💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
♦️اقدام زیرکانه و جالب از شهید چمران با قوطی کنسرو !!
وقتی کنسروها را پخش می کرد، گفت "دکتر گفته قوطی ها شو سالم نگه دارین. منم پرسیدم آخه قوطی خالی کنسرو به چه درد میخوره!!⁉️
بعد خود شهید چمران پیداش شد، با کلی شمع.
توی هر قوطی یک شمع گذاشتیم و محکمش کردیم که نیفتد. شب قوطی ها را فرستادیم روی رودخانه اروند.
عراقی ها فکر کرده بودند غواص است،
تا صبح آتش می ریختند!☑️
🦋🦋🦋•┈•••┈•
13.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اینجا مسجد امام حسین علیه السلام واقع در خیابان تختی در اسلامشهر میباشد ۲٠٠نفر از نوجوانان و جوانان شهرستان برای اعتکاف به این مسجد آمدند. و برای تامین افطار و سحر این عزیزان نیاز به کمکهای مردمی دارند. بیایید در این امر خدا پسندانه با هر مبلغی که در حد توانتون هست حتی شده پنج هزار تومان شریک شویم.
اجرتون با صاحب این ماه امیرالمومنین علیه السلام💐
بزنید رو کارت ذخیره میشه
۶۲۲۱۰۶۱۲۱۲۲۴۴۵۵۴
لواسانی بانک پارسیان
فیش واریزی رو برای این آیدی بفرستید🌹👇👇
@Mahdis1234
لینکقرار گاه جهادی شهید گمنام جبرائیل قربانی
https://eitaa.com/joinchat/3165061169C62614d580a
‼️لازم به ذکر است از شما #تقاضامندیم این اجازه را به گروه جهادی بدهید تا در صورتی که احیانا مبلغی اضافه بماند صرف کارهای خیر بشود
شهید گمنام🇵🇸
اینجا مسجد امام حسین علیه السلام واقع در خیابان تختی در اسلامشهر میباشد ۲٠٠نفر از نوجوانان و جوانان
عزیزان یه یا علی بگید کمک برسونید به عزیزانی که معتکف شدند. الان بهم خبر رسید که اینها میوه هم ندارن. تا الان ۴ میلیون جمع شده دیروز ۲ میلیون پرداخت کردم برای تهیه نوشابه و ماست امروز هم ۲ میلیون براشون واریز کردم،
ولی برای تهیه میوه پول نداریم. کمک کنید اجرتون با امیرالمومنین🌺
#مریض 4
هنوز چند روز نگذشته بود که خانواده احسان اومدن برای اینکه برگردم سر خونه زندگیم.
من مصمم گفتم که میخوام طلاق بگیرم زندگی کردن با احسان سخت بود و من تحمل اون همه سختی رو نداشتم. احسان هم خودش یه بار با خانواده ش اومد و گفت که حاضره بیاد محضر و تعهد بده که دیگه منو کتک نزنه.
منم با خودم گفتم که این بار هم بهش فرصت میدم شاید درست شد.
برای همین قبول کردم و بعد از اینکه احسان توی محضر تعهد کتبی داد برگشتم سرخونه زندگیم.
اما طولی نکشید که بازم سر اینکه به قول خودش من رفته بودم موهامو رنگ کرده بودم و از اون اجازه نگرفته بودم شر پا کرد و بازم شروع کرد به کتک زدنم.
این بار فهمیدم که لیاقت زندگی کردن با من رو نداره .... با گریه شروع کردم به داد و بیداد که میخوام برم خونه بابا.
ادامه دارد.
کپی حرام.
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
ِ?َِمَِاَِدَِرَِ گَِفَِتَِ :َِ "َِ پَِدَِرَِتَِ بَِہَِ آسَِمَِاَِنَِ هَِاَِ رَِفَِتَِہَِ . "َِ
َِدَِاَِیَِےَِ گَِفَِتَِ :َِ "َِ پَِدَِرَِتَِ بَِہَِ یَِڪَِ سَِفَِرَِ دَِوَِرَِ َِوَِ دَِرَِاَِزَِ رَِفَِتَِہَِ . "َِ َِ
َِخَِاَِلَِہَِ گَِفَِتَِ :َِ "َِ پَِدَِرَِتَِ آنَِ سَِتَِاَِرَِہَِ ےَِ پَِرَِ نَِوَِرَِ ڪَِنَِاَِرَِ مَِاَِہَِ اَِسَِتَِ . "َِ
َِڪَِوَِدَِڪَِ اَِمَِاَِ گَِفَِتَِ َِ:َِ َِ"َِ پَِدَِرَِمَِ زَِیَِرَِ خَِاَِڪَِ رَِفَِتَِہَِ اَِسَِتَِ َِ. "َِ َِ
َِخَِاَِلَِہَِ گَِفَِتَِ :َِ "َِ آفَِرَِیَِنَِ . چَِہَِ بَِچَِہَِ ےَِ وَِاَِقَِعَِ بَِیَِنَِےَِ . چَِقَِدَِرَِ سَِرَِیَِعَِ بَِاَِ َِمَِسَِاَِلَِہَِ ڪَِنَِاَِرَِ آمَِدَِ َِ. "َِ َِ
َِڪَِوَِدَِڪَِ اَِزَِ فَِرَِدَِاَِےَِ دَِفَِنَِ پَِدَِرَِشَِ هَِرَِ رَِوَِزَِ مَِاَِدَِرَِشَِ رَِاَِ وَِاَِدَِاَِرَِ مَِےَِ ڪَِرَِدَِ اَِوَِ رَِاَِ بَِرَِسَِرَِ قَِبَِرَِ پَِدَِرَِشَِ بَِبَِرَِدَِ . آنَِ جَِاَِ اَِبَِتَِدَِاَِ خَِاَِڪَِ گَِوَِرَِ پَِدَِرَِ رَِاَِ صَِاَِفَِ مَِےَِ ڪَِرَِدَِ . بَِعَِدَِ آنَِ رَِاَِ آبَِ پَِاَِشَِےَِ مَِیَِ َِڪَِرَِدَِ وَِ ڪَِمَِےَِ بَِاَِ پَِدَِرَِشَِ حَِرَِفَِ مَِےَِ زَِدَِ َِ.
َِهَِفَِتَِہَِ ےَِ سَِوَِمَِ وَِقَِتَِےَِ آبَِ رَِاَِ رَِوَِےَِ خَِاَِڪَِ قَِبَِرَِ پَِدَِرَِشَِ مَِےَِ رَِیَِخَِتَِ بَِهَِ َِمَِاَِدَِرَِشَِ گَِفَِتَِ َِ:َِ َِ
َِ"َِ پَِسَِ چَِرَِاَِ پَِدَِرَِمَِ سَِبَِزَِ نَِمَِےَِ شَِوَِدَِ ؟😔😭😭😭😭
💖💖💖💖💖💖
🦋🦋🦋
🔹 بابا در استفاده از وقـت خیلی منظـم بود و خساست به خرج می داد. مثلا شب ها از ساعت ۹:۴۵ تا ۱۱:۲۲ مطالعه میکرد. بماهم توصیه میکرد:
«دوسـت دارم صبـح ها ورزش کـنید و همـه کارهاتون مرتب و منظم باشه و وقت تون را هدر ندید.» اما هیچ گاه وادارمان نمی کرد مثل خودش باشیم.
🔸 روی همین حساب، تلویزیون خیلی کم می دید. بیشتر اخبار و تحلیل های سیاسی را دنبال می کرد و بعضی سریال هایی مثل امام علی (ع) و مردان آنجلس.
🔹 حسرت به دلم مانده بود یکبار بیاید و همپای ما بنشیند فیلـمی، سریـالی نگاه کند. یکبار خیلی اصرارش کردم و قربان صدقه اش رفتم که بیاید همراه ما تلویزیون ببیند. بالاخره آمد و نشست. اما چه نشستنی؟! مثل اینکه روی میخ نشسته باشد. بعـد از یک ربـع گفـت:
«ببخشـید! نمی خـوام ناراحـت تون کنم. امـا وقتی پـای تلویـزیون می نشینم انگـار وقتـم داره تلـف میشه؛ باید اون دنیا جواب بدم که وقتـم را بـرای چـی مصـرف کـردم. نمی تونم بنشینم و این برنامه را نگاه کنم!
میشـه مـن بــرم؟!»
.. معذرت خـواهی کـرد و رفت به اتاقـش!
🎙راوی: مریم صیاد شیرازی؛ دختر شهید
📚 «خدا می خواست زنده بمانی»
بقلـم فاطمه غفاری / نشر روایت فتـح
#شهید_علی_صیاد_شیرازی
#از_شهدا_بیاموزیم
💠 یک انسـان مـؤمن؛ مسـئول در بـرابـر جـامـعـه و متعـهد رسـالتی بـرای مــردم و مجاهد راه خـدا؛ باید زندگی فـردی اش را بر دو اصـل منـفی استـوار کند! تا زنـدگـی اجتمـاعی و اعتقـادی اش بر اصــل مثبت پـایدار بمـاند.
👈 اول، نداشته باشد تا برای حفـظ آن محـافظـه کـار نگـردد.
👈 دوم، نخواسته باشدتا برای کسب آن نلغـزد و ضعـف نشـان ندهد.
💠 بـه عبــارتی، پارســایی و قنــاعت او، پشتـوانه استقـلال و آزادگـی و دلیــری و پایداری اوست. و اینک که شرایط روحی عمیقی در سایه بی حوصله حیات و مرگ فـراهـم شـده است؛ نداشتـن را به معنـای دور بودن از روز مرگی ها و ضعف و ذلت مصلـحت پرسـتی زندگی؛ و نخـواستن را در شکـل اوج عـدم وابستـگی؛ به خـوبـی حـس می کنـم.
📝 دست نوشته شهید برای همسر
#شهید_سید_عبدالرضا_موسوی
فـرمانده سپـاه خـرمشهر
#از_شهدا_بیاموزیم
2.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
<💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
هرچه گمنامتر
زهرا س خریدارش شود🥹
🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
!!!! مـסּ یـڪ دخــترمـ !!!!
خـ♥️ـالقــمـ بـﮧ ناممـ سوره اﮮ نازل
ڪـرد ...
متــــــرو برایمـ جایگـــــاه ویژه ساختـ ...
!!!! مـסּ دخــترمـ !!!!
با تمامـ مردانـگـﮯ ﮩـایتـ نمیتوانـﮯ
بفهمـﮯ صورتـﮯبرایم یـڪ دنیاستـ ...
نمیتوانـﮯ بفهمـﮯ عـشـق بـﮧ لاڪ
قـرمـز را ...
گریه ڪردסּ بـدوסּ خجالتـ ...
نماز با چادر سـفـیـد را ...
درڪ ڪردنش در توانتـ نیستـ .
#لذت_چادر 😍
#بانویچادری♥️✨
🦋🦋🦋
••♥️••
<💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
#دخترانہ
#چادرانہ
🍃|... گاھ
🎈|... جلوی آینہ
☔|... باید روسرےاترا
🙂|... مرتب کنیوبعد
♥️|... چادرترا
😇|... و زیرلب
😌|... زمزمه کنی:
(ذَلِکَ اَدنَیاَن عُرَفنَفَلَایُوذَینَ)
[اخزاب/۵۹]
وکیفکنےبااینآیہها...😍
#بانویچادری♥️✨
🦋🦋🦋
#مریض 5
احسان جلو اومد و با داد گفت _ میخوای بری خونه بابات آره؟
با گریه سری تکون دادم و گفتم _ روانی تو آدم نمیشی! اشتباه کردم که یه فرصت دیگه بهت دادم... کسی که تو این یک سال با حرف زدن سر به راه نشد الانم انتظاری ازش ندارم.
بعدش خواستم از خونه بیرون بیام که دنبالم افتاد و وقتی که بهم رسید دستم رو محکم گرفت و منو کشون کشون دنبال خودش برد .
با گریه گفتم _ چیکار میکنی احسان زده به سرت ؟ ولم کن دست از سرم بردار. احسان با داد گفت _ میبرمت خونه بابات دیگه.
بعدش در ماشین رو باز کرد و بیتوجه به فریادهای من همونطور پرتم کرد تو ماشین و درو بست.
خودشم سوار شد و راه افتاد کوتاه نمیاومد ماشین رو نگه نمیداشت.
ادامهدارد.
کپی حرام.
33.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🦋شاهکارقرائت من سوره:فصلت🦋
#آیه:30
#القاری بین المللی:الاستاددکتر:مجیدابراهیمیان
#((عبدالباسط گیلان))
#((قاری:بین المللی))
#نفراول مسابقات بین المللی قرآنی برترکشورامارات
سالروزوفات عقیله بنی هاشم عمه سادات حضرت زینب الکبری(س)رابه ساحت مقدس آقاصاحب الزمان(عج)ومحضرمبارک مقام معظم رهبری(مدظله العالی)وهمه شیعیان جهان اسلام تسلیت عرض مینمائیم))
#((جامعه قرآنی سراسرکشور))
#لبیک_یا_خامنه_ای
#بهفرمانرهبریباحضوریپرشوردرانتخاباتشرکتمیکنیم✅
#اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج 🌹
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃