⚘﷽⚘💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
💟#زندگی_به_سبک_شهدا
🟢شهید مدافعحرم حیدر جلیلوند
تربیت بچهها برای حیدر👨👧👧
خیلــــی مهــــم بــــــــود👌
و خودش از هر فرصتی⏳
استفاده میکــــرد💫
و ثنا را با ائمه و قرآن آشنا میکرد🕌
به من هم سفارش میکرد🧏♂
که هرروز ضمن اینکــه☝️
من خودم قرآن میخوانم📖
به ثنا هم یاد بدهم👩🎓
و دوســــت داشت ثنا👧🏻
با قــــرآن اُنس بگیــــرد📖💞
📀راوے: همسر شهید
#بهمناسبت_سالروز_شهادت...
✨هدیه به روح مطهر شهید صلوات
🦋اَللهُمَّصَلِّعَلَىمُحمَّـدٍوآلمُحَمَّد🦋
🦋🦋🦋
نفس عمیقی کشید_ نمیدونم یه مقدار که رفت دوباره ازش پرسیدم داداش کجا میخوای بری یه دستش رو از فرمون ول کرد و گذاشت رو دنده، دنده ماشین رو عوض کرد جواب داد _یه خورده بچرخیم حالم جا بیاد ببینم باید چیکار کنم. تکیه دادم به صندلی ماشین و ساکت نشستم و ساسان هم گاز میداد و میرفت همزمان رانندگی گوشی رو از تو جیبش درآورد زنگ زد صدای همون دختره که تو پارک بود با ناز و عشوه به گوشم خورد _ بَه آقا ساسان بفرمایید. فوری نشستم و گفتم. عه چرا به این زنگ زدی. همزمان که با اخم و اشاره به من گفت ساکت باش جواب دختره رو داد. مهسا جان میتونم ببینمت_ نه هنوز شام نخوردم_ تو بیا با هم میریم یه رستوران خوب _ آخه غذای جسی هم تموم شده میخواستم براش غذا بخرم_ کشدار جواب داد_ غذای جسی رو هم میخرم. آدرس بده بیام دنبالت. آدرس یه پارک رو داد و تماس رو قطع کرد. به تندی گفتم_ اگر این دختره رو سوار ماشین کنی من پیاده میشم_ نیش خنده تلخی زد_ اونوقت کجا میری؟ _ میرم قبرستون تو چیکار داری! صورتشُ مشمئز کرد بشین سر جات حرف نزن_ داداش راست میگم پیاده میشما هر کجا برم بهتر از اینه که پیش این دختره با اون سگش بشینم. محل به من نداد و به رانندگیش ادامه داد داد زدم اگه میخوای بری سراغ اون دختره نگهدار من پیاده شم ماشین رو کشید کنار خیابون و پاشو گذاشت رو ترمز چرخهای ماشین قیژی صدا داد و ایستاد. برگشت سمت من یقه ام رو گرفت و با حرص گفت...
ادامه دارد...
کپی حرام⛔️
⚘﷽⚘💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
✍برای #رفیق_آسمانی🕊
🍂 #پنج_سال گذشت از اولین
روزی که خبر آسمانی شدنت در دنیـ🌎ــا پیچید و هزار هزار چشم خیره به عکس📸 هایی که از #تو دست به دست میشد
🌾آری پنج سال گذشت از #اولین
نگاهی که به نگاه معصوم تو گره خورد
و انگار دلمـ💗 پر شد از #وجود_تو!
🍂پنج سال گذشت از اولین روزی که
دوست داشتم #خودم را در آینه دلم شبیه تو👥 ببینم، همان قدر #معصوم
و پاک و نورانی✨
🌾دوست داشتم از تو بشنوم🎧 از زندگی پر برکتی که در #جوانی، آسمانی ات کرد و بدانم چه کردی‼️ که خدا کنار نامت به خط خون نوشت #شهیـــد!
🍂دوست داشتم شبیه تو نمــاز بخوانم؛ شبیه تو #زندگی کنم، جایی باشم که تو بودی👤 و راهی را بروم
که #تو_رفتی و دقیقا پا👣 جای پای
تو بگذارم که شاید من هم #شبیه_تو
عاقبت به خیر باشم✅
که شاید ...
#شـهـید_شوم_شبیه_تو!
#شهید_عباس_دانشگر🌷
#شهید_دهه_هفتادی_مدافع_حرم
#سالروز_شهادت
🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خیلی قشنگ خونده حسین طاهری ، بفرستید برای کسانیکه قصد رای ندادن دارن
⚘﷽⚘💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
🔸 روسری قرمز
هنوز ازدواج نکرده بودیم
تو یکی از سفراش همراش بودم
تو ماشین یه هدیه بهم داد!
اولین هدیه ش به من بود ...
خیلی خوشحال شدم
همونجا بازش کردم ، روسری بود ...
یه روسری قرمز با گلای درشت !!
جا خورده بودم
با لبخند و شیرین گفت :
"بچهها دوست دارن با روسری ببیننت"
میدونستم که بهش ایراد میگیرن
که چرا خانومی رو که بی حجابه
با خودت میاری...؟
خیلی سعی میکرد منو به بچهها نزدیک کنه
می گفت :
" ایشون خیلی خوبن
اینطور که شما فکر میکنید نیست!
به خاطر شما میان اینجا
و میخوان از شما یاد بگیرن...
انشاءالله خودمون یادش میدیم "
نگفت این حجابش درست نیست...!
نگفت مثه ما نیست…!
نگفت فامیلش چنین و چنان هستن!
این رفتارش خیلی روم اثر گذاشت
اون منو مثه یه بچهی کوچیک
قدم به قدم جلو برد و به اسلام آورد ...
نُه ماهِ زیبا با هم داشتیم ...
✍🏻 راوی: خانم غاده جابر (همسرشهید)
#شهید_دکتر_مصطفی_چمران
#عاشقانه_شهدا
🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
روز سه شنبه متعلق است به وجود نازنین امام سجاد وامام باقر وامام صادق علیهم السلام هدیه به محضرشان صلوات.
" خداوندا ".......!
آرامم کن همان گونه که دریا را...
پس از هرطوفانی آرام میکنی...
راهنمایم باش که در این چرخ و فلک...
روزگار بدجور سرگیجه گرفتم...
ایمانم راقوی کن...
که تو را در تنهایی خود گم نکنم...
" خداوندا "......!
من فراموش کارم اگر گاهی...
یا لحظه ای فراموشت کردم...
تو هیچ وقت فراموشم نکن...
" خداوندا ".....!
رهایم مکن حتی اگر همه رهایم کردند...خداوندا تقدیردوستانم را انگونه که صلاح میدانی رقم بزن
" آمین یارب العالمین
🦋🦋🦋
⚘﷽⚘💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
🔖#معرفی_شهدا
نام : سید علی
نام خانوادگی : منصوری
نام پــــدر : سید احمد
تاریخ تولد : ۱۳۳۵/۰۱/۲۰ - نیشابور🇮🇷
دیـن و مذهب : اسلام شیعه
وضعیت تأهل : متأهل
شـغل : پاسدار
درجه : سرتیپ دوم
ملّیت : ایرانی
تاریخ شهادت:۱۳۹۵/۰۳/۲۰-خانطومان🇸🇾
مــزار : گلــزار شهــدای نیشابور
توضیحات: رزمنده و جانباز دفاع مقدس ، یکی از فرماندهان تیــــپ زرهی۲۱ امامرضــــا علیهالســــلام نیشــــابور ، بازنشسته سپــــاه پاســــداران
#سالروزشهادت.....🕊🕊
#ڪلام_شهید
خداونـدا ...
من درطول زندگی نتوانستهام
خدمتی به اسلام بڪنم
اگر با ریختن خونـم میتوانم
خدمتی به اسلام بڪنم
پس ای رگبار مسلسل ها
و ای غرش توپخـانه ها
و ای ترکش خمپـاره ها
مـرا دریـابیـد ...
🔹رزمنده و جانباز دفاعمقدس
🔸از مصدومان حادثه منا در مکه
🔹پنجمین شهید مدافع حرم نیشابور
🔸شهادت:۹۵/۳/۲۰ خانطومان سوریه
#شهید_سردار_سیدعلی_منصوری
#سالروز_شهـادت.....🕊
🦋🦋🦋
⚘﷽⚘💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا
💠زهی خیال باطل
●| یک ماه بعد از نامزدی اش آمد پیش من؛ گفت «میخواهم به سوریه بروم»، قبلا هم چند بار به من گفته بود، بهش گفتم عباس سوریه رفتن تو با منه، من نمیخوام جوانی پیش من باشه که جنگ و خون و آتش را ندیده باشه؛ مطمئن باش بالاخره تو را میفرستم؛ اما چرا آنقدر اصرار میکنی که الان بروی؟
●عباس گفت «حاجی؛ من دارم زمینگیر میشم میترسم وابستگی من را زمینگیر کنه!». اصرار عباس آنقدر زیاد شد که گفتم عباس برو، وقتی گفتم برو، گل از گلش شکفت
●چون تازه داماد بود رفقای عباس در سوریه همقسم شده بودند که از او مراقبت کنند و او را سالم به ایران برگردانند. بعد از شهادتش، من به بچهها گفتم: زهی خیال باطل...!!! خداوند برای او نقشه کشیده بود؛ عباس درس عاشقی را چشیده بود و باید میرفت.
📎پ ن : شهیــدی ڪہ ماننـد مادرش زهــــــرا بین #در و #دیــوار
سوخت و پــــرڪشیـد .
#شهید_عباس_دانشگر🌷
#سالروز_شهادت
#بهیادشهیدمدافعحرمعباسدانشگر
#سالروزشهادت...🌿🌺🌿
#اللهمصلعلیمحمدوآلمحمدوعجلفرجهم
🦋🦋🦋
⚘﷽⚘💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
#فرازی_از_وصیتنامه_شهید
خدایا . . .
تو هوشیارمان ڪن
تو مرا بیدار ڪن
صدای العطش میشنوم
صدای حـرم میآید
گوش عالم ڪر است ...
خیـــام میسوزد
اما دلمان آتش نمیگیرد
مرضی بالاتر از این !؟
چرا درمانی برایش
جستجو نمیکنیم
روحمان از بین رفته
بازیچهی دنیاییم ...
متولد سال ۱۳۷۲
اصالتا اهل سمنـان بود
از پاسداران دانشگاه افسری
و تربیت پاسداری امام حسین (ع)
یکی از جوانترین شهدای مدافع حرم
که در بیستم خرداد ماه سال ۱۳۹۵ ،
در نبرد با تروریست های تکفیری
در حلب سوریه، مانند مادرش زهرا
بینِ در و دیوار سـوخت و پَرڪشید
او به خاطر ویژگیهای درونیاش ،
پساز شهادت به الگوی «جوانمومنانقلابی»
برای جوانان تبدیل شد و بسیاری از جوانان
از اقصی نقاط کشور علاقهی خاصی
نسبت به این شهید پیدا کردهاند.
#پاســدار_مدافع_حرم
#شهید_عباس_دانشگر
#سالروز_شهادت....🕊🕊
🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°•|clip🎥|•°⚘﷽⚘💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
چشمانی که نامحرم ندید🌱:)
شهـید یعـنی این... 👌🌿
#شـهید_عباس_دانشـگر🌹
#بهیادشهیدمدافعحرمعباسدانشگر
#سالروزشهادت...🌿🌺🌿
#اللهمصلعلیمحمدوآلمحمدوعجلفرجهم
🦋🦋🦋
⚘﷽⚘💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
از بچگی این شهید را میشناسم وی روحیه انقلابی داشت و از زمانی که عموی شهیدش در دوران جنگ به مقام شهادت رسیدند روحیه جنگ و جبهه داشت و در 13 سالگی عازم جبهه حق برعلیه باطل شد و از آن لحظه زندگی این شهید با شهادت رقم خورد.✅
روحیات و چهره شهید نشان میداد که عاشق امام حسین (ع) و حضرت زینب (س) بودند❤️ و تا زمانی که جنگ تمام شد در قرارگاه جهادی و بسیج شرکت میکردند و دست مردم را می گرفتند.☝️
شهید زندگی سادهای داشت و دنبال تجملات نبود، در بسیج حضور فعال داشت و آخر به هدفی که میخواست رسید.💔
شهید مدافع حرم سید رضا حسینی🌹
#سالروز_شهادت 🕊
🌺شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
#سلام_صبحتون_بخیر
#روزتون_متبرک_ب_نگاه_شهدا
🦋🦋🦋
بیشعور همه این دردسرهایی رو که دارم میکشم به خاطر تو الدنگه اون وقت نشستی اینجا برای من تعیین تکلیف میکنی. با دستم دستش را کشیدم یقهام را رها کردم گفتم_ فکر کن اینم خواهر خودته دوست داری یکی بیاد این موق شب ببرش رستوران. سری به تاسف تکون داد. نمیفهمی دیگه، چرا داری سارا رو با این دختریِ ول مقایسه میکنی، این از اون دختر فراری هاست یکی گولش زده به اسم اینکه خوشبختت میکنم آوردش اینجا سو استفادههاش رو کرده رهاش کرده تو خیابون دخترِ از خداش یکی ببرش یه شامی بهش بده یا شب ببره تو خونشون بخوابه. باور کردن این حرفها خیلی برام سختِ. بیچاره این دختر گول خورده آب دهنم رو قورت دادم و گفتم_ خب ببرش خونشون چرا تو هم میخوای ازش سوء استفاده کنی؟ سری تکون دادن نیشخندی زد_ آخه مگه این دختر رو خونواده قبول میکنه؟ خوب باهاشون حرف بزن صحبت کن بزار قبول کنن. ماشین رو گذاشت تو دنده که حرکت کنه گفت: تو فقط بگیر بشین حرف نزن. کامل چرخیدم سمتش_ من نمیتونم حرف نزنم مگه نمیگی جایی رو نداره، ببرش تحویلش بده به پلیس. مِن و مِنی کردم و ادامه دادم چه میدونم هرکی که اینا رو جمعشون میکنه اما تو هم از اونا نشو که بخوای ازش سوء استفاده کنی...
ادامه دارد...
کپی حرام⛔️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شاهکارقرائت من سوره:آل عمران
#آیه:146
#القاری:الاستاد:حاج احمدابوالقاسمی
#محل برگزاری:مصلی زینبیه دمشق
#حرم حضرت زینب(س)
🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌤
🍃🌷🍃🌷
@shahidma
🍃🌷🍃🌷
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
♦️سلام امام زمانم
🔹صبحتبخیرمولایمن️
🔹سلام مضطرِ غریب...
روزهای نیامدنت طولانی شد
رو به قبله
امن یجیب میخوانم و میگویم:
🔹يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُّزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا ۖ إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِينَ...
🦋🦋🦋
🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌤
🍃🌷🍃🌷
@shahidma
🍃🌷🍃🌷
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💠وصیت نامه شهید 👇
با عرض سلام و درود فراوان به محضر حضرت ولیعصر (عج) و با آرزوی سلامتی روز افزون برای مقام رهبری
خداوند را شاکرم که در کشوری با دین ناب محمدی (ص) و اعتقادی راسخ به خداوند یکتا و روز معاد متولد شدم و با این تفکر و اعتقاد بزرگشدهام و از خانوادهام تشکر میکنم که با شیر پاک و لقمه حلال مرا بزرگ کردهاند تا بتوانم سربازی خود را زیر پرچم ولایت و رهبری ادامه دهم و بتوانم تکهای از دین که برگردنم هست را ادا کنم. سفارشم به خانواده این است که همچون خاری در چشم و گلوی دشمنان انقلاب و رهبری باشند. من میدانم داغ عزیز سخت است ولی برای من سختتر این است که یکبار دیگر حرم آل الله هجمه نااهلان شود و من زنده باشم و این مصیبت را با چشم ببینم.
ما جوانان شیعه اعتقادمان بر این جمله است که میگوییم (کلنا عباسک یا زینب) پس باید به آن عمل کنیم و دشمنان باید بدانند این یک شعار نیست بلکه اعتقادی راسخ در خون و جان ما جوانان شیعه و بخصوص مردم ایران است.
پدر و مادر عزیز و گرامی، خواهران و برادران خوبم شما افتخار و الگوی من بودهاید و هستید و اگر حسنی در من است از وجود شما سرچشمه گرفته است.
همسر مهربان و دلسوزم متشکرم که باعث دلگرمی و استواریم در هدفم بودهای امیدوارم که همچون گذشته در برابر مشکلات و کوتاهیهای روزگار استوار بوده و بتوانیم بچههایمان را انقلابی و ولایتی بزرگ کنیم که باعث افتخار خود و من شود و درنهایت پدر و مادر و برادران و خواهران عزیزم، همسر و فرزندان خود را اولاً به خداوند متعال و سپس به شما میسپارم.
و من الله توفیق
۹۵/۲/۵
شهید مدافع حرم
#مهدی_نظری
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
🖌 #وصیتنامه
بسم الله الرحمن الرحیم
آخر من کجا و شهدا کجا، خجالت میکشم بخواهم مثل شهدا وصیت کنم، من ریزهخوار سفرهی آنان هم نیستم. شهید شهادت را به چنگ میآورد، راه درازی را طی میکند تا به آن مقام می رسد اما من چه؟! سیاهیِ گناه چهرهام را پوشانده و تنم را لخت و کسل کرده. حرکت جوهرهی اصلی انسان است و گناه زنجیر. من سکون را دوست ندارم، عادت به سکـون بـلای بزرگ پیروان حق است.
سکونم مرا بیچاره کرده، در این حرکت عـالم بهسمت معبود حقیقی، دست و پـایم را اسـیر خود کرده. انسان کر میشود، کور میشود، نفـهم میشود، گنگ میشود و باز هم زندگـی میکند، بعد از مدتی مست میشود و عادت میکند به مستی، و وای به حالمان اگر در مستی خوش بگذرانیم و درد نداشته باشیم.
درد را انسان بیهوش نمیکشد، انسان خواب نمیفهمد، درد را، انسان باهوش و بیـدار میفهمد. راستی...! دردهایم کو؟ چرا من بیخیال شدهام؟ نکند بیهوشم؟ نکند خوابم؟ مثل آب خوردن چندین هزار مسلمان را کشتند و ما فقط آن را مخابره کردیم. قلب چند نفرمان به درد آمد؟ چند شب خواب از چشمانمان گریخت؟ آیا مست زندگی نیستیم؟ خدایا؛ تو هوشیارمان کن، تو مرا بیـدار کن، صدای العطش میشنوم، صدای حرم میآید، گوش عالم کر است. خیام میسوزد اما دلمان آتش نمیگیرد.
مرضی بالاتر از این؟ چرا درمانی برایش جستوجو نمیکنیم؟ روحمان از بین رفته، سرگرم بازیچه دنیاییم، الَّذِینَ هُمْ فِی خَوْضٍ یَلْعَبُونَ، ما هستیم. مردهام، تو مرا دوباره حیات ببخش، خوابم، تو بیدارم کن خدایا! بهحرمت پای خستهی رقیه(س)، بهحرمت نگاه خستهی زینب(س)، بهحرمت چشمان نگران حضرت ولی عصر(عج)؛ به ما حرکت بده.
عباس دانشگر 95/02/02
#شهدا_را_یاد_کنید_با_صلوات
#شهید_عباس_دانشگر
#سالروزشهادت.....🕊🕊🌸🌸
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
❇️#سیره_شهدا
🌕شهید مدافعحرم ایوب مطلب زاده
♻️حاج ابوجواد
🌻فرزند شهید نقل میکند: بعد از جنگ تحمیلی، پدرم فعالیت زیادی در بحث گسترش فعالیت بسیج مردمی داشت. در بحث تقویت محور مقاومت نیز ماهها برای آموزش و تشکیل قوای مردمی در لبنان حضور داشت.
☘سیدحسن نصرالله، دبیر کلّ حزبالله لبنان نام جهادی سردار مطلبزاده را «ابوجواد» گذاشته بود. او به پدرم گفته بود که «شما آدم فوقالعاده بخشندهای هستی و قبل از اینکه کسی به شما ابراز نیاز کند، شما نیازش را برآورده میکنید؛ به همین خاطر نام جهادی «ابوجواد» را برای شما انتخاب کردم. چون «جواد» یعنی بخشندهای که قبل از ابراز نیاز مردم، نیازشان را برطرف میکند.»
🌻سردار مطلبزاده و شهید سید محمد حجازی از آغاز جنگ داعش در منطقه حضور یافتند و نقش مهمی در شکلگیری بسیج مردمی سوریه و تسلیح محور مقاومت داشتند. آنها توانستند جیشالشعبی و حشدالشعبی را ساماندهی کنند. پدرم در کارش کم نمیگذاشت و میگفت «آدم باید در مسیر جهاد مداوم به شهادت برسد.»
🎁#بهمناسبت_سالروز_ولادت
✨هدیه به روح مطهر شهید صلوات
🎊اَللهُمَّصَلِّعَلَىمُحمَّـدٍوآلمُحَمَّد🎊
🦋🦋🦋••┈•
⚘﷽⚘💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
🌷🕊#لاله_های_زینبی
🥀آخرین شب جمعه ی قبل از اعزام آقا مهدی به سوریه برای دعای کمیل به گلستان شهدای اصفهان رفتیم.قرارمون بعد از دعا قطعه شهدای مدافع حرم بود. کنار قطعه مدافعان بودیم که بهشون گفتم:آقا مهدی چقدر اینجا باصفاست خوش به حال شهدایی که اینجا خوابیدند.میخواستم غیر مستقیم بهشون بگم که اگه شهید شدی دوست داری گلستان پیش شهدای مدافع حرم باشید.
🌷آقا مهدی که منظورم رو خوب می دونست واز طرفی ایشون همیشه دنبال گمنامی بودند بهم گفت؛خانم ولی من دلم نمیخواد قبری داشته باشم چه برسه به اینجا.دلم میخواد پودر بشم برم تو آسمون.اما از آنجا که عاشق گمنامی بودند خداوند برای ایشون جور دیگری مقدر ساخت.😭
✍به نقل از:همسر شهید
🌹#پاسـدار_مدافع_حـرم
#شهید_مهدی_اسحاقیان
#سالروز_شهــادت🕊
🦋🦋🦋
⚘﷽⚘💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
آقا مهدی به تبعیت از ولایت فقیه خیلی تأکید داشت و چون حضرت آقا به دفاع از مردم سوریه، یمن و عراق توصیه داشتند، او هم دوست داشت جزو کسانی باشد که حرف رهبر را اطاعت کردهاند.☝️
میگفت دوست دارم با رفتن به جنگ، آلسعود عصبانی شوند.😁
شهید به نماز اول وقت خیلی اهمیت میداد و هر جا به مسافرت میرفتیم تا صدای اذان را میشنید توقف میکرد و در مسجد همان محله نماز میخواند و بعد ادامه مسیر میداد👌.
به رعایت حجاب هم توجه و تأکید بسیاری داشت. ✅
قبل از اعزامش با هم به کربلا رفتیم، به هر کدام از حرمهای مطهر که میرفتیم، گریه میکرد و میگفت من آمدهام تا امضای قبولی شهادتم را از اهل بیت(ع) بگیرم.💔
شهید مدافع حرم مهدی اسحاقیان🌹
#سالروز_شهادت 🕊
🌺شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
#روزتون_متبرک_ب_نگاه_شهدا
🦋🦋🦋
✨به یاد همرزم و رفیق محمودرضا
✨شهید مرتضی مسیب زاده
#حاج_مرتضی بعد از شهادت محمودرضا آمد تبریز . آمد سر خاک محمودرضا نشست و بلند بلند گریه کرد....
بعد بلند شد آمد کنار . حاج بهزاد اصرار می کرد یکی از بچهها حرف بزند. هیچکس حاضر نشد حرف بزند....
کنار مرتضی ایستاده بودم. اصرار کردم حرف بزند. قبول نکرد....
گفت: میشه کوثرو بگیری بیاری؟ گفتم: بله. رفتم کوثر را از مادر معززش گرفتم و آوردم دادم بغل مرتضی....
یکی دو دقیقه کوثر را به حرف گرفت بعد دادش به من و شروع کرد مثل آدمهای حیران دور خودش چرخیدن و با گریه حرف زدن. گفت: خدا... داغ جدایی رو تحمل کنم یا داغ موندنو؟ 😔
گفتم کوثرو بغل کنم شاید آروم شم اما نشدم....😔
و های های گریه کرد.....😭😭😭
راوی : برادر شهید
#شهید_محمود_رضا_بیضائی
﷽
『 #شهیدانھ🪴 ✊🏻 』
جدی گرفته ایم زندگیدنیایی را💔
و شوخی گرفته ایم 😔 #قیامت را!
گویی قرار نیست روزی🥀
از این دنیا سفر کنیم!🕊
خوابی رفته ایم #عمیق!😔
کاش قبل از اینکه بیدارمان کنند بیدار شویم..💔
#شهید_محمودرضابیضائی
#رفیقآسمونـےمن
🦋🦋🦋
با اخم و ترش رویی رو کرد به من_ داری از حمایتهای من سو استفاده میکنی یا. یک کاری نکن اون روی سگی یم رو بهت نشون بدم. ساکت نگاه معترضانه ای بهش انداختم_ داد زد_ نگاهت رو از من برمیداری یا بزنم چشم هات رو دربیارم! ازش رو برگردوندم و نگاهم رو دادم به شیشه بغل دستم و دنبال یه فرصتی هستم که از ماشینش پیاده شم رسید به چهار راه مجبور شد پشت چراغ قرمز وایسه به محض اینکه ترمز زد در ماشین رو باز کردم و پریدم بیرون و در رو با ضرب بستم. پا گذاشتم به فرار صدای فریادش که میگه ماهان حماقت نکن کجا میخوای بری برگرد به گوشم میخوره ولی بی توجه فقط میدوم تا از چهار راه فاصله بگیرم که نتونه پیدام کنه انقدر دویدم تا رسیدم به ایستگاه اتوبوس هم زمان هم ماشین اومد سوار شدم و ایستگاه بعدی پیاده شدم با تاکسی اومدم تو کوچمون یه پیام دادم به مامانم_ بیداری؟ جواب داد_ آره کجایی؟ نوشتم_ پشت در خونه. جواب داد همونجا باش تا بیام در رو باز کنم. دلشوره افتاد به دلم ای خدا بابام نفهمه لامصب خیلی بد میزنه وقتی هم که آدم رو کتک میزنه نمیگه این زیر دست بال من میمیره یا زنده میمونه. در باز شد مامانم با دستش اشاره کرد بیا تو. از همون پشت در کفش هام رو درآوردم نوک پا نوک پا اومدم داخل اتاقم خواستم در رو ببندم مامانم پاش رو گذاشت لای در با لب خونی گفت_ شام خوردی؟ سر انداختم بالا_ نه. با دستش اشاره کرد صبر کن. فهمیدم میخواد برام شام بیاره. مامانم رفت توی آشپزخونه یه بشقاب سبزی پلو با کوکو و بادمجون ترشی و یک لیوان آب گذاشت توی یه سینی...
ادامه دارد...
کپی حرام⛔️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚘﷽⚘💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
می خواهم عوض بشوم ،
همه ی زندگی ام را عوض بکنم ،
می خواهم آن کسی باشم که
دوست دارم ، نه آن چیزی که یک
ذهن مریض از من ساخته است ،
هرگز از تاخیر و دیر شدن به آرزوهایم
نا امید نمی شوم ، زیرا بخشش
الهی به اندازه ی نیت است . . .
فرازی از دست نوشته های
مدافع حرم 23 ساله
سالروز شهادت3/20❣
شهید مدافع حرم🕊🌹
#عباس_دانشگر
🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خیلی قشنگ خونده حسین طاهری ، بفرستید برای کسانیکه قصد رای ندادن دارن
🆑🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌤
🍃🌷🍃🌷
@shahidma