eitaa logo
شهید گمنام🇵🇸
9.2هزار دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
6.1هزار ویدیو
98 فایل
ادمین ثبت خاطرات @Mahdis1234 کانال دوم ما مسیر بهشت https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae تبلیغات شما پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/4173332642Cacf0e5f1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
یه بار که همه ی فامیل خونه ی مادربزرگم جمع بودیم بین برادر من و پسرداییم بحث و دعوا شد بعضی از برادرم و بعضی از پسرداییم طرفداری میکردند و من توقع داشتم توی اون دعوا همسرم به جانبداری از برادرم حرفی بزنه اما بیطرف موند و فقط تلاش میکرد بینشون آشتی ایجاد کنه واین موضوع باعث دلخوری من شده بود و میگفتم چرا از برادرم طرفداری نکردی ،همسرم میگفت من اصلا موضوع دعواشون رو نمیدونستم اونوقت چطور میفهمیدم از کی باید طرفداری کنم؟من که خیلی از دستش عصبانی بودم گفتم تو ترسویی و فقط بخاطر اینکه قاطی دعوا نشی بیطرف موندی،خیلی از حرفم دلخور شد حتی تا دوروز باهام سرسنگین بود اما کم کم هردو فراموش کردیم... تا اینکه یه مدت بعد اخر هفته من و همسرم به خونه ی پدرم رفتیم ❌کپی‌ حرام ❌
وقتی رسیدیم دیدیم دم در حیاط پدرم یقه ی پسر همسایه بغلی رو گرفته و کتک کاری میکنند و چندتا از همسایه ها سعی در جدا کردنشون دارند ،،،از اینکه پسر جوون همسایه مراعات سن و سال پدرم رو نکرده و باهاش دهن به دهن گذاشته اعصابم خیلی بهم ریخت ،به همسرم توپیدم و گفتم ترسوبازی در نمیاری هااا میری حق پسره رو میذاری کف دستش،،،همسرم علی جلو رفت و با صحبت و تشر اون پسر رو راهی خونه شون کرد و پدرم رو به خونه اورد .وقتی جو خونه اروم شد از پدرم جریان رو که پرسیدیم گفت اومدم خونه دیدم پسر همسایه ماشینش رو درست دم در پارکینگ ما گذاشته زنگ خونشون رو زدم که بیا ماشینت رو بردار. اولش که گفت باشه الان میام یکم منتظر شدم دیدم نمیاد هی زنگشونو زدم،ننه ش از پنجره کله شو کرده بیرون ❌کپی حرام ❌
میگه یکم صبر کن باباش تو حموم پاش سر خورده و افتاده داره جابجاش میکنه. منم عصبی بودم گفتم به پسرت بگو اخه مرتیکه نفهم مگه چند دقیقه طول میکشید اون‌ لگنتو درست پارک کنی؟ بابات که نمیمرد دو دقیقه دیرتر میرسیدی بهش، تا این حرف رو زد علی گفت اخه پدرجان مگه همین همسایه تون نیست که پسره با مادر و پدر پیرش زندگی میکنند، لابد مادرش زنگ‌ زده گفته بابات اتفاق بدی براش افتاده این بدبختم از هولش نفهمیده ماشین رو چطور و کجا پارک کرده،،،، فعلا شما ماشینتونو یه جا دیگه پارک میکردید تا اون بیاد ماشینش رو برداره.،،،اونقدر از این مدل حرف زدنش بدم میومد که نگو،دلم میخواست تحت هر شرایطی پشت بابام و خونواده م باشه تو دلم گفتم بخاطر ترسو بودنش هست که مدام در حال توجیه اشتباهات دیگرونه ... ❌کپی حرام ❌
برادرم بدنسازی میرفت و هیکل روفرمی داشت،هروقت باهاش بیرون میرفتم بخاطر هیکل ورزشکاری و مدل صحبت کردنش همه ازش حساب میبردند ولی علی زیادی مهربون و متین رفتار میکرد ،من از اینهمه متانت لجم میگرفت و برای اینکه اذیتش کنم میگفتم تو ترسویی. چندسال بعد که ما یه پسر شش ساله داشتیم به همراه برادرم و خانمش و پسر دوساله ش به شمال رفتیم ،یلحظه کنار دریا صدای فریادهای داداشم و زنش فهمیدیم موج دریا پسرشون رو از ساحل دور کرده،در یه چشم به هم زدن علی تو اب دریا پرید ، داداشم کنار ساحل نشسته بود و خودش رو میزد انگار همه ی توانش رو از دست داده بود،چند دقیقه ی بعد علی بچه به بغل روی اب شناور شد تازه غریق نجات ها متوجه ما شده بودند،علی شنا کردن بلد نبود هرلحظه ممکن بود خودش هم غرق بشه،،، ❌کپی حرام ❌
غریق نجاتها خودشون رو به علی رسوندند و کمکش کردند،برادرزادم که اب زیادی وارد ریه هاش شده بعد از چند روز بستری وضعیتش بهتر شد،اما علی با کمک اورژانس ساحلی همونجا حالش خوب شد، باورم نمیشد اینهمه سال فکر میکردم علی بخاطر ترسهاشه که با دیگران برخورد نمیکنه ،در صورتی که اگه ترسو بود با اینکه شنا بلد نبود بجای داداشم و بخاطر بچه ی اون خودش رو به خطر نمینداخت،تازه باورم شد که متانت علی موجب گذشت تو بحثها میشده،و بخاطر انصاف همیشه توی دعواهایی که در جریان نبود بیطرف میموند تا بخاطر بی اطلاعی از جزییات دعوا به ناحق از کسی طرفداری نکنه... علی من قهرمان واقعی بود و صد حیف که من دیر این رو فهمیده بودم . ❌کپی حرام ❌
💢 📸 عکسی زیبا و دیدنی از بسیجی غواص در عملیات عاشورایی که توسط یکی از عکاسان کشوری انداخته شده و برای اولین بار در فضای مجازی منتشر می شود. نکته جالب این عکس آنجاست که حسین بعد از مجروحیت و موج گرفتی شدید حاضر به برگشت به عقبه نشده و با دستمالی سر مجروحش را بسته و دلاورانه مشغول نبرد با قشون عظیم تانک ها و نیروهای عراقی می باشد. ♦️عکس فوق در اسفندماه ۱۳۶۳ ، عملیات عاشورایی بدر ، خط پدافندی گردان حضرت علی اصغر (ع) لشگر ۳۱ عاشورا ( خط همایون) عکسبرداری شده است. 🌹 شیرمرد زنجانی ، بسیجی غواص بهمن ماه ۱۳۶۴ در عملیات غرورآفرین در کسوت نیروی غواص اطلاعات و عملیات گردان حضرت علی اصغر (ع) لشگر ۳۱ عاشورا در منطقه عملیاتی به درجه رفیع شهادت نائل آمد. 🌸 روحش شاد و یادش گرامی 💫🌹💫 ‏اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 💫 اللهم الرزقنا توفیق شهادت 🤲🤲 🍃شبتون شهدایی و مملو از دلتنگی برای شهدا 💔 🦋🦋🦋
💢 📸 عکسی زیبا و دیدنی از بسیجی غواص در عملیات عاشورایی که توسط یکی از عکاسان کشوری انداخته شده و برای اولین بار در فضای مجازی منتشر می شود. نکته جالب این عکس آنجاست که حسین بعد از مجروحیت و موج گرفتی شدید حاضر به برگشت به عقبه نشده و با دستمالی سر مجروحش را بسته و دلاورانه مشغول نبرد با قشون عظیم تانک ها و نیروهای عراقی می باشد. ♦️عکس فوق در اسفندماه ۱۳۶۳ ، عملیات عاشورایی بدر ، خط پدافندی گردان حضرت علی اصغر (ع) لشگر ۳۱ عاشورا ( خط همایون) عکسبرداری شده است. 🌹 شیرمرد زنجانی ، بسیجی غواص بهمن ماه ۱۳۶۴ در عملیات غرورآفرین در کسوت نیروی غواص اطلاعات و عملیات گردان حضرت علی اصغر (ع) لشگر ۳۱ عاشورا در منطقه عملیاتی به درجه رفیع شهادت نائل آمد. 🌸 روحش شاد و یادش گرامی 💫🌹💫 ‏اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 💫 اللهم الرزقنا توفیق شهادت 🤲🤲 🍃شبتون شهدایی و مملو از دلتنگی برای شهدا 💔 🦋🦋🦋