﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
#بچهمسلمون شهید میده
ولی باخت نمیده !
#فلسطین
#طوفان_الاقصی
#ساام علییک باامرااماا
#وقتتون ؟؟؟ شهدااااییع
Ghasedake par par shodeh 🖤
🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
#اینرامنبهجوانهامیگویم ..
دنبالتعلقاتپَستنباشیم
همهیِما،راهیهبهیکسمتهستیم!
_حاجقاسمسلیمانی♥️
#گرفتی؟ مشتی؟؟ #افتاااد؟ باامراامم
Ghasedake par par shodeh 🖤
🦋🦋🦋
May 11
🌸🌼🌺🌼🌸🌺🌼🌸
💍#ازدواج_به_سبک_شهدا
🟣شهید مدافعحرم مصطفی زال نژاد
📀راوے: همسر شهید
💜زمینهی آشنایی و ازدواج ما در هیئت محبّین آلطه صورت گرفت. من از سال۱۳۷۷ در انجمن اسلامی بسیج دانشآموزی و مهدیه آمل فعالیت میکردم و با هیئت محبّین آلطه هم همکاری داشتم. آنجا با خواهر آقا مصطفی دوست بودم.
🌟با اینکه خواستگاران زیادی از طیفهای مختلف داشتم، چون آدم کمالگرایی بودم، دوست داشتم کسی همسرم شود که مرا به کمال برساند. برای داشتن چنین همسری هم خیلی دعا میکردم.
💜یکبار در ایام فاطمیّه حال بدی داشتم. چله گرفته بودم تا خدا ازدواج خوبی برایم رقم بزند. همان روزها منزل هیئت داشتیم. آقا مصطفی را دیدم و ایشان هم مرا دیده بود. آن زمان آقا مصطفی هنوز۲۳ سالش نشده بود؛ من هم ۲۱سال داشتم.
🌟وقتی قضیهی خواستگاری پیش آمد، آقا مصطفی گفته بود که من پساندازی ندارم، اما ملاک من و خانوادهام این چیزها نبود. خلاصه استخاره کردم و خوب آمد و وصلتمان جور شد.
💜در سال۱۳۸۴ به نام سال پیامبر اعظمﷺ عقد کردیم؛ درحالیکه نام من، «خدیجه» و نام ایشان، «مصطفی» بود و در روز مبعث پیامبر اعظمﷺ نیز مراسم عقد و ازدواجمان بود و فرزند اولمان را هم به نامِ زهرا علیهاالسلام دختر پیامبر، «فاطمهزهرا» گذاشتیم.
🎁#بهمناسبت_سالروز_ولادت
✨هدیه به روح مطهر شهید صلوات
🦋اَللهُمَّصَلِّعَلَىمُحمَّـدٍوآلمُحَمَّد🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
اول صبح بود که با سید رفیع برای رفتن به سر کار از منزل بیرون آمدیم و سوار ماشین شدیم.
هنوز مسیر کوتاهی نرفته بودیم که سرعت ماشین را کم کرد و گفت: آقا جان، من میدانم تو بزرگِ من هستی و عمرت را برای من صرف کردی و موهایت سفید شده و چه زحمتهایی که کشیدهای.
احترام شما بر من واجب است، ولی لطفا از ماشین پیاده شوید تا ماشین برایتان کرایه کنم؛ چون بعد از این مسیرمان یکی نیست و این ماشین بیتالمال است و من حق ندارم یک قدم مسیرم را کج کنم.
من با این جسارت گفتار و امانتداری پسرم و برخورد زیبایش دستهایم را به سوی آسمان بلند کردم و خدا را شکر نمودم.
در حالی که آب از دیدگانم جاری بود و او را تحسین میکردم، رویش را بوسیدم و به خدا سپردمش.
#شهید_سید_رفیع_رفیعی
#شادی_روح_پاکش_صلوات
🔥 تل آویو
#طوفان_الأقصى
#پایان_اسرائیل
Ghasedake par par shodeh 🖤
🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
#نمازهایت را عاشـقانـه بخوان.
حتی اگـر خستـه ای یا حـوصله نداری،
قبلش فکر کـن چـرا داری نمـاز میخوانی
و با چـه کسی قـرارِ ملاقات داری.
آن وقت کم کم لذت میبری
از کلماتی که در تمـامِ عمـر
داری تـکرارشـان می کنی.
تکـرار هیـچ چیز جز نمـاز
در ایـن دنیـا قـشنگ نیست...
#شهید_مصطفی_چمران
#شادی_روح_پاکش_صلوات
🔥 تل آویو
#طوفان_الأقصى
#پایان_اسرائیل
Ghasedake par par shodeh 🖤
🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
آنهاچفیهداشتند،
تــــوچــــادرداری...!
آنانچفیهمیبستندتابسیجیواربجنگند،
توچادرمیپوشیتازهــــراییزندگیکنی... آنانچفیهراخیسمیکردندتا
نفسهایشان آلودهیشیمیایینشود،
توچــــادرمیپوشیتا
ازنفسهایآلودهدورباشی...
آنانموقعنمازشبباچفیهصورتخودرا
میپوشاندندتاشناسایینشوند،
توچــــادرمیپوشیتا
ازنگاههایحرامپوشیدهباشی...
آنانباچفیهزخمهایشانرامیبستند،
تووقتیچادریمیبینی
یادزخمپهلویمادرمیاُفتی...
آنانسرخیخونشانرا
بهسیاهیچادرتامانتدادهاند،
توچــــادرسیاهترا
محکممیپوشیتاامانتدارخوبیباشی...
#حجاب
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج
🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
📌 وقتی سر نوجوان تیربارچی از تن جدا شد
🔻.. همـه جــا آتــش و دود و تـرکــش بــود.
دشمن لحظه ای امان نمیداد؛ با تمام قوا حمله میکرد. بچه ها مقاومت فوق العاده ای داشتند.
در همین حین حدود ۵۰ نفر از دشمن به ما حمله ور شدند. در کنارم شهید عزیززاده بود با یک آر پی جی و نوجوانی که با تیربارش همه را حیران کرده بود.
عـزیززاده بلند شد و شلیک کـرد؛
گلوله آر پی جی به شکم یکی از عراقیها خورد و او را نصف کرد. بقیه که شاهد این صحنه هولناک بودند گریختند؛ وبعد تیربارچی نوجوان کارش را شروع کرد؛ چـه میــکرد؟!
اکثر عراقیهایی که در حال دویدن بودند از پشت تیر خورده و روی زمین غلت میزدند؛ در همین هنگام گلوله ای از یک پی ام پی عراقی شلیک شد و در حیرت و ناباوری تمام کسانی که شاهد این ماجرا بودند، به صورت نوجـوان تیربارچی اصابت کرد و سـرش را پـراند؛ برای لحظه ای احساس کردم که دنیا به آخر رسیده است؛ لحـظه مطلـقاً مجـهولی بود.
عـزیززاده اشک ریـزان بلند شد و سـرآن شهـید را مثل شمـایلی مقـدس داخل گونی گذاشت.
#شادی_روح_پاکشان_صلوات
روایتی از حمـاسه والفــجر ۸
Ghasedake par par shodeh 🖤
🦋🦋🦋
#لجبازی 2
شایدم تقصیر خودم بود. نباید لجبازی می کردم تا کار به اینجا می کشید! وقتی گفت حق نداری بری خونه خواهرت من نباید در جوابش میگفتم توهم حق نداری بری خونه خواهرت!
الان چی نصیبم شد! جز دردهایی که تو وجودمه و توهین هایی که شنیدم و آوارگی.
نگاهی به اطراف انداختم. ظهر بود و همه جا خیلی خلوت بود.
چاره ای جز رفتن به خونه بابام نداشتم. نمیشد که تو خیابونا آواره میشدم!
فکرم مشغول بود. همه چیزو از ذهنم پاک کردم و چند تا نفس عمیق کشیدم. الان که حتی گوشیم ندارم موندنم تو خیابون اصلا به صلاح نیست.
چه بسا فردا همین آقا فرهاد بهم تهمت بزنه که مشخص نیست کدوم گوری میره ، خونه بابام باشم بهتره! از رفتارایی که امروز ازش دیدم اینم بعید نیست!
از جام پاشدم و کیفمو دست گرفتم. مسیر کوتاهی رو که میخواستم برم پیاده رفتم .
ادامه دارد.
کپی حرام .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋شاهکارقرائت من سوره:والشمس🦋
#آیه:1الی5
#القاری:الاستاد:شحات محمدانور
#ملک النغم
#انیس القرا
#شحات الکبیر
#مقام:نهاوند
سعی کنید قران انیس و مونستان باشد ، نه زینت دکورها وطاقچه های منزلتان شود ،بهتر است قرآن را زینت قلبتان کنید.
شهید سید مجتبی علمدار
شهادت آرزومه🕊💚🌷🖤
#اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج 🌹
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
یاد خاطرات عاشقان خدا
💚امام زمان (عج):
🌸برای تعجیل در فرج بسیار دعا کنید
که همانا گشایش درکار شما است
🌿الهی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفآءُ
🌿َ انْکَشَفَ الْغِطآءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ
🌿وَ ضاقَتِ الاَْرْضُ وَ مُنِعَت السَّمآءُ
🌿و اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکی
🌿وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخآء
🌿 اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد
🌿 اولِی الاَْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ
🌿وَ عَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُم
🌿 ففَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً
🌿کَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ
🌿یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّد
🌿اکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَ انْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ
🌿یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ
🙏الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ
🙏ادْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی
🙏السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ
🙏 الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ
🙏یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِرینَ.
اللّهُمَ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجْ 🙏
🦋🦋🦋
#اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج 🌹
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
📌 وقتی سر نوجوان تیربارچی از تن جدا شد
🔻.. همـه جــا آتــش و دود و تـرکــش بــود.
دشمن لحظه ای امان نمیداد؛ با تمام قوا حمله میکرد. بچه ها مقاومت فوق العاده ای داشتند.
در همین حین حدود ۵۰ نفر از دشمن به ما حمله ور شدند. در کنارم شهید عزیززاده بود با یک آر پی جی و نوجوانی که با تیربارش همه را حیران کرده بود.
عـزیززاده بلند شد و شلیک کـرد؛
گلوله آر پی جی به شکم یکی از عراقیها خورد و او را نصف کرد. بقیه که شاهد این صحنه هولناک بودند گریختند؛ وبعد تیربارچی نوجوان کارش را شروع کرد؛ چـه میــکرد؟!
اکثر عراقیهایی که در حال دویدن بودند از پشت تیر خورده و روی زمین غلت میزدند؛ در همین هنگام گلوله ای از یک پی ام پی عراقی شلیک شد و در حیرت و ناباوری تمام کسانی که شاهد این ماجرا بودند، به صورت نوجـوان تیربارچی اصابت کرد و سـرش را پـراند؛ برای لحظه ای احساس کردم که دنیا به آخر رسیده است؛ لحـظه مطلـقاً مجـهولی بود.
عـزیززاده اشک ریـزان بلند شد و سـرآن شهـید را مثل شمـایلی مقـدس داخل گونی گذاشت.
#شادی_روح_پاکشان_صلوات
روایتی از حمـاسه والفــجر ۸
Ghasedake par par shodeh 🖤
🦋🦋🦋