✨ صداقت، مهربانی، خوشکلامی، احترام به بزرگترها به ویژه پدر و مادرش، که هرموقع و در هرجایی مشکلی برای خانواده و دوستانش پیش میآمد، مجتبی اولین نفری بود که سعی در برطرف کردن مشکل داشت و به فکر راه حل بود.
✨ وظیفه همسرداری را به نحو احسن به جا میآورد و با بچههایمان خیلی مهربان و خوش اخلاق بود و زمانی که در خانه حضور داشت با بچهها به شوخی و بازی میپرداخت و کارهای خانه را نیز با آرامش در کنار هم انجام میدادیم.
✨ آنقدر نجیب بود و حرمت پدر و مادرش را داشت که برای اینکه ناراحت نشوند و از رفتنش ممانعت نکنند،به پدر و مادرش چیزی از رفتن به سوریه نگفت،به آنها گفته بود برای تامین امنیت زائرین اربعین می روم، پدرش گفت خب من را هم با خودت ببر زیارت،گفت باشه برگشتم با همدیگر به زیارت می رویم.
✍ راوی:همسر شهید
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهید_مجتبی_زکوی_زاده
#بهشت_نشین
@sardaraneashgh
✨ هر روز ایمانش را تقویت میکرد، نمیگفت چون نماز، روزه و جهاد دارم ایمانم کامل است بلکه هر روز روی ایمانش کار میکرد و هر روز ایمان خود را کاملتر میکرد. اعتماد به خدا را به جای اعتماد به نفس در خودش تقویت میکرد و میگفت باید به خدا اعتماد داشته باشیم.
✨ حضور خدا را در زندگی حس کرده بود و توجه به خدا تبدیل به عشق واقعی شده بود و خود را در دامن خدا رها کرده بود. از حضور خدا در زندگی لذت میبرد و خداوند جواب این اعتماد را خیلی زیبا داد و شهادت را روزیاش کرد که آرزویش بود.
✍ راوی:همسر شهید
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهید_ابوالفضل_سرلک
#بهشت_نشین
@sardaraneashgh
✨ قرار بود در منطقه فلوجه پلی احداث کنند، چون ایشان در معماری و عمران سررشتهای داشت گفت: مسئولیت آن با من، میخواهم اثری از خودم به یادگار بگذارم. یک شب تا صبح کار کردند بعد برای نماز صبح و استراحت به محل استقرار خود برگشتند.
✨ بعد از چند ساعت دوباره به محل احداث پل رفتند. ساعت 7 یا 8 صبح به وقت ایران بود که دلم شور افتاد. به دخترم فاطمه گفتم: با بابا تماس بگیر ببین چه کار میکنه؟ تماس گرفت گفت: خوبم الان هم میخواهیم ادامه کار احداث پل را شروع کنیم.
✨ شما تلفن را قطع کن من 10 دقیقه دیگر تماس میگیرم. الان 3 سال از آن 10 دقیقه گذشته است. ظاهراً آن یکی، دو ساعتی که اینها برای نماز و استراحت رفته بودند، داعشیها زیر ماشینآلات آنها مواد منفجره کار گذاشته بودند.
✨ اینها هم بیخبر تا ماشین را روشن میکنند منفجر میشود. یعنی دو سه دقیقه قبل از شهادت من دلم شور افتاد، تماس گرفتیم و او داشت به سمت ماشین میرفت تا روشنش کند. دقیقاً ششم خردادماه بود.
✍ راوی: همسر شهید
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهید_سعید_قارقلی
#بهشت_نشین
@sardaraneashgh
✨ او بازنشسته سپاه و برنده ورزش های رزمی ارتش های جهان بود که سال ها به عنوان یک بسیجی مخلص در مناطق مختلف عملیاتی کشور حضور داشته و همچنین یکی از راویان 8 سال دفاع مقدس در کاروان های راهیان نور بود.
✨ چنان با شهدا عجین بود که درسخنرانی هایش می گفت: من با شهدا راه می روم، غذا می خورم و می خوابم و این آسایشی که شهیدان برای من بوجود آورده اند هرگز نخواهم گذشت.
✨ حاج عباس عبداللهی همواره در سخنرانی هایش می گفت: جسمم را به خاک و روحم را به خدا و راهم را به آیندگان می سپارم!
💫 او جزو بهترین تک تیراندازهای ایران بود.
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهید_حاج_عباس_عبدالهی
#بهشت_نشین
@sardaraneashgh
✨ما تا ظهور آقا امام زمان(عج) به مبارزه ادامه میدهیم. حالا میخواهد سوریه و عراق باشد و یا جنگ با خود اسرائیل در فلسطین اشغالی باشد. هر جا ندای مظلومی بلند شود ما آنجاییم. هر جا که برای زمینهسازی ظهور آقا احتیاجی به ما باشد ما آنجاییم.
✨پس از همین حالا یاد بگیرید فقط نگویید مدافعان حرم. چون شکر خدا امروز حرمها در امنیت است. ما زمینه ساز ظهوریم. این را به همه بگو ...
✍راوی : خواهر شهید
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهید_مصطفی_نبی_لو
#بهشت_نشین
@sardaraneashgh
✨به چند نکته توجه ویژهای داشت، اول اینکه اعتقاد داشت دعا و عبادت وقتی موثر است که همراه با دلجویی از بندگان خدا و کمک به آنها باشد. همیشه سعی میکرد کمکهای مالی و غیرمالی به نیازمندان داشته باشد. در کنار نماز اول وقت، در حد ممکن عمل به متسحبات را هم داشت.
✨دوم اینکه دعا برای تعجیل ظهور امام زمان (عج) ورد زبانش بود. در این باره نیز مطالعات زیادی انجام می داد که کتابها را به عنوان یادگاری برای دخترمان نگه داشتم و در نهایت به امر ورزش اهمیت زیاد می داد.
✨در خصوص علت انجام این سه عمل، میگفت: «انجام و فهم این اعمال میتواند به سلامتی روحی و جسمی یک فرد کمک کند.» من نیز معتقدم توجه به این موارد کمک شایانی به ارتقای سطح جامعه خواهد داشت، زیرا اثرات فوق العادهی این اعمال را در وجود همسرم دیدم...
✍راوی: همسر شهید
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهید_صادق_شبیک
#بهشت_نشین
@sardaraneashgh
✨یک شب من را به روستایی به نام شبیشه در حمیدیه دعوت کردند، در آن منزل عکسهای شهید را نصب کرده بودند، بعد از اتمام مجلس یکی از حضار آمد دست من را گرفت و گفت میخواهم دستت را ببوسم که من قبول نکردم...گفت شما پدر شهید عمار هستی؟
✨گفتم بله، گفت باید به سیدعمار بگوییم البطل به معنی شیرمرد. او گفت در سوریه با پسرم بوده و با پیکر او به ایران برگشته. تعریف میکرد؛ کوچکترین حرکتی که ما از دشمن میدیدیم و نزدیک به محاصره میشدیم با سیدعمار تماس میگرفتیم و او ما را نجات میداد،
✨او مسئول پرواز هواپیماهای بدون سرنشین بود و چند دقیقه بیشتر طول نمیکشید که هواپیماها به پرواز درمیآمد و دشمن را نابود میکرد. یک شب نزدیک بود که دشمن ما را اسیر کند ولی سیدعمار بود که ما را از اسارت نجات داد.
✍راوی: پدر شهید
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهید_سید_عمار_موسوی
#بهشت_نشین
@sardaraneashgh
✨مهمترین دلیل رفتنش ایمان و اعتقاداتش بود. میگفت اگر من و امثال من برای دفاع از حرم نرویم چه کسانی بروند؟ دفاع از حرم بر من مسلمان شیعه واجب است؛ خانم زینب(س) آنجا تنهاست، ما اگر مسلمان واقعی هستیم نباید ایشان را تنها بگذاریم.
✨در مرتبه بعدی هم میگفت سوریه برای نیروهای تکفیری مثل در ورودی است، اگر ما این در ورودی را رها کنیم اگر مراقبش نباشیم، یک روزی آنها وارد خانه ما هم میشوند. پسرم اصرار داشت که حتما برود آنجا تا پای آنها به خانه ما نرسد.
✨تقریبا سه ماه از رفتنش میگذشت و من خیلی دلتنگش بودم، حرف که میزدیم گفتم مصطفیجان مواظب خودت باش، خیلی دلم برایت تنگ شده که در جواب گفت مادر، من را به حضرت زینب(س) بسپار، دلت آرام میشود.
✨باور کنید الان هم با اینکه پسرم شهید شده اما دل من آرام است چون پسرم را سپردم به خانم زینب(س) و میدانم که این بهترین سرنوشت برایش بوده و بهترین جایگاه را دارد.
✍راوی: مادر شهید
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهید_سید_مصطفی_صادقی
#بهشت_نشین
@sardaraneashgh
✨وقتي تصميم قطعي گرفت كه راهي شود، پدرش گفت بمان زمان امتحانات است. بعد از امتحانات برو. گفت نه الان اسلام در خطر است و نياز به حضور رزمندگان در جبهه مقاومت اسلامي است.
✨من بايد براي دفاع بروم. مگر ما از آنها كه ميجنگند عزيزتريم؟ در اين شرايط زن يعني چه؟ درس يعني چه؟ يك بار كه رفته بود و آمد مرخصي هنوز مرخصياش تمام نشده بود راهي شد. گفتم پسرت هنوز خوب تو را نديده، خانمت همين طور. گفت آنهايي هم كه در منطقه هستند و در حال جنگ هستند، زن و بچه دارند آنها هم از اهل خانهشان دور هستند، اگر من نروم آن ديگري هم نرود، پس چه كسي قرار است برود؟
✨گفتم پسرت پدر ميخواهد. گفت: اين بچه خدا را دارد. امروز هم دقيقاً كربلا و عاشورا تكرار شده است. همسرش را هم متقاعد كرده بود. ميگفت مرگ دست خدا است. اگر قرار به مردن باشد همينجا هم كه باشم ميميرم اگر قرار بر ماندن و ادامه حيات باشد در قلب دشمن هم كه باشم باز هم ميمانم.
✍راوی: مادر شهید
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهید_سید_محمد_موسوی_ناجی
#بهشت_نشین
@sardaraneashgh
✨سید فخرالدین می گفت: من باید بروم و با گروه های تکفیری و داعش بجنگم. روزهایی که آموزش می دید بعد از اتمام آموزش به همه دوستان و آشنایان و قوم و خویشان سرکشی میکرد و از آنها حلالیت می طلبید.
✨تا اینکه درشانزدهم بهمن ماه 1394 مانند کبوتری سبک بال و عاشقانه در دفـاع از حـریم حـضـرت زینب(ع) در عملیات آزادسازی شهرنبل و الزهرا به پل شهادت که اصلی ترین گذرگاه رسیدن به معشوق می باشد به مقام والای شهادت نایل گردید و به آرزوی دیرینه خود رسید.
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهید_سید_فخرالدین_تقوی_زاده
#بهشت_نشین
@sardaraneashgh
✨همیشه آرزو داشتم که سن و سالم زمانی باشد که جنگ و شهادت وجود داشته باشد و همیشه به دلیل اینکه به خاطر سن و سال کمم نتوانستم در هشت سال جنگ تحمیلی شرکت کنم حسرت میخورم.ولی امروز خوشحالم که شرایطی پیش آمد که بتوانم من هم به نوعی در این جهاد سهیم باشم.
✨به همه اقشار جامعه احترام بگذارید و با مردم با متانت و مهربانی سخن بگویید و امر به معروف و نهی از منکر را به شیوه ای که کسی از شما نرنجد و باعث ناراحتی دیگران نشود انجام دهید.
✨در این زمان که ما زندگی میکنیم با بصیرت باشید و راه درست را خودتان انتخاب کنید تا یک نفر ضد نفر دیگری صحبت کرد سریع مهر تایید نزنید و بصیرت داشته باشید و آگاه باشید که خداوند ناظر تمام اعمال ما هست.
✍فراز هایی از وصیتنامه شهید
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهید_علی_اصحابی
#بهشت_نشین
@sardaraneashgh
✨هر شهیدی کربلایی دارد، خاک آن کربلا تشنه اوست و زمان انتظار می کشد تا پای آن شهید بدان کربلا برسد.
✨و آنگاه خون شهید جاذبه خاک را خواهد شکست و ظلمت را خواهد درید و معبری از نور خواهد گشود و روحش را از آن به سفری خواهد برد که برای پیمودن آن هیچ راهی به جز شهادت وجود ندارد.
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهید_سید_قدرت_الله_موسوی
#بهشت_نشین
@sardaraneashgh