﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽
#شهیدانه🌷🍃
از شهید نواب پرسیدن:
چرا آرام نمینشینی؟
ببین آیت الله بروجردی ساڪت است
نواب گفت:
آقای بروجردی سرهنگ است من سربازم
سرباز اگر ڪوتاهی ڪند
سرهنگ مجبور میشود بیاید وسط
هر بار ڪه #امامخامنهای دارد میاید وسط، یعنی ما سربازها ڪم گذاشتهایم☑️
#عاشقان_شهادت
#خاطراتشهدا
🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
💌#خاطرات_شهدا
شب آخری که مهدی با مادرم و همسرش،
میخواست بره تهران و چند روز بعدش
پرواز داشت به سمت سوریه🇸🇾
دلم بدجور گرفته بود؛
دیدم دوش گرفته🚿
و یک حوله انداخته روی دوشش؛
خیلی زیبا شده بود
مثل ماه شب چهارده میدرخشید🌟
جلو آینه ایستاده بود
و به سینهاش میزد و میگفت:
منم باید بــــرم آره برم سرم بــــره
گفتم : مهدی خواهشاً بس کن !
دمِ رفتنی چه شعریه که میخونی؟😕
مقابلم ایستاد و به سینهاش زد و گفت:
خواهرم این سینه باید جلو حرم حضرت زینب سلاماللهعلیها سپــــر بشه🛡🕌
فردای قیامت باید بتونم
جواب امام حسین رو بدهم!!
وقتی این حرف رو گفت، تمام بدنم لرزید
و فهمیدم مهــــدی دیگه زمینی نیست🤍
📀 راوے: خواهر شهید #مهدی_موحدنیا
#یادش_با_صلوات
#خاطراتشهدا
❤❤اللهم صلــــــے علے محــــمد وآل محـــــــمد و عجـــــل فے فرج موڶانا صـــــاحب الزمان عج الله و ایـــــد امامناالــــخامنه اے❤❤
آمین یارب العالمین
🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
در سحرگاه ۲۷ دیماه ۱۳۳۴
#دیکتاتور_پهلوی چهار جوان نخبهی معترض را پس از ناکامی در گرفتن #اعتراف_اجباری، وحشیانه #تیرباران کرد!
سید مجتبی نواب صفوی، سید محمد واحدی، مظفر ذوالقدر و خلیل طهماسبی
قربانی سناریوی «سلطنت ترس» شدند،
اما دقیقاً ۲۳ سال بعد، #شاه_ملعون برای همیشه فرار کرد.
#شهید_نواب_صفوی_و_یارانش
#یادشان_با_صلوات
#شهیدانه🌷🍃
از شهید نواب پرسیدن:
چرا آرام نمینشینی؟
ببین آیت الله بروجردی ساڪت است
نواب گفت:
آقای بروجردی سرهنگ است من سربازم
سرباز اگر ڪوتاهی ڪند
سرهنگ مجبور میشود بیاید وسط
هر بار ڪه #امامخامنهای دارد میاید وسط، یعنی ما سربازها ڪم گذاشتهایم☑️
#عاشقان_شهادت
#خاطراتشهدا
┈•✨✨💫💫💫💫🌟🌟🌟🌸🌿🌸🌷 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى 🌸مُحمَّــــــــدٍ وآلِ مُحَــمَّد🌸ٍ وعَــــجِّلْ فَـــرَجَهُـــم 🌷✨✨✨💫💫💫🌟🌟🌸🌿🌸**✨✨💫💫💫💫🌟🌟🌟🌸🌿🌸🌷 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى 🌸مُحمَّــــــــدٍ وآلِ مُحَــمَّد🌸ٍ وعَــــجِّلْ فَـــرَجَهُـــم 🌷
🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
💌#خاطرات_شهدا
شب آخری که مهدی با مادرم و همسرش،
میخواست بره تهران و چند روز بعدش
پرواز داشت به سمت سوریه🇸🇾
دلم بدجور گرفته بود؛
دیدم دوش گرفته🚿
و یک حوله انداخته روی دوشش؛
خیلی زیبا شده بود
مثل ماه شب چهارده میدرخشید🌟
جلو آینه ایستاده بود
و به سینهاش میزد و میگفت:
منم باید بــــرم آره برم سرم بــــره
گفتم : مهدی خواهشاً بس کن !
دمِ رفتنی چه شعریه که میخونی؟😕
مقابلم ایستاد و به سینهاش زد و گفت:
خواهرم این سینه باید جلو حرم حضرت زینب سلاماللهعلیها سپــــر بشه🛡🕌
فردای قیامت باید بتونم
جواب امام حسین رو بدهم!!
وقتی این حرف رو گفت، تمام بدنم لرزید
و فهمیدم مهــــدی دیگه زمینی نیست🤍
📀 راوے: خواهر شهید #مهدی_موحدنیا
#یادش_با_صلوات
#خاطراتشهدا
🌿🌾 اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ 🌾🌿
🌹اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌹
🦋🦋🦋