9.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شوخی به سبک مدافعان حرم
🌹شهید مصطفی_صدرزاده
@sardaraneashgh
شهید جمهور
خاطرات شهید🌹
💠هدیه پدر
فاطمه به دوسالگی که رسید،قصدداشتم جشن تولدی را برایش بگیرم.اما زخم زبان هایی ازاطراف به گوشم رسید.تصمیم گرفتم تولد دوسالگی راهمانند سال پیش با جمع چهارنفری درکنار مزارجلیل برای فاطمه بگیرم.
خیلی دلم گرفته بود.به گلزار شهدا رفتم خودم را روی سنگ مزارش انداختم وگفتم: جلیل تحمل زخم زبان های مردم را ندارم ... برای من شاد کردن دل فاطمه مهم است و هدایای مردم برایم اصلا مهم نیست.خیلی گریه کردم و به او گفتم :روزتولدفاطمه کیک تولد میخرم وبه خانه می روم وتوبایدبه خانه بیایی.
روز بعددر بانک بودم که گوشی تلفنم زنگ خورد.جواب دادم.گفتند:یک سفر زیارتی سوریه به همراه فرزندان درهر زمانیکه خواستید...
ازخوشحالی گریه کردم.درراه برگشت به خانه آنقدر در چشمانم اشک بود که مسیر را درست نمیدیدم.یک روزه تمام وسایل ها راجمع کردم وروزبعدحرکت کردیم.ازهیجان سوریه تولد فاطمه را فراموش کردم.
زمانیکه به سوریه رسیدم یادم آمد که تولد فاطمه چهارشنبه است.بدون اینکه به من بگویند حرم حضرت رقیه راتزیین کردند وبا حضورتمام خانواده شهدای مدافع حرم جشن گرفتند .شروع سه سالگی فاطمه خانم درکنار سه ساله امام حسین علیه السلام یک آرزوی بزرگی برای من بود.
✍راوی:همسرشهید
🌹شهید_جلیل_خادمی
@sardaraneashgh
حاج حسین یکتا: وقتی حرفهای #حضرت_آقا رو رصد میکنیم، میبینیم داره بر اساس #نیاز_جامعه و #وضعیت_جامعه حرف میزنه ولی ما داریم با حالِ خودمون، نَفسِ خودمون، کِیفِ خودمون، کوکِ خودمون، سایت خودمون، دهنسرویسی همدیگه از همدیگهمون، حالگیری از همدیگهمون، برند و تابلو و نام و آرم خودمون حرف میزنیم، کاری به حرف #آقا نداریم که! آقا یه طرف میره، ما هم یه طرف... .ما باید برگردیم تو #مردم.
@sardaraneashgh
#سیره_شهدا
توی چله زمستان توی برف و سرما ، که حتی چهارپایان هم از رفتن به امام زاده داوود خوداری می کردند ، میگفت ، بریم امام زاده داوود ! ، اونم نه برای تفریح بلکه برای خود سازی !!
وقتی با یه مکافاتی توی برف و یخبندان وارد امام زاده می شدیم ، همه برای فرار از سوز و سرما دنبال یه جای گرم بودیم ولی محمد به طرف رودخانه می رفت و وضو می گرفت ، بعد چنان با خلوص به نماز می ایستاد که واقعا احساس می کردیم او با ذکر خدا گرم می شود.....
سردار
#شهیدمحمد_بروجردی
📕 امام سجاد و شهدا ، ص31
« اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج »
@sardaraneashgh
من مسافرم
ولی پول ندارم...😔
عکسو باز کن ببین کیه...
استوری
شهید_حسین_محرابی
@sardaraneashgh
📝 ترجمه یادداشت یک شهروند عراقی:
او مرتباََ چشم خود را پاک می کرد،
چون ما با مواد شیمیایی به آنها آسیب زدیم.
اما چشمان او برای هر شهید عراقی اشک می ریخت.
دست راست وی به دلیل جنگ ناعادلانه ما علیه ایران معلول بود و او برای گرفتن دست ما و کمک به ما آن را به سوی ما دراز کرد...
سینه عزیز او نیز تحت تاثیر سوختگی های قدیمی جنگ ما قرار گرفت و او ما را به سینه در آغوش گرفت...
@sardaraneashgh
🔴 روحانی #شهید_سیدرضا_بطحایی ، اولین و تنها خانواده ایرانی هستند که پیکرشان به دست داعشیهای جلاد در شهر بلده عراق قطعهقطعه شد
تروریستهای داعش ابتدا فرزند خردسال و همسرشون رو پیش روی وی به شهادت رساندند و سپس خود ایشان را بشهادت رساندند
🌷شهید_مدافع_حرم
@sardaraneashgh
نمایی از دو سپهبد❤️
سردار باشی یا امیر فرقی ندارد،کافیست دلداده باشی
یا صیاد دلها میشوی
یا سردار دلها
میزانِ پرواز فقط به «دل» است
دلی که گوش به فرمان «حُکم» است
حُکمی که از آنِ خلیفه خداست
و چه زیبا گفت شاعر؛
یامهدی جان...
دل به یک دست تو دادم سر بدست دیگرت
زیر سر بگذار دل یا زیر پا بگذار سر
#تا_انقلاب_مهدی
#ارتشی_و_سپاهی_یک_لشگر_الهی
@sardaraneashgh
*شهیدے که با کلمهے شهادت زبانش باز شد*💫
*شهید مهدی عزیزی*🌹
تاریخ تولد: ۱ / ۷ / ۱۳۶۱
تاریخ شهادت: ۱۱ / ۵ / ۱۳۹۲
محل تولد: تهران
محل شهادت: سوریه
🌹مادرش← *شهيدم من... شهيدم من...»*🕊️ اولین کلمه ای بود كه مهدي در سه سالگی مرتب با خودش تكرار ميكرد. «بچه كه بود در بالكن خانه مينشست وگاه پيش میآمد چند ساعت مشغول بازی است و همين جمله را میگويد.💐 *انگار خودش ميدانست براي اين دنيا ساخته نشده است.»🌷* او پای ثابت مكتب آيتالله حقشناس بود✨ در يكی از جلسات كه با دوستانش در محضر استاد حضور پيدا كرده بود✨آيتالله حقشناس به ايشان يك دستمال اشك داده بود *مهدي هم آن دستمال را همراه داشت تا هر موقع براي اهلبيت(ع) گريه كرد اشكهايش را با آن پاک كند*🥀مهدي دستمال اشك را نگه داشته بود تا در كفنش بگذارند🥀 «در يك جلسه كه مهدي در محضر استاد ميرود، *آيتالله حقشناس تا او را ميبيند به گريه میافتد*🥀دوستانش تعجب ميكنند كه چرا استاد گريه ميكند *و چه رازی بين او و مهدی وجود دارد؟*💫 و هيچكسی نميدانست كه مرد خدا در چهره آفتاب سوخته شاگردش، *نور شهادت را ميبيند*💫 او به سوریه رفت و در نهایت *بعد از اقامه نماز📿 و تمام شدن نمازش📿 با اصابت دو تیر به پاهایش🥀و پرتاب نارنجک🥀* توسط تکفیری ها به شهادت رسید🕊️🕋
🌹شهید مهدی عزیزی
@sardaraneashgh