#خاطرات_شهدا ✨
اگر بین بسیجی ها حرفی می شد می گفت « برای این حرف ها بهم تهمت نزنید. این تهمت ها فردا باعث تهمت های بزرگتری می شه. اگه از دست هم ناراحت شدید،دورکعت نماز بخوانید بگویید خدایا این بنده ی تو حواسش نبود من گذشتم تو هم ازش بگذر . این طوری مهر و محبت زیاد می شه. اون وقت با این نیروها میشه عملیات کرد.»
#شهید_حسن_باقری
@ShahidKharazi_Com
🍂 آخرین جلسه فرماندهان پیش از عملیات محرم
🔺 قرار گاه فتح. همه آمده بودند. مجید بقایی ، حسن باقری ، حسین خرازی ، مهدی زین الدین و.... یک بار دیگر برنامه ها مرور شد . شب عملیات را مشخص کردندو جلسه به پایان رسید. ایام محرم بود. حسن باقری ایستاد جلوی همه و از کربلا گفت. بعد هم از روی کتابی که دستش بود روضه خواند تا به این جمله حضرت قاسم ع رسید.
🔻 شهادت در کام من از عسل شیرین تر است. بغض گلویش را گرفت . بریده بریده حرف می زد. هق هق گریه اش بلند شده بود و با چفیه اشک هایش را پاک می کرد. بقیه هم داشتند بلند بلند گریه می کردند. دیگر نتوانست حرفش را ادامه بدهد. نشست روی زمین و گریه کرد.
#شهید_حسن_باقری
🎙 راوی : #موید_رضوانی
منبع: خط عاشقی 1، خاطرات عشق شهدا به امام حسین و روضه های کربلا، حسین کاجی، انتشارات حماسه یاران.
@ShahidKharazi_Com
اگر بين بسيجی ها حرفی می شد می گفت: برای اين حرف ها به هم تهمت نزنيد. اين تهمت ها فردا باعث تهمت های بزرگتری می شه.
اگه از دست هم ناراحت شديد، دو ركعت نماز بخونيد بگيد خدايا اين بنده تو حواسش نبود، من گذشتم تو هم ازش بگذر.
#شهید_حسن_باقری🥀
@shahidkharazi_com
3.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این ها واقعیت هاست برادر!
امشب فکر کنیم؛ نکنه دچار روزمرگی
شدیم، نکنه زندگی شده برامون یه کار و یادمون رفته امام مون هر روز منتظره و هر صبح و شام خون گریه میکنه...
#صوت_شهید
#شهید_حسن_باقری
✍شهید حاج حسین خرازی|نعمالرفیق
https://eitaa.com/joinchat/1363410946C4e6aea8396
دیدم از بچه های گردان ما نیست، ولی مدام این طرف و اون طرف سرک می کشه و از وضع خط و بچه ها سراغ می گیره. آخر سر کفری شدم با تندی گفتم:
«اصلا تو کی هستی انقدر سین جیم می کنی؟»
خیلی آروم جواب داد: «نوکر شما بسیجی ها»
#شهید_حسن_باقری🌷
#خاطرات_شهدا
✍کانال شهید حاج حسین خرازی|نعم الرفیق
https://eitaa.com/joinchat/1363410946C4e6aea8396
سرباز که بود، دو ماه صبح ها تا ظهر آب نمی خورد.
نماز نخوانده هم نمی خوابید.
می خواست یادش نرود که دوماه پیش
یک شب نمازش قضا شده بود...
📚منبع: یادگاران، جلد ۴، کتاب حسن باقری، ص ۸
#شهید_حسن_باقری🌹
#سالروز_شهادت
✍کانال شهید حاج حسین خرازی|نعم الرفیق
https://eitaa.com/joinchat/1363410946C4e6aea8396