eitaa logo
شهید گمنام🇵🇸
9.3هزار دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
6.1هزار ویدیو
98 فایل
ادمین ثبت خاطرات @Mahdis1234 کانال دوم ما مسیر بهشت https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae تبلیغات شما پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/4173332642Cacf0e5f1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
ای جالب حسن علاء نجمه با کودکان سوری:در یکی از روز های بسیار سرد زمستان،یکی از کودکان سوری به سوی مکانی که رزمندگان و مجاهدان در آنجا جمع بودندرفت و آنجا با علاءحسن نجمه روبرو شد. آن کودک از تا در مقابل مقداری غذا،به آنها در کردن خانه ی شان کمک کند. خانه کودکان رفت اما آنچه که آنها مقابل کمک به او پیشنهاد کرده بود را نپذیرفت.در آن روز های سرد زمستان سوریه، ها و پاچه  های شلوارش را بالا زد و به شستن کف خانه و نظافت کردن منزل خانواده سوری مشغول شد. زمانی که یکی از دوستان اوپرسید:که در این هوای بسیار سرد مشغول چه کاریست ، او اینگونه جواب داد: کودکان قلبم را آتش زدند؛ می خواهم درونی آنها را برای لحظاتی احساس کنم. جوان و شاداب که علاقه فراوانی هم به عکاسی داشت، خود را برداشت و با او همراه شد. قلب مهربان و پاک این او را به سوی این کودک پاک و معصوم گویی رنج  و دردی هزار ساله در دل دارند؛ می کرد با دقایقی در کنار آنها بودن بتواند غریب آنها را از عمق جان کند. 🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
قسمت_۳ نامه شهید علاء حسن نجمه: خواهر عزیزم هر گاه خواستی از خارج شوی ولباس اجنبی رابپوشی به یاد آورکه امام زمانت راجاری می کنی به های پاکی که ریخته شد برای حفظ وصیت خیانت می کنی به یاد آرکه غرب را در فرهنگی اش یاری می کنی و فساد را منتشر می کنی و توجه جوانی که صبح و شب سعی کرده نگاهش را حفظ کند جلب می کنی به یاد آرحجابی که برتوواجب شده تا تو را در حصن فاطمی حفظ کند تغییرمیدهی... توهم شامل آبرویی بعد ازهمه این هااگرتوجه نکردی(متنبه نشدی) هویت شیعه راازخودت بردار(دیگه اسم خودتو رو شیعه نزار علاحسن نجمه الحسین حسین 🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نجمه دِلے ڪه با♡باشد عاشِق مےشَود شُهدا دِل را به♡سِپُردَند تا عاشِق شُدند... شهدا با ذکر صلوات🍃
شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم،شهدای هسته ای و علی الخصوص شهید سرفراز     💠 شهید علاءحسن نجمه💠                            🌷  صلوات 🌷‌ ✨ التماس دعای فرج وشهادت✨ یاعلی مدد 🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مامانم از اینکه من و سارا رو سر یه سفره در حال گفتگو دید از تعجب خشکش زد چند ثانیه‌ای فقط به ما نگاه کرد و لبخند دندون نمایی زد رو به منو سارا گفت _معجزه شده؟ سارا فقط به مامانم نگاه کرد اما من جواب دادم _بله معجزه شده اما معجزه الهی همون خدایی که ما جرات نمی‌کنیم توی این خونه اسمش رو بیاریم مامانم بی توجه به حرف من نشست کنارمون دست سارا رو گرفت _خوبی عزیزم دلت جیگر خواسته بوده سارا لبخند کم رنگی زد _ممنون مامان حالم بهتره آره دلم جیگر خواست ماهان برام خرید صدای ساسان به گوشم خورد _حالا نمی‌شد این جیگرهاتونو صبر می‌کردید ما هم بیایم با هم بخوریم. چند تا دونش توی سینی باقی مونده با دستم اشاره کردم به سینی و سرم رو گرفتم بالا _بفرما داداش بقیه‌اش قسمت شما بود ساسان نشست سر سفره و لقمه گرفت گذاشت دهنش رو کرد به مامانم _می‌بینی این نامردها رو ما که میریم بیرون صور و سات می‌چینند برای خودشون اما فکر کردن زرنگن ما از اینا زرنگ‌تریم چون به موقع خودمونو رسوندیم از این شوخی ساسان سارا زد زیر خنده و رو کرد به ساسان _نوش جونت داداش بخور چشم‌های مامان پر از اشک شد با اینکه دلیلش رو می‌دونستم دلم سوخت پرسیدم _چرا گریه می‌کنی ساسان و سارا نگاهشون رو دادن به مامان مامانم با بغض نگاه محبت آمیزی به سارا انداخت و لب زد _عزیزم خیلی وقته صدای خنده‌های قشنگت توی این خونه نپیچیده بود یه لحظه به ذهنم رسید الان تا تنور داغِ بچسبونم گفتم _مامان جان اگر می‌خوای از این خنده‌ها از همه ماها توی این خونه بپیچه به خواسته داداش ساسانم بد قلقی نکن اکرم رو با خنده و شادی بیار اینجا... ادامه دارد... کپی حرام⛔️
🌸خواهر عزیزم👇👇👇👇 هرگاه خواستے از حجاب خارج شوے و لباس اجنبے را بپوشے به یاد آور ڪه اشک امام زمانت را جارے میڪنے به خون هاے پاڪے ڪه ریخته شد براے حفظ این وصیت خیانت میڪنی🥀 به یاد آر ڪه غرب را در تهاجم فرهنگے اش یارے میڪنے و فساد را منتشر میڪنے و توجه جوانے ڪه صبح و شب سعے ڪرده نگاهش را حفظ ڪند جلب میڪنے🥀 به یاد آر حجابے ڪه بر تو واجب شده تا تو را در حصن نجابت فاطمے حفظ ڪند تغییر میدهے ... تو هم شامل آبرویے بعد از همه این ها اگر توجه نڪردے (متنبه نشدی) هویت شیعه را از خودت بردار (اسم خودتو شیعه نزار)🥀 شهید علاءحسن نجمه🥀 یاد شهدا 🥀با صلوات 🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
روز شد، باز دلم میل پریدن دارد و تماشاے تو هر صبح چہ دیدن دارد جملہ صبح بخیر از تـــــو شنیدن دارد. ⚘🍃 سلام، روزتون شهـدایـی🍃 🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ ••🌹یادمان باشد ڪه ! مـدیونیــمـ .. تا ابد .. به دختـران و پسـرانی ڪه در لحظه ، لحظه هـاے زندگیشــان ، به جاے "پـدر" ، "قابِ عکسِ پـدر،درخشیـد.. مانند دخترشهیدمنصوری که زمان شهادت پدر تنها دو ماه از تولدش میگذشت...💔 |💔| 🌼 تاریخ تولد: ۱۳۲۹ محل تولد: تنکابن تاریخ شهادت: ۱۳۵۹/۰۷/۱۹ محل شهادت: دارخوین وضعیت تأهل: متأهل_داراے‌یک‌فرزند محل مزارشهید: تنکابن 👇🌹🍃 ✍...مدت دوسال دوره تئوری آموزش افسری خلبانی را درتهران سپری کرده و درسال1351برای طی دوره عملی پروازجنگی به همراه سایرخلبانان برای اتمام دوره های تخصصی هواپیمایی جنگی اف 4 و اف 5 به آمریکامی رود. مدت این دوره ها درحدود یک سال ونیم بوده وجهان بخش بعد ازطی موفقیت آمیزدوره،به ایران مراجعت می نماید. در سال1353بادرجه ستوان دومی خلبان،ماموربه خدمت درپایگاه چهارم شکاری(وحدتی)دزفول به این منطقه اعزام میشود و یکی از خلبانان ماهر پایگاه چهارم شکاری می گردد... .....🕊🌹🌹 🦋🦋🦋🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
هشدار امام‌خامنه‌ای: در تاریخ، توابین را مدح نمی‌کنند؛ چون دیر جنبیدند. ‌‌‌‌🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
‍ اولین شهید مسیحی دفاع مقدس🕊 🌷شهید زوریک مرادیان تاریخ تولد: ۷ / ۴ / ۱۳۳۹ تاریخ شهادت: ۱۹ / ۷ / ۱۳۵۹ محل تولد: تهران محل شهادت: پیرانشهر 🌷 تک‌پسر بود و برای خانواده‌اش بسیار عزیز. مادرش می‌گفت: «من و چهار خواهرش، به زوریک خیلی محبت می‌کردیم؛ خیلی زیاد.🌙تنها پسر خانواده بود و همه‌جوره هوایش را داشتیم. بچه خیلی درسخوان و باهوشی بود. در تمام مقاطع تحصیلی‌اش شاگرد اول شده بود.🌱 حتی در کنکور، توانست سهمیه بورسیه خارج از کشور را به دست آورد؛ اما نرفت. گفت من هیچ‌وقت از ایران نمی‌روم.🇮🇷دوست دارم به خاک وطنم خدمت کنم و لباس سربازی بپوشم.🌱گفتم مگر من می‌گذارم تنها پسرم به سربازی برود؛🥀اما هر طوری بود توانست دل من را نرم کند و رضایتم را بگیرد و به خدمت سربازی برود.🕊سرانجام عازم خدمت سربازی شد، بعد از سه ماه آموزشی، زنگ زد که دوره سربازی‌ام افتاده است ارومیه و قرار است با قطار برویم ارومیه.» مدتی در ارومیه خدمت کرد بعد به پیرانشهر منتقل شد،🕊 مدتی بعد از خدمتش بعثی ها به مرزهای ما سرازیر شدند و آتش جنگ شعله ور شد،💥زوریک به جنگ رفت و اوایل جنگ تحمیلی بعثی ها با وحشی گری کامل محل استقرار زوریک و همرزمانش را بمباران کردند.💥و او در تاریخ 19 مهرماه 1359 بر اثر اصابت ترکش بمب به شهادت رسید،🕊رهبر معظم انقلاب اسلامی هر ساله و در شب میلاد حضرت مسیح به دیدار برخی خانواده های شهدای اقلیت های دینی از جمله خانواده شهید زوریک مرادیان می‌روند،🌙زوریک هم جزو اولین شهدای ما در جنگ تحمیلی است و هم نخستین شهید ارمنی محسوب می‌شود🕊🕋 💙🌷 •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
سیدحسن نصرالله: «من دعا نمی‌کنم خدایا از عمر من کم کن و به عمرِ حضرت آقا اضافه کن، نه! می‌گویم خدایا بقیه‌ی عمرِ مرا بگیر و به عمرِ ایشان اضافه کن. چرا که او عمودِ بلندِ خیمه است.» 💔🖤🌷 🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
جمله ماندگار  حسن نصرالله در مراسم‌ تشییع عماد مغنیه (بهمن ۱۳۸۶): "ما همگی فرزندان مکتبی هستیم که پیامبران آن ، امامان آن و رهبران آن نیز هستند..." 🌷🖤💔 🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
روز شد، باز دلم میل پریدن دارد و تماشاے تو هر صبح چہ دیدن دارد جملہ صبح بخیر از تـــــو شنیدن دارد. ⚘🍃 سلام، روزتون شهـدایـی🍃 🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
🔻بـرادر رزمنـده سـلام! من ﯾﮏ ﺩﺍﻧﺶ‌ﺁﻣﻮﺯ ﺩﺑﺴﺘﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﻢ. ﺧـﺎﻧﻢ ﻣﻌﻠـﻢ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻤﮏ ﺑﻪ ﺭﺯﻣﻨﺪﮔﺎﻥ ﺟﺒﻬﻪ ﻫﺎﯼ ﺣـﻖ ﻋﻠﯿـﻪ ﺑﺎﻃـﻞ، ﻧﻔـﺮﯼ ﯾﮏ ﮐـﻤﭙﻮﺕ ﻫﺪﯾـﻪ ﺑﻔﺮﺳﺘﯿﻢ. ﺑﺎ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺭﻓﺘﻢ ﺍﺯ ﺑﻘـﺎﻟﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﺑﺨﺮﻡ. ﺍﻣﺎ ﻗﯿﻤﺖ ﺁنهـا ﺧﯿـﻠﯽ ﮔـﺮﺍﻥ ﺑـﻮﺩ. ﺣﺘﯽ ﮐﻤﭙـﻮﺕ ﮔـﻼﺑﯽ ﮐـﻪ ﻗﯿﻤﺘﺶ ۲۵ ﺗﻮﻣـﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺍﺭﺯﺍﻥ ﺗﺮ ﺑﻮﺩ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﺨـﺮﻡ. ﺁﺧـﺮ ﭘﻮﻝ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯه ﺳﯿﺮ ﮐﺮﺩﻥ ﺷﮑﻢ ﺧـﺎﻧﻮﺍﺩه ﻫـﻢ ﻧﯿﺴﺖ. ﺩﺭ ﺭﺍه ﺑﺮﮔـﺸﺖ، ﮐﻨـﺎﺭ ﺧﯿـﺎﺑﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﻗـﻮﻃﯽ ﺧـﺎﻟﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ؛ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﭼﻨﺪ ﺑﺎﺭ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ آنرا ﺷﺴﺘﻢ ﺗﺎ ﺗﻤﯿـﺰِ ﺗﻤﯿـﺰ ﺷـﺪ. 🔸 ﺣﺎﻻ ﯾﮏ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺩﺍﺭﻡ! ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﮐﻪ ﺗﺸﻨﻪ ﺷﺪﯾﺪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﺁﺏ ﺑﺨﻮﺭﯾﺪ ﺗﺎ ﻣﻦ ﻫﻢ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ شوﻡ ﻭ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﻪ ﺟﺒﻬﻪ ﻫﺎ ﮐﻤـﮑﯽ ﮐﻨـﻢ. 💐 وقتی آن رزمنده این نـامه را خواند؛ قطرات اشک بر صورتش سرازیر شد. ماجرا را برای دیگر رزمندگان تعـریف کرد. دیگـر بعـد از آن، رزمنده‌ها برای ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺁﺏ در آن قوطی، ﻧﻮﺑـﺖ ﻣﯽﮔﺮﻓﺘﻨﺪ! البته ﺁﺏ ﺧـﻮﺭﺩﻧﯽ ﮐـﻪ ﻫﻤـﺮﺍه با ﺍﺷـﮏ ﺑﻮﺩ. 🎙 راوی: شهید حاج حسین خرازی
با گفتن این حرف من کم مونده ساسان صورت‌م رو بوس کنه خنده‌ای به چهره‌اش نشست و رو کرد به مامانم _آره به خدا مامان ماهان درست میگه یه کاری کنیم همه‌مون شاد باشیم مامانم نگاه محبت آمیزی به ساسان انداخت _الان که رفتیم انگشتر خریدیم من بد اخلاقی کردم؟ ساسان دستش رو گذاشت رو سینه‌اش _نه والا چاکرتم، امروز خیلی خوش اخلاق بودی ای کاش با بابا هم صحبت می‌کردی اونم دست از بد قلقی برداره مامان نفس نیمه بلندی کشید _من باهاش صحبت می‌کنم اما اگر گوش نکرد شماها جدی نگیرید ساسان آهی کشید _من می‌تونم جدی نگیرم اما اکرم روحیه‌ش خیلی شکننده شده اون زود حرف بهش برمی‌خوره مامانم نگاهی به ساسان انداخت _سعی نکن با ترحم زنت رو بی‌گناه جلوه بدی یه جوری با زبون خودت بهش بفهمون که گذشتت بد بوده و ما نادیده گرفتیم بالاخره یه ذره هم باید به بابات حق بدی مَرد غرور داره درسته دین نداره اما غیرت داره اگه یکی بیرون بهش بگه عروست فلان عروست چنان بهش بَر میخوره که شاید اونم بیاد خونه و عکس‌العمل نشون بده پس هم خودت هم زنت قبول کنید تا این قضیه بخواد حل شه زمان می‌بره البته از طرف من نه من بهت قول میدم با زنت هیچ بد اخلاقی نکنم اما از طرف بابا نه به بابات باید فرصت بدی من که تو دلم حق رو دادم به مامانم منتظر شدم ببینم ساسان چه جوابی میده که خوشبختانه سرشو انداخت پایین و گفت _بله مامان همینجوری که شما میگی ان‌شاالله که بابام به زودی فراموش کنه. با اکرم هم صحبت می‌کنم که اگر رفتاری از بابا دید ناراحت نشه از مامانم پرسیدم _حالا اون بله برون رسمی رو برای اکرم کی انجام میدین.. روزهای جمعه و تعطیل داستان نداریم
▪️🍃🌹🍃▪️ ﷽ ✨🌸اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً🌸🍃 🍃🌹🍃🔹ـــــــــــــــــــــــ 🌿اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌿 🍃🌹🍃🔹ــــــــــــــــــــــــــ السلام علیک یا علی ابن موسی: اللهّمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضا المرتَضي الامامِ التّقي النّقي و حُجّّتكَ عَلي مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري الصّدّيق الشَّهيد صَلَوةَ كثيرَةً تامَةً زاكيَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه كافْضَلِ ما صَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ ▪️🍃🌹🍃▪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
══════﷽🌺 ⃟⃟ ⃟🇮🇷 ⃟🌺 🥀هر روزمون رو با یاد یک شهید متبرک کنیم.. ♦️بهترین هدیه برای من اشک چشم برای امام حسین (ع) هست.. 🔶️شهید غلامعلی رجبی ..رفیق شهید،شهیدت میکند..🕊 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این وعده‌ی قرآن است: همه‌ی دعاها حتماً مستجاب می‌شوند ! (پس تکلیف اینهمه دعای اجابت نشده چیست؟) |
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ✍فرازی از وصیتنامه 🟣شهید مدافع‌حرم امیررضا علیزاده برادران و خواهران عزیزم: شما را توصیه می‌کنم تا در حفظ و گسترشِ حق و حق‌طلبی کوشش کنید! به حرف افراد بی‌هویت و معلوم الحال و بعضاً گرگ‌های در لباس میش گوش ندهید و تحت تاثیر قرار نگیرید. سعی کنید مباحث مهم و مطرح روز را بررسی کنید و پس از شناخت کامل از زوایای مختلف آن، به دفاع یا رد آن بپردازید. سعی کنید حزب الله باشید و حزب الله باقی بمانید؛ نه حزب باد که در مواجهه با حزب الشیطان دچار از هم گسیختگی روحی، روانی و فکری می‌شوند و در کلام و عمل همراه آنها می‌شوند. 🎁 🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات 💚اَللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد💜 🦋🦋🦋🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
🔘 پیام تسلیت بمناسبت درگذشت والده بزرگوار شهید حسین خرازی انا لله و انا الیه راجعون با کمال تاسف اطلاع یافتیم بانوی بزرگوار «طیبه تابش» والده مکرمه سردار بزرگ شهید حسین خرازی؛ فرمانده لشکر امام حسین (ع) دار فانی را وداع گفته و‌ در جوار رحمت حق ماوی گرفته است. «دولت بهار» فقدان این بانوی عالیقدر را به مردم ایران و عموم بازماندگان تسلیت می گوید و اطمینان دارد که آن مرحومه مغفوره در بهشت برین الهی با فرزند شهیدش و صلحا و شهدا همنشین خواهد بود. الهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🦋🦋🦋🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
_واقعیتش می‌خوام با باباتم صحبت کنم الان دارم به ساسانم میگم با توجه به اینکه خونواده اکرم حاضر نیستند تو مراسمات دخترشون شرکت کنند. ما بریم یه خرید عقد برای اکرم انجام بدیم یه جشن خودمونی عقد هم بگیریم بعد به فامیلم بگیم رفتیم روستاشون از این دختره خوشمون اومد قسمت شد عقدش کردیم آوردیمش می‌دونم که حالا فامیل می‌پیچن به پَرو پامون و هی سوال می‌کنن که چرا اینطوری کردید. اما دیگه چاره ای نیست من همین راه به فکرم میرسه به نظر منم اومد بهترین کاره اما هرچی دنبال یه جمله گشتم بگم به ذهنم نرسید ساسان و سارا هم ساکت مامان رو نگاه کردند فکر کنم شدیم سکوت علامت رضایته مامانم رو کرد به من ماهانم بزرگواری کنه کمدش رو بیاره بزاره تو هال بی‌خیال تختش‌م بشه و این اتاق بشه برای ساسان و اکرم تا یواش یواش وسایل خونشون رو بخرم. نگاهش رو داد به ساسان _خودتم کارکن و پس انداز کن که بتونی یه خونه برای خودت اجاره کنی و مستقل بشی ساسان که انگار به همه خواسته‌هاش رسیده خوشحال لبخند پهنی زد _نوکرتم به خدا مامان دستت درد نکنه همین کاری که گفتی عالیه من از این اتفاق خوشحال شدم اما اتاقم چی میخوان ازم بگیرن نتونستم طاقت بیارم رو کردم به مامانم و ساسان _یعنی من دیگه اتاق نداشته باشم، نمیشه که سارا پرید تو حرفم نگذاشت ساسان حرفی بزنه...باشه تو بیا برو تو اتاق من، من میام توی هال پیش مامان و بابا بالاخره کوتاه بیایم اینا به هم برسن دیگه از این حرف سارا شرمنده شدم سر انداختم پایین اما اصلاً راضی نیستم اتاقم رو بدم به ساسان و اکرم... ادامه دارد کپی حرام⛔️ جمعه‌ها و روزهای تعطیل داستان نداریم
‍ ☆بسم الله الرحمن الرحیم☆ 🍃بار اول نبود که عازم ماموریت خارج از ایران می رفت چندبار قبلا به ماموریت ، لبنان و سوریه رفته بود اما این بار مخیر بود که یا به عراق برود و یا به . گفت میخواهم استخاره کنم، خوشحال شدم چرا که مطمئن می شدم هرجایی که با استخاره انتخاب شود جای خوبی است و مهدی سالم و موفق برخواهد گشت. جواب استخاره این بود عراق بد است و سوریه خیلی خوب! 🍃شادمانه نگاهش کردم و گفتم: باور کن اگر بروی عراق روز اول میشوی، برو سوریه تا خیال ما هم راحت باشد. چشم هایش برق خاصی افتاد، لبخند زد و گفت: چشم، میرم سوریه😌 🍃نزدیک بود که عازم شد، نگران روضه هر ساله مان بودم که سالها پیش باهم نذرش را انجام داده بودیم اما چیزی به مهدی نگفتم چون می دانستم روضه مان برای او مهمتر است و حتما یادش هست. 🍃چند روز به محرم بعضی از دوستانش که از نذر ما خبر داشتند به او گفته بودند که اگر میخواهی میتوانی برگردی اما او پاسخ منفی داده بود و گفته بودیم می مانم و همینجا روضه را برپا میکنیم ان شاالله که حضرت زهرا سلام الله علیها میپذیرند✨ 🍃نذر ما روضه دهه دوم محرم بود اما حضرت زهرا پیش پیش پسرش را قبول کرد و سید مهدی حسینی در روز اول محرم با لبی از پهلو و سینه تیر خورد و در راه دفاع از حرم عقیله بنی هاشم سلام الله علیها به رسید. 🍃تازه آنجا بود که فهمیدم چرا جواب استخاره خیلی خوب آمد، چرا که خیلی خوب برای او عاقبت بخیری بود و شهادت...💔 🌺به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۲۷ مرداد ۱۳۵۹ 📅تاریخ شهادت : ۱۲ مهر ۱۳۹۵ 🥀مزار شهید : بهشت زهرا 🕊محل شهادت : سوریه •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
‍ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• 🌷شهید مدافع حرم 🌷 ▪️نام و نام خانوادگی :علیرضا قنواتی ▪️نام پدر:موجود نیست. 📅ولادت: 1348 ( رامهرمز _ جاییزان) 📅شهادت:1394/7/11 (سوریه _ حمص) ▪️وضعیت تاهل:متاهل _ دارای یک فرزند دختر و سه پسر ▪️نام جهادی:نداشتند ▪️آخرین مقام: مستشار نظامی وی بازنشسته سپاه لشگر 27 محمد رسول الله و دارای 60 ماه سابقه حضور در جبهه های دوران دفاع مقدس در مناطقی نظیر بستان، سوسنگرد، دهلاویه ، شلمچه و ... را در کارنامه کاری خود دارد. ▪️نحوه شهادت: در سوریه فرمانده گردان زرهی و مستشار نظامی بود که به واسطه فاش شدن محل عملیات توسط برخی نیروهای جاسوس بر اثر اصابت خمپاره در منطقه حمص به شهادت رسید. سه روز بعد نیز پیکرش به تهران منتقل و در زادگاهش شهر جایزان از توابع رامهرمز به خاک سپرده شد. ❤️علاقه: فرزند شهید: پدر همیشه می گفت که اگر روزی من به مرگ طبیعی بمیرم و امام حسین (ع) آن دنیا ازمن سوال کند که هنگامی که خانه خواهر من را خراب می کردند تو بچه شیعه چه کار می کردی من چه جوابی بدهم؟ اگر از من سوال کند که هنگام محرم حسین حسین می کردی چطور اجازه دادی به حریم خواهر من تجاوز شود شما چه جوابی می خواهید بدهید؟ در کل زندگی پدرم اواخر خیلی تغییر کرده بود و اکثر مواقع عبادت می کرد. او بسیار معتقد و پیرو ولایت فقیه بود. آخرین آرزوی ایشان اقامه نماز جماعت پشت سر رهبر معظم انقلاب در بیت المقدس بود . صبر او زبانزد خاص و عام بود، همیشه سعی می کرد سنگ زیرین آسیاب باشد و در مشکلات پیش آمده سکوت می کرد تا راه حلی برای آن پیدا کند، بسیار مهربان بود و دست دوست و همسایه را می گرفت. 💌 ء شهید: از نصایح همیشگی این بزرگوار به فرزندانشان این بود که انان را به صداقت توصیه می‌کرد و می‌گفت: صداقت حرف اول زندگیتان باشد. اول با خدا بعد با خود و خانواده. اگر صداقت باشد هر چیزی پشت‌بندش می‌آید. 📿همرزم شهید: شهید قنواتی همیشه می گفت : وقتی حضرت یوسف را برای فروش به بازار برده‌فروش‌ها آوردند، عده‌ای برای خرید ایشان به صف ایستادند، در میان آنها مرد فقیری بود. به او گفتند تو برای چه اینجا ایستادی؟ تو که پول خرید یوسف را نداری. مرد فقیر گفت: من پولی برای خرید یوسف ندارم اما اینگونه حداقل نامم درلیست خریداران یوسف ثبت می‌شود. حالا حکایت بچه‌های رزمنده مدافع حرم هم همین است، اگر شهید نشوند لااقل اسم شان در لیست مدافعان حرم حضرت زینب (س) ثبت خواهد شد. ما هم به این نیت راهی شدیم. 🌷شادی روح شهدا صلوات🌷 ....🕊🌸 •🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
✦⇠زمانی که پدرتان تصمیم گرفتند در جمع مدافعان حرم حاضر شوند واکنش شما و افراد خانواده چطور بود؟ در اولین ماموریت پدرم من به ایشان گفتم شما در ۸ سال دفاع مقدس دین خود را به اسلام ادا کرده ای و نیازی به حضور شما نیست؟و ایشان جواب داد: تا زمانی که دشمنان قسم خورده ی امام حسین (ع) هستند باید جنگید، وقتی اسم امام حسین (ع) می آمد همه ی ما ساکت می شدیم و ما خودمان مشتاق بودیم که از حرم امام دفاع شود اما تنها نگرانی ما این بود که برای این رفتن بازگشتی وجود نداشته باشد. ✦⇠از آخرین ماموریت پدرتان بگویید؟ روز آخری که پدرمی رفت به من گفت:” خداحافظ مرد خانه” من بروم شهید می شوم انگار می دانست این سفر بازگشتی ندارد .تمام در و دیوار خانه پر از یاد پدرمان است و تنها چیزی که آراممان می کند این است که پدر شهید شده است . ✦⇠از نحوه ی شهادت پدرتان بگویید؟ پدر در آخرین صحبتش به ما گفت:مطمئن باشید ما آن ها را نابود می کنیم و در میدان نبرد اولین خمپاره پیش پای پدرم می خورد که عمل نمی کند ووقتی دوستانش می گویند برگرد پدر باز نمی گردد و با خوردن دومین خمپاره شهید می شود. ✦⇠چطور از شهادت پدرتان مطلع شدید؟ روز یکشنبه ۱۲مهر تماسی بامن گرفته شد که پدرتان مجروح شده و قرار است به ایران باز گردد و من همان موقع متوجه شدم چون اگر پدرزخمی می شد مسلما همانجا مداوا می شد تا این که صبح خبر شهادت ایشان را به من دادند. ✦⇠گرانبهاترین میراثی که پدرتان برایتان به یادگار گذاشت؟ عشق به اهل بیت گرانبهاترین میراث پدرم بود ومطمئن باشید من هم خواهم رفت چون بعد از پدرم هیچ وابستگی به این دنیا ندارم دوست دارم مانند پدرم شهید شوم 🌷 •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷