دوران تحصیل
وی تحصیلات ابتدایی را در دبستان شهید عبدالحکیم قره جه (حشمت داوری) و دوران راهنمایی را در مدرسه شهید دانش (نیما)و چند سال از دوران متوسطه را در هنرستان شهید خیری مقدم شهرستان ساری با موفقیت به پایان رساند.
اگرچه دوران تحصیلات متوسطه سید مجتبی به دلیل پیروی او از فرمان پیرجماران،خمینی کبیر و انجام تکلیف الهی ناتمام ماند و به حضور در میادین نبرد کشیده شد،اما راه سید را به سوی دانشگاهی باز کرد که در کلاس آن درس عشق و ایثار ارائه می شد و سید توانست از جمله دانشجویان ممتاز آن گردد.
اعتصاب
یک روز آمد و پرسید: «باباجان! خمس اموالت رو دادی؟!»
تعجب کردم؛ با خودم گفتم: «پسرِ دوازده _ سیزده ساله رو چه به این حرفها؟!» با اینکه پایبندی خاصی به مسائل شرعی داشتم، حرفش را به شوخی گرفتم و گفتم: «نه پسرم، ندادم؛ امسال رو ندادم».
از فردای آن روز دیگر لب به غذا نزد و دو روز به بهانههای مختلف، اعتصاب غذا کرد. وقتی خوب پاپیچش شدم، فهمیدم به خاطر همان بحث خمس بوده!
شهید مهدی کبیرزاده
کتــاب دسته یک، ص141
امــام زمـــان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
... هر کس بدون دستور ما در مال ما تصرف کند مرتکب گناه شده است و هر کـس ذرهای از مـال ما را بخورد پس گویا آتش در شکم اوست
بحـــــــــــــــارالانـــــــوار، ج53، ص 183
#خاطرات_شهدا🌷
🌸راز شهیدی که پنج انگشت سبز بر کمرش نقش بست🌸👇
🍃🌷🍃🌷
🔻به روایت از #پدر_شهید:
🌷چهل روز قبل از تولد او #خواب آقایی سبزپوش و نورانی را دیدم که مرا به #فرزند_پسر مژده داد و نام "رضا" را برای او انتخاب کرد.
🌷دو ساله بود که به همراه مادرش برای زیارت #امام_رضا.ع. به مشهد رفتیم. اطراف ضریح مطهر مشغول #دعا بودم که یکدفعه متوجه شدم دست های کوچک او به طرز عجیبی به #ضریح چسبیده است.
🌷با #نگرانی سعی کردم دست او را بکشم زیرا بقدری #محکم گرفته بود که جدا کردنش محال بود. مردم که این صحنه را دیدند به سمت او هجوم آوردند، آرام و قرار نداشتند و دست خودشان نبود، کمی طول کشید تا اورا از ضریح جدا کنیم. انگار به ضریح مطهر #قفل شده بود.
🌷 #متولی حرم کمک کرد تا او را از ضریح جدا کنیم و از میان مردم بیرون بیاوریم. همین که به خانه رسیدیم، با مادرش #لباس او را عوض کردیم. با کمال #تعجب جای #پنج_انگشت_سبز را روی کمر او دیدیم ..
🍃🌷🍃🌷
🔻نقل یک خواب به روايت از #خود_شهيد :
🌷ايشان بعد از #عمليات قدس 3 تعريف مي کردند که يکي از برادران در جبهه #خواب مي بينند که آقايي بسيار نوراني و #سبز_پوش آمدند و کنار رودخانه اي چادر زدند و به برادران فرمودند:
که برويد به #خسرواني بگوئيد بيايد.
🌷برادران همه به دنبال من گشتند و مرا پيدا کردند، بنده با آن آقا وارد #چادر شدم و بعد از ساعتي بيرون آمدم تا بقيه برادران خواستند وارد چادر شوند آقا #غيب شده بودند.
🌷صبح روز بعد آن برادر درحضور عزيزان #رزمنده خوابش را براي من تعريف کرد. بعد از دقايقي ديگرمتوجه شدم که هر کدام ازبرادران به سوي بنده مي آيند که اگر #شهيد شديد، درقيامت ما راهم #شفاعت کنيد. واين شهيد عزيز تعريف مي کردند که بسيار شرمنده شدم، زيرا آن برادران نمي دانستند که حقير آنقدر در محضر خداوند ذليل و #گناهکارم که لياقت شهادت را ندارم.
🌷 #شهيد_رضا_پورخسرواني:
✨((من طعم #شيرين مرگ را در قدس 3 چشيدم. چه شيرين است با خدا بودن، به سوي #خدا رفتن و به راه انبيا رفتن...))✨
#سردار_شهید_رضا_پورخسروانی🕊❤️
#وصیت_نامه شهید 📝
ما #انقلاب کردیم که اضطرار امام زمان(عج) را به استقرار تبدیل کنیم. و رسیدن به این هدف #هزینه دارد و هزینه آن همین در #سوریه و #عراق #شهید دادن است.
#شهید_سعید_کمالی🌷
✨💫 امام مهدی(عج):
هر یک از شما باید کاری کند،که با آن به محبت ما نزدیک شود.
بحارالانوار،ج۵ص
@shahidhojatrahimi
📎 #کلام_شهید
بعد از مدتها #کشمکش_درونی که هنوز آزارم می دهد؛ برای رهایی از این #زجر، به این نتیجه رسیده ام و آن در #یک جمله خلاصه می شود... 👆
🌷شهید امیر حاج امینی🌷
❀ شهیدحجت الله رحیمی❀
📎 #کلام_شهید بعد از مدتها #کشمکش_درونی که هنوز آزارم می دهد؛ برای رهایی از این #زجر، به این نتیجه ر
#خاطرات_شهدا 🌷
💠هَمون عکسِ معروف
🔸بچه ها خیلی روحیه شون کسل بود😪 آتیش شدید دشمن🔥 هم مزید علت خستگی بچه ها شده بود. یه دفعه صدای #شادی بچه ها بلند شد.
🔹برگشتم، دیدم پوراحمد و امیر و چند نفر دیگه اومدن خط برا #سرکشی، بچه ها انقدر به اینا علاقه داشتن که روحیه شون کلاً عوض شد😃.
🔸 ۱۰ ، ۲۰ دقیقه بیشتر نگذشته بود که
یه #خمپاره پشت خاکریز خورد💥، گرد و خاک 🌫عجیبی بلند شده بود؛ همینکه گرد و غبار نشست #دوربینم رو برداشتم تا ببینم چه خبره.
🔹 رفتم جلوتر که این #صحنه رو دیدم. دو تا عکس 📸ازش گرفتم، یکی از تموم بدنش، یکی از صورتش (همون #عکس_معروف)
🔸 یه قطره خون رو #لبش بود. دیدم امیر تو اون حالت تا حال خودشه😊 و داره زیر لب زمزمه ای می کنه. رفتم جلوتر ولی متوجه حرفش نشدم. همون موقع بود که دیگه #شهیدشد🌷…
📚منبع/ابروباد
#شهید_امیر_حاج_امینی
هدایت شده از ❀ شهیدحجت الله رحیمی❀
💎ﻫﺮ ﺷﺐ ﺩﻋﺎی فرج به نیابت از اهل بیت علیهم السلام ،، شهدای مدافع حرم وهمه ی شهدای جنگ تحمیلی....
💠 دعـــــــــــای فـــــــــــرج 💠
🔸بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم🔸
⚜الهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.⚜
💠دعــای ســـلامتی امــام زمــــان(عج)💠
⚜"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"⚜
⛅️اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجُ⛅️
🍃🌹🍃🍁🍃🌹🍃🍂🍃🌹🍃
🌸مبلغ این فرهنگ باشید و برکاتش را در زندگیتان ببینید...🌸
کانال #شهیدحجت الله رحیمی
@shahidhojatrahimi
چند کلامی هم از حاج اقا ماندگاری در مراسم شب وداع با پیکر شهید سعید بیاضی زاده🌹🍃
«شهید بیاضی زاده در عین اینکه طلبه بسیار قوی از نظر علمی بود ولی به شدت به تهجد و شب زنده داری و خلوت با خدا علاقه داشت🍃
؛ ایشان از جمله شهدایی هستند که واقعا باید به آنها
عباد صالح خداوند گفت. » 👌
🍃🌺🍃🌺🍃
#عاقد دوباره گفت:
وکیلم ؟
#دلش_شکست ...
یعنی به قاب عکس #امیدی دگر نبود
او گفت:
#با_اجازه_بابا،بله بله
مردی که #غیر_خاطره_ای مختصر نبود ...🌷
🔸دختران شهدا