eitaa logo
شهید گمنام🇵🇸
9هزار دنبال‌کننده
12.9هزار عکس
6.5هزار ویدیو
108 فایل
ادمین ثبت خاطرات @Mahdis1234 کانال دوم ما مسیر بهشت https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae تبلیغات شما پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/4173332642Cacf0e5f1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ دلتنگے یعنے چه؟ دلتنگے یعنے اینکه: بنشینے خیره شوے به قاب عکسے روے دیوار و مرور کنے تک تک خاطراتت را آن وقت یک لبخند بیاید بنشیند روے لبانت ولے چند لحظه بعد شورے اشکهاے لعنتے، شیرینے آن خاطرات را از یادت ببرد و کامت را تلخ کند. سردار ! احوال دلم یکسَره باران شده بے‌تو😔 یاد_شهدا_صلوات 🌹🌷الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُم🌷🌾 🌺 🌹 🌷الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُم🌷🌾 🌺 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🍃محمود یکی از همان عاشقان بود از آمده بود و به قول خودش، شیعه و انسانیت مرز ندارد و هرجا ظلمی باشد شیعه آرام ندارد مخصوصا اینکه سخن حریم عمه سادات(س) هم در میان باشد! 🍃حال میخواهم از روضه مجسم بگویم. روزی که بود و همه عزادار سقا، جایی هزاران کیلومتر دور تر از ایران در حومه حلب، سری را از بدن جدا کردند و بدن را گلوله باران. 🍃در دل همسفرش آشوبی بود و خبر همسر آتش به جانش انداخت و خبر مفقود شدنش دلش را بیشتر سوزاند. بچه ها دلتنگ برای پدر و چشم انتظار تا پدر را ببینند، برای دو کودک انتظار دیدن پدر سخت است بعد از دو ماه حال پدر آمده با تنی بی سر و پر از جراحت 🍃روضه مجسم، تنی پاره پاره است که سر ندارد و که دلتنگ پدر هستند، و ما مدیون این چشم های منتظر و دلهای صبورشان هستیم‌😓 *مرج عذراء که امروز عدرا نامیده می‌شود شهری است در سوریه که در آنجا حجر بن عدی به خاک سپرده شده است. 🌸به مناسبت سالروز تاریخ تولد : ۱۵ شهریور ۱۳۶۰ تاریخ شهادت : ۲۰ مهر ۱۳۹۵.حومه حلب 🕊سلام 🤚روزتون منور به لبخند 🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ ☀️ 🗓امروز ۱۵ شهریور ۱۴۰۱ مصادف‌با سالروز:ولادت 🍀عشق را در (ع) خلاصه کرد و در مکتب او جانی دوباره گرفت. خانواده اش را نذر این مکتب کرد و خودش اول به شتافت. 🍀از ایوان طلای علی ابن موسی الرضا زینبی شد و پرواز کرد تا زینبیه دمشق. شهری که عشاق گرد هم آمدند، تا نگذارند کربلا بار دیگر تکرار شود. عاشق قصه، مجنون وار عاشق شده بود❣ 🍀به دنیا آمد تا پا در رکاب معشوق بگذارد و در راه او هم جان بدهد و چه شیرین است در راه عشق جان سپردن...🙃 🍀چه مبارکی، زندگی ای که آغازی مبارک و پایانی مبارک تر دارد. پایانی متفاوت...!🌹‌ ✍نویسنده : 🌺به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱۵ شهریور ۱۳۵۶ 📅تاریخ شهادت : ۳۱ شهریور ۱۳۹۵ 🥀مزار شهید : بهشت زهرا یاد_شهدا_صلوات 🌹🌷الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُم🌷🌾 🌺 🌹 🌷الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُم🌷🌾 🌺 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ ☀️ 🗓امروز ۱۵ شهریور ۱۴۰۱ مصادف‌با سالروز:ولادت 🍀عشق را در (ع) خلاصه کرد و در مکتب او جانی دوباره گرفت. خانواده اش را نذر این مکتب کرد و خودش اول به شتافت. 🍀از ایوان طلای علی ابن موسی الرضا زینبی شد و پرواز کرد تا زینبیه دمشق. شهری که عشاق گرد هم آمدند، تا نگذارند کربلا بار دیگر تکرار شود. عاشق قصه، مجنون وار عاشق شده بود❣ 🍀به دنیا آمد تا پا در رکاب معشوق بگذارد و در راه او هم جان بدهد و چه شیرین است در راه عشق جان سپردن...🙃 🍀چه مبارکی، زندگی ای که آغازی مبارک و پایانی مبارک تر دارد. پایانی متفاوت...!🌹‌ ✍نویسنده : 🌺به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱۵ شهریور ۱۳۵۶ 📅تاریخ شهادت : ۳۱ شهریور ۱۳۹۵ 🥀مزار شهید : بهشت زهرا یاد_شهدا_صلوات 🌹🌷الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُم🌷🌾 🌺 🌹 🌷الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُم🌷🌾 🌺 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا. نام : احمد نام خانوادگی : غلامی نام پــــدر : محمدصادق تاریخ تولد : ۱۳۳۰/۰۶/۰۱ - شهرری🇮🇷 دین و مذهب : اسلام ، تشیّع وضعیت تأهل : متأهل شـغل : پاسدار درجه : سرتیپ ملّیّت : ایرانی تاریخ شهادت : ۱۳۹۵/۰۶/۱۹ - حلب🇸🇾 مزار : تهران، بهشت‌زهرا علیهاالسلام کتاب : «روایت ناتمام احمد غلامی» توضیحات : جانشین لشکر ۱۰ سیدالشهداء در دوران دفاع مقدس ، فرمانده تیپ ۱۱۰ خاتم‌الانبیاءﷺ ، بازنشسته سپاه پاسداران ، یکی از معاونین عملیات نیروی زمینی سپاه پاسداران 🔸سرانجام این رزمنده‌ی شریف و بی‌ادعا، صبح روز ۹ شهریور ۱۳۹۵ در جبهه‌ی حلب سوریه هدفِ آتش تروریست‌های تکفیری قرار گرفت و از ناحیه‌ی سر به شدت مجروح شد و به کما رفت. او چند روزی به‌علت همین عارضه در بیمارستانی در شهر حلب توسط دستگاه نفس می‌کشید اما تلاش‌های انجام گرفته برای حفظ حیاتش پس از چند روز ناکام ماند و این فرمانده دلاور در ۱۹شهریورماه به مقام رفیع شهادت نائل آمد و به همرزمان شهیدش پیوست. پیکر پاک شهید مدافع‌حرم احمد غلامی پس از تشییعی باشکوه در قطعه ۲۹ بهشت‌زهرا علیهاالسلام تهران آرام گرفت. ......🕊🌸 🦋🦋🦋
۵ بالاخره جلوی خونه‌ای آپارتمانی ترمز کرد. نمی‌دونستم آماده بودم برای دیدن حقیقت و می‌تونم هضمش کنم یا نه ؟ پیاده شدم و آروم دنبال مسعود به داخل آپارتمان رفتم. خیلی احتیاط کردم که خودم یا ماشینو نبینه‌. به داخل آپارتمان رفت و منم دنبالش بودم . پله ها رو بالا رفت و تو طبقه اول ایستاد. خودمو پشت دیواری پنهان کردم مسعود زنگ آپارتمانی رو زد و بی تابانه با گل تو دستش منتظر موند. گریه امونمو بریده بود. لحظه ای بعد در باز شد و خانمی تو چارچوب ظاهر شد . مسعود لبخندی زد و گل رو به طرفش گرفت . گل رو از مسعود گرفت. با لبخند هردو به داخل رفتن. زیر لب با گریه لب زدم _نمی‌بخشمت مسعود. دلم می‌خواست برم و هر چی از دهنم در میاد بهشون بگم اما نه... من حرفی با آدم خیانتکار ندارم .نمی‌بخشمش به همین سادگی. بیرون اومدم و در حالی که صورت خیس اشکمو پاک می‌کردم سوار ماشین شدم و سرمو روی فرمون گذاشتم. ادامه دارد... کپی حرام
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🌷شـــــهادت فضل خداست. به هرکس که بخواهد میدهد. شهادت، گل خوشبو و معطری است که جز دست برگزیدگان خداوند در میان انسان‌ها، به آن نمیرسد. Ghasedake par par shodeh 🖤 🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ زنده تر از تـو نمےبینم به دنیا ای شهیــــ💔ــــد در کلاس عشق تـو استادها بنشسته‌اند..! Ghasedake par par shodeh 🖤 🦋🦋🦋
او ایستاد پای امام زمان خویش 🕊 برشهدا...🌷 🌺به مناسبت سالروز تاریخ تولد : ۲۰ شهریور ۱۳۶۰ ✍چشم های یک دختر هرروز صبح به امید دیدن تکیه گاه زندگی اش باز می شود اما آنانی که یک تصویر کوچک در گوشه ذهنشان از به جا مانده ✍ غم بزرگی را به جان می خرند. به گمانم غم بزرگتر وقتی است که جاده انتظار مقابل چشم های دختری باشد و فقط خبر مفقود شدن امید زندگیش را بشنود😓 👌 آخر محمد حسین رفته و همان روزها دخیل بسته بود به حرم تا نامه عاقبت بخیری اش امضاشود. اصلا خودش رفته بود پرچم حرم را عوض کرده بود. و مگر می شود خواهر کسی را دست خالی از حرم برگرداند. 👌😔 او بازو و پهلویش مجروح شد و پس از چند روز شهد نصیبش شد💔 👌حال یک زهرا مانده و یک دنیا ... گاهی با دو رکعت نماز کنار مزار پدر دلش را آرام می کند و گاهی با یک سوره یس کنار مزار همسرش...آقا محمد حسین تولدت مبارک باشد. مبارک زهرایت... ♡برایمان دعا کن♡ 📅تاریخ تولد : ۲۰ شهریور ۱۳۶۰ 🎂🎂🎂🎂🎂 محل شهادت : سوریه، حرم بی بی زینب(س) مزار شهید : گلزار شهدای امام زاده علی اکبر چیذر 🦋🦋🦋🦋
او ایستاد پای امام زمان خویش 🕊 برشهدا...🌷 🌺به مناسبت سالروز تاریخ تولد : ۲۰ شهریور ۱۳۶۰ ✍چشم های یک دختر هرروز صبح به امید دیدن تکیه گاه زندگی اش باز می شود اما آنانی که یک تصویر کوچک در گوشه ذهنشان از به جا مانده ✍ غم بزرگی را به جان می خرند. به گمانم غم بزرگتر وقتی است که جاده انتظار مقابل چشم های دختری باشد و فقط خبر مفقود شدن امید زندگیش را بشنود😓 👌 آخر محمد حسین رفته و همان روزها دخیل بسته بود به حرم تا نامه عاقبت بخیری اش امضاشود. اصلا خودش رفته بود پرچم حرم را عوض کرده بود. و مگر می شود خواهر کسی را دست خالی از حرم برگرداند. 👌😔 او بازو و پهلویش مجروح شد و پس از چند روز شهد نصیبش شد💔 👌حال یک زهرا مانده و یک دنیا ... گاهی با دو رکعت نماز کنار مزار پدر دلش را آرام می کند و گاهی با یک سوره یس کنار مزار همسرش...آقا محمد حسین تولدت مبارک باشد. مبارک زهرایت... ♡برایمان دعا کن♡ 📅تاریخ تولد : ۲۰ شهریور ۱۳۶۰ 🎂🎂🎂🎂🎂 محل شهادت : سوریه، حرم بی بی زینب(س) مزار شهید : گلزار شهدای امام زاده علی اکبر چیذر 🦋🦋🦋🦋
🎈پدر شهید روایت می‌کند: وقتی که مادرِ محمدحسین او را باردار بود، ماجرای هفتم تیر و شهادت بهشتی و یارانش پیش آمد. همان زمان همسرم به من پیشنهاد کرد اگر نوزادمان پسر بود، نامش را به یاد شهید بهشتی، «محمدحسین» بگذاریم. 🦋دو ماه و چندروز بعد هم محمدحسین به دنیا آمد. پسرم نامش را از یک شهید گرفت و با عشق و یاد شهدا زندگی کرد و عاقبت خودش نیز به شهادت رسید. 🎈محمدحسین حین جنگ تحمیلی بزرگ شد و در برخی از این اعزام‌ها، او که شاید چهارسال بیشتر نداشت، به بدرقه‌ی رزمنده‌ها می‌آمد و به شکل نمادین، اسلحه روی دوشش می‌انداخت. یکبار وقتی من جبهه بودم، محمدحسین همراه برادرِ بزرگش دنبال تشییع جنازه‌ی یک شهید رفته و سر از بهشت زهرا علیهاالسلام درآورده بودند! 🦋آن زمان او هنوز مدرسه هم نمی‌رفت و برایمان عجیب بود که با چه برداشتی این همه راه را همراه تشییع‌کنندگان رفته است! عشق و علاقه به شهدا از همان زمان در دلِ این بچه جوانه زده بود . سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام ....🎉🌸🌸🎉🌸🌸🎉 🦋🦋🦋
📨 🔵شهید مدافع‌حرم غلامعلی تولی همسر شهید نقل می‌کنند: تمــــام زندگیم با شهید، شیرین و خاطره‌انگیز بود🥰 یکی از جالب‌ترین خاطرات‌مان، زمانی بود که در شهرستان گالیکش زندگی می‌کردیــــم؛ دو فرزنـــد داشتیم که سه‌ساله و یک‌ساله بودنـــد👶🏻 شهید تولی به مأموریتی ســــه‌ماهه رفته بود؛ من نه نامــــه‌ای از او دریافت کرده بودم و نه تلفنــــی زده بود😞 یک روز فرزندانم را در منزل گذاشتم و به قصد خرید نان به سر کوچه رفتم🍞 داخل کوچه که شدم، از دور مردی را دیدم که یک ساک به روی دوشش گذاشته بود و با ریش‌های بلند به سمت من می‌آمد🚶‍♂ توجه نکردم تا اینکه با صدای بلند مرا "عزیــــــــز" صدا کرد! متوجه شدم که غلامعلی است!😀 باور نمی‌کردم چون خیلی تو این چندماه سختی‌کشیده بودم💔 متوجه نبودم که داخل کوچــــه‌ام، خودم را به سمتش انداختــــم و هر دو شــــروع به گریــــه کردیــم🥲 تا اینکه خانمی در را باز کرد و گفت چی شده؟ غلامعلی گفت هیچی خانم! همسرمــــه!☺️ با همین حالِ گریه به خانه رسیدیم. من به‌قدری هیجان داشتم که یادم رفت اصلا برای چی بیرون آمده بودم! نان هم نگرفتم🤭 🎁🌸 🦋🦋