eitaa logo
شهید گمنام🇵🇸
9هزار دنبال‌کننده
12.9هزار عکس
6.5هزار ویدیو
108 فایل
ادمین ثبت خاطرات @Mahdis1234 کانال دوم ما مسیر بهشت https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae تبلیغات شما پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/4173332642Cacf0e5f1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ میگویند ڪہ ابتداے صبح رزق بندگانت را تقسیم میڪنے میـشود رزق من امـروز رفاقتے باشـد... از جنـس شھیدان... با عطـر شھـادت... با عشق یک شھیـد... فراموش نڪنیم ڪہ ، از شرمندہ ایم 🍃🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸 🦋🦋🦋🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ شهدای دهه هفتادی مدافع حرم 🌹عباس دانشگر 🌹محمدرضادهقان 🌹مصطفی موسوی 🌹محمدحسین میردوستی 🌹حسین معزغلامی 🌹محمدامین کریمیان 🌹احمد مکیان 🌹محسن حججی فراموش نڪنیم ڪہ ، از شرمندہ ایم 🍃🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸 🦋🦋🦋🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
🍃🍃🍃🌺🌺🍃🍃🍃 معاملہ ے پرسودے است شهادت فانے مے دهے و باقے مے گیرے! جسم مے دهے و جان مے گیرے! جان مے دهے و جانان مے گیرے! چہ لذتے دارد ؛ نظرڪردن بہ " وَجْهُ الله شهادت لیاقت مے خواهد ڪاش لایق بودیم 🌹شهدا شرمنده ایم🌹 🦋🦋🦋 🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🎥نماهنگ زیبا به یاد شهید حاج سردار گمنام نیروی قدس 🌹 رویاد کنیم... 🌺با و یک ... 🌹اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌹 🦋🦋🦋. 🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
‍ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• 📨 🌕شهید مدافع حرم احمد قنبری 🔷خــــادم الحسیــــن 🎙راوے: مادر شهید محله مان مسجدی نداشت. زمینی را وقف ساخت‌ مسجد صاحب‌الزمان(عج) کرده بودند. مردم محل از این موضوع خیلی خوشحال بودند. شبهای جمعه تکه‌موکتی را در همان زمین پهن میکردند و زنان و مردان باایمان محل برای اقامه‌ی نماز به آنجا می‌رفتند🕌 احمد هم که از ۶سالگی اهل نمازخواندن بود، در آن زمان ۱۲سال بیشتر نداشت. شبهای جمعه کِتری بزرگ آب‌جوش و لیوان و چایی را روی فُرقونی می‌گذاشت و به آنجا می‌رفت تا به نمازگزاران چایی بدهد. همیشه نگران دستان کوچک و جثه‌ی کودکانه‌ی احمد بودم که‌ مبادا آبجوش روی او بریزد☕️🤭🫖 یک شب، نمازم را تمام کردم که با صدای گریــــه‌ی احمــــد، هراســــان به حیــــاط رفتــــــــم😨 گفتم: احمد جان! مادر به فدایت! چه شده؟؟ چقدر گفتم مراقب باش! آخرش آبجــــوش روی‌ات ریخــــت؟😭 بدنش را وارسی کردم و خبری از سوختگی نبود اما یک‌بند گریــــه می‌کــــرد🙄 گفتم: مادر، دلم هزار راه رفت! چه شده؟ چــــرا گریــــه‌ می‌کنی؟😭 احمد گفت: مادرجان! وقتی به خانمها چایی می‌دادم، یکی از خانم‌ها به من گفت: «خــــادم الحسیــــن»!💚 آری! اینگونه پس از شهادتش، شهید مدافع حرم احمد قنبری آخرین طواف حرمش را دید و لقب "خادم الحسین" برای همیشه بر او باقی ماند!🕊 🎂 ✨هدیه به روح مطهر شهید صلوات 🎊اَللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد🎊 •┈┈••✾❀🕊🦋🕊❀✾••┈┈• 🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
راستی‌ها وقتی به سمت خدا میری حتی اون غرور کاذبتم شکسته می‌شه ساسان کجا و عذرخواهی، اون همیشه ادعا می‌کرد که هر کاری می‌کنه کارهاش درسته حالا داره از من عذرخواهی می‌کنه برام خیلی تعجب آوره بستنی رو از دستش گرفتم _ممنون داداش تو منو حلال کن من خیلی اذیتت کردم لبخند رضایتی زد _اولش که توی کارهام دخالت می‌کنی خیلی عصبی و کلافم می‌کنی ولی وقتی که بهش فکر می‌کنم خیلی از دستت می‌خندم پشت کارت عالیه خندیدم و جواب دادم درس پس میدم داداش جان ساسان ابرو داد بالا ای ای ای ای از دست تو ماهان یعنی من عرشیا پرید تو حرف ساسان _خب دیگه انقدر برای هم نوشابه باز نکنید که داره حسودیم میشه ساسان رو کرد به عرشیا و به شوخی جواب داد الْحَسُودُ لَا یَسُود به این حرف ساسان هرسه‌مون زدیم زیر خنده خدا را شکر جو ماشین عوض شد و تا برسیم به خونه مادربزرگ عرشیا همینجوری گفتیم و خندیدیم ساسان ماشین رو پارک کرد سه تایی از ماشین پیاده شدیم عرشیا زنگ خونه مادربزرگش رو زد صدای خانم مسنی از پشت آیفون اومد _کیه؟ عرشیا جواب داد _منم و ساسان و داداشش ماهان در، رو باز کن در باز شد عرشیا رو کرد به ساسان _من اگه تنها بیام اینجا مادر بزرگم در، رو باز نمی‌کنه میگه یه دختر نامحرم امانت، اینجاست که من نمی‌تونم یه پسر مجرد راه بدم ساسان خنده‌ی رضایتمندی برلبش نشست و جواب داد _منم میدونستم ناموسم رو کجا بیارم با شنیدن این حرف‌ از تعجب چشم‌هام گرد شد و تو دلم گفتم عه گفت ناموسم بَه بَه ساسان واقعا قصدش با اکرم ازدواج نگاهم رو دادم به آسمان نجوا کردم... ادامه دارد... کپی حرام⛔️ جمعه ها و روزهای تعطیل داستان نداریم
‍ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• 📚برشی از 📕«قرعه‌ای از آسمان» 🔵شهید مدافع‌حرم عمار بهمنی ❤️عمار می‌گفت:«یکی از آرزوهام اینه که یه خونه‌ی خوب و خیلی بزرگ بخرم و هر سال بدم به یه زوج جوون که رایگان استفاده کنن، شاید بتونن خونه‌ای تهیه کنن». دست و دل‌باز بود و حبّ دنیا نداشت. تا جایی که می‌توانست به یاری دیگران می‌شتافت. اگر سر چهارراه پشت چراغ قرمز ترمز می‌کردیم یا در خیابان فردی را می‌دید که به کمک نیاز دارد، بی‌منّت و خالصانه پیش‌قدم می‌شد. 🦋به فراخورِ حال آن آدم‌هایی که محتاج کمک بودند، سریع دست به جیب می‌شد و با حفظ آبروی طرف، هر چه در جیبش بود، می‌بخشید. درصورتی که خودش به همان مقدار پول در تهِ جیبش به‌شدّت نیاز داشت. ❤️این عملِ عمار برایم جالب بود و می‌گفتم: «تو که بیکاری شدی، پولت را لازم داری، حال چرا همهٔ دار و ندارت را می‌بخشی؟ مقداری‌ش رو ببخش و مقداری رو نگهدار!» می‌گفت: «نه، اگه به همین آدما کمک کنیم، دعاشون در حق ما برآورده می‌شه و عاقبت بخیر می‌شیم.» 🦋در شهرک بودیم و داشتیم از جایی رد می‌شدیم. دیدم عمار رفت سمت رُفتگری که مشغول نظافت بود. رفت جلو و دست داد. شروع کرد به گپ‌زدن. در همان حال، کمک مالی هم بهش کرد. این حرکات را چندین بار از او دیده بودم اما هیچ‌وقت به روی خودش نمی‌آورد. به او می‌گفتم: «فهمیدم کمک کردی.» و او منکر می‌شد و می‌گفت: «نه! فقط احوالش را پرسیدم و "خسته‌نباشید" گفتم.» ❤️اما من اصرار می‌کردم که فهمیدم و او هم از من قول می‌گرفت حالا که میدانم، به کسی چیزی نگویم. همیشه این کارهایش برایم جالب بود. بی‌ریا بود و دوست داشت کارهای خیرش پنهانی باشد. با اینکه آن آدم‌ها را برای اولین‌بار می‌دید، طوری گرم می‌گرفت و دم‌خورشان می‌شد که انگار سال‌هاست آن‌ها را می‌شناسد. شاید آن آدم اصلاً ایرانی هم نبود اما او دریغ نمی‌کرد. 🎂 🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات 🌈اللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد🌈 •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• 🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ شهید علی زندی نام پدر: منصورعلی تاریخ تولد: 12-8-1339 شمسی محل تولد: اردبیل سرباز ارتش تیپ23نوهد سن:22سال تاریخ شهادت : 24-6-1361 شمسی محل شهادت : بانه _سردشت گلزار شهدا: قاسمیه اردبیل برادر ایشان حسن هم به شهادت رسیده است 🌹 رویاد کنیم... 🌺با و یک ... 🌹اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌹 🦋🦋🦋🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ شهید محمدحسین کلانتری (۱۳۴۰ ساری _ ۱۳۶۲ شلمچه) متولد شهرستان شهید پرور ساری در استان مازندران است. ایشان در خانواده‌ای با ایمان و دوستدار اهل بیت علیه ‌السلام متولد شد، محمدحسین کلانتری سرباز ارتش جمهوری اسلامی ایران بود و در لشکر ۷۷ ثامن الائمه در رسته مخابرات به اسلام خدمت می کرد که در مورخه ۱۳۶۲/۶/۲۴ هجری شمسی در منطقه شلمچه شهد شیرین شهادت نوشید و در جوار رحمت الهی جای گرفت. پیکر پاک شهید کلانتری در مورخه ۱۳۶۲/۶/۳۱ تشییع در گلزار شهدای ملامجدالدین به خاک سپرده شد. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش 🌹 رویاد کنیم... 🌺با و یک ... 🌹اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌹 🦋🦋🦋.🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ آنچه ملاحضه می فرمائید در مورد شهید والا مقام مــوسی آهنــگر دارابی از شهدای دانش آموز شهرستان ساری می باشد که به همت اعضای جنبــش دانـــش آمـــوزی استان مازندران پژوهش و ارائه شده است . انشاءالله مورد قبول قرار گیرد. نام پدر : خلیل تاریخ تولد : 1344/03/01 تاریخ شهادت : 1362/06/24 محل تولد : میاندورود گلزار امام زاده علی اکبر روستای اوسا ساری نحوه شهادت : جراحات وارده محل شهادت : مهران موسی آهنگری دارابی در عضویت بسیجی به اسلام خدمت می کرد که در ۱۳۶۲/۰۶/۲۴ هجری شمسی در منطقه مهران شهد شیرین شهادت نوشید و در جوار رحمت الهی جای گرفت. شهید آهنگری دارابی پس تشییع و در زادگاهش اوسا دفن شد. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. .🌹 رویاد کنیم... 🌺با و یک ... 🌹اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌹 🦋🦋🦋🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🔴شهيد مدافع حرم سيدعلى زنجانى به روايت مداح اهل بیت حاج مهدی سلحشور؛ ﷽ سید علی عزیز ما دنیائی از صفا و صمیمیت بود. عشق به شهادت در دریای زلال چشماش موج می‌زد. پارسال گفت حاج مهدی بریم یه سر خطوط بچه‌های حزب‌الله. میخوام ببینی چه عشقی به حضرت آقا دارند. با هم رفتیم بچه‌های حزب الله تا فهمیدن من بعضی از اوقات خدمت حضرت آقا مشرف می‌شم، برگه‌ای رو آماده کردند و اسامی شونو توش نوشتند تا اون نامه‌ی حامل سلام رو، خدمت ایشون تقدیم کنم. راست می‌گفت عشقشون به آقا مثال زدنی بود هر کدوم اسمش رو می‌نوشت چشاش بارونی می‌شد و با یه حسرتی می‌گفت سلام خالصانه‌ی ما رو خدمت حضرت آقا ابلاغ کنید. و بگید تا جان در بدن داریم با جان و مال و فرزند و خانواده در رکابتون هستیم. خوش به سعادتش مزدش رو گرفت رزقنالله مهدی سلحشور 🦋🦋🦋🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ شهید احمد جعفری نیا در24 آبان سال 61 در منطقه عین خوش و شهید علی جعفری نیا نیز در 24 شهریور سال 66 در شلمچه به شهادت رسیدند، این دو شهید بزرگوار از نیروهای بسیجی لشکر 17 امام علی بن ابی طالب(ع) بودند.شهید احمد جعفری نیا در وصیت‌نامه‌اش نوشت: مادرم شما در به ثمر رسیدن این فرزندان تان سهم به سزایی داشتید و من تا به حال نتوانستم این خدمت شما را جبران کنم ان‌شاالله اگر پیروز شدم و به لقا الله پیوستم در آن دنیا زحمات شما را جبران خواهم کرد. شهید احمد جعفری نیا اولین شهید از خانواده‌ی شهیدان احمد، علی و محمد جعفری نیا است که در چهارم بهمن ۱۳۴۳ شهر مذهبی قم دیده به جهانی گشود. دوران ابتدایی را در مدرسه رشدیه و دوران راهنمایی را در مدرسه ۱۷ شهریور گذراند بعد از آن وارد دبیرستان آیت الله کاشانی شد که این دوران از زندگی احمد مصادف با آغاز طلیعه انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) شد و احمد نیز به مبارزه علیه رژیم پهلوی پرداخت و در راه استقرار حکومت اسلامی از هیچ تلاشی دریغ نکرد. احمد جعفری نیا با شرکت در تظاهرات و پخش اعلامیه‌های امام کوشش فراوان می‌کرد و مدام خشم و انزجار خود را نسبت به حکومت پهلوی اعلام می‌داشت. در دوران مدرسه که هیچگونه آزادی در مدرسه وجود نداشت دانش آموزان را بسیج می‌کرد و با شعارهای کوبنده علیه رژیم منفور پهلوی مخالفت خود را ابراز می‌کرد.مادرشهیدان جعفری‎نیا:فرزندانم را برای حفظ اسلام و قرآن به جبهه فرستادم مادر شهیدان محمد، علی و احمد جعفری‎نیا گفت: فرزندانم را در اطاعت از فرمان امام که همانا حفظ اسلام و قرآن بود به جبهه فرستادم و در شهادت سه فرزندم، راضی به رضای خداوند هستم. سالروز شهادت شهید علی جعفری‌نیا 🕊شادی ارواح طیبه شهدا صلوات ‏ 🌷 صلوات 🌷‌ ✨ التماس دعای فرج𓬨 ✨ یاعلی🖐 🦋🦋🦋 🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷