eitaa logo
شهید گمنام🇵🇸
9هزار دنبال‌کننده
12.7هزار عکس
6.4هزار ویدیو
106 فایل
ادمین ثبت خاطرات @Mahdis1234 کانال دوم ما مسیر بهشت https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae تبلیغات شما پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/4173332642Cacf0e5f1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
با سرو صدای و همهمه بچه ها از خواب بیدار شدم و نشستم خواستم اعتراض کنم که چرا مراعات ما روکه خوابیم نمی‌کنید نگاهم افتاد به چشم‌های گریون چند تاشون نگران از تخت اومدم پایین ملکی رو دیدم که بیشتر از همه بی‌قراری میکنه پرسیدم _چی شده چرا همتون ناراحتین؟ سری تکون داد _پاشو بیا ماهان گروه تفحس پیکریه شهید رو پیدا کردن به اینجا که رسید زد زیر گریه و ادامه داد _ماهان باید به خود این شهدا توسل پیدا کنیم که قیامت شرمندشون نشیم آهی کشیدم درست میگی ماهان باید به خود شهدا متوسل بشیم که دست ما رو هم بگیرن مشتاق دیدار این شهید گمنام پیدا شده گفتم _زود باش بریم منم ببینم قدم تند کردیم سمت در خروجی که یه مرتبه متوجه شدم ساسان خواب و حتما دوست داره این صحنه رو ببینه رو کردم به ملکی _برم به داداشمم بگم باهامون بیاد _باشه برو بگو و زود برگرد پا تند کردم سمت تخت ساسان از نردبون تختش رفتم بالا دستم رو گذاشتم رو پاش تکون دادم _ساسان ساسان بلند شو، پاشو شهید پیدا کردن چشم هاش رو باز کرد _چی میگی؟ _راست میگم بیا پایین با هم بریم ببینیمش با شنیدن این حرف فوری نشست و بعد از چند لحظه پیرهنش رو تنش کرد و از تخت اومد پایین و سه تایی و راه افتادیم من رو کردم به ملکی _چرا انقدر با عجله داریم میریم _چون فوری انتقالش میدن دیگه دیدنش سخت میشه نگاهم افتاد به گروهی که دور هم جمع شدن یکی داره نوحه میخونه و یه عده ام با گریه سینه میزنن . نزدیکتر که شدیم متوجه تابوتی که روی زمین بود شدم فهمیدم که این تابوت حامل ادامه دارد... کپی حرام⛔️ جمعه ها و روزهای تعطیل داستان نداریم🌷
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ نــام :سیدحمید نـام خـانوادگـی :طباطبایی مهر نـام پـدر :سید احمد تـاریخ تـولـد :۱۳۳۸/۶/۵ مـحل تـولـد :تهران سـن :۵۳ سـال دیـن و مـذهب :اسلام شیعه وضـعیت تاهل :متاهل شـغل :پاسدار مـلّیـت :ایرانی دوستان و همرزمان خود برای رسیدن به شهادت التماس دعا گفته و شاید مجوز عروج خود را در سفر به خانه خدا از معبودش گرفته بود. اودر چهارم اسفند ماه سال ۱۳۹۱توانست به عنوان شهید مدافع حرم خود را به جاودانگی برساند و در راه دفاع از حرم آل الله در سوریه بال در بال ملائک بگشاید. کلام شهید 💢درگرفتن از ظالم ونابودی و برملا کردن نفاق و احیاء دین در کنار ولی امرمسلمین و با جان را فدا می کنم. ولادت‌‌‌...🌸🌸 🕊سلام 🤚صبحتون منور به لبخند 🌷🌷 🌿🌾 اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ 🌾🌿 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ تاریخ شهادت: 1367/06/05. محل شهادت: شوشتر. محل خاکسپاری: گلزار شهدای هلال بن علی (ع) آران. ماشاالله یتیمیان در خانوادهای پرجمعیّت و مستضعف چشم گشود ... سالروزشهادت‌شهید ماشاالله یتیمیان آرانی 🕊سلام 🤚صبحتون منور به لبخند 🌷🌷 🌿🌾 اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ 🌾🌿 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 5 شهریور؛ روز بزرگداشت محمدبن زکریای رازی و روز داروساز پنجم شهریور، روز بزرگداشت زکریای رازی است. به پاس زحمات و کشفیات این حکیم و شیمیدان بزرگ ایرانی در عرصه داروسازی، روز بزرگداشت وی، روز داروسازی نام نهاده شده است. سالروز تولد این پزشک شهیر مسلمان و ایرانی به عنوان روز بزرگداشت این شخصیت برجسته علمی نامگذاری شده است. به پاس زحمات و کشفیات این حکیم و شیمی‌دان بزرگ ایرانی در عرصه داروسازی، روز بزرگداشت وی، روز داروسازی نام نهاده شده است. 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ بهرامی، اکبر: پنجم شهریور ۱۳۴۶، در روستای قلات از توابع شهر تاکستان به دنیا آمد. پدرش غلامحسن ، کشاورز بود و مادرش صفیه نام داشت. تا اول متوسطه در رشته انسانی درس خواند. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. شانزدهم تیر ۱۳۶۷، در سردشت توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است. سالروزولادت شهید اکبر بهرامی 🕊سلام 🤚صبحتون منور به لبخند 🌷🌷 🌿🌾 اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ 🌾🌿 🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ اونقدر سینه میزد بهش میگفتن کم خودتو اذیت کن میگفت:این سینه نمی سوزه..... موقع شهادت همه جاش ترکش بود.بجز سینه اش..... ❤️شهید حمید سیاهکالی مرادی❤️ #مدافعان_حرم_حضرت_زینب ‍🦋🦋🦋
قسمت اول مدافع امنیت حاج حسن علی بخردان 🍃🌷🍃 در سال 1356#، در یکی از شهرهای توابع شهرستان یاسوج درخانواده ای متدین ومذهبی متولدشد. 🍃🌷🍃 متاهل بود و ۳ فرزند  به یادگاردارد،  ۳ تا پسر، پسربزرگ ایشان ۱۳ ساله ،دومی ۹ ساله وپسرکوچکش ۶ ساله بودند. 🍃🌷🍃 ایشان بعداز دیپلم سال ۱۳۷۶# وارد انتظامی شد، در انتظامی ادامه تحصیل داد و گرفت، در کنار به خود در انتظامی پرداخت. 🍃🌷🍃 در انتظامی ،جذب ویژه ناجا شد، پس از مدت زمان کوتاهی به عنوان یکی از ویژه جهت کادر و وظیفه کرد. 🍃🌷🍃 ایشان در تمامی ها به عنوان یک زبده آماده بود و با های و قوانین و اصول رزم در ها بود. 🍃🌷🍃 ادامه دارد👇👇
قسمت دوم مدت زیادی در انتظامی فارس انجام وظیفه کرد و پس از آن طی چند سال گذشته به منتقل شد. 🍃🌷🍃 به دلیل احساس ، و که ایشان داشت در سال 1394# به سمت با موادمخدر شهرستان بستک شد. 🍃🌷🍃 اشرار منطقه پس از چندین بار شدن در هایی که ایشان کرده بود، در نهایت به این نتیجه رسیدند که با ایشان کنند. 🍃🌷🍃 اشرار با پیشنهاد های کلان می خواستند به فعالیت های مجرمانه خود ادامه بدهند که با ایشان روبرو شدند. 🍃🌷🍃 ادامه دارد👇👇
قسمت سوم به روایت از همسر : روزها می گرفت و در طاقت فرسای با زبان به اشرار مسلح و سوداگران مرگ می رفت. 🍃🌷🍃 دقیقا روز قبل از شون، طبق روال همیشه چند کالا برای های سرپرست کردند و به دست آن عزیزان رساندند. 😭 🍃🌷🍃 بخردان در مورد افراد و احساس می کردند.😭 🍃🌷🍃 خیلی وقت ها از سرکار که برمی گشتن چند آب برمی داشت، یک شیشه می گرفت، به اتفاق هم به می رفتیم. همیشه می گفت این اینجا ...😭😭 🍃🌷🍃 آرزو داشت سفرش 🌷 باشه 😭😭 خوش به سعادتش... وقتی به رسید هنوز های روی اربعین روی بود...😭😭 🍃🌷🍃 ادامه دارد👇👇
قسمت چهارم به روایت از مادر : در وصف همین قدر بگویم که به بسیار می داد، هیچ وقت وقتش افتاد.😭😭 🍃🌷🍃 اش از من این بود که برای کنم...😭😭سخت بود ولی...😭امیدوارم هرچه زودتر منو به برساند😭😭فقط است که می داند چقدر دلم برایش شده.😭😭 🍃🌷🍃 بقدری به اعضای خانواده، خصوصا" من وپدرش داشت،و و می کرد که یقین داشتم حسن را بدون سوال و جواب به بهشت می برد...😭😭 🍃🌷🍃 ادامه دارد👇👇
قسمت پنجم به روایت از انتظامي بستك استان هرمزگان: پليس با# مواد مخدر اين شهرستان حين زنی به همراه يكی از انتظامي در محل خويش در با قاچاقچيان مواد مخدر به درجه رفيع نائل شدند. 🍃🌷🍃 سروان بخردان ساعت 15 و 30 دقيقه 14 ماه در حين زنی در لاورميستان به سمت در استان به يك دستگاه وانت پيكان با دو راننده و سرنشين مشكوك شده دستور ايست دادند. 🍃🌷🍃 خودرو به دستور پليس بی توجه ای كرده و راه فرار در پيش می گيرد كه پس از تعقيب و گريز در مسير طولانی و ورود به جاده های خاكی با يكديگر می شوند.  🍃🌷🍃 پليس مبارزه با مواد مخدر شهرستان در اين مورد افراد ناشناس قرار گرفتند.😔 🍃🌷🍃 هاي وارده به پليس مبارزه با مواد مخدر شهرستان موجب شون در مسير بيمارستان می شود‌‌.😔 🍃🌷🍃 ادامه دارد👇👇