eitaa logo
❀ شهیدحجت الله رحیمی❀
2.2هزار دنبال‌کننده
31.7هزار عکس
12.8هزار ویدیو
106 فایل
❣🍃بسم رب خادم الشهداء🍃❣ 🥀شھید...به‌قَلبت‌نگـاھ‌میکُند اگࢪجایےبࢪايَش‌گذاشتھ‌باشےمےآيد‌مےمانَد لانھ میکُند تاشھيدت‌ڪُند ﴿شهیدحجت الله رحیمے♡﴾️🕊
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 ✍️همسر شهید 🌷ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺮﺍﺳﻢ ﺗﺸﯿﯿﻊ ﮐﻪ ﻭﯼ ﺳﺎﻋﺖﻫﺎ⌚️ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺁﻥﻫﺎ ﺑﻮﺩ😔 🌷 ﮔﻔﺖ : ﺍﻭﻝ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺷﻬﺪﺍﯼ ﻏﻮﺍﺹ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ👌 ﻭ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﻧﯿﺰ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺭﺳﯿﺪ . 🌷ﻭﯼ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﻣﯽﮔﻔﺖ: ﺁﺭﺯﻭ ﺩﺍﺭﻡ ﺑﺎ ﮔﻠﻮﻟﻪ💥 ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﺩﺷﻤﻦ ﺷﻮﻡ 😢 🌷ﻭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻧﯿﺰ ﺗﺎﮐﯿﺪ ﮐﺮﺩ ﺍﮔﺮ ﺩﯾﺪﯼ ﻣﻦ ﻧﯿﺴﺖ، ﺭﺍ ﺑﺒﻮﺱ😭 ﻭ ﺑﮕﻮ ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺍﯾﻦ ﻗﺮﺑﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺑﭙﺬﯾﺮ...🕊 ❤️ @shahidhojatrahimi
شهیـد ڪه شوے🕊 یڪبار شهیـد میشوے🕊 مـادرشهیـد ڪه باشے صد بار💔 و مـادر شهیـد ڪه باشے 💔 🕊 @Shahidhojatrahimi
درودبرنایب برحق امام زمان(عج)حضرت امام خامنه‌ای عزیزان من،حواستان باشدکه این انقلاب اسلامی رابه امانت به ماسپردندنکنددرامانت خیانت کنیم این امانت امانت الهی ست
🌷 🌷 💠سردار خیبر 🔸↫یه شب خواب بودم که تو خواب دیدم دارن در میزنن . در رو که باز کردم دیدم با یه موتورتریل جلو در خونه وایساده و میگه بریم . 🔹↫ازش پرسیدم کجا گفت یه نفر به ما احتیاج داره . سوار شدم و رفتیم . سرعتش زیاد نبود طوری که بتونم آدرس ها رو خوب ببینم 🔸↫وقتی رسیدیم از خواب پریدم . از چند نفر پرسیدم که این خواب چیه گفتن خوب معلومه باید بری به اون آدرس ببینی کی به احتیاج داره . 🔹↫هر جوری بود خودمو به اون رسوندم و درزدم . دررو که باز کردن دیدم یه اومد جلوی در . نه من اونو میشناختم نه اون منو . 🔸↫گفت: بفرمایید چیکار دارید ؟ ازش پرسیدم که با کاری داشته؟؟ یهو زد زیر گریه . گفت چند وقته میخوام کنم . 🔹↫دیروز داشتم تو خیابون راه می رفتم و به این فکر میکردم که چه جوری خودم رو کنم که یه دفعه چشمم اوفتاد به یه تابلو که روش نوشته شده بود . 🔸↫گفتم میگن شماها اید اگه درسته یه نفر رو بفرستید سراغم که من از خودکشی منصرف بشم . الان شما اومدید اینجا و میگید که از شهید همت اومدید ... 🌷 🌷 📚برگرفته از کتاب شهیدان زنده اند @Shahidhojatrahimi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
محكم بغلش كردم و گفتم: اگر مارو نديدى، حلال كن دارم مى رم ... خنديد و گفت: تو هم حلال كن تو ميرى مكه منم ميرم ببينيم كدوممون زودتر به خدا ميرسه... آب زمزم و تسبيح آورده بودم براش با كلى خاطره واسه تعريف كردن... پيچيدم تو كوچشون پارچه سر در خونشون ميخكوبم كرد پاهام شل شد و تكيه دادم به ديوار... @Shahidhojatrahimi
دستانشان را براے یارے مـــا دراز ڪــردہ اند... بے انصافیست دستانشان را بــا گنـــاہ رد ڪـنیــم... 😔 🍃 @shahidhojatrahimi
🌹فرازی از وصیتنامه شهید علیرضا مرادی🌹 علی وار زیستن و علی وار زندگی کردن را و حسین وار زیستن و حسین وار زندگی کردن و حسین وار شهید شدن را دوست می دارم. @shahidhojatrahimi
مزار مطهر شهیدان همیشه جاوید مهدی و مجید زین الدین .قم المقدسه @shahidhojatrahimi
رضا یه لات بود تو مشهد یه روز داشت میرفت تو دعوا شهیدچمران دیدش، دستش گرفت و گفت اگه مردی بیا بریم جبهه.. به غیرتش برخورد و به همراه شهیدچمران رفت جبهه.. تو جبهه واسه خرید سیگار با دژبان درگیر میشه و با دستبند آوردنش تو اتاق شهید چمران!! رضا شروع میکنه به فحش دادن به شهید چمران، وقتی دید که شهید چمران به فحش هاش توجه نمیکنه، یه دفه داد زد کچل با توأم! شهید چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد و گفت: چیه؟ چی شده عزیزم؟ چیه آقا رضا، چه سیگاری میکشی؟!! برید براش بخرید و بیارید.. آقا رضا که تحت تأثیر رفتار شهیدچمران قرار گرفته میگه: میشه یه دوتا فحش بهم بدی؟! کشیده ای، چیزی! شهید چمران: چرا؟ آقا رضا: من یه عمر به هرکی بدی کردم، بهم بدی کرده، تا حالا نشده بود به کسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه! شهید چمران: اشتباه فکر میکنی.! یکی اون بالاست، هر چی بهش بدی میکنم، نه تنها بدی نمیکنه، بلکه با خوبی بهم جواب میده هی آبرو بهم میده.. گفتم بذار یه بار یکی بهم فحش بده بگم بله عزیزم، یکم مثل اون شم.. آقا رضا جا خورد و رفت تو سنگر نشست و زار زار گریه میکرد. اذان شد.. آقا رضا اولین نماز عمرش بود، سر نماز موقع قنوت صدای گریش بلند بود... وسط نماز، صدای سوت خمپاره اومد، صدای افتادن یکی روی زمین شنیده شد... آری آقا رضا اولین و آخرین نماز عمرش را خواند و پر کشید...! @shahidhojatrahimi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا