eitaa logo
شهید گمنام🇵🇸
9.2هزار دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
6.1هزار ویدیو
98 فایل
ادمین ثبت خاطرات @Mahdis1234 کانال دوم ما مسیر بهشت https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae تبلیغات شما پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/4173332642Cacf0e5f1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺به مناسبت سالروز 💫💫💫💫💫💫💫💫 🍃«سلام به همه و همه، از همه می خواهم مرا حلال کنند؛ محبت را نسبت به همدیگر فراموش نکنید و تجملات زندگی شما را از هم دور نکند.» 💫💫💫💫💫💫💫💫 🍃حال داستانی دیگر از شهدای مدافع حرم عمه سادات که گونه به سوی معشوق خویش پر میکشند... 💫💫💫💫💫💫💫💫 🍃اینبار اما با وصیتت شروع کردم؛ همانی که گفته بودی مبادا برق چشم هایتان را بگیرد و فراموشتان شود که برای چه خلق شده اید. 💫💫💫💫💫💫💫💫 🍃تو گفته بودی اما ما توان عمل کردن به آن را در وجود خود نیافتیم و اینگونه است که تو رفتی و ما همچنان جامانده ایم😔 💫💫💫💫💫💫💫💫 🍃به راستی که الگویت را (ع) قرار داده بودی و به ادامه ی راه اربابت برای زنده نگه داشتن دینت و و دفاع از حریم اهل بیت از سه ساله ات گذشتی 😔😔😔😭😭 💫💫💫💫💫💫💫💫 🍃در امتحانات خالقت پاک ماندی و درنهایت این تو هستی که با سپاه چشم های دلتنگ خانواده ات را به قامتت روشن میکنی 💫💫💫💫💫💫💫💫 ♡😔😔 تاریخ تولد : ۱ دی ۱۳۶۵ 💫💫💫💫💫💫💫💫 تاریخ شهادت : ۲۱ فروردین ۱۳۹۵ تاریخ انتشار : ۲۱ فروردین ۱۴۰۰ مزار شهید : مازندران 🦋🦋🦋 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
💐در سرم نیست بجز حال و هوای تو و عشق... شادم از اینکه همه حال و هوایم تو شدی . . .❤️ 🌷🕊🌱 🥀 🥀 🥀 شهادت ۲۱ فروردین ۹۵ 🌷" شادی روحش صلوات "🌷 اللهم_الرزقناتوفیق_الشهادة_فی_سبیلک 🦋🦋🦋 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽ 💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🎥 💔بَــــه‌بَــــه! شهیــــد آینــــده... 🕊یک قاب و یاد سه شهید مدافع‌حرم؛ شهید رضا حاجی‌زاده، شهید حسین مشتاقی و شهید محمدتقی سالخورده 🌸🤲 اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ وَ الْعافِیَةَ وَ النَّصْرَ وَ اجْعَلْنا مِنْ خَیْرِ اَنْصارِهِ وَ اَعْوانِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ 🤲🌸 🌸🤲 اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً 🤲🌸 🌸🤲 اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدی (عَجّ) 🤲🌸 🦋🦋🦋 🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽ 💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🎥 💔بَــــه‌بَــــه! شهیــــد آینــــده... 🕊یک قاب و یاد سه شهید مدافع‌حرم؛ شهید رضا حاجی‌زاده، شهید حسین مشتاقی و شهید محمدتقی سالخورده 🌸🤲 اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ وَ الْعافِیَةَ وَ النَّصْرَ وَ اجْعَلْنا مِنْ خَیْرِ اَنْصارِهِ وَ اَعْوانِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ 🤲🌸 🌸🤲 اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً 🤲🌸 🌸🤲 اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدی (عَجّ) 🤲🌸 🦋🦋🦋 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ هرکس که با خیال تو یڪدم به سر بَرد بوی بهشت از نفسش می ‌توان شنید... 🕊🕊🕊🌹🌹🌹 . . 🥀تاریخ تولد :۱۳۶۵/۱۰/۱ . 🥀تاریخ شهادت : ۱۳۹۵/۱/۲۱ . 🥀مزار شهید:مازندران‌نکاروستای‌شهاب الدین 🌷دوست شهیدت آخر شهیدت می کند 🌷شهید مدافع حریم و حرم علی عابدینی تاریخ شهادت ۱۷ /۲ /۹۵ 🕊 📸تصویری از شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید محمد تقی سالخورده و دیدار شهید حاج قاسم سلیمانی با فرزند(زینب) شهید سالخورده 🔻انتشار به مناسبت سالروز شهادت شهید مدافع حرم محمد تقی سالخورده 🦋🦋🦋
‍ ‍ 🕊 نحوه ی شنیدن خبر شهادت داداش😔🥀👇 یکشنبه بود ، ۲۲ فروردین با دوقلوهام توی خونه تنها بودیم از صبح تماسهای مشکوک از اقوام داشتم که زنگ میزدن حال و احوال میکردن و قطع میکردن.... پدرم بیمارستان بود و نوبت عمل جراحی داشت میگفتم حتماً اقوام زنگ میزنن که حال بابا رو ازم بپرسن ولییییی.... چرا اصلاً خبر بابا رو نمیگیرن و قطع میکنن؟!!! سید نرگس هم با اضطراب تماس گرفت و شماره ی آقا محسن دامادمون رو ازم خواست . گفتم زنداش چه خبره؟!!! گفت دعا کن خیر باشه اصلاً دستم به کار نمیرفت نگرانی سرتا پای منو گرفته بود. زنگ زدم به خواهرم که بهش بگم از آقا محسن بپرسه زنداش نرگس باهاش چکار داشت من نگران شدم اما خواهرم گوشی رو نمیگرفت. به خونه شون زنگ زدم جاریش گوشی رو گرفت تعجب کردم!!! گفتم حمیده پس کجاست؟ جاریش گفت حمیده حالش خوب نبود من جواب دادم گفتم چرا حالش خوب نیست؟ مگه اتفاقی افتاده؟ خبری شده؟ محمدتقی چیزیش شده؟😔 جاریش که دست و پاشو گم کرده بود گفت نههههه....فقطططط.... گفتم فقط چی؟؟ گفت میگن محمدتقی تیر خورده فقط اینو که گفت گوشی رو انداختم دنیا رو سرم خراب شده بود فقط جیغ میزدم و گریه میکردم و داداشمو صدا میزدم😭 دیگه هیچی نمیدیدم حتی حواسم به دوقلوهام نبود که دور وبرم میدویدن و از این حالت من ترسیده بودن و خودشون و به در و دیوار میزدن و گریه میکردن😢 یکدفعه دیدم در اتاق باز شد و آقام اومد با تعجب نگاش کردم و گفتم این موقع روز تو باید کلاس باشی چرا اومدی خونه؟ اتفاق بدی افتاده نه؟ پشت سرش جاریم اومد تعجبم بیشتر شد گفتم تو رو خدا بهم بگین چی شده!!! آقامم با گریه بهم گفت که محمدتقی تیر خورده الان بیمارستانه . آماده شو ببرمت خونه ی پدرت خواهرا اونجا کنار هم باشین بهتره . می خواستن ما خواهرا با هم باشیم که این خبر رو بهمون بدن😢 داداش دیروز شنبه ۲۱ فروردین شهید شده بود. حدود ساعت ۲ بعداز ظهر🥀🥀😔 رفتیم خونه ی پدرم . اونجا ساکت بود خواهرم از قبل اونجا بود همدیگه رو بغل کردیم و گریه کردیم . اما هنوز گیج بودیم که جریان چیه!!! حس میکردیم که چه خبری رو می خوان بهمون بدن ، اما دل نداشتیم به زبون بیاریم😔😢 بعد مدتی آقا محسن اومد بهش گفتیم چی شده؟ فقط گریه کرد از گریه ش فهمیدیم که خبر بد چیه😭🥀 در عرض چند دقیقه خونه پر شد از اقوام و فامیل و همسایه و هم محلی..... ظاهراً همه میدونستن نمیدونستن که چطور به ما بگن😭 بابا هنوز بیمارستان بود آماده کرده بودنش برای جراحی حتی برده بودنش اتاق عمل به بیمارستان زنگ زدن و جریان رو گفتن دکتر گفت پس عمل آقای سالخورده رو انجام نمیدیم وگرنه دوام نمیاره بابا رو با هزاران دروغ مصلحتی از بیمارستان مرخص کردن تا بیاد خونه و بعدش خبر شهادت پسرش رو بهش بدن اما پدرو مادرم وقتی رسیدن دم در و جمعیت گریان رو دیدن همه چی رو فهمیدن😭 روز بسیااااار بسیاااااار سختی بود🥀😭😔 تجربه ی سنگینی بود😭 خبر از دست دادن برادر کوچکتر ته تغاری خونواده😔🥀 ان شاءالله هیچ خواهری اینو تجربه نکنه 😢😢 سلام بر قلب صبور زینب (س)😔 این عکس آخرین تصویر داداش قبل از شهادت هست 😢😭 ✍راوی:خواهر شهید •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥✨ بَــــه‌بَــــه! شهیــــد آینــــده...🥲❤️ 🥀یک قاب و یاد سه شهید مدافع‌حرم؛شهید رضا حاجی‌زاده و شهید حسین مشتاقی و شهید محمدتقی سالخورده... سالروز شهادت شهیدان مدافع حرم🌷 🥀فرا رسیدن سالروز پرگشودن شهدای کربلای خانطومان گرامی باد.🌺 🌿🌾اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ اَللّـهُمَّ عَجِّـل لِوَلیِّکَ الفَـرَج بِحق‌ّ الزّینب‌ سَلام‌ُالله‌عَلَیها🌾🌿 🦋🦋🦋🦋
🌷 خیلی باغیـرت بـود. همراه خـواهرانم رفته بودیم خانه اش. خـانه هم مقداری گرم شده بود. بهش گفتم: «محمد! پنجره را باز کن تا هـوای تازه داخـل اتاق بیاید.» 🌷 با خنـده اش فهمیدم که این کار را نمی کند؛ چون اتاق شان طوری بود که از بیرون خانه دید داشت. 🌷 خیـلی کیـف کـردم؛ بلـند شدم بوسیدمش! گفتـم: «قـربونت بـرم داداش با غیـرت خـودم. ما حجاب مان را رعایت می کنیم؛ تو بلند شو پنجـره را بـاز کن.» 📚 هفت روز دیگر/ بقلم مصیب معصومیان 🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷