eitaa logo
شهید گمنام🇵🇸
9.1هزار دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
6.2هزار ویدیو
101 فایل
ادمین ثبت خاطرات @Mahdis1234 کانال دوم ما مسیر بهشت https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae تبلیغات شما پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/4173332642Cacf0e5f1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
‌خادم_الشهدا :68/12/24 :18اسفند سال 90🕊 •┈•در تاریخ 1368/12/24 در خانواده مذهبی در شهر باغملک چشم به جهان گشود 👼 زندگی نامه: ✍ حجت الله از سال 1379 فعّالیّت‌های خود را در پایگاه و مسجد آغاز کرده وی در سال 1384 به عنوان عضو فعّال در ابتدا مسئول اطلاعات 🗂 و بعدها مسئول فرهنگی پایگاه مقاومت امام (ع) باغملک منصوب شد وی در سال 1385 هیئت خانگی را با هدف گسترش📊 فرهنگ معنوی اهل بیت (ع) عصمت و طهارت راه اندازی نمود و صدها📌مراسم در مناطق مختلف استان خوزستان برگزار کرد و در بین جوانان استان از محبوبیت❤️خاصی برخوردار بودن از سال 1386 به عنوان در ستاد 💪 خدمت نمود. وی دانشجوی👨‍🎓 آزاد باغملک در سال 1390 به عنوان مسئول بسیج دانشگاه 🏫 آزاد اسلامی باغملک منصوب شد😇 : 📝 رحیمی از ویژگی‌های اخلاقی و شخصیت و معنوی خاصی برخوردار بوده است 😘 و رعایت ادب 😇، حفظ حرمت دوستان، گفتن و یا علی در ابتداو انتهای مکالمات تلفنی‌اش📞 به جای سلام✅ و خداحافظی ـ اقامه نماز اول وقت👌زبان و خاص و عام بوده است💪 ایشان بسیار انسان محجوب😘 صبور و مهربان😇 بودند و در فضای خانواده 👥 یک الگو برای دیگر فرزندان 👶 بود. ایشان همیشه با همان لبخند ☺️ زیبای‌شان به پدر و مادر خود احترام👌 و دست‌هایش را با رضایتی کامل و عشقی‌ خاص می‌بوسید.✔️ علاقه و تعصب خاصی💪 نسبت به اهل بیت (ع) به خصوص حضرت زهرا (س) ❤️ داشتند و در هر کاری از این بانوی کریمه مدد می‌جوستن🤲و ذکر (س) را همیشه بر لب داشتند.👌 شیفته‌ و دل‌باخته‌ قدوم مقام معظم رهبری ❤️ بوده‌اند و همیشه نگران حالات آقا😔 بودند و به همین دلیل می‌توان او را به حق از جوانان نسل سوم انقلاب نامید.👌 : رحیمی در حالی‌که تنها 6 روز تا تولد 22 سالگی‌اش باقی مانده بود 🗓در ساعت 7:45 صبح ⏰ مورخه 1390/12/18 🗓 در مقابل پادگان🏰 دژ زمانی که مشغول هدایت اتوبوس کاروان راهیان نور دانشجویی استان لرستان به سمت یادمان عملیات والفجر 8 در منطقه اروند کنار آبادان بود بر اثر برخورد یکی از اتوبوس‌های نور به وی😔 از ناحیه پهلو😟 مانند مادرش حضرت و کبود شدن صورت دعوت حق را گفت و به فوز نائل آمد😫 ....🕊🌹 •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• 🌹 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تصاویر محل انفجار در غرب دمشق منابع سوری از شهادت پنج عضو سپاه پاسداران در حمله هوایی رژیم صهیونیستی به محله المزه خبر میدهند. 🌹 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اسراییل منطقه سیده زینب در دمشق را مورد هدف قرار داد. 🌹 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
<💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ به حسین بواس گفتن: حسین، تو که پاسدار نیستی، نمیترسی بعد از شهادتت، فراموش بشی؟! میگفت: ما کارگر انقلابیم و به شوخی میگفت اگر شهید شدم بزنید کارگر شهید حسین بواس. از او پسری به نام محمدجواد به یادگار مانده است و پسری دیگر به نام محمد حسین که بعد از شهادت پدر، به دنیا آمد همان پسری که وقتی شهید حاج قاسم سلیمانی نماز میخواند گلی را در نماز به او میدهد. شهید بواس علاقه خاصی به شهید صیاد شیرازی داشت یک شب بدون اینکه شهید حامد کوچک‌زاده را بشناسد خوابش را دید، در عالم خواب شهید کوچک‌زاده به او گفته بود به زودی به شهادت میرسی روزی که با شهادت یکی از بزرگان ایران مصادف است و آن بزرگ صیاد شیرازی بود که در ۲۱ فروردین به شهادت رسیده بود. حسین سه بار به سوریه رفت که سرانجام در ۲۱ فروردین ماه سال ۹۵ طبق خوابی که دیده بود در خان طومان سوریه به شهادت رسید و به ملکوت اَعلیٰ پرواز کرد. این روزها هوای تلاطم را سر میکشم حال دلم زبان دستهایت را می خواهد شهید حسین بواس🌷 🌹 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ شهید احمد محمدي فرزند عيدمحمد متولد 1345 محل تولد : روستای شوقان - جاجرم تاریخ شهادت : 1368/10/10 محل شهادت : منطقه ديچگاه- زاهدان مذهب : شیعه دین : اسلام وضعیت تاهل : متاهل تحصیلات : سیکل درجه : گروهبان3 استان سکونت : خراسان شمالی شهر سکونت : جاجرم نوع استخدام : وظیفه تاریخ حادثه : 1368/10/10 استان حادثه : سيستان و بلوچستانعلت شهادت : درگیری با اشرار مسلح عامل شهادت : اشرار مسلح شرح علت شهادت : شهید احمد محمدی بر اثر درگیری با اشرار مسلح در دهم دی ماه سال 1368 بر اثر اصابت تیر مستقیم به درجه رفیع شهادت نائل آمد .🌿🌾اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ اَللّـهُمَّ عَجِّـل لِوَلیِّکَ الفَـرَج بِحق‌ّ الزّینب‌ سَلام‌ُالله‌عَلَیها🌾🌿 🦋🦋🦋 🌹 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
<💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🌹کاش می‌شد ... تا خدا پـــرواز کرد ❣پای دل از بند دنیا باز کرد کاش می‌شد از تعلق شد رها بال زد همچون ڪبوتـــر در هوا ...🕊 🍃درون خودش کلنجاری داشت با خودش؛برای کسی آشکار نمی‌کرد اما گاهی توی حرف‌هایش،می‌زد بیرون؛هر بار که بر می‌گشت و می‌نشستیم به حرف زدن،حرف‌هایش بیشتر بوی رفتن می‌داد و اگر توی حرف‌هایش دقیق می‌شدی می‌توانستی بفهمی که انگار هر روز دارد قدمی را کامل می‌کند. ☘آن اوایل یڪبار که از معرکه برگشته بود وسط حرف‌هایش خیلی محکم گفت: «جانفشانـی اصلاً کار آسـانی نیست»بعد تعریف ڪرد که آنجا در نقطه ای باید فاصله‌ای چند متری را در تیررس تکفیری‌ها می‌دوید و توی همین چند متر،دختـرش آمده جلوی چشمش... 💐بعد توضیح داد که تعلقات چطور مانع شهادت شهید است…تمرین‌های زیادی توی یکی دو سال گذشته برای بریدن رشته تعلقاتش انجام داده بود و همه را هم برید؛این بار که می‌رفت به کسی گفته بود«این دفعه از کوثرم بریدم» ✍ به نقل از:احمدرضا بیضایی (برادر بزرگوار شهید) 🥀 🕊 🦋🦋🦋 🌹 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
<💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ ⇦ تـرســ😰 دشـمن □ از حجـابــ😇 زیـنب است...💚 ⇦ حفظ چــ🍃ـادر □ انقـلابــ✨ زیـنب‌ است...❤ 🦋🦋🦋 🌹 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
<💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ بزرگۍ‌میگفٺ تڪیه‌ڪن‌به‌شہـداء شہـداءتڪیه‌شان‌خداست ؛ اصلا‌ڪنارگݪ‌بنشینۍبوۍگل‌میگیرۍ' پس‌گݪستان‌ڪن‌زندگیت‌را‌با‌یادشہـدآ...🕊🥀 شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🦋🦋🦋 🌹 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
<💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ آدم دلـــــ❣ـــــش مےخواهد ... 💕آدم یڪ وقتهایے دلش بودن میخواهد 🔹ڪہ یڪ روز یڪ شهید عباس بابایے پیدا شود و بگوید: یا تو یا هیچڪس!! 😍 بعد بفهمے همہ دوران تحصیلش در امریڪا براے داشتنت نقشہ میڪشدہ و بعد ... روز خواستگارے زل بزند بہ چشمهایت و با لبخند بگوید تو عشق سومے ... 😁 اول ...خدا ... بعد پرواز ... بعدم ملیحہ خانوم❤️ و تو متعجب بمانے😳 اما ... هلاڪ همان عشق سوم بودن باشے بے هیچ حسادتے ...😅 🔹از این عباس ها ڪہ بدون گــل بہ خانہ نمے آیند ...🌹 مردے ڪہ بداند تو عادت پشت میز نهار خوردن دارے اما از قصد برایت توے حیاط بساط ابگوشت پهن ڪند😋 و قربان صدقہ ات برود ...💕 🔹آدم دلش هے از این عباس ها مےخواهد ڪہ وقتے بہ جانشان نق میزنے و از شهادتشان میترسے ناباورانہ میگن ... بالام جان دیگہ سعے ڪن ڪمتر دوسم داشتہ باشے !!!💔 🔹آدم هوس میڪند ملیحہ اے باشد ڪہ ناز و نعمت وثروت خانہ پدرے را رها میڪند و ڪلاهش را ڪنار بگذارد و بہ خاطر با عشق روسرے سر ڪردن در زمان شاہ از ڪار بے ڪار شود و بہ همہ هوس هاے پوچ زندگے پشت پا بزند .... 🙃 🔹آدم دلش از این عباس ها مےخواهد ڪہ وقتے ژنرال مافوقش دیر میڪند در اتاق مافوق و در دل سرزمین ڪفر روزنامه« پهن میڪند و بہ نماز مے ایستد»... ☺️ 🔹آدم دلش از این عباس ها میخواهد ... از این شهید همت ها و حمید باڪرے ها ڪہ مثل افتاب در زندگے یڪ دختر میتابند و بعد از آن پشت ابر پنهان مےشوند ... 👌 اماااااااااااااا تا ابد گرماے عشـقشان گونہ هاے یڪ زن را سرخ نگہ میدارد !!!❣ 🦋🦋🦋 🌹 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
<💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ وقتی خبر شهادت بیضائی به اکبر شهریاری رسید خودش را بالای سر محمود رساند و گفت: «باید ». آن روز خیلی بی تاب شده بود. صبح فردای محمودرضا بیضائی، به فرمانده گفت: «اگر اجازه بدهید من لباس های بیضائی را بپوشم. فرمانده گفت: «اگر لباس شهید را بپوشی تو هم می شوی⁉️ گفت: هر چه بخواهد همان می شود. بعد از صبحانه زد به خط. وقتی کمی از مقر فاصله گرفت یک ۶۰ او را مورد اصابت قرار داد و را شکافت. همرزمان بالای سرش که رسیدند نفس های آخرش بود... 🌷🤲 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ احْشُرْنٰا مَعَهُمْ وَ الْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین 🤲🌷 🦋🦋🦋 🌹 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ . 🌷می‌گفت: «دوست دارم شهادتم درحالی باشد که در سجده هستم.» یکی از دوستانش می‌گفت: در حال عکس گرفتن بودم که دیدم یک نفر به حالت سجده پیشانی به خاک گذاشته است. فکر کردم نماز می‌خواند؛ اما دیدم هوا کاملاَ روشن است و وقت نماز گذشته، همه تجهیزات نظامی را هم با خودش داشت. 🌷جلو رفتم تا عکسی در همین حالت از او بگیرم. دستم را که روی کتف او گذاشتم، به پهلو ا فتاد. دیدم گلوله‌ای از پشت به او اصابت کرده و به قلبش رسیده، آرام بود انگار در این دنیا دیگر کاری نداشت. صورتش را که دیدم زانوهایم سست شد به زمین نشستم. با خودم گفتم: «این‌که یوسف شریف است.» 🌹خاطره ای به یاد شهید معزز یوسف شریف Ghasedake par par shodeh 🖤 🦋🦋🦋 🌹 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
✍️دست نوشته شهید محرم ترک، شهید مدافع حرم: 🔺امروز از ساعت چهار عصر به یکباره دلم گرفت، به یاد دخترم فاطمه و همسرم که امروز تقریبا هشتاد روز است که آنها را ندیده ام افتادم💔 🔺عکسها و فیلمهایی که از فاطمه داشتم را نگاه میکردم و در دلم به یاد (س) افتادم و این که چه کشید این خانم سه ساله😔... 🔺در همین حال بودم که یکباره تلفن به صدا درآمد، با صدای تلفن حدس زدم حتما همسرم هست که تماس گرفته! 🔺حدسم درست بود ولی بدون این که صحبتی کند گوشی را به دخترم داد دیدم که گریه امانش نمیدهد!گفتم چی شده خانم طلا، باباجانی؟ دختر بابا چی شده چرا گریه میکنی⁉️ 🔺گفت: بابایی دلم برات سوخته کی میایی😔، من دوسِت دارم، بیا بابایی دیدم حال فاطمه خیلی بد بود شروع کردم به نوازشِ فاطمه خواستم حواسش را پرت کنم، گفتم: برای بابایی شعر می خونی؟ 🔺در حالی که فاطمه متوجه نشود آرام اشک می ریختم، اشکم برای سه ساله امام حسین بود برای وقتی که بهانه بابا را گرفت و سر پدر را برایش آوردند...😭 هدیه روح مطهرشان صلوات ُمْ ....🕊🕊🌸🌸 🦋🦋🦋 🌹 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃