⚘بسم رب الشهداء و الصدیقین⚘
#سرنوشت
#شهیدمحمدرضادهقان
دهه محرم در سوریه بودیم.
در " #ریف_حلب" دو سه شب گردان ما و چند شب گردان او به شکل دید و بازدید هیئت میگرفتیم، ایندر بین گردانها رسم بود.
یک شب ما مهمان گردان او بودیم.
دو حلقه پشت هم تشکیل دادیم و مشغول عزاداری شدیم.
ناگهان در تاریکی، شخصی را دیدم که به نظرم آشنا آمد.
کمی خود را جابهجا کردم تا ببینم چه کسی است
#محمدرضا بود.
بهشدت ضجه میزد و گریه میکرد.
ناگهان به دلم افتاد که او #شهید میشود، اما به خاطر روحیه شاداب و پرنشاطش به فکرم خندیدم و به خودم قبولاندم که به اینزودیها شهید نمیشود.
گفتم او ضدگلوله است، اما سرنوشت چیز دیگری شد....😔😭
#نقل_همرزم_شهید
#یادش_باصلوات
@Shahidhojatrahimi