ششم اسفند ۱۳۶۲ و عملیات خیبر،
نقطهی پایان حماسههای «حمید باکری»
در دفاع مقدس و نقطه آغاز جاودانگی او در تاریخ ایران است...
#شهید_حمید_باکری🌷
#سالروز_شهادت🕊
✍شهید حاج حسین خرازی | نعم الرفیق
https://eitaa.com/joinchat/1363410946C4e6aea8396
همیشه یک سفارش به ما میکرد.
می گفت:« اگه در معرض گناہ قرار گرفتید و خواستید دچار لغزش نشید و از اون گناہ فرار کنید خودتون رو با خواندن قرآن و نماز یا مطالعه و ورزش مشغول کنید تا حواستون از اون محل و از اون گناہ پرت بشه.
#شهید_حمید_باکری🌷
✍شهید حاج حسین خرازی|نعمالرفیق
https://eitaa.com/joinchat/1363410946C4e6aea8396
💢 آراستگی در سیره شهدا
🔹در زمانی که چروک بودن لباسها و نامرتب بودن موها نشانه بیاعتنایی به ظواهر دنیا بود، حمید خیلی خوشگل و تمیز بود. پوتین هایش واکس زده و موهایش مرتب و شانه کرده بود. به چشمم خوشگلترین پاسدار روی زمین میآمد.
🔹روح و جسمش تمیز بود. وقتی میخواست برود بیرون، میایستاد جلوی آینه و با موهایش ور میرفت. به شوخی میگفتم: «ول کن حمید! خودت را زحمت نده، پسندیدهام رفته.» میگفت: «فرقی نمیکند، آدم باید مرتب باشد.»
📚کتاب نیمه پنهان ماه، جلد سوم، حمید باکری به روایت همسر شهید، نویسنده: حبیبه جعفریان، ص ۱۱ و ۲۳
#سیره_شهدا🌾
#شهید_حمید_باکری
✍ شهید حاج حسین خرازی|نعمالرفیق
https://eitaa.com/joinchat/1363410946C4e6aea8396
قبل از شروع جنگ
ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺣﻤﻴﺪ ﺗﻮ ﻛﺮﺩﺳﺘﺎﻥ ﺑﻮﺩ
ﺗﺎ ﺣﻤﻴﺪ ﺍﺯ ﺧﻮﻧﻪ میﺭﻓﺖ ﺑﻴﺮﻭﻥ
من اصلا ﺗﺤﻤﻞ ﺍﻭﻥ ﺧﻮﻧﻪ ﺭﻭ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ
ﻣﻌﻤﻮلا میﺭﻓﺘﻢ ﺧﻮﺍﺑﮕﺎﻩ ﭘﻴﺶ ﺩﺧﺘﺮﺍ
یا پیش ﺧﻮﺍﻫﺮ ﺣﻤﻴﺪ و یا ﺧﻮﻧﻪ ﻣﺎﺩﺭﻡ..
ﺣﻤﻴﺪ ﻭقتی از کرﺩﺳﺘﺎﻥ ﺑﺮ میگشت
ﺧﺐ ﻧﻤﻴﺪﻭﻧﺴﺖ ﻣﻦ ﻛﺠﺎﻡ! ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺯﻧﮓ میزﺩ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻣﻦ میﮔﺸﺖ.
میگفتن: ﺣﻤﻴﺪ ﺑﺎﺯ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺭﻭ ﮔﻢ ﻛﺮﺩﻩ..
ﺣﻤﻴﺪ ﺑﻌﺪ ﻳﻪ ﺍﻧﺘﻘﺎﻡ ﺧﻮبی اﺯﻡ ﮔﺮﻓﺖ
ﺍﻭﻥ ﻣﻨﻮ ﺯﻭﺩ ﭘﻴﺪﺍ میکرد
ﺩﺭ ﻋﺮﺽ ﺩﻭ ﺳﻪ ﺳﺎﻋﺖ
ولی ﻣﻦ سی و سه ﺳﺎﻟﻪ که..💔((:
#همسرشهید
#شهید_حمید_باکری
✍شهید حاج حسین خرازی|نعمالرفیق
https://eitaa.com/joinchat/1363410946C4e6aea8396