🍃🍂🍃
📝#برگی_از_خاطرات
من یک حق داشتم!
✍️...خاطره ای از یک شهید نماینده مجلس . . .
وارد سلف سرویس شدم. ساعت حدود 1 و 45 بود و به کلاس نمیرسیدم و صف غذا طولانی بود.
دنبال آشنایی میگشتم در صف تا بتوانم سریعتر غذا بگیرم.
شخصی را دیدم که چهرهای آشنا داشت و قیافهای مذهبی. نزدیک شدم و ژتون را به او دادم و گفتم: برای من هم بگیر.
چند لحظه بعد نوبت او شد و ژتون مرا داد و یک ظرف غذا گرفت.
و برای من که پشت میز نشسته بودم، آورد و خودش به انتهای صف غذا برگشت و در صف ایستاد.
بلند شدم و به کنارش رفتم و گفتم: چرا این کار را کردی و برای خودت غذا نگرفتی؟
گفت: من یک حق داشتم و از آن استفاده کردم و برای شما غذا گرفتم و حالا برمیگردم و برای خودم غذا میگیرم.
این لحظهای بود که به او سخت علاقهمند شدم و مسیر زندگیام تغییر کرد.
🌹#شهید_دیالمه
@Shahidhojatrahimi
╭━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━╮
#حدیث_نور
💚 امام علی علیه السلام فرمودند:💚
هر كس سه خصلت داشته باشد، دنيا و آخرتش سالم مىماند: به خوبى فرمان دهد و خود به آن عمل كند، از زشتى باز دارد و خود از آن باز ايستد و از حدود الهى پاسدارى كند.
@shahidhojatrahimi
╰━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━╯
💔🍃
.
اے ڪه گفتے
"عشـ❤️ـق را
درمان بہ هجران میکـ😥ــند❗️
ڪاش میگفتے ڪه
"هجـ😭ــران" را
چہ درمان میڪند⁉️
https://eitaa.com/shahidhojatrahimi
✅قابل تامل
🍃کسی که تنها به عقلش اعتماد کند،
گمراه میشود•°
🍃کسی که تنها به مالش اعتماد کند،
کم می آورد°•
🍃کسی که تنها به منصبش اعتماد کند،
خوار میشود•°
🍃کسیکه تنها به مردم اعتماد کند،
خسته می شود°•
🍃امّا کسی که تنها بر خدا اعتماد کند؛
🍂نه گمراه میشود،
🍂نه کم می آورد،
🍂نه خوار میشود،
🍂و نه خسته ميشود.
@shahidhojatrahimi
#طنز_جبهه
💫یه روز فرمانده گردانمون به بهانه دادن پتو همه بچهها رو جمع کرد
💫 و با صدای بلند گفت: «کی خسته است؟»
گفتیم: دشمن...
💫صدا زد: کی ناراضیه؟
✨بلند گفتیم: دشمن...
دوباره با صدای بلند صدا زد: کی سردشه؟
🕊ما هم با صدای بلند گفتیم: دشمن...
✨ بعدش فرمانده مون گفت: «خدا خیرتون بده، حالا که سردتون نیست میخواستم بگم که پتو به گردان ما نرسیده ..😂.😂
@Shahidhojatrahimi
❣دنیا مشتش را باز کرد...
تو #گل بودی..
و
من #پوچ..
خدا تو را برد
و
زمان مرا...
ای #شهید...❣
🌹 #شهیدحمیدمختاربند
✨ @shahidhojatrahimi
❀ شهیدحجت الله رحیمی❀
❣دنیا مشتش را باز کرد... تو #گل بودی.. و من #پوچ.. خدا تو را برد و زمان مرا... ای #شهید...❣ 🌹 #شهید
🌸 #معرفی_شهدا..🌸
🌹 #شهیدحاج_حمیدمختاربند🌹
🌷 #شهیدحمیدمختاربند در سال 1335 در شهرستان شوشتر در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد. ایشان دراوایل دهه 50 که در دوران جوانی به سر می برد وارد فعالیتهای خیرخواهانه و داوطلبانه گردید و با کمک به افراد محروم و شرکت در برنامه های امداد رسانی با مفاهیم انقلاب آشنا شد و در فعالیتهای مبارزاتی علیه رژیم شاه حضوری فعال داشت. بعد از انقلاب و با شروع درگیریهای پاوه ایشان به صف مبارزان پیوست. بعد از بازگشت از #کردستان با تنی چند از جوانان انقلابی مسئول تشکیل بسیج شهرستان #شوشتر شد و با فعالیتهای مخلصانه جوانان زیادی را جذب بسیج کرد.
#شهیدمختاربند با شروع جنگ به جبهه های حق علیه باطل شتافت و در آنجا نیزفصلی از شجاعتها و دلاوریهایش را به نمایش گذاشت. در طول دوره ی جنگ و بعد از آن مسئولیتهای مختلفی از جمله #فرمانده عملیات و فرمانده محور در #تیپ امام حسن(ع) فرماندهی سپاه شوش و جانشین فرماندهی #سپاه شوشتر و مسئول ستاد تیپ حضرت حجت را عهده دارشد. تلاشهای مخلصانه و خدمت صادقانه در طول خدمت باعث شد به مسئول تحقیق و بازرسی و بعد از آن به معاونت لجستیک لشکر 7 هفت ولی عصراهواز منصوب شود.
حساسیت و دقت ایشان در استفاده از بیت المال باعث شد مدیریت شعب بانک انصار استان #خوزستان به مدت 5 سال و سپس مدیریت شعب استان قم به مدت 10 سال به ایشان اعطا شود که تا زمان بازنشستگی در این پست باقی ماندند. با شروع حمله تکفیریها به سوریه ایشان برای دفاع از حرم ناموس اهل بیت به آنجا شتافت و نظر به تبحری که در امور مالی و پشتیبانی داشت معاون مالی و پشتیانی قرارگاه به ایشان واگذار شد در حالیکه شرط کرده بود هنگام عملیات دوشادوش رزمندگان اسلام توفیق مبارزه و جهاد را نیز داشته باشد. #شهیدحمیدمختاربند از سرمایه های عظیم انسانی و از تربیت شدگان مکتب امام حسین(ع) بودکه عاشورایی زیست و عاشورایی #شهید شد. این یادگار هشت سال دفاع مقدس در تاریخ 20 مهر 1394 در منطقه قنیطره سوریه نزدیک بلندیهای جولان به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
✨ #وصيت
ولایت مانند ستونی است که همیشه و در همه ی بحران ها و مسائل پیش رو باید به او اقتدا کنیم و اگر در اقتدا به ولایت شک کردیم، همان کاری را انجام داده ایم که دشمن می خواهد و ایجاد شک و شبهه یعنی برانداختن تیرک خیمه ی جمهوری اسلامی.
#شهداي_خوزستان
🌾 @shahidhojatrahimi
#سیره_شهدا
ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ بی ﻫﻮﺵ بودﻧﺪ ﻭ ﻣﻦ هم ترکش ﺗﻮی ﭘﺎم ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩ و خونریزی داشت ؛ ﺣـﺎﺝ ﺣﺴﯿﻦ می ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﺒﺮﺩ داخل
ماشین .
هی ﺩﺳﺖ می ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﺯﯾﺮ ﺑﺪﻥ بچه ﻫﺎ ، ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺑﻮﺩﻧﺪ ، می ﺍﻓﺘﺎﺩﻧﺪ !!
دستشان ﺭﺍ می ﮔﺮﻓﺖ می کشید ،
ﺑﺎﺯ ﻫﻢ نمی ﺷﺪ !
با غصه ﺯﻝ ﺯﺩ ﺑﻪ ﻣﺎ که ﺯخمی ﺍﻓﺘﺎﻩ
ﺑﻮﺩﯾﻢ ﺭﻭی ﺯﻣﯿﻦ !
ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﻣﻮﺗﻮﺭ ﺳﻮﺍﺭ ﺭﺩ می ﺷﺪﻧﺪ ، ﺩﻭﯾﺪ ﻃﺮﻓﺸﺎﻥ !!
ﮔﻔﺖ :
ﺑﺎﺑﺎ .....! ﻣﻦ ﯾﻪ ﺩﺳﺖ ﺑﯿشتر ﻧﺪﺍﺭﻡ ؛ نمی ﺗﻮﻧﻢ ﺍینها ﺭﻭ ﺟﺎبه ﺟﺎ کنم ، ﺍﻻﻥ میمیرند ؛ ﺷﻤﺎ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﯿﺎﯾﻦ !!
ﭘﺸﺖ ﺗﻮﯾﻮﺗﺎ یکی یکی ﺳﺮﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻠﻨﺪ می کرد ، ﺩﺳﺖ می کشید ﺭﻭ ﺳﺮﻣﺎﻥ و میگفت :
ﻧﮕﺎﻩ کن ! ، ﺻﺪﺍ ﻣﻮ میﺷﻨﻮی..؟ ﻣﻨﻢ ، ﺣﺴﯿﻦ ﺧﺮﺍزی ....
میگفت و ﮔﺮیه میکرد.....
فرمانده لشگر امام حسین (ع)
#سردارشهیدحاج_حسین_خرازی
🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ https://eitaa.com/shahidhojatrahimi
✨﷽✨
🌷 #خاطرات_شهدا 🌷
❤️✨چند بار #ساواک دستگیرش کرد. یک بار، بد جوری شکنجه اش داده بودند. روزی که آزادش کردند,وقتی میخواست برود حمام دیدم زیر پیراهنش پر از لکه های خشک شده ی #خون است, اثر #تازیانه ها.
❤️✨بعدا فهمیدم #بینی_اش را هم شکسته اند. خودش یک کلام راجع به بلاهایی که سرش در آورده بودند چیزی نگفت هروقت #مادر میگفت: این از خدا بی خبرها چی به روزت آوردن⁉️ میگفت هیچی مادر.
❤️✨بینی اش را هم از #خونهای لخته شده ای که هر روز صبح روی بالشش میدیدیم فهمیدیم شکسته خودش میگفت: این خونا مال اینه که توی زندان سرما خوردم #اثرات آن شکستگی بینی, تا آخر عمر همراهش بود.مثل اینکه یک بار عملش کردند, ولی باز هم از تبعاتی مثل #تنگی_نفس رنج میبرد.
#شهید_احمد_کاظمی🌷
@shahidhojatrahimi