eitaa logo
شهید گمنام🇵🇸
9هزار دنبال‌کننده
12.7هزار عکس
6.4هزار ویدیو
105 فایل
ادمین ثبت خاطرات @Mahdis1234 کانال دوم ما مسیر بهشت https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae تبلیغات شما پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/4173332642Cacf0e5f1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
‹♥️🕊› شَھـٰآدت‌پآداش‌تلـٰاش‌هآ؎‌‌بۍ‌وَقفہ‌او در‌‌هَمہ‌‌؎‌این‌سـٰآلیـٰان‌بُود:) +رهبـر‌انقـلاب 🦋🦋🦋
بسم رب الشهدا🕊 دل ڪه شود، است ڪه آسمانیت مے ڪند و اگر بال داشته باشے دیگر آسمــان، طعم مے گیرد دلها را راهے ڪربلاے ها مے ڪنیم و دست بر سینه، به زیارت #"شهــــــداء" مے رویم... 🦋🦋🦋
تا اینکه یه شب بخاطر سکته ی مغزی مامانم فلج میشه نزدیک چند ماه زمینگیر شده بود تمام مدت برای جابجایی مامان محمد کمکش میکرد میگفت بابات دیسک کمر داره و تو هم تازه زایمان کردی،همه ی جابجا کردنهای مامان با محمد بود عین مادر خودش بهش رسیدگی میکرد،،،تو اون مدت مامان حسابی خجالت میکشید بابت رفتارهای گذشته ش، حتی کمکهای محمد رو پس میزد تا اینکه بعد از چند ماه حال مامان بهتر شد و از اون به بعد مامان دست از رفتارهای گذشته ش برداشت.و یروز متوجه شدم پنهانی از محمد حلالیت میگیره،کاش ما ادمها بدونیم پیری و مریضی فقط برای یه عده نیست ممکنه برای خودمون هم پیش بیاد. ❌کپی حرام
خـ♡ـدایا خستہ ام... شڪستہ ام .. دیگر آرزویـے ندارم.. جز شہادتـ ♥️ احساس میڪنم ڪہ ایݩ دنیا دیگر جاے من نیست ازعاݪم و عاݪـمیاݩ مے گریزم👣 بسوے تومے آیم تۅ مرادررحمتـ خۅدسڪنے ده✨ ♥️ شبتون منور به نور شهدا🌷🕊 🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋شاهکارقرائت من سوره:الانعام🦋 :73 :الاستاد:محمدصدیق المنشاوی سعی کنید قران انیس و مونستان باشد ، نه زینت دکورها وطاقچه های منزلتان شود ،بهتر است قرآن را زینت قلبتان کنید. شهید سید مجتبی علمدار شهادت آرزومه🕊💚🌷🖤 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
9.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تصویری شهدا🥀 به روح مطهر لاله های بی نشان🕊🌷💔 آخر❌💔 تقاتلون قوماً عشقوا الشهادة ..} با گروهی میجنگید که عاشق شهادت هستند ..] ✍ نوشت.....🖤 باید را مثل قاصدک کف دست #و بسپاریشان به دست باد بروند و دیگران شوند ؟!💔 شهادت را هم💔🕊🌷 جانم💔 ی زهراییِ بی نشان💔 # ریسه ی دلم را دخیل میبندم به ِ چشمهــــــایت و مزار بی نشانت💔 ... شاید که کند مادرمان زهرا س ، التماس ِ شهادتــــــِ زهرا گونه ام را💔.. عَجِل لِوَلیَکَ الفَرَج بَه حَقَ زِینَب مُضطَر س💔🖤 الرُزُقنا شهادَتِ فی سَبیلِ المَهدی (عج)🌷🕊 صَلّی علی' مُحَّمد و آل مُحَّمَد و عَجِل فَرَجَهُم 💚🙏 پناه نور شهدا 🕊🌷💔 کنید 🙏💔 ؟؟!!علییی✋✅ آرزومه 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
5.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☑️ استاد رائفی پور 💠 من فقط ازاین می ترسم که از چشم شما بیفتم یا صاحب الزمان 📛 ماجرای کسی که در یک قدمی شهادت بود اما دریک لحظه به تبدیل شد 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
در چه با آرامش پناه گرفته اید کمی به نیاز دارم ؛ برای زندگی در این دنیاے پر ... عَجِل لِوَلیَکَ الفَرَج بَه حَقَ زِینَب مُضطَر س💔🖤 الرُزُقنا شهادَتِ فی سَبیلِ المَهدی (عج)🌷🕊 صَلّی علی' مُحَّمد و آل مُحَّمَد و عَجِل فَرَجَهُم 💚🙏 پناه نور شهدا 🕊🌷💔 کنید 🙏💔 🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨بسم رب الشهدا والصدیقین ✨ قرارمون_آسمون_کربلا 📃آغاز برگی دیگر از دفتر زندگیمان با نام شهد سلام بر شهدا✋🏻 🌷ای عطر بهارم عطر شهادت پیچیده توی دیارم🇮🇷 🕊شهید مدافع حرم محمودرضابیضایی🕊 🌟شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات 🦋🦋🦋
رفیق شهید من از روي عكسي كه كنار حرم حضرت زينب (س) و حضرت رقيه (س) گرفته بود برام فرستاد متوجه شدم كه به سوريه رفته بود. 😭 عَجِل لِوَلیَکَ الفَرَج بَه حَقَ زِینَب مُضطَر س💔🖤 الرُزُقنا شهادَتِ فی سَبیلِ المَهدی (عج)🌷🕊 صَلّی علی' مُحَّمد و آل مُحَّمَد و عَجِل فَرَجَهُم 💚🙏 پناه نور شهدا 🕊🌷💔 کنید 🙏💔 🦋🦋🦋
پنج سالم بود ولی هر چی از اون زمان یادمه فقط کتکهایی هست که مامانم از دست بابام میخورد،بابام یه ادم بداخلاق بددهن معتاد بود که همیشه در هرشرایطی مامانم رو میزد،غذای ما همیشه یا نون و پنیر بود یا گوجه خیار یا تخم مرغ و سیب زمینی ابپز غذای خیلی اعیونی ما کوکو بود یا املت ،،،یروز به مامانم گفتم بوی ماکارونی میاد اشک تو چشماش جمع شد و شروع کرد به نفرین کردن بابا،وقتی غروب بابام به خونه اومد مامان بهش گفت این بچه هوس ماکارونی کرده یکم پول بده برم روغن و ماکارونی بخرم ،بابا دو سه بار گفت پول ندارم که اخرش مامانم رفت دست کرد تو جیب شلوار بابا که روی چوب لباسی اویزون بود و چندتا اسکناس مچاله دراورد و گفت پس اینا چی هستند همینا رو میبرم ❌کپی حرام
که بابا طبق معمول بلند شد و شروع کرد به کتک زدن مامان،اونقدر مامانم رو زد که سیاه و کبود شد،و از اونموقع دیگه یادم موند هیچوقت چیزی از مامانم نخوام که کتک نخوره.دیگه به اون زندگی حقارت امیز عادت کرده بودم و همه ی دلخوشیم تو زندگی فقط حضور مادرم بود،کلاس اول بودم و تنها پشتیبانم مامانم،یروز که از مدرسه برگشتم دیدم مامان نیست،از بابام خیلی میترسیدم برای همین اصلا سراغ مامانم رو نگرفتم یساعت اول بابام تو هال خوابیده بود بعدش بلند شد و لباس پوشید و رفت بیرون تا نیمه های شب من تک و تنها تو خونه بودم،از ترس هرلحظه نزدیک بود جون بدم هرچی گریه کردم و مامانم رو صدا کردم خبری ازش نشد تا اینکه نیمه های شب بابا با حالی خراب به خونه برگشت. ❌کپی حرام