﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽
#همیشه ورد زبان شهیدبابایـے این جملھ
بود: آنان که گستاخـے شهادت را ندارد ،
به ناچار مرگ آنها را میپذیرد .
#ماه_رمضان .
ساامون علییک بامرااماا؟؟طاعااتتون قبوله درگااهه اووس کریممم
🦋🦋🦋
Ghasedake par par shodeh 🖤
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽
💌#خاطرات_شهدا
🌕شهید مدافعحرم #محمد_جاودانی
♨️مدافع حجاب زینبی
🌟به روایت مادر شهید: محمد تأکید زیادی بر حجاب زنان و خانمهای جامعه داشت و همیشه به خواهرانش میگفت: «امام حسین تا لحظهای که زنده بود، اجازه نداد لشکر دشمن به طرف خانوادهاش برود؛ ما هم که پیرو امام حسین هستیم، باید تعصّب درباره حجاب و ناموس را از امام حسین علیهالسلام بیاموزیم! دشمن از حجاب شما بیشتر میترسد تا از توپ و تانک ما.»
🌟یکی از دوستانش تعریف میکرد وقتی محمد در گشتهای ارشاد و امر به معروف با خانم یا دختر بیحجابی برخورد میکرد، چهرهاش از ناراحتی سرخ میشد؛ با وجود این، وظیفهی هدایتگری و ارشادی خود را فراموش نمیکرد و با استدلالهای عقلی بهشون میفهماند که بیحجابی، آزادی نیست بلکه تهدیدی برای سلامت و زندگی خود آنان است. پسرم تا زنده بود، بر حجاب و عفاف خانمها تأکید داشت و از این بابت نگران بود.
✨هدیه به روح مطهر شهید صلوات
🎉اَللهُمَّصَلِّعَلَىمُحمَّـدٍوآلمُحَمَّد🎉
🦋🦋
Ghasedake par par shodeh 🖤
18.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽
🎧 #داستان_صوتی
💠 ما مدعیان صف اول بودیم 💠
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
🌸🤲 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ احْشُرْنٰا مَعَهُمْ وَ الْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین 🤲🌸
🌸🤲 الّلهُمَّ اَحفِظ قائِدَنا وَ حَبیبَ قلوبَنا وَ نورَ اَعینَنا نائِبَ المَهدی اِمامَنَا الخامِنه ای حَتّی یَصِلَ فَرَجَ مَولانَا الْمَهْدی (عَجّ) 🤲🌸
🌸🤲 اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ وَ الْعافِیَةَ وَ النَّصْرَ وَ اجْعَلْنا مِنْ خَیْرِ اَنْصارِهِ وَ اَعْوانِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ 🤲🌸
🌸🤲 اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً 🤲🌸
🌸🤲 اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدی (عَجّ) 🤲🌸
🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽
#شب عملیات بهش گفتن محمودرضانمیخواے صداے #دخترت روبشنوے شایدبرگشتے درکارنباشه ها!گفت:من ازکوثرم گذشتم...
اورفت تا#کوثرهادرآرامش زندگے کنن
انشاالله #ادامه دهنده ے راهشان باشیم ونگذاریم #خونشان پایمال شود
#شهیدانه
#محمودرضابیضایی
🦋🦋🦋
Ghasedake par par shodeh 🖤
#معامله ۶
چند روز بعد یکی از همکار ها بهمگفت که رئیس شرکت ازش خواسته تا از من خاستگاری کنه. خیلی جا خوردم. فکرش رو هم نمیکردم. با خودم گفتمنکنه حرف های همسرس اوت اوایل جدی بود و رئیس از اول به من نظر داشته. وسایلم رو جمع کردم و از شرکت رفتم. دیگه هم سر کار نرفتم. حال مادرم یکمبهتر شده بود. دنبال یه کار جدید بودم که در خونمون رو زدن. وقتی باز کردم با دیدن رئیس شرکت خواستمدر رو ببندم اما اجازه نداد. اومد داخل و برامتوضیح دادکه از اول هیچ احساسی بهم نداشته و وقتی من دوباره برگشتم سرکار شش ماهی بوده که جدا شدن. خیلی زود با هم ازدواج کردیم. همسرش وقتی فهمید با من ازدواج کرده خیلی ناراحت شد و اومد جلوی خونه ناراحتی کرد ولی شوهرم خیلی محکم بهش گفت اگر بچه رو میخواد حق نداره دیگه بیاد دَر خونه. بعد از اون اتفاق دیگه نیومد. ایرج خیلی به من ظلم کرد و من منتظر روزی هستم که خدا جوابش رو بده اما هنوز نداده. الان یه پسر دارم و با شوهرم راحت زندگی میکنم. فقط گاهی همسر اولش به بهانهی گرفتن پول برای خرج دخترش میاد جلوی در تا حرف بزنه اما هر بار شوهرم من رو میفرسته جلوی در و میگه بهش بگو میریزم به حسابت. حتی یک کلمه هم باهاش حرف نمیزنه. خدا رو شکر میکنم که سختی های منم تموم شد.
پایان
کپیحرام
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
خدمت اعضای محترم سلام وعرض ادب واحترام وآرزوی قبولی طاعات 🌹
قسمت جا افتاده از داستان خدمت شما سروران گرامی🙏❤️
5.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽
🌹 #ارباب_حسیـــنجانم
دِلِ پُرخواهِشِ مَن را
بِه حَریمَٺ وا کُن..
شَبِ جُمعِه ای
هَم نِشینِ مادَرَٺ زهرا کُن
مَن حَرَم لازِمَم اَرباب،
بِطَلَب ڪَربُبَلا
قَلَم وُ کاغَذَش اَزمَن،
تو فَقَط اِمضا کُن
🌹 #صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله
🌹 #اللهم_ارزقنا_کربلا
♡••♡••♡••♡••♡
🦋🦋🦋
15.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽
باید که در این حادثه توبیخ شود خصم
درسی بدهیم عبرت تاریخ شود خصم
حق داری اگر خصم که از ما بهراسی
در حمله ما راه فراری نشناسی
ما قدرت حقیم تلاویو ضعیف است
ما #نیروی_قدسیم و هدف #قدس شریف است
سردار دل ها حاج #قاسم_سلیمانی
شهیدان #ابومهدی_المهندس #عماد_مغنیه #مصطفی_بدرالدین #احمد_متوسلیان #احمد_قصیر #سید_عباس_موسوی #حکیم #بهنام_نیکام #سید_محمدحسین_نواب
#حسین_طاهری #رجزخوانی #غزه #فلسطین #یمن #اسرائیل #صهیونیست #وهابیت
🦋🦋🦋
Ghasedake par par shodeh 🖤
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽
🌤#روزشمار_شهدایی_مدافعان_حرم
🗓امروز ۱۶ فروردین ۱۴۰۲مصادفبا سالروز:
🌹شهادت شهید محمد جنتی
📸 تصویری از شهید مدافع حرم، #محمد_جنتی (حاج حیدر) در کنار سرلشکر #قاسم_سلیمانی
🔺انتشار به مناسبت سالروز شهادت شهید مدافع حرم محمد جنتی
#سالروزشهادت🕊🕊
🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍمیکنم
🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
:﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽
🎥#ببینید| تشییع پیکر شهدای مدافع حرم میلاد حیدری و مقداد مهقانی در تهران
🌹 🌷الّلهُمَّ صَلِّ عَلَے مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُم🌷🌾
🌹🌷الّلهُمَّ صَلِّ عَلَے مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُم🌷🌾 🌺
🌹 🌷الّلهُمَّ صَلِّ عَلَے مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُم🌷🌾 🌺
🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽
✍فرازی ازوصیت نامہ شهید🌹
🌸فرزندانم . .
محبین حضرات معصومین
علی آقا،خانم فاطمه و آقا محمد.
🍂خوشحالم که به دِین خود عمل کردم شاید نواقصی هم داشته ام اماسعی کردم که فقط رزق_حـلال کـریـمه اهـل بـیت علیهاالسلام رابه خانه برسفره مهیا کنم و از حضرات معصومین خواستارم که نسل و ذریه ام، ولایت مدار و ادامه دهنده ی راه این حقیر باشند.
🍂مطمئنم پسرانم متدین، ولایتی و مفید برای نشراحکام دین و دخترم باعفت و حجاب خود با چادر،دل حضرت زهرا(س) را شاد می کند.
🍂بدان که برای این چادر کـه هدیه حضرت زهرا سلام الله علیها است، خون دلهاخورده شده و خون های بسیاری برای حفظ آن بر زمین ریخته است.
🥀خادم حرم حضرت معصومه
🌷مدافع حرم حضرت زینب
🌹شهیـد مهدی ایمانی
🦋🦋
Ghasedake par par shodeh 🖤
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽
📸مزار ۳شهید از یک خانواده در یک قاب!
🇮🇷شهید کاظم حسناوی
🇮🇷شهید عباس حسناوی
🇮🇷عموهای شهید مدافعحرم جوادعلی حسناوی
🌹شهید #کاظم_حسناوی
▫️تاریخ شهادت: ۱۳۶۰/۰۲/۰۴
▫️محل شهادت: عراق
▫️مبارزه با حکومت صدّام
🌹شهید #عباس_حسناوی
▫️تاریخ شهادت: ۱۳۶۰
▫️محل شهادت: عراق
▫️مبارزه با حکومت صدّام
🌹شهید #جوادعلی_حسناوی
▫️تاریخ شهادت: ۱۳۹۴/۰۱/۱۴
▫️محل شهادت: بلد عراق
▫️درگیری با گروه تکفیری داعش
📿شادی ارواح مطهر شهدا صلوات📿
❁اللَّهمَّصَلِّعَلَىمُحمَّـدٍوآلمُحَمَّد❁
🦋🦋🦋
#اقبال ۱و ۲
در طول ماه پنج روز میرفتم خونه برای استراحت اونم همش کنار فاطمه بودم با هم میرفتیم میگشتیم و اخرم باباش نمیذاشت برم خونمون میخوابیدم همونجا، کل این پنج روز شاید یک روز یا ی نصفه روز خونمون بودم اونم فاطمه کنارم بود ی زمین نزدیک خونمون خریدم تا بسازمش با فاطمه طرح های زیادی داشتیم که توش اجرا کنیم رفتم اهن خریدم و جوشکار اوردم که اهنشو جوش بده کارها رو به برادرام و شوهرخواهرم سپردم و رفتم سرکارم فاطمه هر روز باهام تماس میگرفت و کلی حرف میزد از خونه از جهیزیه ش و هر چیزی که براش جذاب بود، داداشام و شوهرخواهرمم مشغول پی ریزی ساختمون بودن همه چیز عالی بود برنامه ریزی کرده بودم که به محض تکمیل شدن خونه عروسی کنیم و کارمم ببرم نزدیک خونمون دیگه طاقت دوری از فاطمه رو نداشتم اما کم کم متوجه شدم فاطمه ی جوری شده هر چی میپرسیدم چی شده هیچی نمیگفت رفتارهاش خاص شده بود کم حرف میزد و همش میگفت چی بگم چی بگم کم کم سرد شد تماسهاشم کم شده بود وقتی زنگ میزدم همش میخواست زود قطع کنیم و میگفت کار دارم بهت زنگ میزنم اما زنگ نمیزد اعصابم بهم ریخته بود و اشفته بودم نمیدونستم مشکلش چیه دلم میخواست زودتر برم پیشش اما نمیشد و کار قبول کرده بودم
ادامه دارد...
کپیحرام