eitaa logo
شهید گمنام🇵🇸
9.3هزار دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
6.1هزار ویدیو
98 فایل
ادمین ثبت خاطرات @Mahdis1234 کانال دوم ما مسیر بهشت https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae تبلیغات شما پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/4173332642Cacf0e5f1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ 📋 | 🌹شهید مدافع‌حرم مجتبی بختی 🔹تاریخ ولادت: ۱۳۶۷/۰۱/۱۲ 🔸محل ولادت: مشهد 🔹تاریخ شهادت: ۱۳۹۴/۰۴/۲۲ 🔸محل شهادت: تدمر سوریه 🔹مزار: مشهد، بهشت‌رضا علیه‌السلام 🎁 🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات ☔️اَللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد☔️ 🦋🦋🦋
۶ چند جلسه با مامانم رفتم مامانم با حسرت میگفت من اگه این کارتو رو بلد بودم میتونستم اعتیاد باباتو ترک بدم و مجبور به طلاق نمیشدم اگه اینا رو بلد بودم اینقدر زندگی رو بخودم تلخ نمیکردم.خلاصه شرکت در اون کلاسها و اشنایی با یسری نکات باعث شد کم کم راه و رسم درست زندگی رو یاد بگیرم. و روابطم با خونواده امیر هم خوب شد دیگه سرکار دایمی میرفت و مدام شغلش رو عوض نمیکرد.معلوم بود مادرشوهرم ازینهمه تغییر در رفتار من تعجب کرده بود اما چیزی بروز نمیداد بیشتر از قبل بهم احترام میگذاشت حتی دختراشم دیگه برام احترام قایل بودند. تو اون کلاسها فهمیدم رفتار در قالب بعضی چارچوبهای دین شاید خیلی سخت باشه اما یه نظم خاصی به زندگی میده کپی حرام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋شاهکارقرائت من سوره:تین،العلق🦋 من سوره:تین :1الی8 :کامل من سوره:العلق :1الی5 :الاستاد:ابوالعینین شعیشع اجراشده:حرم مطهرحضرت علی بن موسی الرضا(ع) سعی کنید قران انیس و مونستان باشد ، نه زینت دکورها وطاقچه های منزلتان شود ،بهتر است قرآن را زینت قلبتان کنید. شهید سید مجتبی علمدار شهادت آرزومه🕊💚🌷🖤 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
‌‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🌹🕊 🕊🌹 🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، 🌷اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، 🌷اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، 🌷اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍالحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتے فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنے ڪُنتُ مَعَڪُم. فَاَفُوزَمَعَڪُم 🌹 🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ ⭕️ماجرای شهادت نوجوانی که پای برهنه مقابل چشمان پدرش شهید شد مجری برنامه را به گریه انداخت مسئولی که پشت صندلی نشستی تو کشور امام زمان عج نشستی و کار نمیکنی آقا و خانمی که به ارزش های اسلامی اهمیت نمیدی و حرمت ماه رمضون نگه نمیداری جواب این خونها رو باید بدی هواست باشه مطمئنن شهدا اصلا نمی‌گذرن 🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ عاشقان وقت نماز است ...🕊✨ اذان میگویند .🕌 " عَجِّلُوا بِالصَّلاةِ قَبْلَ الْفَوْتِ ، وَعَجِّلُوا بِالتَّوْبَةِ قَبْلَ الْمَوْتِ " ربنا فاغفر لنا ذنوبنا وکفر عنا سیاتنا وتوفنا مع الابرار 🥀الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ🥀 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ ✨به نام خدا 🍃در شانزدهم آذر ماه ۱۳۳۶ در روستای اسفرجان چشم به جهان گشود. شور و شوقش به تحصیل باعث شد تا وارد مدرسه عالی معدن شود و به عنوان داوطلب آزاد ،دیپلم طبیعی را دریافت کند. 🍃 با شروع وارد حق علیه باطل شد و به آرزویش رسید.مانند بسیاری از جوانمردان دیگر که جان دادند و نگذاشتند یک وجب از خاک میهن در تصرف استعمارگران باشد و باز بوی لاله های سرخ می آیدگل هایی که پر پر شدند تا سرافراز و سربلند باشیم جوانمردانی که در سخت ترین شرایط با و از هر مانعی عبور کردند و هیچ چیز سد راهشان نبود.شهیدانی با عطر بهار که همچو گل ها میشکفند و به سوی آسمان پر میکشند و از خود شرافت و جوانمردی به جای میگذارند تا بار دگر مرحمی برای زخم های ناجوانمردی و ظلمت باشد شهید محمد علی امیری هم همچو همسنگران و یارانش در برابر ایستاد ،و دفاع کرد و به آسمانیان پیوست. "شهیدان قصه پر سوز عشقند شهیدان شمع عالم سور عشقند" به مناسبت سالروز شهادت 📅تاریخ تولد : ۱۶ آذر ۱٣٣۶ تاریخ شهادت ۱۱ فروردین ۱٣۶۱ 🥀مزار اسفرجان 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ 🌤 🗓۱۲ فروردین ۱۴۰۱ مصادف‌با سالروز: 🦋ولادت شهید سعید لطف الله پور 🦋ولادت شهید مجتبی بختی 🌹شهادت شهید یدالله ترمیمی 🌟شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات 🌺شادی ارواح طیبه شهدا صلوات 🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ نام و نام خانوادگی: محمد اینانلو تاریخ تولد: ۱۸/۱/۶۷ تاریخ شهادت: ۲۱/۱۰/۹۴♥️🥀 تعداد فرزندان: یک فرزند دختر🌹 شهید محمد اینانلو دانشجوی رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی کرج بود. او چندی پیش برای دفاع از حریم اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) داوطلبانه راهی سوریه شد و طی عملیات مستشاری توسط تروریست‌های تکفیری به شهادت رسید. از او یک فرزند دختر به نام حلما به یادگار مانده است. شهادت او به تازگی تأیید شده است و پیکر مطهرش همچنان مفقود است. 🌱 🌺شادی ارواح طیبه شهدا صلوات 🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ نام و نام خانوادگی: محمد اینانلو تاریخ تولد: ۱۸/۱/۶۷ تاریخ شهادت: ۲۱/۱۰/۹۴♥️🥀 تعداد فرزندان: یک فرزند دختر🌹 شهید محمد اینانلو دانشجوی رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی کرج بود. او چندی پیش برای دفاع از حریم اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) داوطلبانه راهی سوریه شد و طی عملیات مستشاری توسط تروریست‌های تکفیری به شهادت رسید. از او یک فرزند دختر به نام حلما به یادگار مانده است. شهادت او به تازگی تأیید شده است و پیکر مطهرش همچنان مفقود است. 🌱 🌺شادی ارواح طیبه شهدا صلوات 🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ 🦋🦋🦋
۷ خاصی به زندگی و رفتار ادم میده و باعث میشه قدم به قدم شرایط بهتری برای خودت رقم بزنی... مادر جاریم بهم قول داده بود به کسی حتی دختر خودشم چیزی در مورد اون ملاقات نگه و فکر میکنم سرقولش هم مونده اخه هیچوقت کسی چیزی به روم نیاورده. یسال بعد من و امیر عروسی گرفتیم و الان صاحب یه پسر و یه دختر هستم. به اونروزها که فکر میکنم تنها به یه چیز فکر میکنم اگه اطلاعات امروزم در مورد مسایل زناشویی و رفتار یک خانم موقر و متشخص رو نمیدونستم تا الان شاید از امیر جدا شده بودم و صاحب این زندگی و ارامشش نبودم خدا میدونه شاید بچه های منم الان بچه طلاق بودند... روزی نیست که مادر جاریم رو دعا نکنم من ارامش زندگیمو مدیون محبت و توجه اون خانم هستم. پایان. کپی حرام
۱ توی خونه‌ی قدیمی و کلنگی بزرگ شدم دانشجو بودم و پدرم برای اینکه خرج دانشگاه من رو بده با اینکه سنش بالا بود با موتورش کار میکرد. من خیلی قدرش رو داشتم، پسر عموم ایرج تو اقوام ما تونسته بود خودش رو بالا بکشه اما از راه نزول دادن و همین باعث شده بود تا از چشمم بیافته و هیچ کسم‌نمیدونست دایی جوادم که چهار سال از من بزرگتر بود بهم گفت.‌ ایرج به ظاهر خودش رو عاشق من نشون میداد.‌ قبل از اینکه بفهمم نزول خوره بهش تمایل داشتم ولی بعد از اون ازش بدم میاومد. هر روز تو مسیر دانشگاه میدیدمش. کلی امر و نهی‌م میکرد.‌ دنبال ی اتو بود، حرصش میگرفت دیگه بهش اهمیت نمیدم، ی روز از دانشگاه اومدم خونه بابام تو حیاط داشت موتورش رو تعمیر میکرد.‌ سلام کردم که یکی با لگد به در کوبید.پدرم در رو باز کرد و ایرج داخل اومد. سمتم هجوم آورد که از ترس پشت موتور پدرم ایستادم.‌ گفت عمو جلوی نگین رو بگیر.‌الان دیدم از ماشین‌یکی پیاده شد. گفتم اون دوستم بود و دختره تا خونه رسوندم. خودش رو بهم رسوند و به من سیلی زد و با فریاد گفت تو علط میکنی سوار ماشین نامحرم میشی میگی دوستم. ادامه دارد... کپی‌حرام
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ نام و نام خانوادگی: سید مهدی موسوی تاریخ تولد: ۱۳۶۳/۷/۱۵ محل تولد: اهواز تاریخ شهادت: ۱۳۹۲/۴/۱۰ این شهید بزرگوار با اصابت گلوله به سرش در تاریخ دهم تیرماه 92 توسط داعشی های خون آشام به فیض شهادت نائل میگردد وبه جد بزرگوارشان امام حسین علیه السلام می پیوندد وآسمانی میشود ودر لحظات آخر شعار یا حسین زمزمه میکند روحش شاد و راهشان پر رهرو باد. 🌱 🌺شادی ارواح طیبه شهدا صلوات 🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ 🦋🦋🦋
‌﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ ‌براے آنچہ ڪہ اعتقـاد دارید ایستـادگے ڪنیـد ؛ حتےٰ اگر هزینہ‌اش تنهـٰا ایستـادن باشـد ! 🦋🦋🦋
‌﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ 📸با سپاهی از شهیدان خواهد آمد... 🕊دوازدهم فروردین ماه سالروز تولد شهید محمد ابراهیم 🍃و زمانی که همه ی وجودت را او فرا میگیرد ؛ دیگر چیزی تحت فرمان تو نیست و تمامِ تمامت را وقفش میکنی. همان زمانی که رضای او برایت میشود همه چیز و تو جان میشوی برایش. 🍃آن چشم ها... همان هایی که سحر ها با مژه هایش در خانه ی را جارو میزد و هر چه که پاک تر میشد بارانی تر میشد.چشم هایی که خدا ماهرانه خلق کرده بود و عشق به حسینش را از همان اول در آن ها نهاد♥️ 🍃گویا تو همان ای هستی که خدا تمام وقتش را صرف خلق کردنش نمود و در اخر مَلِکی را به زمین فرستاد تا با نگاهش رنگ ببخشد ظلمت زده ی ما زمینیان را😍 🍃 ؛سردار خیبر ؛ میدانیم گرد چشم هایمان را از دیدن شما محروم کرده اما شما را به همان های سحرگاهیتان ؛ دل هایمان را حسینی کنید🕊 ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز شهادت 📅تاریخ تولد : ۱٢ فروردین ۱٣٣۴ 🎂🎂🎂🎂🎂🎂🎂🎂🎂🎂🎂🎂 📅تاریخ شهادت : ۱٧ اسفند ۱٣۶٢ 🥀مزار شهید : شهر رضا _درجوار امام زاده شاهرضا
‌﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ ✨به نام او که ترسیم‌گر صفحه جغرافیایی و خالق بشر در زمین است. 🍃بشری که مَلَک در شگفتی او مانده و فلک بعد از هزاران چرخ، او را در نقطه ای رها می‌کند که ماحصل و رفتار خویش بوده! حال میخواهد آن نقطه جهنم باشد یا . 🍃ولی حالا حرف قلم از بنده‌ای است که فلک و ملک حیران او ماند‌ند و به هنگام رهایی، به نقطه ای به درآمد که اهل زمین غبطه خوردند به حالش.نامش مجتبی بختی بود، یا شاید هم جواد رضایی*! 🍃که در همهمه سبز بهار وَ به هنگامه نور خداوند، این تحفه بهشتی را به امانت به خانواده‌اش سپرد؛ و مادرش چه خوب رسم امانتداری می‌دانست که سر را فدای تن بی سر ارباب کرد. 🍃 زندگی مجتبی شاید در همین دو سال دوندگی و بی‌قراری اش برای دفاع از حریم خلاصه میشد. و همین گره ای بود که مجتبی هرچه سعی در باز کردنش داشت کور تر میشد وَ با دعا و رضایت مادر بود که این گره باز شد و مقدمه ای شد بر آسمانی شدنش🕊 🍃امسال ششمین بهار است که مادر ، تولد سی و سه سالگی مجتبی را بر سنگ سرد مزارش جشن میگیرد💔 🎊میلادت مبارک (س) پ.ن* شهیدان مجتبی و مصطفی بختی که با نام های مستعار بشیر زمانی و جواد رضایی برای دفاع از حرم به سوریه رفتند. ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز تولد 📅تاریخ تولد : ۱٢ فروردین 🧉🎂🎂🎂🍰🎂🎂🎂🍰🎂🎂🎂 📅تاریخ شهادت : ٢٢ تیر ۱٣٩۴ 🥀مزار شهید : بهشت رضا
‌﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ ‍ ♡به نام قرار بی قراران♡ فتوا صادر شد: «مولف کتاب آیات که علیه اسلام و پیامبر و قرآن، تنظیم، چاپ و منتشر شده است، همچنین ناشرین مطلع از محتوای آن، محکوم به می‌باشند. از غیور می‌خواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعا آن‌ها را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرأت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هر کس در این راه کشته شود است ان‌شاءالله.» 🍃و این بار برخواسته از سرزمین سدرهای سبز، مظلومانه فدا می شود. 🍃در این درگه، زمان و مکان معنا ندارند، تفاوتی میان ایران، لبنان، آفریقا و حتی انگلستان یافت نمی‌شود. مگر نه اینکه "محور هدایت و گمراهی، و افکار انسان است؟"♥️ 🍃آری! اینگونه است که مصطفی محمود، از خیابان های سرد ، چشم می‌پوشد و به آرام خانه‌ی عشق حسین(ع)، پناه می‌جوید. او راه نگاه به سوی دارد، به سوی پیر غلام (ع). 🍃مصطفی محمود، لندن را به خویش مبدل می سازد و از خونش، رایحه ی متصاعد می شود. آری! اینگونه است♡ 🍃ما نیز باید کربلای وجودمان را بیابیم و آن دم که ولی اشارتی کرد، فرمانش را به جان پذیریم. 🌺به مناسبت سالروز تولد ✍نویسنده : 📅تاریخ تولد : ۱۲ فروردین ۱۳۴۷ گینه کوناکری 🎂🎂🎂🎂🎂🍒🍒🍒🍒 📅تاریخ شهادت : ۲ محرم ۱۳۶۸ لندن 🥀مزار شهید : جنوب لبنان
‌﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ ✨به نام خدا 🍃باز هم قلم بر صفحه می چرخد از جنگ میگوید ،از دفاع، از عملیات بیت المقدس و شهیدانش🕊 🍃هرچند ک نمیشود پاکی این را با هیچ کلمه ای به تصویر کشید اما میشود تا آنجا که جان در بدن است از مردانگیشان دم زد و گفت تا به یاد بیاید ، مردانگی از یاد نرود و زنده شود. 🍃عشق به خدا ؛همچو نیرویی تازه همواره در بدن این سرزمین تزریق می شد و ناممکن هارا ممکن میساخت! 🍃آنچنان که در شرایط سخت و دستان خالی بشود در مقابل بعثی ها ایستادگی کرد.جبهه مسلمانان جبهه است و سن و شغل در آن بی معنی. 🍃گویی این قافله برپاشده بود تا دست واقعی را رو کند. مردانگی به تصویر کشیده شود تا همگان ببینند ما از خاکمان با جانمان میکنیم و شهید اصغر سلیمانی ؛جوانی که در برابر طاغوت سکوت نکرد و برای آگاهی مردم فریاد سر داد. 🍃وظیفه پخش اعلامیه امام (ره) و نوارهای سخنرانی روحانیون مبارز را بر عهده گرفت و در همان زمان ها پس از اتمام دانش سرا ،به دبیری حرفه و فن مدرسه راهنمایی قائم بورکی منصوب شد، دلسوز و مهربان که با دل و جان دانش را می آموخت و روحیه خستگی ناپذیرش زبان زد همه بود آنجور که شب و روز خویش را وقف خدمت به مردم میکرد. 🍃و این چنین از خود پند به جای گذاشت:"احساس شرمندگی می کنم در خشت بمانم و به جمع نپیوندم . برادران و خواهران شما همینگونه که تا کنون پیرو خط امام بوده اید همچنان بمانید بلکه فعال و پر کار تر در کار هایتان ، رضای خدا و ارتباط ولی فقیه و روحانیت مبارز را در نظر داشته باشید ."* *فرازی از وصیت شهید ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز شهادت 📅۲
‍ ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ 🌺🍃🌸 🌸 💌 🔵همسر شهید مدافع‌حرم یدالله ترمیمی بذار به اندازه‌ی تمام این روزها که نمی‌بینمت، ۵۰بار ببوسمت! بهم قول دادی زود برمی‌گردی و همیشه جایی ماموریت می‌رفتی، شوخی می‌کردی می‌گفتی عمودی میرم افقی برمی‌گردم و به قولت عمل کردی و زودتر از بقیه برگشتی اما ایندفعه شوخیات به جدی تبدیل شد و به قول خودت افقی برگشتی⚰😔 وقتی برگردوندنت، برای اولین‌بار خواستم ببینمت! یاد خوابم افتادم که حدود یکسال قبل خواب دیدم. بهم خبر میدن یــــدالله‌ام شهید شــــده و توی تابوت میارنش که چندتا تابوت شهیــــد دیگه هم بود و من میرم بــــالای سرش! میخوان تابوتو بــــاز کنند؛ توی دلــــم میگم خــــدا کنه عزیزِ مــــن نباشه و از خواب، بیــــدار میشم😥 لحظه‌ای که میخوان تابوتو باز کنن، این جملات تماما درون من می‌پیچه که کاش اونی که توی تابوته، یدالله نباشه اما انتظار به پایان میرسه و چهره نورانیتو می‌بینم و تمام امید من، یکباره به ناامیدی تبدیل میشه اما قیافه‌ات مثل موقع‌هایی بود که می‌خوابیدی و من به چهره آرومت دقایقی خیره می‌موندم و لذت می‌بردم و دستمو آروم میبرم سمت صورتت تا نازت کنم💞 یادمه همیشه صورتت گرم بود و خیلی وقتها می‌گفتی صورتمو بزارم روی صورتت اما این‌دفعه، تا دستم به صورتت رسید، از سردی بدنت دل من مثل یه تیکه یخ ریخت! دیگر برایم هیچ چیز مهم نبود! انگار تمام دنیا برایم تمام شد! چقــــدر در وجودم به پستی دنیا پی بُردم که چندهفته قبل با هم برنامه‌های آینــــده‌مان را مــــرور می‌کردیم ولی حالا، همــــه‌چی خلاصه شد در یک جعبــــه‌ی چوبــــی😭 یدالله تو گفتی زود برمی‌گردم! راست گفتی زود برگشتی ولی خوش‌مرام! رواست که چندسال بگذرد و روی ماهت را نبینم؟!🥀❤️ ای هم‌نفس! ای هم‌سفـــر! کجایی؟ 🌸
۲ ایرج راننده رو موقع پیاده شدنم دیده بود فقط دنبال بهونه بود پدرم زورش بهش نمیرسید و فقط بهش گفت بار آخرشه اینکار رو میکنه اونم رفت. چند روز بعد اومد خونمون و از دل بابام درآورد. پدر زود بخشیدش خرج دانشگاهم زیاد بود.پدرم دیگه توان نداشت. با کلی اصرار ازش اجازه گرفتم تا یه کار پیدا کنم.‌ تو اطلاعیه روزنامه کاری پیدا کردم و برای مصاحبه رفتم.‌ مدیر شرکت کنار همسرش نشسته بود و سوال میپرسید. شرایطم رو که گفتم همسرش خوشش نیومد. گفتم‌روز های فرد دانشگاه دارم ساعت ۱۲ به بعد میام‌ ولی تا ۶ میمونم‌ که جبران‌ بشه. گفت نه ولی مدیر شرکت خلاف حرفش حرف زد و گفت قبوله. من اونجا مشغول به کار شدم ولی از همون اول همسر مدیر شرکت با من بد شد.‌ دو سه باری خواستم‌ به مدیر شرکت از همسرش بهش شکایت کنم ولی همکارا گفتن خیلی همدیگرو دوست دارن و اگر اعتراض کنی بیرونت میکنه. منم سکوت کردم یکی از دوستای دانشگاهم بهم گفت که برادرش من رو دیده ازم خوشش اومده. گفت قصد ازدواج داره. میخواد باهات حرف بزنه از ترس ایرج فوری جواب رد دادم. میخواستم با داییم حرف بزنم‌ همون شب اومد خونمون ولی جز با مادرم با هیچ کس حرف نمیزد. شام رو کنار ما خورد خواست بره اما مادرم‌نذاشت.‌ما یه اتاق بیشتر نداشتیم. چشمم رو بستم و دایی فکر کرد خوابیدم.‌ با مادرم‌شروع به صحبت کرد. متوجه شدم برای خرید ماشین از ایرج پول نزول کرده اما نتونسته به موقع پس بده الان از اصل پول هم بیشتر بهش بدهکاره. مادرم‌ گریه میکرد.‌ ادامه دارد... کپی حرام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋شاهکارقرائت من سوره:یوسف🦋 :6 :الاستاد:حامدشاکرنژاد ایرانی سعی کنید قران انیس و مونستان باشد ، نه زینت دکورها وطاقچه های منزلتان شود ،بهتر است قرآن را زینت قلبتان کنید. شهید سید مجتبی علمدار شهادت آرزومه🕊💚🌷🖤 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ 🕊زیارت نامہ شهــــــــــدا🕊 اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ،اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیعَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم .♥️ طرح به مناسبت تولد حاج احمد متوسلیان 🎂🎉 🦋🦋🦋 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 غربت عجیب حضرت مهدی عج 🎤مهدی دانشمند 🌸سلامتی وتعجیل درفرج مولاصاحب الزمان عج صلوات🌸 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃