✨یک لحظه چشم دیدن خود را به من ببخش
آیینه های روشن خود را به من ببخش
پرواز را تو تجربه کردی...مبارکت💔
حالا پر پریدن خود را به من ببخش
این گامهای خسته در آغاز راه تو
وامانده اند...توسن خود را به من ببخش
من مرده ام تو زنده تر از قبل خود شدی
برخیزو زود مدفن خود را به من ببخش😔
تصویر شهید حسن صیاد خدایی🌹
@khaimahShuhada
تصویری از لحظه دیدار مادر با پیکر فرزند شهیدش
🔸روابط عمومی سپاه در اطلاعیهای اعلام کرد که عصر امروز در یکی از کوچههای منتهی به خیابان مجاهدین اسلام تهران، مدافع حرم «سرهنگ پاسدار صیاد خدایی» هدف جنایت تروریستی قرار گرفت.
🔸این شهید پس از سالها مجاهدت در حالی ترور شد که داخل ماشین خود (پراید سفید) در مقابل منزل مسکونیاش قرار داشت.
🔸️همسر وی اولین فردی بود که با پیکر این شهید مدافع حرم روبرو شد.
@khaimahShuhada
عطربوی شهادت
چه زیبا میخرد
وچه زیبامزد میدهد
آنهایی که گمنامند
چه عاشقانه پروازمیکنند
🔴#شهید_حسن_صیاد_خدایاری
متولد ۱۳۵۱
سال ۶۶ به عضویت سپاه درآمدند
از اهالی شهر میانه بودند
از مدافعین حرم که امروز توسط اراذل اجير شده اسرائيل در خیابان فدائیان اسلام تهران بشهادت رسیدند
شهید عزیز یاد ماهم باش
هدیه نثار ارواح مطهر همه شهدا صلوات
@khaimahShuhada
6.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💫 تقدیم به همه ی جامانده ها...
#اللهم_الرزقنا_شهادت_فی_سبیلک
التماس دعا
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
خدا سخت ترین جنگها رو به
قوی ترین سربازهایش می دهد...
خداقوت #سربازامامزمان...
#شهـادتمبـارک💔
#شهیدحسنصیادخدایی
.
#اللهمعجللولیڪالفرج
#بحقحضرتزیـنبسلاماللهعلیها
@khaimahShuhada
۲خردادماه ، #سالروز_شهادت جانشین فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله #شهید_محمود_شهبازی گرامی باد . 🥀
@khaimahShuhada
#زندگینامه
#شهید_محمود_شهبازی
محمود شهبازی دستجردی در سال ۱۳۳۷ شمسی در یک خانواده مذهبی در شهر اصفهان به دنیا آمد. پدرش کشاروزی ساده زیست و مومن بود. او در دامان پدری زحمتکش و پارسا و مادری پاکدامن، با احساسات ناب مذهبی رشد و تربیت یافت.
محمود قرآن را نزد مادرش ـ که خود فرزند روحانی بود ـ آموخت و تحصیلات دوره ابتدایی را در زادگاه خود به پایان رساند و برای ادامه تحصیل، وارد دبیرستان «احمدیه حکیم سنایی» اصفهان شد. پس از دریافت مدرک دیپلم در سال ۱۳۵۶، در کنکور شرکت کرد و در رشته «مهندسی صنایع» دانشگاه علم و صنعت پذیرفته شد.
فعالیتهای انقلابی
شهید شهبازی، مبارزات سیاسی خود علیه رژیم پهلوی از دوران دبیرستان آغاز نمود و با مطالعه کتب استاد مطهری و علامه طباطبایی و حضور در جلسات سخنرانی علما، فعالیتهای مذهبی و سیاسی خود را گسترش داد. شهبازی در زمان تحصیل در دانشگاه به همراه دوستانش در «انجمن اسلامی دانشجویان» -که به صورت مخفیانه فعالیت داشت-، پیامها و اعلامیههای امام خمینی را میان دانشجویان پخش میکرد. وی با ایمانی راسخ و باوری استوار در نخستین راهپیمایی شهر اصفهان نقش فعالی ایفا نمود و پس از مدتی برنامه تحصن در منزل «آیت الله خادمی» را سازماندهی کرد.
با ورود امام (ره) به ایران مسئولیت امنیت قبرستان بهشت زهرا (سلام الله علیها) را بر عهده گرفت. شهبازی پس از به ثمر رسیدن شکوفههای انقلاب و تشکیل جمهوری اسلامی در ایران، بعد از چند روز خدمت در کمیته انقلاب اسلامی، به عضویت سپاه پاسداران درآمد و به مقابله با اشرار و منافقین پرداخت و در تسخیر لانه جاسوسی امریکا نقش بسزایی ایفا نمود.
حضور در دفاع مقدس
سردار شهید محمود شهبازی در سال ۱۳۵۹ به سمت «فرماندهی سپاه پاسداران همدان» منصوب شد و همزمان با آغاز جنگ تحمیلی به جبهه رفت و به عنوان قائم مقام لشگر ۲۷ محمد رسول الله (صلی الله علیه وآله) در عملیات فتح المبین شرکت کرد. وی پس از مدتی به همراه افرادش راهی محور اهواز - خرمشهر شد و در عملیات «بیت المقدس» حضوری فعال یافت.
شهید شهبازی سرانجام در دوم خرداد ماه ۱۳۶۱، در آستانه «فتح خرمشهر» در عملیات «بیت المقدس»، در اثر اصابت ترکش خمپاره، به فوز عظیم شهادت نایل آمد. او با مدیریت منحصر به فردش بر رزمندگان تیپ، تا دروازههای خرمشهر پیش آمد و در حین فرماندهی نیروها مشغول کمک به یک بسیجی مجروح بود که به شهادت رسید و فرصت نکرد در شادی رزمندگان بعد از فتح خرمشهر مشارکت و کنارشان حضور داشته باشد.
ویژگیهای اخلاقی
او قلبی به وسعت عشق داشت و از این رو، به تمام خوبی ها مهر می ورزید. قلبش را مهبط آیات و انوار قرآن و ایمان ساخته بود. در خواندن قرآن، مداومت داشت و اهل تدبر در قرآن و مطالعه و تحقیق بود. روح متعبد و با صفایش، بی اختیار هر کسی را مجذوب خود می ساخت. لحن و کلام صمیمی و گرمش، به دوستان صفا و صافی می بخشید. خضوع و فروتنی اش دیگران را به تکریم و ادب وا می داشت. اخلاق محمود و پسندیده اش، سرمشق بسیجیان بود.
@khaimahShuhada
#معرفی_کتاب_شهدایی
کتاب :
#راز_نگین_سرخ
موضوع :
زندگینامه داستانی سردار شهید مهندس #محمود_شهبازی ، فرمانده سپاه همدان و جانشین لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) به قلم حمید حسام است.
کتاب حاوی خاطرات شهید از زبان خانواده و همرزمانش است. حوادث این داستان گوشهای از فراز و نشیبهای دفاع مقدس از آغازین روز جنگ تا هنگام آزادی خرمشهر را نشان میدهد. «کاش یه بارم که شده، لب باز کنی و به من بگی چکارهای؟ معلم قرآنی، درس مهندسی میخوانی یا یه بسیجی هستی؟ مادر در خیالش با محمود حرف میزد. میپرسید؛ اما جواب نمیشنید. هر بار که او را میدید، چشمانش نور میگرفت، لبش به خنده وا میشد؛ اما گوشهٔ دلش همچنان نگران او بود. فکر بدرقه عذابش میداد. دستپاچه میشد و میزد به حیاط یا زیر سر در میایستاد؛ با قرآن و اسپند؛ اما این دفعه دل و دماغ دفعات قبل را نداشت. نشست کنار حوض. این پا و آن پا کرد و منتظر محمود ماند. باز طاقت نیاورد. چشمش به آبپاش پلاستیکی افتاد. بلند شد و دستهای لرزانش را دور دستهٔ پلاستیکی آن حلقه کرد و گلدانهای قد و نیمقد حیاط را یکییکی آب داد؛ اما باز غرق در خیال محمودش بود. ذهن ناآرام او زندگی نوجوانی و جوانی فرزندش را در بستر زمان مرور میکرد... تا شرشر آبی که از دهانهٔ گلدان سرریز شده بود و روی پلهها میریخت، او را به خود آورد.»
@khaimahShuhada
#خاطرات_شهدا
#شهید_محمود_شهبازی
#چفیه_خونین
چند ثانیهای از شهادت شهبازی نمیگذشت که حاج همت کنار پیکر او آمد.
ترکش تمام صورت شهبازی را مجروح کرده بود.
موهای خاکی اش میان لایهای از خون قرار داشت ، حاجی به یاد ساعتی پیش افتاد که حاج محمود در سنگر تاکتیکی بود، و آخرین نماز شبش را میخواند.
چفیه خون آلودهاش را از دور گردن او باز کرد و بر صورت مهربانش انداخت،
و اندوهگین به طرف دیگر دژ رفت، نگاه حاجی که به همدانی افتاد، غم بر اعماق جانش پنجه انداخت.
همه نیروها علاقه او را به شهبازی میدانستند برای همین قبل از اینکه او سخنی بگوید، گفت: «به نیروها بگو تا آفتاب نزده نمازشان را پشت دژ بخوانند.
پس از نماز همه نیروها جلو میروند.»
همدانی پرسید: «محمود کجاست؟»
حاجی به طرف خرمشهر نگاه کرد و گفت:« الحمدا… محاصره خرمشهر کامل شده و بچهها به نهر عرایض رسیدهاند»
دوباره پرسید: «حاجی، محمود کجاست؟»
اشک در چشمان حاجی غلطید و صورتش را در میان دستانش پنهان کرد.
همدانی خودش را به بالای دژ رسانید.
زانوانش سست شد، باور نداشت که سردار دلها با پیکری آغشته به خون بر روی زمین افتاده است.
شهادت شهبازی قلب متوسلیان، همت و تمام رزمندههای لشگر ۲۷ محمد رسول الله را پر از اندوه کرد.
@khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹شهید صیادخدایی از نگاه دوستان و همسایگان
♦️مدافع حرمی که حتی همسایگان از این موضوع خبر نداشتند
@khaimahShuhada