفضـل." @Shahidhojatrahimi
❀ شهیدحجت الله رحیمی❀
🚩 ✍منطقه والفجـر مقدماتی بود. دوتایی رفتیم توی . چند وقتی بود پیدا نڪرده بودیم. مجید جلو معبـر می زد و من پشت سرش می رفتم. 🍁 پشـت سـر هم می گفت" یعنی می شود خـدا امروز بدهد و بشود؟" 🍁رسیدیم به چنـد تا سوخته عـراقی. ڪلی تجهیـزات ریخته بود روی زمیـن. گفتم دیگر نمی شود جلـو رفت. زمیـن سفـت است. باید بیل مکانیڪی بیاوریم. 🍁ول ڪن نبود. گفت با می ڪنیم . به افتاده خـدا امروز نصرت می دهد. 🍁مجید با سـرنیزه می ڪوبید، من با بیـل. یڪ چوب دسته پیـدا شد. 🍁کشیدیمش بیرون. رویش بود . از پـرچـم های قدیمی ۸ نجـف بود. آن قدر ڪندیم تا را هم پیدا ڪردیم با همه . @Shahidhojatrahimi
❀ شهیدحجت الله رحیمی❀
💫 ✍طلاییه بودیم. چنـد روزے بود هـر چـه می گشتیم ، شهیــد پیـدا نمی ڪردیم. 🍁یڪ شب دید پـرتـوهـای نـور از یڪ نقطه از زمیـن به آسمـان می رود.✨ 🍁فـردا همـان جـا را ڪندیم. ڪلی شهیـد پیـدا شد. اولیـن بـار نبـود ڪه توی خــواب آدرس می گرفت. 🍁 @shahidhojatrahimi
💌نامه ای به خدا 💌 📝آیا کسی که از کاروان شهدا🌷 #جامانده، لیاقت سربلند کردن دارد⁉️ کسی که در دریای معنویت جنگ #مردود شده ، دیگر روی عرض اندام دارد که بیاید و #خاطره بگوید؟😔 📝ای #امام_زمان عزیز، تو را قسم به خون❣ دوستان #شهید، از ما بگذر🙏 که تقصیر کردیم. 📝ای #پدر_بزرگ ملت، مرا ببخش که کمکاری کردم و شایسته #سربازی تو نبودم😢 والسلام- غلام ونوکر بچه های فاطمه(س)، #مجید_پازوکی #شهید_مجید_پازوکی @shahidhojatrahimi
❀ شهیدحجت الله رحیمی❀
💌نامه ای به خدا 💌 📝آیا کسی که از کاروان شهدا🌷 #جامانده، لیاقت سربلند کردن دارد⁉️ کسی که در دریای مع
🌷 💠 شما نگذاشتید من بروم 🔰فاصله ما و ها پنجاه، شصت متر بود. بدجور می کوبیدند💥 کار گره خورده بود. باید از وسط میدان مین💣 باز می کردیم برای پیش روی بچه ها. 🔰هر چه رفته بود زده بودنش. این جور وقت ها بود که سرنوشت یک می افتاد دست تخریب چی👤 دل و جرائتی💪 می خواست، این بار دواطلب شد کارش درست بود. معبر را باز کرد. 🔰موقع برگشت تیر خورد💥 همه فکر می کردیم شده. هفت، هشت تیر خورد به . بچه ها رد شدند، رفتند جلو. انداختیمش توی آمبولانس🚑 شهدا و برگشتیم عقب، دیدیم هنوز است.   🔰 تو کما بود. از پشت شیشه می رفتیم ملاقاتش🛌 باور نمی کردیم زنده از بیمارستان بیاید بیرون. شکمش بود و دل و روده اش معلوم بود. یک شب، تمام دکترهای بیمارستان مصطفی خمینی کردند. 🔰همان شب مادر و مادربزرگش رفتند امامزاده صالح🕌 نذر و نیاز. فردا علایم حیاتی اش برگشت. همه تعجب کردند😦 بعد از آن بارها به می گفت: ” @shahidhojatrahimi
♥️ « ما الان تنها با آن‌هایی ڪار داریم ڪه رهرو عشقند ، نہ رهرو تڪلیف ؛ " رهرو عشق " یڪ گام بالاتر از تڪلیف است .» « عجیب این جملہ رو دوست داشت .» امام خمینی (ره) در خواب این جملہ رو بهش گفتہ بود . اما طوری با این جملہ حال میڪرد ڪه انگار امام اون رو مستقیم توی گوشش زمزمہ ڪرده ... وقت‌هایی ڪه از ڪم لطفی‌ها دلش می‌گرفت همین جملہ رو تڪرار میکرد . این جملہ روی سنگ مزارش هم نوشتہ شده است ... @Shahidhojatrahimi
بارها این ‌جمله را میگفت: معنی ندارد کسی بگوید من گرفتارم تا وقتی امام رضا علیه السلام هست. 😍 🕊🌹 @shahidhojatrahimi