eitaa logo
شهید گمنام🇵🇸
9.3هزار دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
6.1هزار ویدیو
98 فایل
ادمین ثبت خاطرات @Mahdis1234 کانال دوم ما مسیر بهشت https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae تبلیغات شما پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/4173332642Cacf0e5f1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃 ▫️به لقمه‌ی حلال‌ خیلی دقت داشت. می‌گفت: لقمه که حلال‌ باشد، بچه خود به خود در راه خِیر قدم برمی‌دارد. ▫️کشتی‌هایی‌ که به جزیره می‌آمدند، گندم‌ رایگان‌ می‌آوردند.مردم‌ می‌رفتند و می‌گرفتند؛ اما او هرگز نمی‌رفت. به پسرها هم‌ اجازه نمی‌داد بروند. می‌گفت: لقمه باید از عرق کارگری باشد. ✍: شهیده فاطمه نیک در طول جنگ چند تن از پسرانش به شهادت رسیدند و به ام‌الشهدا معروف شد. در مرداد ماه ۱۳۶۶ عازم حج ابراهیمی شد و در مراسم برائت از مشرکین سینه‌اش آماج گلوله‌های وهابیون گردید و مورخه ۱۳۶۶/۵/۹ در سنّ ۶۶ سالگی در شهر مکرم مکه به شهادت رسید. 🕊⚘ ❤️🍃 📚منبع: تعبیریک‌خواب،ص۴۲ 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
➕سلام بر پيكرهاى جامانده در خانطومان 🌷 ... 🤲🕊⚘ ⚘شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات⚘ 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
«🌸🦋»••• 💌✨ ✦فردے ڪه انگار اهل آبادان بود. سوار تاڪسیم شد. گفت میرم آرامگاه. تا نشست داخل ماشین عڪس سید را ڪه چسبانده بودم روے شیشه را دید دستے روے آن ڪشید و شروع ڪرد به گریه ڪردن. ✦با تعجب پرسیدم: «آقا، قضیه چیه؟!» گفت: «من این سید را نمے شناختم. رفته بودم قم، داخل پاساژ چشمم افتاد به عڪس سید، ناخودآگاه به سمت چهره معصومانه عڪس ڪشیده شدم. رفتم داخل مغازه. عڪس و نوارهاے مداحے سید را خریدم. شب و روزم شده بود گوش دادن به نوارهاے مداحے سید.» ✦او ادامه داد: «شبے در خواب سید را دیدم ڪه به سمت من آمد. دعوتم ڪرد ڪه سر مزارش بیایم و زیارت عاشورا را بخوانم. به سید گفتم: من اصلا تا حالا شمال نرفته ام. چه جورے بیام و پیدایت ڪنم. گم مے شوم. نرفتم و فراموش ڪردم. ✦چند وقت بعد دوباره آمد به خوابم و گفت: چرا نمے آیے سر مزارم؟! از خواب ڪه بلند شدم وسایلم را جمع ڪردم و راه افتادم. توے راه خوابم برد. ماشین هم داشت از سارے عبور مے ڪرد. ✦سید آمد و تڪانم داد و گفت: پاشو رسیدے. ناگهان چشم هایم را باز ڪردم. همان موقع راننده گفت: سارے جا نمونید.» وقتے فهمید پسر دایے و داماد خانواده سید هستم تعجبش بیشتر شد. ✦رساندمش آرامگاه. بعد ماندم و گفتم: «شما زیارت عاشورا بخوان من منتظرم. باید برویم منزل سید.» گفت: «اصلا غیر ممڪنه.» گفتم: «در خانه سید به روے ڪسے بسته نیست چه برسد به اینڪه خودش دعوت ڪرده باشد. 📚ڪتاب علمدار ✧🌿⚘ ‌✦شادی ارواح مطهر شهدا، سلامتی و تعجیل درظهور حضرت مهدی ❏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌صَلَے اللّٰھُ عَلَی۟ـڪ۟ یٰااَبٰـاعَب۟ـدِاللّٰھ۟[♥️] 🦋🦋🦋
حتما بخوانید👇👇 یادمه حاج حسین یکتا میگفتن؛ اون دنیا معلوم نیست برای ما سلام الله علیها و رو بیارن برای حساب رسی! یکی از 🌹 رو میارن میشه و اعمال مون رو بر اساس اعمال خواهند سنجید... ان شا الله اون دنیا مجلسی تشکیل خواهد شد! به ریاست شهید ...🌹 نمایندگانی از جنس چمران، باکری، آوینی، زین الدین، همت، کاظمی، خرازی، بابایی و کاوه و ... و سخنگوی هیات رییسه! جاویدالاثر حاج و خواهند کرد مسئولان خائنی که و مردم را ندیدند و جیب و را ترجیح دادند... ندیدند پسر و دختر جوان کشور را و اسیرِ حزب بازی خودشان شدند... و مُهر را بر پیشانی رییس جمهوری می‌زنند که به بار آورد... مسئولین بی درد... و آن روز مصادره خواهد کرد اموال با تصاحب کرده‌ی نجومی بگیران را به نفع ... دلمان می‌خواهد... که پای شکنجه‌ شده‌ی خود را در جلسه سازمان ملل به همگان نشان داد و شد سند جنایت ... شهید حسین علم الهدی: نه چپ، نه راست، صراط مستقیم... بی تفاوت نباشیم... به قول شهید آوینی آن که شیعه بودن دارد! قطعا امتحان را پس خواهد داد... سید علی تنها نخواهد ماند...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌹 حریـم با صفایت منبـع العشـق 🌹 نسیم کربلایت مقطع العشـق 🌹 سحــر آرام با من زیر لب گفت 🌹 سـلامٌ هی حتی مطلـع العشـق ‌‌‌‌‌‌‌ 🌷اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ 🌷وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ 🌷وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ 🌷وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 💚صبحتون حسینی 🌹اللهم ارزقنا کربلا ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💚اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يااَباعَبدِالله الْحُسَيْن عَلَيْهِ السَّلامُ 🦋🦋🦋
voice.ogg
3.73M
انا مجنون حسین انا عطشان حسین حاج موذن زاده اردبیلی بمناسبت پنجمین سالگرد ارتحال حاج سلیم موذن زاده اردبیلی🌹 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
📸 | 🔵شهید مدافع‌حرم تازه نامزد کرده بود. زنگ زد گفت: ماشینم خراب شده، اگر می‌توانی بیا و ... ! 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
در میدان تنظیم شده‌ی از سوی دشمن بازی نکنید ، چون چه ببرید، چه ببازید، به نفع اوست .. 💌| حضرت خامنه ای(حفظه الله تعالی) 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
🔴عکس سر روی خونی ملت رو میزارن و میگن به مردم حمله شده ! اما معلوم نیس کی حمله کرده ! اونایی که علی رغم هشدارهای مکرر پلیس صحنه رو ترک نمیکنن گویا هنوز نفهمیدن نوچه های مریم رجوی وسط هر آشوبی هستند و عاشق «کشته سازی» و خونریزی اند ! ✍️ فاطمه فردوس 👌 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 در چنین روزی در سال۱۹۴۷، سازمان ملل قطعنامه طرحِ تقسیم فلسطین را تصویب کرد. افسانه ترکِ داوطلبانه خانه‌ها و فروش زمین‌ از سوی فلسطینیان را فراموش کنید؛ ۷۵٠ هزار فلسطینی در حالی که کلید و سند خانه‌شان را در دست داشتند، آواره شدند. «۲۹نوامبر، روز بین‌المللی همبستگی با مردم فلسطین» ✍️ الهام عابدینی 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 شهیدان...🍂 حاج قاسم سلیمانی،🍃 محمد ابراهیم همت🍂 حسن باقری، 🍃 احمد کشوری، 🍂 صیاد شیرازی،🍃 احمد کاظمی🍂 ✍ و ... با ما سخن می‌گویند! 🕊⚘ 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
📢 🌹مراسمات وداع و تشییع پیکر مطهر شهید مدافع حرم محمدرضا(علی)بیات🌹 💠مراسم وداع: 📆چهارشنبه ۱۰ آذرماه ۱۴۰۰ ⏰بعد از نماز مغرب و عشاء 🗺 گلچین_مسجد اعظم امام خمینی(ره) 💠مراسم تشییع: 📆روز پنج شنبه ۱۱ آذرماه ۱۴۰۰ ⏰ساعت ۹ صبح 🗺 ابوذر_خیابان گلچین بین خیابان رزاقی و خیابان عیوض خانی از مقابل درب مسجد ناظریه (پایگاه بسیج کوثر)به سمت آستان مقدس امامزاده حسن(ع) 📿اقامه نماز در آستان امامزاده حسن(ع) 💠و حرکت به سمت بهشت زهرا(س) قطعه ۲۶ 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
📸 💠 مراسم وداع با پیکر مطهر شهید مدافع حرم "محمدرضا بیات" امروز (دوشنبه هشتم آذر ماه) در حسینیه معراج شهدا برگزار شد. 🕊 شهید بیات فروردین ماه ۱۳۹۵ در منطقه تل العیس سوریه به فیض عظیم شهادت نائل آمد و پیکرش در منطقه ماند. 💐 شادی ارواح طیبه شهدا صلوات 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
اشپز وکمک اشپز👱🏻🍴 آشپز وكمك آشپز ، تازه وارد بودند و با شوخي بچه ها ناآشنا . آشپز ، سفره رو انداخت وسط سنگر و بعد بشقاب ها 🍽 رو چيد جلوي بچه ها .رفت نون بياره 🍞كه عليرضا بلند شد و گفت : (( بچه ها ! يادتون نره ! )) آشپزاومد و تند و تند دوتا نون گذاشت جلوي هر نفر ورفت .🍞 بچه ها تند نون هارو گذاشتند زير پيراهنشون . كمك آشپز اومد نگاه سفره كرد . تعجب كرد . 😯تند و تند براي هرنفر دوتا كوكو گذاشت ورفت . بچه ها با سرعت كوكوها رو گذاشتند لاي نون هائي كه زير پيراهنشون بود .🍞 آشپز و كمك آشپز اومدن بالا سر بچه ها . زل زدند به سفره . 😳بچه ها شروع كردند به گفتن شعار هميشگي 😩 ما گشنمونه ياالله ! )) . كه حاجي داخل سنگر شد و گفت: چه خبره ؟ آشپز دويد روبروي حاجي و گفت : حاجي ! اينها ديگه كيند ! كجا بودند! ديوونه اند يا موجي ؟!!😟 . فرمانده با خنده پرسيد چي شده ؟😄 آشپز گفت تو يه چشم بهم زدن مثل آفريقائي هاي گشنه هرچي بود بلعيدند !!😋 👨🏿آشپز داشت بلبل زبوني ميكرد كه بچه ها نونها و كوكوهارو يواشكي گذاشتند تو سفره . حاجي گفت اين بيچاره ها كه هنوز غذاهاشون رو نخوردند ! 🍛آشپز نگاه سفره كرد . كمي چشماشو باز وبسته كرد .👁 با تعجب سرش رو تكوني داد و گفت : جل الخالق !؟ اينها ديونه اند يا اجنه ؟!‌ 😒و بعد رفت تو آشپزخونه ..هنوز نرفته بود كه صداي خنده ي بچه ها سنگرو لرزوند ...😂
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از شهید گمنام🇵🇸
🔰 آموزش تخصصی حفظ قرآن🔰 👈کانال حفظ قرآن یه کانال ویژه و اختصاصی برای همه علاقمندان به حفظ آیات الهی است که تحت نظر مجرب ترین اساتید اداره می‌شود. ✳️ در هر شرایطی میتونید قرآن حفظ کنید ✳️اگر انگیزه ندارید برای حفظ قرآن ✳️اگر در انجام برنامه ها تنبلی میکنید ✳️اگر دنبال راهی برای پیشرفت در حفظ قرآن هستید، این کانالو از دست ندهید👇 http://eitaa.com/joinchat/1073741843C3f5de7ddfd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🌹🕊 🕊🌹 🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، 🌷اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، 🌷اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، 🌷اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍالحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتے فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَےا لَیتَنے ڪُنتُ مَعَڪُم. فَاَفُوزَمَعَڪُم ✋ 💚نثار ارواح طیبه شهدا برای سلامتی و تعجیل در ظهور مولا 💚 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
30.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎶آهنگ انقلابی: 🎙با صدای خواننده انقلابی حامد زمانی 🔹سپر پایتان گر طرف کرب‌و‌بلا باز شود 🔹آخرین جنگ جهانی حق آغاز شود🌸 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
فرمانده حوزه مون گفت بیایم برای به نیت احسان برای شهدای محل سفره حضرت ابالفضل بندازیم، بنده اون موقع فرمانده پایگاه بودم، پیشنهاد فرمانده حوزه رو که در جلسه به خواهران دادم، کلی ازاین طرح استقبال شد خواهران از مواد غذایی گرفته تا پول نقدی آوردن پایگاه، بنده هم تحویل فرمانده حوزه دادم، فرمانده مون گفت اگر کسی رو میشناسید که برنج خوبی داره بریم ازش بخریم، یکی از دوستان بنده که خیلی خانم مومنی بود، و همسایه ماهم بود، همسرش شمالی بود، برنج نقدی و قسطی میفروخت، من به فرمانده حوزه گفتم برنجش رو من میخرم، ایشون گفتن مطمئنی برنج خوبیه، قاطی نداره، گفتم مطمئن، مطمئن باشید، خالصه، خالصه اومدم پیش دوستم، موضوع رو گفتم، این بنده خدا هم با تخفیف، یه گونی برنج داد به ما، منم گونی برنج رو تحویل خواهرانی حسینه ای که در نظر گرفته شده بود برای پخت غذا و انداختن سفره حضرت ابالفضل تحویل دادم، برگشتم منزل، یکی از خانم های بسیج در حسینه زنگ زد، گوشیم رو جواب دادم، بعد از سلام و احوالپرسی با کلی معذرت خواهی گفت شما این برنج رو از کی خریدی؟ گفتم از دوستم، گفت چقدر بهش اعتماد داری؟ گفتم خیلی ایشون یه خانم مومن نماز خون و حلال خور هستن، مگه چی شده؟ گفت توی کیسه برنج یه کاغذ بود توش نوشته شده بود، کمک به زلزله زدگان بم، با شنیدن این حرف انگار قلبم ایستاد، تا چند لحظه مات زده سکوت کردم، اون خانم هی پشت گوشی میگفت، الو الو حالتون خوبه، بعد از مکثی کوتاه گفتم اره خوبم، من این موضوع رو پی گیری میکنم، دوست من اصلا اهل این حرفها نیست، اینم از یکی دیگه میخره چادر سرم کردم، رفتم خونه دوستم، براش تعریف کردم، صورتش شد مثل گچ دیوار سفید، زد پشت دستش، گفت ما از یه آدم خیلی مطمئن که خیلی هم خّیر هست برنج میاریم، بازم من بهش زنگ میزنم ببینم ماجرا چیه؟ من اومدم خونه خیلی ناراحت بودم، سرم درد گرفته بود، یه دستمال به سرم بستم دراز کشیدم، دخترم کلاس پنجم بود نگرانی من رو که دید، گفت مامان یه چی بگم دعوام نمیکنی، منم که نمی دونستم چی میخواد بگه گفتم نه، گفت قول بده، گفتم قول میدم گفت من اون کاغذ رو نوشتم انداختم تو گونی برنج مثل برق از جام پریدم گفتم، چی؟ تو چیکار کردی؟ ازم فاصله گرفت، گفت، تو قول دادی دعوام نمیکنی، بی حوصله گفتم خیلی خوب باشه، ولی آخه چرا این کار رو کردی؟ گفت هرچی صدات کردم، مامان مامان محلم ندادی منم از لجم اون کاغذ رو نوشتم گذاشتم تو گونی برنج که تو پیش دوستات آبروت بره سریع مثل برق از جام بلند شدم، رفتم خونه دوستم، بهش گفتم که دخترم چیکار کرده، اونم. گفت، عجب دختر شیطونی داری چرا اخه این کار، رو کرده، گفتم میگه هرچی صدات کردم به من محل ندادی منم از لجم این کا رو. کردم، دوستم گفت خدا رو شکر که زودی اومدی گفتی میخواستم زنگ بزنم به اقای برنج فروش بهش بگم اینطوری شده، اگر میگفتم، بنده خدا خیلی ناراحت میشد🌹 اینم از خاطره من امید وارم از خوندنش لذت ببرید و مثل من بچتون رو کم محلی نکنید که همچین بلایی رو سرتون در بیاره😅 عحب خاطره ای بود الهی سر هیچ کسی نیاد😂🤲 🌹 خاطراتون رو به این آیدی ارسال کنید👇👇🌹 @Mahdis1234 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃