﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
عاشق تفنگ بود اونم تفنگ AK47
یا همون چیزی که ما بهش می گیم «کلاشنیکف»...
کلی اطلاعات ریز و درشت از این اسلحه داشت...
فکر می کنم مجلات مربوط به اسلحه رو نیز می خرید..
تو سایت اسلحه هم می رفت...
همیشه بهش می گفتم آخه تو با این هیکلت، تفنگ برای چی می خوای....
اما اون عزیز به هممون ثابت کرد
دفاع از حرم اهل بیت علیهم السلام نه هیکل می خواد نه ادعا...
بی ادعا رفت و به آرزوش رسید..
شهیدمهدی صابری
Ghasedake par par shodeh 🖤
🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
خبر رسید باید یک محله در دمشق را خالی می کردیم و عقب می نشستیم.
فاتح به همه فرمانده گروهان ها فرمان عقب نشینی داد، یکساعت گذشت و همه رزمنده ها منطقه رو خالی کردند، چیزی به غروب نمونده بود، دیدم فاتح آروم و قرار نداره، رفتم جلو گفتم: چیه؟
گفت: سوار شو بریم..نشستیم داخل تویوتا و دوتایی رفتیم داخل محلی که هرلحظه مسلحین احتمال ورودشون بود. گفتم: کجا میری؟ اسیر میشیم ها! گفت: حتما اینجا کسی بیخبر مونده و برنگشته
فقط بین کوچه ها رانندگی میکرد و من وحشت زده به صورت فاتح نگاه میکردم، یکباره جلوی یک ساختمان مرتفع و مخروبه ایستاد، گفت: اینجا دیدبان ادوات(خمپاره) مستقر بوده برم ببینم هست یا برگشته، باعجله رفت و بعد لحظاتی با یک رزمنده برگشت، معلوم شد این رزمنده از عقب نشینی بی خبر بوده خدارو شکر کردیم برگشتیم
هوا کم کم تاریک شده بود، هنوز از محل خارج نشده بودیم که یکدفعه ترمز زد و دنده عقب گرفت، گفتم دیگه چی شده، گفت: فلانی دوشب تا صبح نگهبانی داده، امروز صبح میرفت یک گوشه بخوابه، حتما جامونده!!!
گفتم: دیگه حماقته، گفت: نمیاین، برین پایین(سکوت کردیم)
با سرعت زیاد تو کوچه های خراب شده ویراژ میداد، دیگه تاریک تاریک بود، رسیدیم تو یک کوچه با خونه های کاملا ویران شده، باعجله پیاده شد، و دونه دونه داخل خونه ها میشد و باصدای بلند اسم یکی رو صدا میزد
واردیک ساختمان چند طبقه شدو بیرون نیومدواقعا داشت قلبمون از حرکت می ایستادهرلحظه خطر اسارت در کمینمون بود، چند دقیقه گذشت و فاتح با یک جوان خواب آلوده از ساختمان خارج شد خوشحالی در چهره فاتح موج میزد
اونشب با رشادت فاتح همه گردان بسلامت دور هم جمع شدند
Ghasedake par par shodeh 🖤
🦋🦋🦋
💢 #لاله_های_زینبی
در دهم بهمنماه سال1362 در طاقانڪ در استان چهارمحال بختیاری به دنیا آمد و در دامان خانواده ای مومن پرورش یافت. تحصیلات خود را در طاقانک پیگیری کرد و پس از اتمـام تحصیلات دوره ی متوسطه وارد کسب و ڪار شد تا به موقعیـت اقتصادی اش رونق دهد به همین دلیل در پروژه های صنعتی شرڪت ڪرد و در این عرصه تبحر یافت و استاد کار ماهری شد.
صدای خوبی داشت و مداح و موذن شایستهای بود و همین ارادت او به اهل بیت بود ڪه در سال83 راهی سفر کربلا شد واین سفر مسیر زندگیاش را تغییر داد، در عراق با مجاهـدین عراقی آشنا شد و در ڪنار آنها به مبـارزه با دشمنان آمریکایی پرداخت، و تا پایان تسخیـر عراق توسط آمریکا چندین بار برای مبـارزه به عراق سفر ڪرد .
با آغـاز بیـداری اسلامی سفرهای زیادی به کشورهای عراق، لبنان و سوریه داشت. در لبنان با نیروهای حزب الله همڪاری داشت و پس از تعرض مزدوران تکفیری به سوریه، برای ڪمڪ به مردم مظلوم سوریه و حفاظت از حرم حضرت زینب(س) راهی سوریه شد.
در سوریه فعالیت های گوناگونی ڪرد ، هم خدمات فنی ومهندسی که در آن مهارت داشت ارائه داد، هم در امداد رسانی به مجـروحان و آوارگان سوری و سکنـی دادن آنها ڪوشش کرد و هم با قلبی اندوهگین به غسل و کفن و دفن شهدا پرداخت. در این مدت در سوریه خوابِ آرام نداشت و با تمام توان میکوشید .
سرانجام در دهم بهمنماه سال 1391 همزمان با سالگرد تولد حضرت رسول (ص) پس از نبردی جانـانه در حفاظت از حرم حضرت زینب در دمشق و کشتن بیش از ده نفر از تروریست ها، هدف تیرانـدازی های تڪفیری ها قرار گرفت و به آرزوی دیرینه اش که شهادت بود نائل شد.
#شهید_مدافعحرم_علی_عسگری
#سالـروز_ولادت_و_شهـادت 🕊🌹🎂🎈
#سالروزولادت: ۱۳۶۲/۱۱/۱۰
#سالروزشهادت: ۱۳۹۱/۱۱/۱۰
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
#داخل_آب...!!
🌷حسین از بچههای انتخابی گردان بود که دوره آموزش شنا و غواصی را چند ماه قبل در شهر تبریز طی کرده و هنگام آموزش نیروهای گردان در کنار رودخانه کارون بعنوان مربی به بچهها شنا و غواصی یاد میداد و حسابی هم باهاشون گرم گرفته و سر و کله میزد، بچهها هم که اکثریتشون اصلاً شنا بلد نبودن و با آب و لوازم غواصی واقعاً بیگانه بودند، خیلی سخت و دشوار تمرینات را یاد گرفته و انجام میدادند و با کارها و حرکات خندهدارشون مدام نظم کلاس را بهم میزدند و موجب شاکی شدن حسین میشدند. حسین هم که اصلاً اهل فرماندهبازی و عصبانیت نبود، وقتی....
🌷وقتی خیلی اذیت میشد، هی با خنده میگفت: الهی همگی تو آب شهید شیم! آخه یه کم مثل بچههای باکلاس و درسخون رفتار کنید تا به کارمون برسیم! وقت نداریمها! و بچهها هم با شوخی و خنده میگفتند: آخر چرا تو خشکی نه؟! تو آب؟! حسین هم یه قیافه جدی میگرفت با لبخند میگفت: یک جای تو کتابها خوندم که ثوابش خیلی و خیلی زیاده! آخرش هم حرفش به جاش افتاد و با همون بچههایی که شنا و غواصی کار میکرد، اونطرف رودخانه اروند کنار اسکله چهارچراغه عراق میون موانع خورشیدی گیر افتاده و با انفجار مین منور همهشون شناسایی شده و داخل آب به شهادت رسیدند.
🌹خاطره ای به یاد بسیجی غواص ۱۹ ساله شهید حسین شاکری نوری
منبع: وبلاگ دل باخته
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
Ghasedake par par shodeh 🖤
🦋🦋🦋
🥀🍃هر_شب_با_شهدا
🥀زیادی_گناه
🥀رفتم هیئت رهروان امام (ره) تا بلکه....
🥀مجلس خیلی با حال و با صفایی بود، اما آنچه می خواستم نشد! بعد از مراسم رفتم جلو و مداح هیئت را پیدا کردم. می گفتند نامش سید مجتبی علمدار است. گفتم: آقا سید من یه سئوال دارم. جلوتر آمد. گفتم: من هر هیئتی که می روم، وقتی روضه می خوانند و مداحی می کنند، اصلا گریه ام نمی گیرد. چه کار کنم؟!
🥀سید نگاهی به من کرد و گفت: در این مراسم هم که من خواندم باز گریه ات نگرفت؟ گفتم: نه! اصلاً گریه ام نگرفت. رفت توی فکر. بعد با لحن خاصی گفت: می دونی چیه؟! من گناهانم زیاده. من آلوده ام، برای همین وقتی می خوانم اشک شما جاری نمی شود. سید این حرف را خیلی جدی گفت و رفت.
🥀من تعجب کردم. تا آن لحظه با هر یک از بزرگان که صحبت کرده بودم و همین سئوال را از آنها پرسیدم، به من می گفتند: شما گناهانت زیاد است. شما آلوده ای برو از گناهان توبه کن آن وقت گریه ات می گیرد!
🥀البته من می دانستم مشکل از خودم است اما شک نداشتم که این کلام آقا سید، اخلاص و درون پاک او را می رساند. از آن وقت مرتب به هیئت رهروان می رفتم، خداوند نیز به من لطف کرد و موقع مداحی سید اشک من جاری بود.
🥀خاطره اى به ياد شهید سید مجتبی علمدار
(حاج سيد مجتبى در اوايل دى ماه سال ۱۳۷۵ به دليل جراحت شيميايى روانه بيمارستان شده و در قسمت ايزوله بسترى گشت و بعد از يك هفته بى هوشى كامل هنگام اذان مغرب روز يازدهم دى ماه نماز عشق را با اذان ملكوتيان قامت بست و در محراب شهادت به اقامه ايستاد.)
🥀شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
🦋🦋🦋
سلام عزیزانم با عرض معذرت
یک بنده خدایی
بچه اش 10ساله سرطان داره
و برای بیمارستان پول کم داره
و یک بنده خدا دیگر هم برای خانه اش در زمستان پول ندارند لباس گرم یا حتی وسیله گرمایشی بخرند
من خودم کمک کردم ولی هزینه اش خیلی بالا هر مقدار که توان دارید شماره کارت واریز فرمایید حتی مبلغ کم
شاید برای ما ۵ هزار تومان پولی نباشد ولی مطما برای این دو عزیز مبلغی خیلی مهم است
5894631150600559👌شماره کارت
دستی که کمک می کند،
از دستانی که برای دعا بالا می روند مقدس تر استانسانیت غذا دادن به گدا نیست!
وقتی که اندازه آن گدا ،گرسنه باشی
وغذایت را به او بدهی
انسانی……
اگر شخصی نماز روزه بخواد براشون میخوانم تا پول آن نماز روزه کمک حال این عزیزان بشد
اجرکم عندالله توشه اجرتان باشد
🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
ازخدا که پنهون نیستــ
ازشما چه پنهون
ﺩﺭﻭﻍ ﭼﺮﺍ؟🤔
ﺟﻮﺍنان قدیم ﯾﻮاشڪے
یڪ ڪاﺭﻫﺎﯾﯽ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ ! 👀👣
مثـــلا :👇🏻
ﯾﻮﺍشڪی ﺳﺎﮐﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﺴﺘﻨﺪ
ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻦ ڪہ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﺑﻔﻬﻤﻨﺪ
ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺑﯿﺮﻭﻥ مےﺑﺮﺩﻧﺪ ﻭ بہ ﺑﻬﺎﻧﻪٔ ﻣﺪﺭسہ، ﺟﯿﻢ ﻣﯽ ﺯﺩﻧﺪ ﻭ ﻣﯽ ﺭﻓﺘﻨﺪ ﺟﺒﻬﻪ .... .🏃🏻💚
ﻗﺒﻠﺶ ﯾﻮﺍشڪے ﺩستــ ﺑﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ
توے ﺷﻨﺎﺳﻨﺎمہ ﻭ ﺳﻦ ﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ... . 🙂
ﺑﻌﻀﯽ ﻫﺎ ﯾﻮﺍشڪے
ﺩﺍﺭ ﻭ ﻧﺪﺍﺭﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺩﺍﺩﻧﺪ بہ
ﻓﻘﺮﺍ ﯾﺎ ڪمڪ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﺑﻪ ﺟﺒﻬﻪ...😇
شبــ ﻫﺎ ﯾﻮﺍشڪی
اﺯ ﭼﺎﺩﺭ ﯾﺎ ﺍﺗﺎﻕ ﯾﺎ ﺳﻨﮕﺮ
مےزﺩﻧﺪ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻭ ﻧﻤﺎﺯ شبــ
ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪﻧﺪ... . 😌👌🏻
بله ﯾﻮﺍﺷﮑﯽ ﻫﺎﯼ ﺷﺎﻥ ﻫﻢ ﻋﺎﻟﻤﯽ ﺩﺍﺷﺖ .... .😔
#ﺷﻬـــــــــــــﺪﺍ !
ای بهترین یواشکی های دنیا
ﺷﻤﺎﮐﻪ ﺻﺪﺍﯾﺘﺎﻥ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻣﯿﺮﺳﺪ !💔
ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﮕﻮﯾﯿﺪ ﺧﻠﻮتــ ﻫﺎﯼ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻧﮕﺎﻩ ﻧﮑﻨﺪ ... . 😓
"آخر دیگر ﺧﯿﻠﯽ ﯾﻮﺍﺷﮑﯽ ﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﻋﻮﺽ ﺷﺪﻩ ﺍستــ ... .😔
🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
#طنز_جبهه
🔒🔗🔒
🔗ﺷـﺐ ﺗـﻮی یکی از اﺗـﺎق ﻫـﺎ، ﺗﺌـﺎﺗﺮ🎭 اﺟـﺮا می ﺷﺪ. در یکی از ﭘـﺮده ﻫـﺎ، ﻗـﺮار ﺑـﻮد ﻛـﻪ وقتی ﺑﺎزﻳﮕﺮ ﺑﺎ ﺧـﺮش🐴 وارد ﺻـﺤﻨﻪ می ﺷـﻮد، از ﭘـﺸﺖ ﭘﺮده، یکی ﺻﺪای ﺧﺮ درﺑﻴﺎورد.😄
🔒طرف ﭼﻨﺎن ﺻﺪای ﺧﺮ 🐴را ﺧﻮب ﺗﻘﻠﻴﺪ ﻛﺮده ﺑﻮد ﻛﻪ ﻧﮕﻬﺒﺎنِ ﺗﻮی ﻣﺤﻮﻃﻪ ﺷﻨﻴﺪ و ﺑﻪ ﻫﻮای ﺻﺪای ﺧﺮ، آﻣﺪ ﺳﻤﺖ اﺗـﺎق ما، ﻣﺘـﺮﺟﻢ را ﺻﺪا زد و ﭘﺮﺳﻴﺪ:
"ﺧﺮ ﻛﺠﺎﺳﺖ؟ "😠
🔗 ﺑِﻬِﺶ ﮔﻔﺘـﻪ ﺷـﺪ، اﺻﻼً ﺧﺮی وﺟﻮد ﻧﺪارد ﻛﻪ ﺗﻮ ﺻـﺪاﻳﺶ را ﺷـﻨﻴﺪه ﺑﺎشی.😆
🔒ﻧﮕﻬﺒﺎن ﻛﻪ ﻛﻼﻓﻪ ﺷـﺪه ﺑـﻮد، داد می زد و ﻗـﺴﻢ ﻣﻲﺧﻮرد: 🗣
"ﺑﺎ ﮔﻮﺷﺎی ﺧﻮدم👂 ﺻﺪای ﺧﺮ رو از ﺗـﻮی اﺗﺎق ﺷﻨﻴﺪم "😤😡
🔗 اﻳﻦ ﻣﺎﺟﺮا ﺑﻴﺸﺘﺮ از ﺧـﻮد ﺗﺌـﺎﺗﺮ ﻃﻨـﺰ،🎭 ﺑﭽﻪﻫﺎ را ﺧﻨﺪاﻧﺪ.😆
🔒آﺧﺮ ﺳﺮ ﻫﻢ، به زور ﻧﮕﻬﺒﺎن را دﺳﺖ ﺑـﻪ
ﺳﺮ ﻛﺮدﻧﺪ، رﻓﺖ.😅
🔗🔒🔗
❤️اللهم عجل لولیک الفرج
به حق حضرت زینب سلام الله علیها❤️
🦋🦋🦋
#و_فَدَيناهُ_بِذِبحٍ_عظيم
عشـق است . . .
که دل به راه دلبر دادن
جان را به هوای آل حیـدر دادن
این کارِ بزرگ ، کار مردان خداست
ماننـد حسین بن علـے #سـر دادن
🍁مادر شهید میگفت همرزمش گفته ڪه رضا شب قبل از شهادتش یڪ #خـوابی دیده بود و همه را بیدار ڪرده بود. گفته بود بیدار شوید، بیدارشوید من می خواهم شهید بشوم... دوستانش گفته بودند ڪه حالا نصف شبی چه وقت این کارهاست؟! ڪو شهادت؟
🍁گفته بود من خواب دیدم #امام_حسین(ع) به خوابم آمد و گفت رضا تو شهید می شوی، اگر #ســرت را بریدند، نترس ، درد ندارد... وقتی من این را شنیدم واقعا آرام شدم... تسلی پیدا کردم...مطمئنم ڪه خود امام حسین(ع) در آن لحظه هوای پسرم را داشته...
#شهیدمدافع_حرم_رضا_اسماعیلی
#اولین_ذبیح_فاطمیون
#خاطره
شادی روحش صلواتی با ذکر«وعجل فرجهم»بفرستید.
#اللهمصلعليمحمدوآلمحمدوعجلفرجهم
ولادت: ۲۶ #مهر ۱۳۷۱ #افغانستان
شهادت: ۸ #بهمن ۱۳۹۲ #دمشق
مدفن:بهشت رضا-گلزار شهدا #مشهد
#سالروزشهادت....🕊
🌿🌾 اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ 🌾🌿
🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
#طنز_جبهه
🔒🔗🔒
🔗ﺷـﺐ ﺗـﻮی یکی از اﺗـﺎق ﻫـﺎ، ﺗﺌـﺎﺗﺮ🎭 اﺟـﺮا می ﺷﺪ. در یکی از ﭘـﺮده ﻫـﺎ، ﻗـﺮار ﺑـﻮد ﻛـﻪ وقتی ﺑﺎزﻳﮕﺮ ﺑﺎ ﺧـﺮش🐴 وارد ﺻـﺤﻨﻪ می ﺷـﻮد، از ﭘـﺸﺖ ﭘﺮده، یکی ﺻﺪای ﺧﺮ درﺑﻴﺎورد.😄
🔒طرف ﭼﻨﺎن ﺻﺪای ﺧﺮ 🐴را ﺧﻮب ﺗﻘﻠﻴﺪ ﻛﺮده ﺑﻮد ﻛﻪ ﻧﮕﻬﺒﺎنِ ﺗﻮی ﻣﺤﻮﻃﻪ ﺷﻨﻴﺪ و ﺑﻪ ﻫﻮای ﺻﺪای ﺧﺮ، آﻣﺪ ﺳﻤﺖ اﺗـﺎق ما، ﻣﺘـﺮﺟﻢ را ﺻﺪا زد و ﭘﺮﺳﻴﺪ:
"ﺧﺮ ﻛﺠﺎﺳﺖ؟ "😠
🔗 ﺑِﻬِﺶ ﮔﻔﺘـﻪ ﺷـﺪ، اﺻﻼً ﺧﺮی وﺟﻮد ﻧﺪارد ﻛﻪ ﺗﻮ ﺻـﺪاﻳﺶ را ﺷـﻨﻴﺪه ﺑﺎشی.😆
🔒ﻧﮕﻬﺒﺎن ﻛﻪ ﻛﻼﻓﻪ ﺷـﺪه ﺑـﻮد، داد می زد و ﻗـﺴﻢ ﻣﻲﺧﻮرد: 🗣
"ﺑﺎ ﮔﻮﺷﺎی ﺧﻮدم👂 ﺻﺪای ﺧﺮ رو از ﺗـﻮی اﺗﺎق ﺷﻨﻴﺪم "😤😡
🔗 اﻳﻦ ﻣﺎﺟﺮا ﺑﻴﺸﺘﺮ از ﺧـﻮد ﺗﺌـﺎﺗﺮ ﻃﻨـﺰ،🎭 ﺑﭽﻪﻫﺎ را ﺧﻨﺪاﻧﺪ.😆
🔒آﺧﺮ ﺳﺮ ﻫﻢ، به زور ﻧﮕﻬﺒﺎن را دﺳﺖ ﺑـﻪ
ﺳﺮ ﻛﺮدﻧﺪ، رﻓﺖ.😅
🔗🔒🔗
❤️اللهم عجل لولیک الفرج
به حق حضرت زینب سلام الله علیها❤️
🦋🦋🦋
#شهیدیدرفکهبهنامشهیدمصطفیعبدلی
آه بلندی کشید و ادامه داد-- خاله به نظرت یه بار دیگه به مادر فاطمه بگیم بهتر نیست! مامانم جواب داد-- مصطفی جان فایدهای نداره مهر فاطمه رو از دلت بیرون کن. تو چشمای مامانم زل زد --آخه چرا ? اگه عیب آدما بگن. میگم چون این عیب رو داشتم، بهم گفتن نه، مامانم پرید تو حرفش-- ول کن مصطفی جان، بیخیال شو، من رو کردم به مامانم-- حالا یه بار دیگه شما بهشون بگو، ان شاالله که قبول کنن. مصطفی که انگار دنبال کسی میگشت تا حمایتش کنه خوشحال گفت خاله ببین زری هم داره همین حرف من رو میزنه. دستش رو گذاشت روی محاسنش ملتماسانه گفت-- جان من، یکبار دیگه برو خواستگاریش ( اسم من زهراست به غیر از پدرم که صدام میکرد زهرا بقیه میگفتن زری) مامانم از پیشنهاد من دلخور شد ولی به مصطفی گفت--باشه خاله، یه بار دیگه بهشون میگم. حالا تو یه خورده از جبهه برامون تعریف کن.-- مصطفی دهن خیلی گرمی داشت. واقعا مجلس گرم کن بود، با همون زبـون شیرینش گفت...
ادامه دارد...
کپی حرام⛔️
🔴 لینک مشاهده عملکرد نماینده ها🔻
✍ فقط کافیه اسم نماینده شهر خودتون رو وارد کنید و عملکرد ایشان در مجلس را ببینید
👇
https://shafanama.ir/نمایندگان-مجلس
لطفا تحقیق کنید و رای بدید. در این سامانه فرضا ببینید آقای فلانی چقدر غیبت داشته، چطور و به چه مصوباتی رای مثبت و منفی داده و ...
لطفا نشر بدید و به رای آگاهانه مردم کمک کنید.
#انتخابات
#انتخاب_مردم🌸🇮🇷🌸
🇮🇷کانالهای نشریه عبرتهای عاشورا 🇵🇸
🌍 @ebratha_ir ایتا
🌍 @ebratha.org سروش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋شاهکارقرائت من سوره:الفرقان🦋
#آیه:60
#القاری:الاستاد:شعبان عبدالعزیزصیاد
#((صیادالقلوب))
#صیادی که باتلاوت قرآن خوددلهاراصیدمیکند
#مقام:بیات
🦋🦋🦋🦋🦋
#لبیک_یا_خامنه_ای
#بهفرمانرهبریباحضوریپرشوردرانتخاباتشرکتمیکنیم✅
#اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج🌹
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
سلام مولای من مهدی جان
آقا جان تولدتون مبارک❤️
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
بوی نفس حجّت ثانی عشر آید
ای شب حرکت کن که به زودی سحر آید
ای صبح بیا تا شب هجران به سر آید
خورشید بنی فاطمه از کعبه بر آید
عیسی زفلک بازآ، ما صبر نداریم
تا پشت سر یار نمازی بگذاریم
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
ای احمد ثانی زحرا جلوه گری کن
ای وارث پیغمبر، پیغامبری کن
تنها پسر زهرا ما را پدری کن
این قافله گم شده را راهبری کن
در هجر شبان، اشگ فشان این رمه تا کی
دوران فراق پسر فاطمه تا کی
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
💐میلاد قطب عالم امکان
🌸حضرت صاحب الزمان
💐قائم آل محمد (ص)
🌸مهدی موعود
💐عجل الله تعالی فرجه الشریف
بر منتظران ظهور مبارک باد🍃🌷🌸
اللهم عجل لولیک الفرج
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
#لبیک_یا_خامنه_ای
#بهفرمانرهبریباحضوریپرشوردرانتخاباتشرکتمیکنیم✅
#اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج🌹
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
⚘ #زیارتنامهیشهدا ⚘
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ،
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ،
اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ،
اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ،
اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ،
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ،
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍالحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ،
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم. فَاَفُوزَمَعَکُم
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْن
وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْن
وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْن
وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْن
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
#لبیک_یا_خامنه_ای
#بهفرمانرهبریباحضوریپرشوردرانتخاباتشرکتمیکنیم✅
#اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج🌹
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
♥✨
✨
ـ
«| #رسم_شیدایـے |»
.
.
محمدرضا ڪہ از جبهہ مےاومد و براے چند روز خونہ بود ، ماها خیلے از حضورش خوشحال بودیم .
مےدیدم نماز شب میخونہ و حال عجیبے داره !
یہ جورے شرمنده خداسٺ و زارے میڪنہ ڪہ انگار بزرگٺرین گناه رو در طول روز انجام داده . یہ روز صبح ازش پرسیدم :
چرا انقدر اسٺغفار میڪنے؟ از ڪدام گناه مےنالے؟
جواب داد: همین ڪہ اینهمہ خدا بهمون نعمٺ داده و ما نمےٺونیم شڪرش رو بہ جا بیاریم بسیار جاے شرمندگے داره...
.
.
راوے:
"خواهر شهید"
.
.
.
🥀| #شهید_محمدرضا_تورجےزاده|
←| #شهداییمـ
Ghasedake par par shodeh 🖤
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
#لبیک_یا_خامنه_ای
#بهفرمانرهبریباحضوریپرشوردرانتخاباتشرکتمیکنیم✅
#اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج🌹
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
-میگفت..
خواهرانعزيز،مانندزينبزندگیكنيد،حجاب
شماازخونسرخمنمهمتراست،
شمشيریاستوبهچشممنافقانميخورد..🧕🌱
#چادرانه
#شهيدسيدجعفراحمدپناه
•➜
هدیه به روح پاک و معطر شهـدا صلوات🌷
🌿🌾 اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ 🌾🌿
💫اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجـْــ💫
🦋🦋🦋
ᭂ࿐🦋🦋🦋🦋🦋
#لبیک_یا_خامنه_ای
#بهفرمانرهبریباحضوریپرشوردرانتخاباتشرکتمیکنیم✅
#اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج🌹
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
بیا فکر کنیم حجاب محدودیت است،
من آزادانه عاشقت هستم ای زیباترین محدودیت دنیا…❤️🌱
#حجاب
•➜ ᭂ࿐حجاب 3چيزاست:🙂❤️
پوشاندن زيبايى ها
حذف جلب توجه
افزايش حيا
وامروزحجابۍ عرضه شده ڪه:
خودش زينت اسٺ
جلب توجه ميڪند
حياراازحجاب حذف ميڪند
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
#لبیک_یا_خامنه_ای
#بهفرمانرهبریباحضوریپرشوردرانتخاباتشرکتمیکنیم✅
#اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج🌹
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
درمان ڪہ نمی یابیم
زین دردِ فراق تـو
چون شمع بسوزیم ما
در حسرتِ دیـدارت ...
عملیات آزادسازی موصل عراق
#شهید_علی_اصغر_کریمی
#سالروزولادت: ۱۳۶۰/۶/۱۶
#سالروزشهادت:۱۳۹۵/۱۲/۷
#محلمزارشهید:بهشتزهرا س
#سالروزشهادت 🕊🌷🕊
🌺شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
#سلام_صبحتون_بخیر
#روزتون_متبرک_ب_نگاه_شهدا
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
#لبیک_یا_خامنه_ای
#بهفرمانرهبریباحضوریپرشوردرانتخاباتشرکتمیکنیم✅
#اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج🌹
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
اینکه یک نامحرم بهتون پیام بده🔖
یه خانوم بی حجاب یا یڪ تصویره نامناسبی روبرتون قرار بگیره👀 و...
❌یه فرصت نیست برای لذت طلبی
بلکه یک امتحانه که توسط خدا برامون طراحی شده تا با دست نزدن
به این نوع لذتها و مبارزه با نفس روحمون قوی بشه
👈امام صادق(ع)میفرماید:
همه با شهوت امتحان میشن
#شهوت_یک_امتحان_عمومی🚫🗓
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
#لبیک_یا_خامنه_ای
#بهفرمانرهبریباحضوریپرشوردرانتخاباتشرکتمیکنیم✅
#اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج🌹
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
یک روز به ما خبر داد که دارم به سوریه می روم، یک لحظه جا خوردم و دلشوره گرفتم ولی کاری نمی شد کرد او تصمیم گرفته بود و از دست من و مادرش هم کاری بر نمی آمد تا اینکه....
یک روز صبح مثل تمام روزهای دیگر که آماده رفتن به ماموریت می شد ساعت 6 صبح برای خداحافظی و طلب دعای خیر به پیش مادرش رفت و خیلی خونسرد بود و من هم از همین حس او دلگرم می شدم خداحافظی کرد و همین که خواست پایش را بیرون بگذارد بچه ها شروع به گریه کردند آرام و قرار نداشتند هاشم دید این طوری است برگشت بچه ها را بوسید آنها آرام شدند دوباره که خواست برود بچه ها گریه کردند این بار برنگشت تا ته کوچه رفت فقط یکبار از دور به من و بچه ها و مادرش نگاه غریبانه ای کرد و رفت و ما پشت سرش آب ریخته با این نیت که خدا او را به سلامت بر می گرداند، ولی او دیگر هیچگاه برنگشت... .
🌹 #شهید_هاشم_دهقانی_نیا
#سالروزولادت:۱۳۶۷/۳/۶
#سالروزشهادت:۱۴۹۴/۱۲/۷
#سالروزشهادت🕊
🌺شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
#سلام_صبحتون_بخیر
#روزتون_متبرک_ب_نگاه_شهدا
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
#لبیک_یا_خامنه_ای
#بهفرمانرهبریباحضوریپرشوردرانتخاباتشرکتمیکنیم✅
#اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج🌹
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
🌖قمر فاطمیون شهرت داشت
یکی از شروط عقدش این بود
که مدافع حرم باقی بماند....
💦کلام شهید:
من حاضرم مثل علیاکبرِ امامحسین(ع)
اِربا ِاربا بشم ولی ناموس شیعه حفظ بمونه
◀️آخرش هم
در حالِ خنثی کردن بمب بود که
منفجر شد و بدنش تیکه تیکه شد! :)
⚘️#شهید_حسین_هریری
❗️آی بی حجاب
❓آیا میتونی جوابش رو بدی؟
🤲الهی
مدیون خون شهدا نباشیم
(⚘️شادی روحشون صلوات ⚘️)
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
#لبیک_یا_خامنه_ای
#بهفرمانرهبریباحضوریپرشوردرانتخاباتشرکتمیکنیم✅
#اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج🌹
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
🌹 شهید سید مرتضی #آوینی:
🔅 مردان حق را سزاوار نیست كه سروسامان اختیار كنند و دل به حیات دنیا خوش دارند؛ آنگاه كه حق در زمین مغفول است و جُهال و فُساق و قدارهبندها بر آن حكومت میرانند.
#شهید_سلیمانی #مدافعان_حرم
🦋اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🦋
Ghasedake par par shodeh 🖤
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
#لبیک_یا_خامنه_ای
#بهفرمانرهبریباحضوریپرشوردرانتخاباتشرکتمیکنیم✅
#اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج🌹
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
#خاطرات_شهید
▫️من در مقطعی این توفیق و لیاقت را پیدا کردم که در جنگ با داعش در عراق، همرزم شهید هادی طارمی باشم. آنجا هادی را که دیدم، پرسیدم: از حاج قاسم چه خبر؟ گفت: "الحمدلله سالم و سلامت است."
▫️آن روز توانستم به دستبوسی سردار بروم. به هادی گفتم: حاج قاسم اجازه میده باهاش عکس بگیرم؟ گفت: "حاج قاسم بزرگتر از این حرفهاست. عکس که چیزی نیست. حتی اجازه میده باهاش غذا بخوری."
▫️هادی مرا پیش سردار برد و بهعنوان یک مدافع حرم هممحلهای به ایشان معرفی کرد و حاج قاسم هم خوشحال شد. آن روز بیش از هر چیزی، به این افتخار کردم که یکی از بچههای شادآباد، محافظ سردار سلیمانی است. شاید باورتان نشود، آن روز من سر سفره صبحانه حاج قاسم نشستم و از دست خودش لقمه گرفتم.»
▫️«هادی میگفت: من هر روز از دست حاج قاسم، لقمه متبرک میگیرم. این بهجای خود اما نکته مهم، صمیمیت سردار با نیروهایش بود. سردار حتی خودش لقمه در دهان نیروهایش میگذاشت.
✍به روایت همرزم شهید
📎محافظ رشید حاج قاسم سلیمانی
#شهید_هادی_طارمی🌷
Ghasedake par par shodeh 🖤
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
#لبیک_یا_خامنه_ای
#بهفرمانرهبریباحضوریپرشوردرانتخاباتشرکتمیکنیم✅
#اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج🌹
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
#شهیدیدرفکهبهنامشهیدمصطفیعبدلی
بزار یه چیزی براتون بگم که از خنده اینجا غش کنید، عملیات تموم شده بود، ولی تک و توک این عراقیا مونده بودن، سنگر بغلی ما یکی از بچه بسیجی ها، آفتابه رو برداشت بره جای خلوتی رو پیدا کنه برای دستشویی، یه دفعه دیدم یه عراقیه دستشو گذاشته رو سرش از ترس داره میلرزه پشت هم میگه دخیل خمینی دخیل خمینی، نگاه کردم دیدم همون بسیجی ی که. خاطره اش که به اینجا رسید. مصطفی خودش خندش گرفت، ماشاالله تن صداشم بالا بود، با صدای بلند انقدر خندید که نمیتونست ادامه بده، من و مامانم به خندههاش میخندیدیم ولی نمیدونستیم موضوع چیه! از شدت خنده اشک از چشماش در اومد، مصطفی خندهاش رو جمع و جور کرد ادامه داد-- خاله لوله آفتابه رو گذاشته بود پشت کمر عراقیه، اونم فکر کرده رود لوله اسلحه تفنگه. عراقی رو اسیر گرفته بود داشت میاوردش. تا اینجا من و مامانم به خندههای مصطفی میخندیدم. از اینجا به بعد تصور اینکه یکی رو با لوله آفتابه بگیری پشتش و اون فکر کنه تفنگه اسیر بشه. انقدر خندیدم که دیگه میخواستم وسط اتاق پخش زمین بشم، از طرفی هم چون مصطفی نامحرم بود میخواستم صدای خندههام بلند نشه. بهم فشار اومد دل درد گرفتم، آخر از اتاق اومدم بیرون وقتی داشتم از اتاق میومدم بیرون صدای مصطفی رو شنیدم گفت-- اینو نتونست جلو خودشو بگیره رفت بیرون بخنده، خاله هر چی رزمنده اونجا بود به خنده افتاده بود. همه میخندیدن عراقی ی هاج و واج مونده بود، آخه چی شده. مثلاً این چیکار کرده که همه دارن میخندن نمیدونست دلیلش چیه!...
ادامه دارد...
کپی حرام⛔️