eitaa logo
شهید گمنام🇵🇸
9.3هزار دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
6.1هزار ویدیو
98 فایل
ادمین ثبت خاطرات @Mahdis1234 کانال دوم ما مسیر بهشت https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae تبلیغات شما پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/4173332642Cacf0e5f1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
- www.ketabdownload.com - Parhizgar.mp3
12.31M
🌸 جزء ۱ قرآن کریم ✨با صدای استاد پرهیزگار 🌤 🌹 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
💠اعمال روز اول ماه مبارک رمضان 🌹 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
‍ مستحب است اول ماه رمضان صورت وسرتون رو با کمی گلاب مسح کنید.🌸🍃 تمام خانواده حتی بچه کوچک فایده گلاب برای اولین روز ماه رمضان🌷 مانع از فقر وذلت وبیماری سرطان میشود. ✍🏻 از مفاتیح الجنان اعمال اولین روز ماه رمضان🌙 فراموش نشه به همه بگید ارام ارام صدای پای رمضان به گوش میرسد دستهاى خالى من دخيل دل پاكتان,... 🙏 مرا در ساعات آخر شعبان نه به بهاى لياقت،بلکه به رسم رفاقت اول حلال وبعد دعایم کنید... پیشاپیش ماه مبا رک رمضان مبارک....🎉🎊🎉 ."التماس دعا🙏 حضرت محمد(ص)فرمود:هرکس سوره فتح رادرشب اول ماه رمضان سه باربخواند خداونددرهای رزق وروزی راتارمضان سال بعد به روی او می گشاید .به دیگران هم بگویید. .............................. هركسي سوره نصر و سوره يس را در روز اول ماه رمضان بخواند درطول سال خوشحال و مسرور خواهد بود. نشردهید و پاداش آن براي شما📌 🌹 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🎥سخنان شهید مدافع‌حرم داود مرادخانی قبل از اعزام به سوریه سرهنگ‌دوم پاسدار شهید داود مرادخانی از رزمندگان سلحشور و جانبازان سالهای دفاع مقدس بود که با دیدن جنایات تروریست‌های داعش، دوباره لباس رزم پوشید و مشتاقانه به میادین خون و شرف در کشور سوریه شتافت و سرانجام، ۲۱ اسفندماه ۱۳۹۴ در حلب سوریه به آرزوی دیرین خود رسید و خرسند و خونین‌بال، تا مظهر دوست پرواز کرد. سلام بر آنهایی که از همه‌چیز گذشتنــــد تا ما به هر چه می‌خواهیم، برسیم💚 سلام بر آنهایی که قامت راســــت کردند تا قامت مــــا خَم نشـــود❤️‍🔥 سلام بر آنهایی که به نفس افتادند تا ما از نفس نیُفتیم😔 سلام بر آنهایی که رفتنــــد تا مــــا بمانیــــم🙏 سلام بر مردان خدا✋ سلام بر مردانِ گمنامی که ندای دل‌شان بود و شدند مدافع‌حریم اهل‌بیت و ولایت🕌 🦋🦋🦋• 🌹 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🎉حلول ماه مبارک رمضان بر شما مبارک باد🎉 🎊ماه مبارک آمد، ای دوستان بشارت 🎈کز سوی دوست ما را هر دم رسد اشارت 🎊آمد نوید رحمت، ای دل ز خواب برخیز 🎈باشد که باقی عمر، جبران شود خسارت ┅═ೋ❅✿🌻✿❅ೋ═┅ 🦋🦋🦋 🌹 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
به جای اینکه دلم آروم بگیره که حالا پاش زخمی شده. بدتر دلشوره به دلم افتاد که یه وقت پاش رو قطع نکنن. مامانم پرسید پاش چه جوری زخمی شده? یزنه جواب داد--تیر از پشت خورده به پاش، ظاهرا پاشنه پاش رفته خاله ام سوال کرد-- نگفتن کی انتقالش میدن تهران.-- گفتن امروز با هواپیما می‌فرستنش بیمارستان تهران مردم بیست متری امام خمینی و محله خودمون قاسم آباد همچین که فهمیدن مصطفی زخمی شده میومدن خونه خاله ام حالش رـو می‌پرسیدن. تا اینکه یه سرباز اومد در خونه خاله م و گفت که مصطفی بیمارستان شفا یحیایی تهران هست. اندازه یه مینی بوس آدم جمع شدن رفتن بیمارستان شفا یحیی ملاقات مصطفی. من خیلی دلم می‌خواست برم اما از همسرم اجازه نداشتم.( به من گفته بود فقط همین دور و اطراف میتونی بری، از اسلامشهر خارج نشو? تا مامانم از بیمارستان بیاد من دل تو دلم نبود که خدایا واقعاً چی شده! نمی‌دونم چرا همش دلم شور می‌زد که پاشو قطع نکنن. مامانم که از ملاقات مصطفی اومد. انقدر بغض داشت که نمی‌تونست حرف بزنه. می‌گفت مصطفی پاشنه پاش مجروح شده. حالش خوبه اما الهی بمیرم میومدی ببینی چه جوونایی رو آوردن، یه جوونه شکمش پاره بود تمام روده هاش از شکمش زده بود بیرون، بیهوش روی تخت افتاده بود. به پرستار گفتم این رو یه کاریش کنید. پرستاره گفت معلومه که ما به این‌ها می‌رسیم. این‌ها عزیزان ما هستند اما خانم خیلی زیادن دیگه ما هم انقدر پرسنل داریم. چشم به اینم می‌رسیم. صدای ناله از مجروح‌ها بلند بود. منم کاری از دستم بر نمی‌اومد. می‌رفتم بالا سرشون هی می‌گفتم کاری دارید... ادامه دارد... کپی حرام⛔️
‍ ‍ 💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🥀 چندماہ بعد عقدمون من وآقامحمد رفتیم بازار واسه خرید..🛍 من دوتا شال خریدم... یکیش بود که چند بار هم پوشیدمش اما یه روز محمد به من گفت: خانومی، اون شال سبزت رو میدیش به من؟😌🙄 حس خوبے به من میده😊 شما و وقتے این شال سبز شما هـمراهـمه قوت قلب مے گیرم💚 گفتم:آره که میشه...😊 گرفتش و خودش هم دوردوزش کرد وشد شال گردنش تو هـر ماموریتےکه میرفت یا به سرش مے بست یا دور گردنش مینداخت ... تو ماموریت آخرش هم هـمون شال دور گردنش بود که بعد برام آوردند 🌠 رفتند تا بمانند ، نماندند تا بمیرند ! 🌹🕊🍀🇮🇷 💐 روحشون شاد و یاد و نامشون همیشه گرامی و راهشون پر رهرو باد 💐 🌷🤲 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🦋🦋🦋 🌹 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
😳😱 جشن تولد دختر بی حجاب در غسالخانه که شب تولدش میمیره 😨😨 این فیلم زندگیمو عوض کرده خیلی وحشتناکه😰 کلیک کن تا پاک نشده😳❌😱 🔴فقط یک تبلیغ نیست یک هشدار است🔴 http://eitaa.com/joinchat/10289168Cbe4b57f340 فیلم سنجاقه👆👆
مرد ثروتمندی با ماشین مدل بالا وارد مغازه قصابی شد و نیم کیلو گوشت سفارش داد ، همزمان، مردی از یک پراید مدل هشتاد پیاده شد و وارد مغازه قصابی شد و ۵ کیلو گوشت کبابی، ۵ کیلو گوشت بی استخون، ۵ کیلو چرخ کرده و ۳ کیلو ماهیچه سفارش داد... مرد ثروتمند بعد رفتن راننده از قصاب پرسید: داستان چیه این اقا چرا اینقدر گوشت خرید؟ قصاب گفت:🤦‍♂🤦‍♂😮😮 ‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 از جواب قصاب شوکه میشید😳
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 📿🕌 🌹 آیت‌الله‌حق‌شناس : اَوَل وَقت ڪہ نماز بخوانے شُتر قربانے ڪرده‌اے ، آخر وقت یڪ گنجشڪ ... !🕊 🦋🦋🦋 🌹 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🔖 نام : داود نام خانوادگی : مرادخانی نام پــــدر : غیبعلی تاریخ تولد : ۱۳۴۸/۰۱/۰۱ - تهران🇮🇷 دین و مذهب : اسلام ، تشیّع وضعیت تأهل : متأهل تعداد فرزندان : ۲ فرزند شـغل : پاسدار درجه : سرهنگ دوم ملّیّت : ایرانی تاریخ شهادت : ۱۳۹۴/۱۲/۲۱ - حلب🇸🇾 مــزار : گلزار شهـدای زنجان کتاب : «بمان، زندگی کن» توضیحات : رزمنده و جانبــــاز شیمیایی دفاع مقدس، باجناق شهید دفاع مقــــدس «علی الله سلیمی»، فرمانده گردان تخریب تیپ۳۶ انصارالمهدی(عج) ┄┅─✵🕊✵─┅┄🪧 📸به یاد شهید مدافع حرمی که بیست و یکم اسفند سال۱۳۹۴ در جبهه‌های مقاومت به شهادت رسید! 🌹شهید داود مرادخانی 🥀زِ کودکی درِ این خانه کار می‌کردم 🍃به نوکریِ حسیــــن افتخار می‌کردم 🥀اگر خدا به تن من هزار جان می‌داد 🍃برای حضرت زینــــب نثار می‌کردم 📿هدیه به روح مطهر شهید صلوات 💐اَللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد💐 🦋🦋🦋 🌹 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ در ساعت ۲۳ روز ۲۰ اسفند ۱۳۶۳ با رمز «یا فاطمه زهرا (س)» با هدف دستیابی به جاده العماره - بصره ، راهیابی به مرکز اصلی هورهای غربِ دجله شامل استانهای ناصریه ، بصره و العماره و تسلط بر شرق دجله به فرماندهی سپاه و همکاری ارتش در غرب هورالهویزه آغاز شد. در این عملیات رزمندگان اسلام با مشارکت سه قرارگاه نجف ، کربلا و نوح ؛ شجاعانه در مواضع دشمن نفوذ کردند ، به غرب دجله رسیدند و روستاهای ترابه ، لحوک ، نهروان ، فجره و جاده خندق به طول ۱۳ کیلومتر که فاصله آن با جاده العماره - بصره ۶کیلومتر است به تصرف خود درآورند. لیکن بدلیل هوشیاری دشمن و آگاهی از تاکتیک خودی و مشکلات ، بویژه آتش پشتیبانی پس از یک هفته نبرد سخت و نفس گیر ، ناچار به عقب‌نشینی از اکثر مناطق متصرفه شدند. •🌠 رفتند تا بمانند ، نماندند تا بمیرند ! 🌹🕊🍀🇮🇷 💐 روحشون شاد و یاد و نامشون همیشه گرامی و راهشون پر رهرو باد 💐 🌷🤲 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🦋🦋🦋 🌹 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ می گفت: امیدوارم . . . هـر گلولہ ای ڪہ بہ تنم می خورد درد و رنجش را از عسل شیرین تر حس ڪنم ◻️تاریخ ولادت: ۱۳۴۱/۱۰/۲۰ ◻️محل ولادت: روستای کوهی‌خیل_ جویبار ◻️تاریخ شهادت: ۱۳۶۴/۱۲/۲۱ ◻️محل شهادت: شمال فاو : کاش تقدیر چنین باشد تا مرگ، افتخاری را که بارها و بارها بدان نزدیک شدم نصیبم گرداند، این بار با این انگیزه به جبهه می روم، فقط برای نجات دین و انقلابم و امنیت کشور اسلامیم و خدا را به یاری می طلبم که مرا آن طور که صلاح می داند هدایت کند. تنها هدفم خدا و مکتبم دین اسلام و مذهب شیعه و مرادم روح الله می باشد هر قدمی که بر می دارم و هر گلوله که شلیک می کنم فقط برای خدا و رضای خدا می باشد و امیدوارم هر گلوله ای که به تنم می خورد درد و رنجش را از عسل شیرین تر حس نمایم. آری اگر در این نبرد الهی من به آرزویم برسم دست پرورده پدری مهربان و فداکار بوده ام و آن معلم زندگی من بوده است. پس از وی تقاضا دارم در قبال شهادتم بردبار باشد 🦋🦋🦋 🌹 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ در ساعت ۲۳ روز ۲۰ اسفند ۱۳۶۳ با رمز «یا فاطمه زهرا (س)» با هدف دستیابی به جاده العماره - بصره ، راهیابی به مرکز اصلی هورهای غربِ دجله شامل استانهای ناصریه ، بصره و العماره و تسلط بر شرق دجله به فرماندهی سپاه و همکاری ارتش در غرب هورالهویزه آغاز شد. در این عملیات رزمندگان اسلام با مشارکت سه قرارگاه نجف ، کربلا و نوح ؛ شجاعانه در مواضع دشمن نفوذ کردند ، به غرب دجله رسیدند و روستاهای ترابه ، لحوک ، نهروان ، فجره و جاده خندق به طول ۱۳ کیلومتر که فاصله آن با جاده العماره - بصره ۶کیلومتر است به تصرف خود درآورند. لیکن بدلیل هوشیاری دشمن و آگاهی از تاکتیک خودی و مشکلات ، بویژه آتش پشتیبانی پس از یک هفته نبرد سخت و نفس گیر ، ناچار به عقب‌نشینی از اکثر مناطق متصرفه شدند. •🌠 رفتند تا بمانند ، نماندند تا بمیرند ! 🌹🕊🍀🇮🇷 💐 روحشون شاد و یاد و نامشون همیشه گرامی و راهشون پر رهرو باد 💐 🌷🤲 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🔖 نام : داود نام خانوادگی : مرادخانی نام پــــدر : غیبعلی تاریخ تولد : ۱۳۴۸/۰۱/۰۱ - تهران🇮🇷 دین و مذهب : اسلام ، تشیّع وضعیت تأهل : متأهل تعداد فرزندان : ۲ فرزند شـغل : پاسدار درجه : سرهنگ دوم ملّیّت : ایرانی تاریخ شهادت : ۱۳۹۴/۱۲/۲۱ - حلب🇸🇾 مــزار : گلزار شهـدای زنجان کتاب : «بمان، زندگی کن» توضیحات : رزمنده و جانبــــاز شیمیایی دفاع مقدس، باجناق شهید دفاع مقــــدس «علی الله سلیمی»، فرمانده گردان تخریب تیپ۳۶ انصارالمهدی(عج) ┄┅─✵🕊✵─┅┄🪧 📸به یاد شهید مدافع حرمی که بیست و یکم اسفند سال۱۳۹۴ در جبهه‌های مقاومت به شهادت رسید! 🌹شهید داود مرادخانی 🥀زِ کودکی درِ این خانه کار می‌کردم 🍃به نوکریِ حسیــــن افتخار می‌کردم 🥀اگر خدا به تن من هزار جان می‌داد 🍃برای حضرت زینــــب نثار می‌کردم 📿هدیه به روح مطهر شهید صلوات 💐اَللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد💐 🦋🦋🦋
معلومه که ما به این‌ها می‌رسیم این‌ها عزیزان ما هستند اما خانم خیلی زیادن دیگه ما هم انقدر پرسنل داریم، چشم به اینم می‌رسیم صدای ناله از این مجروح‌ها همینجوری بلند بود منم کاری از دستم بر نمی‌اومد می‌رفتم بالا سرشون هی می‌گفتم کاری داری براتون انجام بدم یکیشون گفت آب می‌خوام رفتم آب براش بیارم که پرستار داد زد-- خانم بهش آب ندی، آب برای اینا خیلی ضرر داره، نمی‌دونم چرا بهشون آب نمیدن، گفتم: مامان آب خونریزی رو زیاد می‌کنه اگه بهشون آب می‌دادی خونریزیشون زیاد می‌شد. تازه گفت: بنده خدا پرستاره گفت: نده‌ها من می‌گفتم خدایا چرا نباید بهشون آب بدی... ادامه دارد... کپی حرام❤️
🍃🌸💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ شما هم مثل ِ من، تو دلتنگی هاتون امام حسین(ع) رو به آغوش می کشید؟!💔 یادمون باشه خدا به هر کسی توفیق و اذن نمیده دلتنگ ِ سیدالشهداء(ع) باشه .. هر صبح دلتنگ دیدار توام ارباب خوبم ❤️ ️ به رسم هر روز صبح ☀️ ✋السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، # 🦋🦋🦋 🌹 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ 🕊زیارت نامہ شهــــــــــدا🕊 اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ،اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیعَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم 🍀چہ باران ببارد چہ نبارد ✨چہ باشد چہ نباشد.. 🍀چہ بہ روے ✨خود بیاوریمـ 🍀چہ نیاوریمــ ... ✨جاے 🍀همیشہ خالیستـــــ ... به مناسبت سالگرد شهادت۹۶/۰۱/۰۴ شادی روحش صلوات 🦋🦋🦋 🌹 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ عاشورا درس گرفته‌ایم که تا حسین نیامده مسلمولی‌امر است . Ghasedake par par shodeh 🖤 🦋🦋🦋 🌹 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
🛑 دعای روز دوم اللَّهُمَّ قَرِّبْنِي فِيهِ إِلَى مَرْضَاتِكَ وَ جَنِّبْنِي فِيهِ مِنْ سَخَطِكَ وَ نَقِمَاتِكَ وَ وَفِّقْنِي فِيهِ لِقِرَاءَةِ آيَاتِكَ بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِين 🔹خدايا مرا در اين ماه به خشنودى ات نزديک كن، و از خشم و انتقامت بركنار دار، و به قرائت آياتت موفق كن، اى مهربان‌ترين مهربانان 🌹 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
جزء 2 قرآن‌کریم.mp3
7.98M
🛑📖 (تحدیر) جزء دوم قرآن کریم 🕕زمان: 33 دقیقه 🎙قاری: احمد دباغ 🌹 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
چند روزی رو بیمارستان بستری بود تا اینکه با آمبولانس آوردنش منزل مصطفی خیلی بچه ی مهربون و مردم داری بود. یه خصوصیت اخلاقی خیلی خوبی که داشت. این بود وقتی بزرگترها با هم اختلاف پیدا می کردن مصطفی دخالت نمی کرد و به صله رحمش ادامه می داد. گاها خونوادش با یکی از اعضای فامیل به شدت اختلاف داشتن اما رفت و آمد مصطفی سر جاش بود. می گفت همه خوبن یه وقتها دو نفر اخلاقشون با هم دیگه جور نیست. به خاطر همین اخلاق خوبش. یعنی خدا رو شاهد می گیرم به این گفته ی خودم که خونه ی خاله ی من دسته دسته جمعیت میومدن برای ملاقاتی مصطفی. این دسته میرفتن دسته ی بعدی میومدن. از فامیل و از غریبه، کسانی میومدن که حتی خاله ی من هم اونها رو نمی شناخت. من و دو تا خواهرهاش و زن داداشش و دخترهای خاله کوچیکم خاله حلیمه( که البته اسم خاله من حلیمه هست ولی صداش می کردیم ملیحه شاید توی داستان جایی گفته باشم حلیمه و جایی گفته باشم ملیحه هر دوش درسته) ما همه از مهمون ها پذیرایی می کردیم وقت نشستن نداشتیم فقط در حال چای آوردن و میوه آوردن و ظرفهای میوه رو جمع کردن و شستن بودیم. از مردها پسرخاله ها پذیرایی میکردن. از خانم ها هم ما. مصطفی یک ماه استراحت داشت دکتر براش کفش مخصوص نوشته بود. یادمه خیلی هم قیمت کفش بالا شده بود اما تهیه کردن. فکر می کنم ده روز تو خونه استراحت کرد و و این ده روز هم هر روز با همون کیفیت، ملاقاتی داشت تا اینکه دوستهاش بهش پیشنهاد دادن بیا بریم سفر شمال. مصطفی هم قبـول کرد، با چهار تا از رفقاش از جاده چالوس رفتن شمال... ادامه دارد... کپی حرام⛔️