eitaa logo
شهید گمنام🇵🇸
9.2هزار دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
6.1هزار ویدیو
98 فایل
ادمین ثبت خاطرات @Mahdis1234 کانال دوم ما مسیر بهشت https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae تبلیغات شما پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/4173332642Cacf0e5f1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ ❣پرسیدم ﺍﺯﺍﯾﻦ ﺩﻝ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺍﺭﺑﺎب تو ﮐﯿﺴﺖ ؟ 💔ﮔﻔﺘﺎ ﮐﻪ ﺳﻔﺮ ﺭﻓﺘﻪ ﺧﺒﺮ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻧﯿﺴﺖ 😔 🌴ﮔﻔﺘﻢ ﮐﻪ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺍﯼ ﭼﻪ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﺗﻮ ﺯ ﺭﺏ ؟ 💔ﻋﺠﻞ ﻟﻮﻟﯿﮏ ﺍﻟﻔﺮﺝ ﮔﻔﺖ ﻭ ﮔﺮﯾﺴﺖ😭 🌹اللهم عجل لولیک الفرج 🌹 🔴بہ امـــام زمــان عجل الله بگو میخوام ســرباز ویژه‌ی شما باشم... 🤲خدایاماراازسربازهای واقعی امام زمان عجل الله قرار بده... 🌸سلامتی وتعجیل درفرج مولاصاحب الزمان عجل الله صلوات بفرست 🌸 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🦋🦋🦋 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ 🎧 💠 پیروزی با ماست 💠 🌸🤲 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ احْشُرْنٰا مَعَهُمْ وَ الْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین 🤲🌸 🌸🤲 الّلهُمَّ اَحفِظ قائِدَنا وَ حَبیبَ قلوبَنا وَ نورَ اَعینَنا نائِبَ المَهدی اِمامَنَا الخامِنه ای حَتّی یَصِلَ فَرَجَ مَولانَا الْمَهْدی (عَجّ) 🤲🌸 🌸🤲 اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ وَ الْعافِیَةَ وَ النَّصْرَ وَ اجْعَلْنا مِنْ خَیْرِ اَنْصارِهِ وَ اَعْوانِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ 🤲🌸 🌸🤲 اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً 🤲🌸 🌸🤲 اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدی (عَجّ) 🤲🌸 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ در فکه کنار یکی از ارتفاعات، تعدادی شهید پیدا شدند که یکی از آنها حالت جالبی داشت. او در حالی روی زمین افتاده بود که دو دبه پلاستیکی ۲۰ لیتری آب در دستان استخوانی اش بود. یکی از دبه ها ترکش خورده و سوراخ شده بود. ولی دبه دیگر، سالم و پر از آب بود. درِ دبّه را که باز کردیم، با وجود این که حدود ۱۲ سال از شهادت این بسیجی سقا میگذشت، آب آن بسیار گوارا و خنک مانده بود. 🌷شهدای گمنام🌷 یاد شهدا با صلوات🌷 🍃🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ 🌸 محجبه 🌸 🍂🍃 زمان شاه بود. داشتیم با هم تو خیابون قدم می‌ زدیم. یه خانم بی حجاب داشت جلومون راه می‌رفت. فاطمه رفت جلو و بدون هیچ مقدمه‌ ای ازش پرسید : « ببخشید خانم ، اسم شما چیه ؟ » خانم با تعجب جواب داد : « زهرا ، چطور مگه ؟ » فاطمه خندید و گفت : « هم اسمیم » ، بعد گفت : « می‌ دونی چرا روی ماشینا چادر می کشن ؟ » خانم که هاج و واج مونده بود گفت : « لابد چون صاحباشون می خوان سرما و گرما و گرد و غـبار و اینجور چیزا به ماشینشون آسیب نزنه. » فاطمه گفت : « آفرین ! من و تو هم بنده‌ های خدا هستیم و خدا به خاطر علاقه اش به ما ، یه پوششی بهمون داده تا با اون از نگاهــای نکبت بار بعضیا حفظ بشیم و آسیبی نبینیم. خصوصاً اینکه هم نام حضرت فاطمه (س) هم هستیم ... بعدها که دوباره اون خانم رو دیدم ، محجبه شده بود. » 🍃🍂 🌹 شهیده فاطمه جعفریان 🌹 🌿 کفش های جامانده در ساحل ، صفحه ی ١٧ 🌿 🌷 رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم : 🌷 🌼 هر كه امر به معروف و نهي از منكر كند ، او جانشين خدا در زمين و جانشين رسول اوست. 🌼 💮 مستدرک الوسائل ، جلد ١٢ ، صفحه ی ١٧٩ 💮 🌠 رفتند تا بمانند ، نماندند تا بمیرند ! 🌹🕊🍀🇮🇷 💐 روحشون شاد و یاد و نامشون همیشه گرامی و راهشون پر رهرو باد 💐 🌸🤲 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ احْشُرْنٰا مَعَهُمْ وَ الْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین 🤲🌸 🌸🤲 الّلهُمَّ اَحفِظ قائِدَنا وَ حَبیبَ قلوبَنا وَ نورَ اَعینَنا نائِبَ المَهدی اِمامَنَا الخامِنه ای حَتّی یَصِلَ فَرَجَ مَولانَا الْمَهْدی (عَجّ) 🤲🌸 🌸🤲 اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ وَ الْعافِیَةَ وَ النَّصْرَ وَ اجْعَلْنا مِنْ خَیْرِ اَنْصارِهِ وَ اَعْوانِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ 🤲🌸 🌸🤲 اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً 🤲🌸 🌸🤲 اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدی (عَجّ) 🤲🌸 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خاطره سردار حاجی‌زاده از هشدار حاج قاسم سلیمانی درباره پروژه کشته‌سازی دشمن در سوریه 📺 فصل سوم برنامه تلویزیونی «ملک سلیمان» هر شب حوالی ساعت ۲۰ از شبکه یک سیما پخش می‌شود. 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
۵ چند سال گذشت با اینکه من و علی هر دو اون اشتباه رو انجام داده بودیم اما سرکوفتش نصیب من شد، خودشم میگفت تو اگر پاک بودی نمیومدی خونه ما، کم کم سروصدای علی برای بچه بلند شد همش‌میگفت من بچه میخوام و هر بار که اقدام‌میکردیم نمیشد رفتم دکتر و بعد از معاینه و چندتا سونوگرافی بهم‌ گفت شما ی سقط غیرقانونی داشتید که متاسفانه برای کنترل خونریزی مجبور شدن کاری بکنن که شما دیگه مادر نمیشی کاری از دست من برنمیاد مگر معجزه خدا، دنیا دور سرم چرخید تازه فهمیدم‌چه کلاه گشادی سرم رفته هم بی ابرو شدم، سرکوفت خوردم هم بچه م رو کشتم بدنم اسیب دید اما علی هیچ اتفاقی براش نیافتاد فقط ی روز دستور داد سقط کنیم و دوباره دستور بارداری داد تمام ضرر این کار مال بود ی روز دوباره دوستم رو دیدم شماره م رو گرفت و بهم پیام میداد ی روز براش تعریف کردم چی شده که گفتم من فقط تورو برای درد دل دارم مادرشوهرم گفته بارداری نشی برای پسرم زن میگیرم کدوم مردی از زن دوم بدش میاد؟ بچه رو بهونه کرده که زن بگیره گفت طاهره ببین اینا همش اشتباهات پی در پی تو هست اما اینبار محکم باش کوتاه نیا بگو زن میخوای طلاقم رو بده، همینکارم کردم علی هم از ترس مهریه نشست سرجاش و دیگه حرفی از زن نزد از کمبود محبت و بی عقلب تو اوج نوجوونی خودم رو درگیر زندگی با مردی کردم که بی چشم و رو بود و الان فقط ی کوه حسرت دارم از اشتباهات پی در پی خودم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خاطره سردار حاجی‌زاده از هشدار حاج قاسم سلیمانی درباره پروژه کشته‌سازی دشمن در سوریه 📺 فصل سوم برنامه تلویزیونی «ملک سلیمان» هر شب حوالی ساعت ۲۰ از شبکه یک سیما پخش می‌شود. 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥شهدای امنیت مظلومیت خاصی دارند رئیس‌جمهور در دیدار با خانواده شهید امیر کمندی: 🔹شهدای امینت مظلومیت خاصی دارند و در مظلومیت به شهادت رسیدند. 🔹ظلمی که به شهدای امنیت شده است زشتی، سیاهی و تاریکی دشمنان اسلام و انقلاب را نشان می‌دهد. 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
🔵 دو ستون انقلاب در یک قاب 🇮🇷۱۳۶۰ رزمندگان اسلام در جبهه غرب ایران 🇮🇷۱۴۰۱ تشییع شهید گمنام در شهر شاهد نمونه کشور(درچه) اصفهان 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ 🗓امروز ۱۷ دی ‌۱۴۰۰ مصادف با سالروز:ولادت‌شهید افشین ذورقی🎂🎂🎂🎉🎉🎉🎂🎂🎂🎉🎉 شهید مدافع حرم «افشین ذورقی بحری» در سال 1361 در روستای سیاهتلو گرگان در خانواده‎ای مذهبی و پر جمعیت متولد شد. سه خواهر و سه برادر بودند که ایشان سه سال بیشتر نداشت که پدر خانواده به رحمت خدا می‎رود. سرنوشت طوری رقم می‎خورد که خانواده از وجود پدر محروم شود تا از این پس بانویی زحمت‎کش برای شش فرزندش هم پدر باشد و هم مادر. مادری به تمام معنا زحمت‎کش و فداکار که پس از فوت همسرش با کارگری و مشقت و با حمایت فرزند بزرگتر، فرزندانش را بزرگ کرد. 🌟شادی ارواح مطهر شـهدا صلوات ‍ 🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
💔 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ *يک زنِ با اين معنا نيست که؛او لباس زيبا پوشيدن و آرايش کردن را بلد نيست*‼️ ☜ *بلکه او↭ مى داند؛* *چه بپوشد* *کجا بپوشد* *وبراى که بپوشد....* •|♥|• خواهَـ🧕ـرَم باوَرکُن 🖤 بِدونِ ،هیچ اَرزِشے نَدارَد. توئے کِهـ مے خواهے اَزمُسـ🏃‍♂ـابِقه‌ے ❌<<خودنَمایي>>❌ جانَمانے‌ودیدِه‌بِشَوے!👀 لطفا🙏 یادِگار"حَضرَتِ‌زَهرا<س>"رو لکه😬 دار نکن🍃 فقط این را بدانیم شهدا هرگز اهلِ رابطه🍃 با نامحرم نبودند...:)🙂☝️🏻 🦋🦋🦋 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 حاج : اگر کسی اخلاص داشت؛ اتصال پیدا می‌کند... 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
✍فرازی از سخنان 🔶شهید مدافع‌حرم ∘ پدࢪے مقتدࢪ داشتن ∘ از نعمٺ‌هاے بزࢪگ الهے است ∘ ڪه خداوند نسيب ما ڪࢪده است! ∘ فقــــط لازم است ∘ گوش به فࢪمانش باشیم، ∘ دشمن جࢪئت نگاه به ما ࢪا نداࢪد! 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥اعتراف محمد مهدی کرمی در به شهادت رساندن شهید عجمیان 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋شاهکارقرائت من سوره:التکویر🦋 :15الی19 :الاستاد:حامدشاکرنژاد سعی کنید قران انیس و مونستان باشد ، نه زینت دکورها وطاقچه های منزلتان شود ،بهتر است قرآن را زینت قلبتان کنید. شهید سید مجتبی علمدار شهادت آرزومه🕊💚🌷🖤 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
احمد نـام خـانوادگـی : اعطایی نـام پـدر : حبیب اله تـاریخ تـولـد : ۱۳۶۴/۶/۷ مـحل تـولـد :تهران سـن :۳۰ سـال ✍پاسدار شهید مدافع حرم«احمد اعطایی» متولد 7 شهریور 1364 و ساکن محله فلاح تهران بود و مهندسی برق می‌خواند. ✍✍او داوطلبانه برای دفاع از حرم عقیله بنی هاشم و مردم مظلوم سوریه، راهی آن دیار می‌شود که در 21 آبان ماه 94 و آخرین روز ماه محرم الحرام، ✍همراه با سه تن دیگر از دوستانش«سید مصطفی موسوی»، «مسعود عسگری» و «محمدرضا دهقان امیری» به شهادت می‌رسد. ✍احمد آقا علاوه بر این که پاسدار بود ، در مسجد محل فعالیت داشت. کتاب‌های فراوانی مثل کتاب‌های اخلاقی ، ✍به قدری به حضرت آقا ارادت داشت و ولایی بود ✍ «هر که دارد بر ولایت بدگمان، حق ندارد پا گذارد در این مکان» و می‌گفت: «کسی که آقا را قبول ندارد، مدیون است که نان من را بخورد ✍. آقا یعنی علی و علی یعنی اهل بیت(ع) و همه این‌ها به هم وصل هستند. امروز ۷ شهریور ۱۴۰۱ مصادف‌با سالروز: ولادت شهید احمد اعطایی شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات اَللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد 🦋🦋🦋
🌸 امام حسن (علیه السلام) : 🔹 هر که خدا را بندگی کند ، خداوند همه چیز را بنده او می کند. 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 علی صبوری که رفته بود توی بیمارستان و با رفتار غیر قابل تحمل و بر خلاف قانون خود باعث متشنج شدن جو بیمارستان شده بود امروز به دیدار پلیس رفته و بابت اشتباه خودش عذر خواهی کرده است 🔹️ امیدوارم که علی صبوری دیگر کاری نکنند که مجبور به عذر خواهی شوند اگر همه تابع قانون باشیم هیچگاه اشتباه نمیکنیم تا بخواهیم عذر خواهی صورت بگیرد پلیس هم با هیچکس پدر کشتگی ندارد والا این پلیس بنده خدا مامور اجرای قانون و برای حفظ امنیت جامعه تلاش میکنند. 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
همه پاییز را بافتم! به خیال آنکه زمستان می آیی، آخر عجیب بوی تو را می‌دهد این فصل؛ گل نرگس من! 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥| اعترافات متهم سیدمحمد حسینی از جنایاتی که برسر روح الله عجمیان آوردند متهم حسینی: 🔸رسیدم بالاسر شهید چاقو را در بدن شهید فرو کردم و به اندازه دو بند انگشت گذاشتم و فشار دادم در بدن شهید روح الله عجمیان 🔹محمد حسینی، به اتهام افساد فی‌الارض از طریق ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور، حمله به مامورین حافظ امنیت و جنایت علیه تمامیت جسمانی افراد که موجب اخلال شدید در نظم عمومی و ناامنی در کشور و منتهی به شهادت سید روح الله عجمیان شد به اعدام محکوم شدند. 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
‍‍‍🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌺🍃🌸 🌸 💍 🟣شهید مدافع‌حرم مهدی موحدنیا 📀راوے: همسر شهید 💙من و آقا مهدی چهارسال با هم در یک دانشگاه درس می‌خواندیم. من متولد سال۱۳۶۸ بودم و در رشته‌ی کامپیوتر تحصیل می‌کردم و او متولد سال۱۳۶۶ و دانشجوی رشته برق بود. من یک دختر مذهبی و معتقد بودم. از آنهایی که سعی می‌کردم در روابطم با نامحرم چارچوب‌ها را رعایت کنم و تا لازم نباشد با آنها صحبت نکنم. 💜اما چند باری ناخواسته چشمم به مهدی اُفتاده بود و راستش را بخواهید از او خوشم آمد. خودم را هم سرزنش می‌کردم که چرا باید از یک مرد نامحرم خوشم آمده باشد و سعی می‌کردم به این موضوع خیلی بها ندهم و فراموشش کنم. اما مدتی که می‌گذشت باز به صورت اتفاقی او را می‌دیدم. از سال۱۳۸۸ تا ۱۳۹۲ من جاهای مختلفی او را می‌دیدم و گاهی از خدا گله می‌کردم که چرا منی که می‌خواهم او را فراموش کنم، باز سر راهم قرار می‌گیرد. 💙در عین حال، در این مدت هر خواستگاری که مطرح می‌شد، رَدش می‌کردم و علتش را هم به کسی نمی‌گفتم. از آن دخترها هم نبودم که بروم جلو و مثلاً به او بگویم که به شما علاقه دارم. در دلم با خودم درگیر بودم تا اینکه یک اتفاق عجیب افتاد؛ شوهر خواهرم که دوست آقا مهدی بود، یکبار منزل آنها مهمان می‌شود. مادر مهدی به او می‌گوید مهدی هنوز زن نگرفته و شما که دوستش هستید، یکی را معرفی کنید به او! 💜شوهر خواهرم هم بلافاصله من به ذهنشان می‌آید و همانجا معرفی می‌کند. خانواده مهدی هم تصمیم می‌گیرند به خواستگاری بیایند. وقتی در خانه‌ی ما این موضوع مطرح شد، داشتم از تعجب شاخ در می‌آوردم که خدایا چطور این ماجرا چرخید و اینگونه شد. من چهار سال بر احساس خودم غلبه کرده بودم و وقتی دیدم خدا چگونه برایم رقم زده، خوشحال شدم. در این مورد با هیچ کسی هم صحبت نکرده بودم. 💙حتی بعد از ازدواج هم کامل به مهدی نگفتم. اتفاقاً یکبار که سر بسته به او گفتم، گفت:«خُب می‌آمدی می‌گفتی، منم قبول می‌کردم و الان چند سال سر زندگی‌مان بودیم.» منم خندیدم و گفتم: «من از آن دخترها نیستم.» در خواستگاری آقا مهدی تنها یک درخواست از من داشت و اینکه گفت:«دوست دارم مثل مادرم چادر سر کنید!» 💜من دختر محجّبه‌ای بودم اما مادر ایشان خیلی کامل‌تر رویش را می‌گرفت. قبول کردم چرا که متوجه شدم این خواسته از علاقه‌اش بود نه تحکّم. اینکه دلش نمی‌خواست چشم ناپاک ناموسش را ببیند. در کل هیچ‌گاه مهدی در زندگی موضوعی را تحکّمی به من نگفت. در مورد مهریه هم به من گفت:«هر چه دلت می‌خواهد، بگو!».گفتم:«۱۴سکه و سالی یکبار سفر کربلا». قبول کرد اما هیچ‌گاه به خاطر شغلش که نظامی بود، قسمت‌مان نشد به کربلا برویم. 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
۱ ما توی ی محله ای زندگی میکنیم که بعد از ظهرا همه تو کوچه شون جمع میشن و دور هم حرف میزنن دیگه تقریبا رسم شده بود و همه همین کارو میکردن تابستونا برای هم خوراکی میاوردیم و زمستونا اتیش روشن میکردیم با سیب زمینی کبابی، دقیقا هر روز از بعد از نهار تا شب این اوضاع ما بود کوچه ما همه صمیمی تر بودن از راز زندگی هم خبر داشتیم و تقریبا چیز مخفیی نداشتیم ی جورایی پیش هم ابرو نداشتیم و فکر میکردیم اینجوری بهتره و همسایه داری یعنی این، بارها و بارها شوهرم بهم گفت اینکارو نکن عاقبت نداره و باعق ابرو ریزی هست گفت مرد همسایه بهم گفته چرا برنج هندی میخورید زنت اومده تو کوچه‌ گفته ابروتون میره گفتم ما خودمون مزه ش رو دوست داریم خانمم ایرانی بلد نیست بپزه ابروی من و نبر که مردم جلوم رو بگیرن
‍‍‍🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌺🍃🌸 🌸 💍 🟣شهید مدافع‌حرم مهدی موحدنیا 📀راوے: همسر شهید 💙من و آقا مهدی چهارسال با هم در یک دانشگاه درس می‌خواندیم. من متولد سال۱۳۶۸ بودم و در رشته‌ی کامپیوتر تحصیل می‌کردم و او متولد سال۱۳۶۶ و دانشجوی رشته برق بود. من یک دختر مذهبی و معتقد بودم. از آنهایی که سعی می‌کردم در روابطم با نامحرم چارچوب‌ها را رعایت کنم و تا لازم نباشد با آنها صحبت نکنم. 💜اما چند باری ناخواسته چشمم به مهدی اُفتاده بود و راستش را بخواهید از او خوشم آمد. خودم را هم سرزنش می‌کردم که چرا باید از یک مرد نامحرم خوشم آمده باشد و سعی می‌کردم به این موضوع خیلی بها ندهم و فراموشش کنم. اما مدتی که می‌گذشت باز به صورت اتفاقی او را می‌دیدم. از سال۱۳۸۸ تا ۱۳۹۲ من جاهای مختلفی او را می‌دیدم و گاهی از خدا گله می‌کردم که چرا منی که می‌خواهم او را فراموش کنم، باز سر راهم قرار می‌گیرد. 💙در عین حال، در این مدت هر خواستگاری که مطرح می‌شد، رَدش می‌کردم و علتش را هم به کسی نمی‌گفتم. از آن دخترها هم نبودم که بروم جلو و مثلاً به او بگویم که به شما علاقه دارم. در دلم با خودم درگیر بودم تا اینکه یک اتفاق عجیب افتاد؛ شوهر خواهرم که دوست آقا مهدی بود، یکبار منزل آنها مهمان می‌شود. مادر مهدی به او می‌گوید مهدی هنوز زن نگرفته و شما که دوستش هستید، یکی را معرفی کنید به او! 💜شوهر خواهرم هم بلافاصله من به ذهنشان می‌آید و همانجا معرفی می‌کند. خانواده مهدی هم تصمیم می‌گیرند به خواستگاری بیایند. وقتی در خانه‌ی ما این موضوع مطرح شد، داشتم از تعجب شاخ در می‌آوردم که خدایا چطور این ماجرا چرخید و اینگونه شد. من چهار سال بر احساس خودم غلبه کرده بودم و وقتی دیدم خدا چگونه برایم رقم زده، خوشحال شدم. در این مورد با هیچ کسی هم صحبت نکرده بودم. 💙حتی بعد از ازدواج هم کامل به مهدی نگفتم. اتفاقاً یکبار که سر بسته به او گفتم، گفت:«خُب می‌آمدی می‌گفتی، منم قبول می‌کردم و الان چند سال سر زندگی‌مان بودیم.» منم خندیدم و گفتم: «من از آن دخترها نیستم.» در خواستگاری آقا مهدی تنها یک درخواست از من داشت و اینکه گفت:«دوست دارم مثل مادرم چادر سر کنید!» 💜من دختر محجّبه‌ای بودم اما مادر ایشان خیلی کامل‌تر رویش را می‌گرفت. قبول کردم چرا که متوجه شدم این خواسته از علاقه‌اش بود نه تحکّم. اینکه دلش نمی‌خواست چشم ناپاک ناموسش را ببیند. در کل هیچ‌گاه مهدی در زندگی موضوعی را تحکّمی به من نگفت. در مورد مهریه هم به من گفت:«هر چه دلت می‌خواهد، بگو!».گفتم:«۱۴سکه و سالی یکبار سفر کربلا». قبول کرد اما هیچ‌گاه به خاطر شغلش که نظامی بود، قسمت‌مان نشد به کربلا برویم. 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
‍🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌺🍃🌸 🌸 📝 🟠شهید مدافع‌حرم 🌱بِسمِ رَبِّ اُمِّ زَینَب(سلام‌الله‌علیها)🌱 ✋سلام به همسر عزیزم! ✋سلام به پدر و مادر عزیزم! ✋سلام به تمام شیعیان جهان! ✏️این برای بار دوم هست که دست به قلم می‌برم و به اصطلاح وصیتنامه می‌نویسم و این دفعه خیلی امیدوارتر از همیشه! شاید یکشنبه برویم سوریه، بعد از تقریبا یکسال و نیم انتظار؛ البته خجالت می‌کشم بنویسم "انتظار"! 💞همسر عزیزم! ازت ممنون و متشکرم بخاطر همه چیز و همه مهربونیت، بخاطر موافقتت با رفتنم، بخاطر صبرت، بخاطر بغض میان گلویت و البته و صد البته هرچه دلبستگی بیشتر، دل کَندن سخت‌تر، و اجر و قربت نزد عمه سادات بیشتر! 🕌فرصت عجیب و غریبی هست و باید مغتنم شمرد! بعد از تقریبا هزار و چهارصد سال، دوباره فرصت دفاع از بی‌بی پیدا شده و تقریبا شرایط به همان شکل سال۶۲ هجری، حرامیان یک طرف، پسران مادری یک طرف! 🛡و باز عده کمی فرصت دفاع پیدا کرده‌اند و بعضی در حسرت! و می­‌دانم این حسرت چقدر کُشنده هست و البته رفیقان من همه لایق سرباز و مدافع حرم بی‌بی هستند ولی شرایط بدین‌گونه رقم خورده! 🇮🇱🔥و اِن‌شاءالله در آزادی قدس و به نابودی‌کشاندن اسرائیل همه سهیم باشیم! 🙏خدایا! رفیقان من همه لایق شهادتند! مبادا معامله‌ای غیر از این با آنها بکنی! 💕پدر و مادرم! از شما ممنونم بخاطر به دنیا آوردنم و بزرگ‌کردنم و ممانعت‌نکردن از رفتنم! 😍چقدر حس شیرینی هست دفاع از حرم! در کل زندگیم آنقدر شوق نداشته‌ام. 💚یا حضرت زینب سلام‌الله‌علیها! به ساقی دشت کربلا باب‌الحوائج قسَمت می‌دهم ما را هم بپذیر! ✨گرچه ما بدیم تو ما را بدان مگیر ✨شاهــــانه ماجرای گناه گدا بگــــو ✍مهدی موحد‌نیا 🗓پنجشنبه ۵ اسفند ۱۳۹۵ 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ ‼️ دختره، چادر سرش میکنه، مُحَجّبه است... ❌ ولی با نامحرم در ارتباطه...!!! ❌ و پسرِ نامحرمِ فضای مجازی رو «داداشی» خطاب میکنه...!!! پسره، هیات میره، و برای روضه حضرت زینب و ناموس اهلبیت گریه میکنه... ❌ ولی با ناموسِ مردم چت میکنه...!!! ❌ و حریمِ نامحرم رو تو فضای مجازی رعایت نمیکنه...!!! قرآن داره صدا میزنه:↶ 🕋 فَأَیْنَ تَذْهَبُونَ (تکویر/۲۶) کجا دارید میرید؟! آخه ارتباط با نامحرم چه فایده‌ای داره؟! از تنهایی در میایی؟! همدم میخوای؟! مونس میخوای؟! رفیق میخوای؟! پس سجاده‌ات چی میشه؟! پس خدا چی میشه؟! مگه تو دعای جوشن کبیر نمی‌خونی:↶ يَا خَيْرَ مُؤْنِسٍ وَ أَنِيس ای خدایی که تو بهترین مونس و انیسِ من‌هستی. يَا رَفِيقَ مَنْ لَا رَفِيقَ لَهُ ای خدایی که تو رفیق اون کسی هستی،که رفیقی نداره. خواهرم! برادرم! همین که اجازه بدی یه غریبه👤 به حریمت وارد بشه، و تو رو از خدا دور بکنه، برای سقوط کافیه...☜🚶‍♀🕳 ⁉️ چرا قلب امام زمانت رو به درد میاری؟!🥲 میدونستی یکی از حسرتهای جانسوز اهل جهنّم، همین رفاقت‌ها و دوستی‌هاست؟! 🕋 یَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَی یَدَیْهِ یَقُولُ... یَا وَیْلَتَی لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِیلًا (فرقان/۲۷و۲۸) 💢 به خاطر بیاور روزی را که، گنهکار دست خود را از شدّت حسرت به دندان می‌گزد، و می‌گوید: 💢 «ای وای بر من، کاش فلانی را بعنوان دوست خود انتخاب نکرده بودم!» حالا این دوست می‌تونه: ✔️ همکلاسیت...👩‍🎓👨‍🎓 ✔️ همسایه‌ات...👥 ✔️ همکارت...👥 ✔️ همون نامحرمِ فضای مجازی...👤 حواست هست؟ معلوم نیست ملک الموت کِی بیاد سراغت... پس رفیق! تا فرصت هست، توبه کن... فاطمے 🧕 🦋🦋🦋 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃