eitaa logo
شهید گمنام🇵🇸
9.2هزار دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
6.1هزار ویدیو
98 فایل
ادمین ثبت خاطرات @Mahdis1234 کانال دوم ما مسیر بهشت https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae تبلیغات شما پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/4173332642Cacf0e5f1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ شهید محمود لاچینی در اسفند‌ سال 1327 در شهرستان قوچان متولد شد.تحصیلات‌اش را تا دبیرستان در قوچان گذراند.سپس سال آخر دبیرستان به شهر مقدس مشهد مهاجرت کرد و در جوار ثامن‌الائمه(ع) تحصیلات را به اتمام رساند. ‌برای گذراندن یک دوره تخصصی تانک و زره پوش، عازم انگلستان شد. او فردی متدین، غیور، وظیفه شناس، مهربان و پرتلاش بود. در اولین روز​های جنگ به همراه گردان تانک-که فرماندهی آن را به عهده داشت- روانه جبهه شد و در آنجا حماسه​ها آفرید. هنگام عزیمت در نامه ای خطاب به همسرش چنین می‌نویسد: «همسرم هم اکنون که این یادداشت را برایت می‌نویسم قرار است طی یکی دو روز آینده به ماموریت جنوب اعزام گردم،با تمام وجود مایلم در این نبرد شرکت نمایم و حتی المقدور در این راه جان‌فشانی کنم. این فرمانده شجاع و حماسه آفرین در مدتی که در جبهه‌ها حضور داشت، مخلصانه جنگید تا اینکه سرانجام در تاریخ 23/7/1359 در منطقه جنوب کرخه هنگامی‌که با تانک به نیروهای دشمن هجوم می‌برد، مورد اصابت موشک متجاوزان بعثی قرار گرفت و به درجه رفیع شهادت نایل آمد. شهادت شهید عبدالرضا جعفری 🦋🦋🦋🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ خلبان اسدالله محمدی یکم فروردین ماه سال 1331 در مشهد متولد شد با پایان تحصیلات در دی ماه سال 1349 وارد نیروی هوایی گردید و پس از طی دوره پیشرفته پرواز در آمریکا به ایران بازگشت . صبح روز بیست و سوم مهرماه سال 1359 دو فروند اف 4 ئی به لیدری سرگرد خلبان محمدی و شماره دو به خلبانی سروان اسدالله محمدی و کمک ستوانیکم مصطفی صغیری به قصد بمباران تاسیسات اقتصادی العماره به پرواز در می آیند با رسیدن روی هدف هر دو جنگنده به خوبی مواضع را بمباران می نمایند ولی در راه بازگشت هواپیمای شماره دو مورد اصابت موشک قرار می گیرد و هر دو خلبان مفقود الاثر می گردند . در گزارش پس از پرواز جناب محمود محمدی ذکر می کنند که صدای مورس چتر هر دو خلبان راشنیده است . حتی در روز بعد از سانحه برای لحظاتی صدای خلبان اسدالله محمدی از رادیو عراق پخش می شود ولی عراق هرگز زیربار زنده بودن این عزیزان نمی رود و هر دو خلبان چند سال است که مفقود الاثر می باشند . سالروزشهادت شهید خلبان اسدالله محمدی شهید مصطفی صغیری 🦋🦋🦋🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ از وقتی رفتی هر چی لاشخور و کفتار برا ما شاخ و شونه میکشه😭😭 ♦️ای کاش بودی و دلگرم همرزمانت بودی❤️ مالک اشتر ایران🇮🇷 🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ در روز بیستم مهر ماه ۵۹ بود،بعد از انجام موفقيت‌آميز مأموريت خود، در بازگشت گرفتار پدافند هوايي دشمن بعثي شد. در اين نبرد هم هواپيما و هم خود او از لحاظ فيزيكي دچار سانحه مي‌شوند. پس بايد تصميم بگيرد؛ متوجه مي‌شود كه نه هواپيما و نه او توان بازگشت به وطن را ندارد. لحظه‌هاي خاصي براي او سپري مي‌شود. از دوست و هم رزمش كه با او همراه بود مي‌خواهد تا هواپيماي او را به سمت هدفي راهنمايي كند.و چنين شد كه آتشي بزرگ از يكي از اهداف دشمن بعثي به هوا برخاست. او با هواپيمايش داخل آن هدف شد تا سرافرازانه فرود زندگي خويش را جشن بگيرد، او با اين سقوط،به جاودانه‌ترين صعود هستي دست يافت و به مقام عالي شهادت نايل آمداين شهيد بزرگوار كه‌ زاده استان اردبیل و افتخار اين خاك است،او با شجاعت تمام به سوي شهادت شتافت تا جان تازه‌اي به اين انقلاب ارزشمند بدهد. بايد با افتخار بگوييم كه او اردبيلي است و فرزند رشيدي از همين ديار. اگرچه سنگ قبري به نشانه او در امامزاده محمد كرج موجود است، ولي نام اين قهرمان جاويدالاثر، در اين منطقه هميشه جاودان مي‌ماند شهید خلبان هوشنگ قدیری مقدم 🦋🦋🦋🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
نــام :تیمور نـام خـانوادگـی :علیدادی تلخستانی نـام پـدر :برزو تـاریخ تـولـد :1314/03/02 مـحل تـولـد :اراک سـن :45 سـال دیـن و مـذهب :اسلام شیعه وضـعیت تاهل :متاهل شـغل :شغل آزاد مـلّیـت :ایران دسـته اعـزامـی :سایر مسئولیت نظـامی :اطـلاعاتی مـوجود نـیست درجـه نظـامی :اطـلاعاتی مـوجود نـیست تـحصیـلات :خواندن و نوشتن جـزئیات شـهادت تـاریخ شـهادت :1359/07/19 کـشور شـهادت :ایران مـحل شـهادت :خرمشهر عـملیـات :اطـلاعاتی مـوجود نـیست نـحوه شـهادت :حوادث ناشی از درگیری شهادت‌تیمورعلیدادی تلخستانی 🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ تولد شهیدعیسی قیصری نوزدهم مهر 1347 در خانواده ای مذهبی در محله کوی حزب الله هفتکل چشم به جهان گشود . پدرش اكبر نام داشت و كارمند شركت نفت بود ومادرش هم هگل نام داشت خانواده با تولد عیسی خوشحال ومسرورشدند واز هر نظر وی را مورد لطف وعنایت خویش قرار می دادند بسیار خانواده صمیمی بودند احترام به والدینو بزرگتر ها اصولی بود که در خانه بسیار به آن اهمیت می دادند.وی سرانجام در تاریخ بیستم اسفند 1364 در محل جزیره مینو در عملیات والفجر مقدماتی شرکت کرد و دین خویش را به اعتقادات نورانی اش ادا نمود. در این عملیات به فیض عظمای شهادت نایل آمد و سرانجام مشتاقانه به سوی معبود خویش پر کشید .پیکر مطهرش بر دستان پرمهر مردم قدرشناس هفتکل با شکوه هر چه تمام تشییع شد ودر بهشت شهدای هفتکل به خاک سپرده شد. شهید موسی قیصری دومین شهید خانواده معظم حاج اکبر قیصری است 🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ ✅ وصیت‌های عجیب شهید سعید پناهی رئیس آگاهی بندر عباس که در درگیری با اشرار مسلح به شهادت رسید 🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ که داشته باشی یک قدم به نزدیک تری دل هایی با رفاقت به خدا هر دلی قدر این ارزش را نمی داند کاش دل ما بی معرفت نباشد. ما باش برادر ابراهیم 🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
منظور من به سارا این نبود که امروز می‌خواستم ببرمش جیگر بخوره گفتم اگه جیگر بخوری سیستم ایمنی‌ بدنت قوی میشه الان که من پول ندارم هر کاری کردم بهش بگم پول ندارم روم نشد تو دلم گفتم توکل بر خدا میرم زنگ می‌زنم به یکی از دوستام ازش قرض می‌گیرم سارا مکث من رو که دید پرسید _چی شد ماهان داری فکر می‌کنی تکونی به سرم دادم _ نه سارا جان چه فکری چشم الان میرم می‌گیرم میام اینجا دوتایی با هم بخوریم اومدم بیرون سر گرفتم به آسمون خدایا چیکار کنم روم نمیشه به کسی زنگ بزنم ساسان بیچاره‌ام که خودش الان رفته طلا بخره درست نیست من بهش بگم به من پول بده دیگه چاره‌ای ندارم زنگ بزنم به امیر محمد ببینم اون داره شمارش رو گرفتم جواب داد _سلام ماهان خوبی؟ سلام ممنون ببخشید شرمنده‌ام داری یکم پول به من قرض میدی دو سه روزه پست میدم _آره دارم شماره کارت بده برات واریز کنم شماره کارتم رو براش پیامک کردم امیر محمد پول به کارتم زد اومدم جیگرکی دل و جیگر و خوش گوشت و جیگر پیچ و چندتا سیخ بال کبابی گرفتم اومدم خونه سفره پهن کردم در اتاق سارا رو زدم _بیا تو در رو باز کردم پاشو بیا جیگر خریدم با هم بخوریم سارا اومد تو حال چشمش که به سفره و جیگرا افتاد هین می‌کشید دستت درد نکنه چقدر خریدی لبخندی زدم قابلتو نداره زیاد خریدم که قشنگ سیر شیم سر سفره هم جیگر خوردیم و هم از خاطرات گذشته گفتیم و خندیدیم صدای باز و بسته شدن در حیاط اومد و بعدم مامان و ساسان وارد خونه شدن... ادامه دارد... کپی حرام⛔️ جمعه‌ها و روزهای تعطیل داستان نداریم
فواید نگاه کردن به قران ❁‌‌❥‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌┄‌‎‎‌  ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر میخوایید دعاتون مستجاب بشه، این مدلی دعا کنید💚 🔰استاد قرائتی 🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷  ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
حضرت زینب(س) # شهیدعلاء حسن نجمه :مستعار:تراب الحسین تاهل:مجرد ایشان درسال1370/10/18در شهرعدلون در جنوب لبنان به دنیا آمد. زمان :مهر ماه 1395 مکان :سوریه،حلب یتیمی بود که خود برای خواهر و برادران یتیمش پدری می‌کرد. علاوه بر آنکه در کنار مادرش سرپرستی خواهر و سه برادرش را بر عهده داشت و در ترییبت آنها تلاش می‌کرد، برای دوستان به ویژه «علی ناصر» نقش پدری دلسوز داشت که همواره پیگیر احوالات آنها بود و با رفتنش بار دیگر دو فرزند شهید «علی ناصر» خود را یتیم دیدند. ((علاء))شاد و بشاش به هنرهای عکاسی، فوتوشاب، بازیگری و کارگردانی علاقه داشت و بسیاری از شهدا را به مناسبت‌های مختلف، طراحی و در صفحه‌های مجازی قرار می‌داد .  به خاطر سیمای زیبایش بارها برای در تلویزیون دعوت شده بود اما او راه و رسم دیگری در پیش گرفته بود؛ باید می‌رفت تا به گونه ای دیگر بدرخشد و باشد؛ همچون نام خانوادگی اش: «نجمة». 🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
ای جالب حسن علاء نجمه با کودکان سوری:در یکی از روز های بسیار سرد زمستان،یکی از کودکان سوری به سوی مکانی که رزمندگان و مجاهدان در آنجا جمع بودندرفت و آنجا با علاءحسن نجمه روبرو شد. آن کودک از تا در مقابل مقداری غذا،به آنها در کردن خانه ی شان کمک کند. خانه کودکان رفت اما آنچه که آنها مقابل کمک به او پیشنهاد کرده بود را نپذیرفت.در آن روز های سرد زمستان سوریه، ها و پاچه  های شلوارش را بالا زد و به شستن کف خانه و نظافت کردن منزل خانواده سوری مشغول شد. زمانی که یکی از دوستان اوپرسید:که در این هوای بسیار سرد مشغول چه کاریست ، او اینگونه جواب داد: کودکان قلبم را آتش زدند؛ می خواهم درونی آنها را برای لحظاتی احساس کنم. جوان و شاداب که علاقه فراوانی هم به عکاسی داشت، خود را برداشت و با او همراه شد. قلب مهربان و پاک این او را به سوی این کودک پاک و معصوم گویی رنج  و دردی هزار ساله در دل دارند؛ می کرد با دقایقی در کنار آنها بودن بتواند غریب آنها را از عمق جان کند. 🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
قسمت_۳ نامه شهید علاء حسن نجمه: خواهر عزیزم هر گاه خواستی از خارج شوی ولباس اجنبی رابپوشی به یاد آورکه امام زمانت راجاری می کنی به های پاکی که ریخته شد برای حفظ وصیت خیانت می کنی به یاد آرکه غرب را در فرهنگی اش یاری می کنی و فساد را منتشر می کنی و توجه جوانی که صبح و شب سعی کرده نگاهش را حفظ کند جلب می کنی به یاد آرحجابی که برتوواجب شده تا تو را در حصن فاطمی حفظ کند تغییرمیدهی... توهم شامل آبرویی بعد ازهمه این هااگرتوجه نکردی(متنبه نشدی) هویت شیعه راازخودت بردار(دیگه اسم خودتو رو شیعه نزار علاحسن نجمه الحسین حسین 🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نجمه دِلے ڪه با♡باشد عاشِق مےشَود شُهدا دِل را به♡سِپُردَند تا عاشِق شُدند... شهدا با ذکر صلوات🍃
شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم،شهدای هسته ای و علی الخصوص شهید سرفراز     💠 شهید علاءحسن نجمه💠                            🌷  صلوات 🌷‌ ✨ التماس دعای فرج وشهادت✨ یاعلی مدد 🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مامانم از اینکه من و سارا رو سر یه سفره در حال گفتگو دید از تعجب خشکش زد چند ثانیه‌ای فقط به ما نگاه کرد و لبخند دندون نمایی زد رو به منو سارا گفت _معجزه شده؟ سارا فقط به مامانم نگاه کرد اما من جواب دادم _بله معجزه شده اما معجزه الهی همون خدایی که ما جرات نمی‌کنیم توی این خونه اسمش رو بیاریم مامانم بی توجه به حرف من نشست کنارمون دست سارا رو گرفت _خوبی عزیزم دلت جیگر خواسته بوده سارا لبخند کم رنگی زد _ممنون مامان حالم بهتره آره دلم جیگر خواست ماهان برام خرید صدای ساسان به گوشم خورد _حالا نمی‌شد این جیگرهاتونو صبر می‌کردید ما هم بیایم با هم بخوریم. چند تا دونش توی سینی باقی مونده با دستم اشاره کردم به سینی و سرم رو گرفتم بالا _بفرما داداش بقیه‌اش قسمت شما بود ساسان نشست سر سفره و لقمه گرفت گذاشت دهنش رو کرد به مامانم _می‌بینی این نامردها رو ما که میریم بیرون صور و سات می‌چینند برای خودشون اما فکر کردن زرنگن ما از اینا زرنگ‌تریم چون به موقع خودمونو رسوندیم از این شوخی ساسان سارا زد زیر خنده و رو کرد به ساسان _نوش جونت داداش بخور چشم‌های مامان پر از اشک شد با اینکه دلیلش رو می‌دونستم دلم سوخت پرسیدم _چرا گریه می‌کنی ساسان و سارا نگاهشون رو دادن به مامان مامانم با بغض نگاه محبت آمیزی به سارا انداخت و لب زد _عزیزم خیلی وقته صدای خنده‌های قشنگت توی این خونه نپیچیده بود یه لحظه به ذهنم رسید الان تا تنور داغِ بچسبونم گفتم _مامان جان اگر می‌خوای از این خنده‌ها از همه ماها توی این خونه بپیچه به خواسته داداش ساسانم بد قلقی نکن اکرم رو با خنده و شادی بیار اینجا... ادامه دارد... کپی حرام⛔️
🌸خواهر عزیزم👇👇👇👇 هرگاه خواستے از حجاب خارج شوے و لباس اجنبے را بپوشے به یاد آور ڪه اشک امام زمانت را جارے میڪنے به خون هاے پاڪے ڪه ریخته شد براے حفظ این وصیت خیانت میڪنی🥀 به یاد آر ڪه غرب را در تهاجم فرهنگے اش یارے میڪنے و فساد را منتشر میڪنے و توجه جوانے ڪه صبح و شب سعے ڪرده نگاهش را حفظ ڪند جلب میڪنے🥀 به یاد آر حجابے ڪه بر تو واجب شده تا تو را در حصن نجابت فاطمے حفظ ڪند تغییر میدهے ... تو هم شامل آبرویے بعد از همه این ها اگر توجه نڪردے (متنبه نشدی) هویت شیعه را از خودت بردار (اسم خودتو شیعه نزار)🥀 شهید علاءحسن نجمه🥀 یاد شهدا 🥀با صلوات 🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
روز شد، باز دلم میل پریدن دارد و تماشاے تو هر صبح چہ دیدن دارد جملہ صبح بخیر از تـــــو شنیدن دارد. ⚘🍃 سلام، روزتون شهـدایـی🍃 🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ ••🌹یادمان باشد ڪه ! مـدیونیــمـ .. تا ابد .. به دختـران و پسـرانی ڪه در لحظه ، لحظه هـاے زندگیشــان ، به جاے "پـدر" ، "قابِ عکسِ پـدر،درخشیـد.. مانند دخترشهیدمنصوری که زمان شهادت پدر تنها دو ماه از تولدش میگذشت...💔 |💔| 🌼 تاریخ تولد: ۱۳۲۹ محل تولد: تنکابن تاریخ شهادت: ۱۳۵۹/۰۷/۱۹ محل شهادت: دارخوین وضعیت تأهل: متأهل_داراے‌یک‌فرزند محل مزارشهید: تنکابن 👇🌹🍃 ✍...مدت دوسال دوره تئوری آموزش افسری خلبانی را درتهران سپری کرده و درسال1351برای طی دوره عملی پروازجنگی به همراه سایرخلبانان برای اتمام دوره های تخصصی هواپیمایی جنگی اف 4 و اف 5 به آمریکامی رود. مدت این دوره ها درحدود یک سال ونیم بوده وجهان بخش بعد ازطی موفقیت آمیزدوره،به ایران مراجعت می نماید. در سال1353بادرجه ستوان دومی خلبان،ماموربه خدمت درپایگاه چهارم شکاری(وحدتی)دزفول به این منطقه اعزام میشود و یکی از خلبانان ماهر پایگاه چهارم شکاری می گردد... .....🕊🌹🌹 🦋🦋🦋🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
هشدار امام‌خامنه‌ای: در تاریخ، توابین را مدح نمی‌کنند؛ چون دیر جنبیدند. ‌‌‌‌🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
‍ اولین شهید مسیحی دفاع مقدس🕊 🌷شهید زوریک مرادیان تاریخ تولد: ۷ / ۴ / ۱۳۳۹ تاریخ شهادت: ۱۹ / ۷ / ۱۳۵۹ محل تولد: تهران محل شهادت: پیرانشهر 🌷 تک‌پسر بود و برای خانواده‌اش بسیار عزیز. مادرش می‌گفت: «من و چهار خواهرش، به زوریک خیلی محبت می‌کردیم؛ خیلی زیاد.🌙تنها پسر خانواده بود و همه‌جوره هوایش را داشتیم. بچه خیلی درسخوان و باهوشی بود. در تمام مقاطع تحصیلی‌اش شاگرد اول شده بود.🌱 حتی در کنکور، توانست سهمیه بورسیه خارج از کشور را به دست آورد؛ اما نرفت. گفت من هیچ‌وقت از ایران نمی‌روم.🇮🇷دوست دارم به خاک وطنم خدمت کنم و لباس سربازی بپوشم.🌱گفتم مگر من می‌گذارم تنها پسرم به سربازی برود؛🥀اما هر طوری بود توانست دل من را نرم کند و رضایتم را بگیرد و به خدمت سربازی برود.🕊سرانجام عازم خدمت سربازی شد، بعد از سه ماه آموزشی، زنگ زد که دوره سربازی‌ام افتاده است ارومیه و قرار است با قطار برویم ارومیه.» مدتی در ارومیه خدمت کرد بعد به پیرانشهر منتقل شد،🕊 مدتی بعد از خدمتش بعثی ها به مرزهای ما سرازیر شدند و آتش جنگ شعله ور شد،💥زوریک به جنگ رفت و اوایل جنگ تحمیلی بعثی ها با وحشی گری کامل محل استقرار زوریک و همرزمانش را بمباران کردند.💥و او در تاریخ 19 مهرماه 1359 بر اثر اصابت ترکش بمب به شهادت رسید،🕊رهبر معظم انقلاب اسلامی هر ساله و در شب میلاد حضرت مسیح به دیدار برخی خانواده های شهدای اقلیت های دینی از جمله خانواده شهید زوریک مرادیان می‌روند،🌙زوریک هم جزو اولین شهدای ما در جنگ تحمیلی است و هم نخستین شهید ارمنی محسوب می‌شود🕊🕋 💙🌷 •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
سیدحسن نصرالله: «من دعا نمی‌کنم خدایا از عمر من کم کن و به عمرِ حضرت آقا اضافه کن، نه! می‌گویم خدایا بقیه‌ی عمرِ مرا بگیر و به عمرِ ایشان اضافه کن. چرا که او عمودِ بلندِ خیمه است.» 💔🖤🌷 🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷