eitaa logo
مدافع امنیت شهید جواد تیموری
168 دنبال‌کننده
495 عکس
312 ویدیو
0 فایل
مدافع امنیت شهیدجوادتیموری زمینی شدن:1370تهران آسمانی شدن:1396تهران(مجلس شورای اسلامی) آدرس ارسال مطلب @mohsen_3_1_3 https://eitaa.com/shahidjavadteymuri69
مشاهده در ایتا
دانلود
👆👆👆 💌 این نامه رو لیلا فقط بخونه... 🎥 ویدئو‌ کلیپی از لحظات دراماتیک فیلم به وقت شام با صدای مازیار فلاحی کانال @shahidjavadteymuri69
مدافع امنیت شهید جواد تیموری
@shahidjavadteymuri69
📹 مکالمه‌واقعی اعضای‌داعش در جریان حمله‌تروریستی به حرم امام‌(ره) و مجلس‌شورای‌اسلامی با فرمانده‌عملیات«ابوعاصم» از معاونین ابوبکربغدادی 🔺در جریان این حمله و ۱۶نفر از هموطنان به شهادت رسیدند https://eitaa.com/shahidjavadteymuri69
شهادت گل خوشبو و معطری است که جز دست برگزیدگان خداوند در میان انسانها به آن نمی رسد. (مقام معظم رهبری) #شهیدمحمدرضاتیموری #شهیدجوادتیموری https://eitaa.com/shahidjavadteymuri69
بسم رب الشهید ؛ اول کار یک روایت بگویم از شخصی قالَ رزمنده ای که جامانده : به خداوندی خدا سوگند به زمینی که آفریده قسم زیر این آسمان چرخ کبود بچه بازی که نیست دادنِ جان جگری همچو شیر میخواهد منِ بی عرضه ادعا دارم نیمه شب/مستند/روایت فتح آلیاژِ صدای آوینی ! با همان لحن خاص میفرمود : به دوکوهه رسیدم و دیدم روی دیوار یادگاری بود خیره شد چشم من به این جمله : حرف من را مجیدِ پازوکی در تفحص نشاند و بر کرسی پیکرش روی مین تلاوت کرد : دستغیب و سعیدِ طوقانی مدنی و حسینِ فهمیده نه به سنِ کم است نه ریشِ سفید سابقه جای خود ، خمینی (ره) گفت : که ملاک حال فعلی فرد است طیّب و شاهرخ نمونه ی آن به اسیری که آمده گفتند : ای مهاجر بگو ز احوالت با دلی خون و چشم گریان گفت : سرِ قبری خبرنگاری گفت : اکبرت رفت ، خودت که جانبازی پدر آن شهید پاسخ داد : بین فرزندهای یک خانه هر گلی دارد عطری و امّا مادر یک شهید میداند چشم فرزند یک شهید افتاد جلوی مدرسه به باباها بهر تسکین درد خود میگفت : دشت سمسور و محسنِ سیفی دهلران دست احمدِ گلبان حاجیان رفت تا بگوید که خنده های محمدِ عبدی در کفن آتشی به جانها زد معنی رفتنش فقط این بود شهرک غرب/فتنه گر/خودرو یک بسیجی کف زمین له شد سال هشتاد و هشت فهمیدیم روح پاک علی خلیلی شاد خون ز رگهای غیرتش پاشید غرق خون مثل مرد ثابت کرد کاروانِ مدافعان حرم چشم امید من به سوی شماست آه ، یادم نبود این نکته : به یاد https://eitaa.com/shahidjavadteymuri69
پاسدار....آقاجواد روایتی تازه از و برادر شهیدش امشب خبر ۲۲ شبکه ۳ @shahidjavadteymuri69
فرمانده می گفت: بعد از قبول قطعنامه بود، ظاهرا جنگ تمام شده بود. در حال جمع آوری وسایل ها بودیم که برگردیم. ناگهان دیدیم جمعیتی مسلح از زمین و هوا به سمت ما حمله ور شدند. نیروهای منافقین و بعث عراق بودند. می خواستند آخرین تلاشها را بکنند. غافلگیرمان کردند.گرمای 50 درجه جاده اهواز_خرمشهر به شدت سخت و آزاردهنده بود.تشنگی عجیبی امانمان را بریده بود. در یک فرصت کوتاه همه را جمع کردم، روز عرفه بود، گفتم بله جنگ ظاهرا تمام شده و همه می توانید برگردید،اما اگر پای اینها به شهر برسد به زن و بچه و ناموس و پیر و جوان رحم نمی کنند. اینجا کربلاست هر که می خواهد برگردد، همه مردانه ایستادند، یکی از آنها محمدرضای هجده ساله بود. بسیجی جان برکفی که در ماندن ثانیه ای تردید نکرد. پشت تیربارچی رفت و آتش را به سمت دشمن گرفت و تا می توانست مردانه جنگید و در آخر بر اثر اصابت خمپاره دشمن در روز عرفه با زبان تشنه به شهادت رسید، و اینگونه ایستاد و مقتدای برادرش شد که سی سال بعد هم دوباره حماسه ایثار و مردانه ماندن تکرار شود. چه خونهای پاکی برای امنیت و ماندگاری اسلام و میهن بر زمین ریخته شد تا دست اجنبی و نامردها به خاک و ناموس این کشور نرسد. ، سالگرد شهادت https://eitaa.com/shahidjavadteymuri69