#از_شهدا_الگو_بگیریم
📝به روایتی از دوست شهید:
خوش اخلاق بود ✌️
روابط عمومیش هم خیلی بالا بود
هیئت دانش آموزی یاعباس(سلام
الله)رو راه اندازی کردیم.
محمد خیلی به زیارت امامزاده
شاهزاده حسین می رفت
به من می گفت : عموی امام زمانه
اما قدرش رو نمی شناسند
توی همدان خیلی غریبه
از بچه های فعال بسیج بود
یادمه خیلی غبار روبی شهدا
می رفت گاهی نزدیک به
دو ساعت سر مزار شهدا
می موند و باهاشون حرف می
زد
وقتی می رفتم پیشش
گریه کرده بود😢 اشکاشو پاک
می کرد
کتاب های 📚 اخلاقی زیاد
می خوند
خیلی دغدغه داشت که چرا
فضای عمومی جامعه از لحاظ
معنوی روز به روز در حال
سقوطه
مخصوصا بعد از اینکه در تهران
ساکن شد مشخص بود که خیلی
اذیت می شه
دنبال چاره جویی بود.☝️
#شهید_محمد_غفاری
✍ از کتاب :پرواز در سحرگاه
🌷🌷
🌸
#مادرانه 😢💔
نفسم بند نفسهای کسی هست که نیست
#بی_گمان_در_دل_من، جای کسی هست که نیست
#شهید_محمد_غفاری🌷
@Shahidhojatrahimi
🖋 #وصیت_شهید
بدانید امروز جسد خون آلودهمان را كه به خاك میسپارید فدای راهمان شده است ؛
و گرچه جسمم راحت آرمیده است ، روح من از شما گریه و شیون نمیخواهد.
انتظارم چنین است كه سلاح به زمین افتادهام را بردارید و همیشه از ولایت فقیه و كشور انقلاب اسلامی ، علیه باطل دفاع كنید ...
🌹 #شهید_محمد_غفاری
🌹 #شهدا_هویت_جاودان_تاریخ
@Shahidhojatrahimi
جای خالی یک عکس...
توی کمدش در را با عکس #شهدا پر کرده بود و بالایشان نوشته بود:
"ای سرو پا، من بی سر و پا، خودم را کنار عکس شهیدان پیدا کردم"
برادرش می گوید:
کنار عکسها اندازه یک جای عکس در کمدش خالی بود، گفتم: "محمد عکس یکی از شهدا رو اینجا بزن، این جای خالی قشنگ نیست"
جواب داد: "اونجا جای عکس خودم هست...
#شهید_محمد_غفاری
@shahidhojatrahimi
روی انگشترش
نام حضرت فاطمةالزهرا (س)
نقش بسته بـود ...
محمــد علاقهی زیادی
به حضرت زهرا (س) داشت ؛
مـادرش می گفت :
سحرگاه سیزده شهریور ،
همان موقعِ شهـادت محمدم
خـواب دیدم ســرش را
بر رویِ زانوهام گذاشته بعد گفت :
یا زهرا (س) و سرش از زانوهام افتاد.
#پاسدار_مدافـع_وطن
#شهید_محمد_غفاری🌷
#یا_فاطمة_الزهرا
#یاد_شهدا_صلوات
@shahidhojatrahimi
روی انگشترش
نام حضرت فاطمةالزهرا (س)
نقش بسته بـود ...
محمــد علاقهی زیادی
به حضرت زهرا (س) داشت ؛
مـادرش می گفت :
سحرگاه سیزده شهریور ،
همان موقعِ شهـادت محمدم
خـواب دیدم ســرش را
بر رویِ زانوهام گذاشته بعد گفت :
یا زهرا (س) و سرش از زانوهام افتاد.
#پاسدار_مدافـع_وطن
#شهید_محمد_غفاری🌷
#یا_فاطمة_الزهرا
#یاد_شهدا_صلوات
@shahidhojatrahimi
#تلنگــــــرانه💥
✍خداوند متعال #شهادت را نصیب کسانی میکند که تعلق خاطر به دنیا ندارند❌
زیرا کسانی که #تعلقخاطر
به دنیا ندارند، دنیـ🌎ـای دیگران را #آباد میکنند
👈واینعمل انسان #مؤمن مصداق
کلام آقا امام حسن مجتبی(علیهم السلام) هست که آنچه برای خود #میپسندی برای دیگران هم #بپسند🙂
#شهید_محمد_غفاری
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
@Shahidhojatrahimi
همیشه میگفت: مامان ما هر قدمی که برمیداریم #یازهرا میگیم. شما هم با ما یازهرا بگو.
روز یکشنبه ۱۳ شهریور بود. دلشوره ی عجیبی داشتم. یاد خوابی که شب قبل دیدم افتادم؛ دیدم که پیکر غرق خون محمد روی زانوهامه! محمد مدام یازهرا میگفت. من هم با او تکرار میکردم. از خواب پریدم. رفتم پشت بام. شروع کردم نماز و دعا خوندن. مدام این ذکر رو میگفتم؛ ذکری که محمد خیلی علاقه داشت...
#شهید_محمد_غفاری
#روایت_مادر_معزز_شهید
@shahidhojatrahimi
وقتی خبر #شهادت محمد قطعی شد پیراهن مشکی برای پدر آوردیم که بپوشد اما قبول نکرد ! پدر گفت : ما برای مرده ها مشکی می پوشیم اما برای #شهید نه !!!
پدر ادامه داد : یک موضوع دیگر هم این است که ما باید به دشمن ثابت کنیم ایستاده ایم و هیچ حرکتی نمی کنیم که آن ها خوشحال شوند . با این کار می خواستم تو دهنی محکمی به دشمنان بزنیم و به همشون بفهمونیم که ما از شهادت باکی نداریم . و در آخر پدر برای تشییع جنازه فرزندش پیراهن رنگی به تن کرد .
#شهید_محمد_غفاری
@shahidhojatrahimi
روزهایی که از محل کار به خانه می آمد با همه ی خستگی سعی می کرد با لبخندی بر لب وارد شود. در حالی که چشمانش از فرط بی خوابی و خستگی سرخ شده بود، اما همچنان گرم و صمیمی صحبت می کرد. بعد شروع به احوال پرسی و خنده می کرد. فضای بیرون را کاملا از یاد می برد.
#شهید_محمد_غفاری