شهید محمود رضا بیضایی:
✨﷽✨
#شهیدانه
#زندگی_به_سبک_شهدا
🍃🌷🍃🌷🍃
🌸✨مرامهای خاص زیاد داشت اما بعضی چیزها برایش قانون بود و #خط_قرمز داشت و یکی از آن خط قرمزها این بود:
محمد حسین همیشه یکی از دیوارهای خوش اندازه که چشمخورش از بقیه جاها بیشتر بود را به عکس #شهدا تعلق میداد و تو باید قبول میکردی که به واسطه عکس شهدا حرمت حضور شهدا را در خانه رعایت کنی و گرنه ... .
🌸✨قرارداد که تمام میشد و خانه را که میخواستیم عوض کنیم بعضأ عکسها هم نو میشد!
یادم هست وقتی پوسترهای کم عرض شهدا مد شده بود محمدحسین کلی ذوق زد که عکسهای بیشتری را میتواند در خانه جا بدهد.
@moshleb1394
🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸
#تلنگــࢪانـھ
😒من خوب میدانم که یک #پسر که خودش رو #مرد میدونه نگــ👁ــاهش #خط_قرمز دارد....⇝
حــ🗣ــرف زدنــش با #دختران #حــ✘ــریم دارد....⇝
💪🏼#رنگ و #مدل و #مارک لباسش باید بوی #مــــردانگی بدهد....
♨️⇜ بر من باورانده شد که #دانشــــگاه و #خیــــابان و #پــــارک جای #سلب_آرامش #دختران سرزمینم و نگاه های #هرزه #پســــران نیست...
✘و به #یقــــین رسیدم که #دختر_خاله و #همکلاسی دانشگاه هم حکــــم شرعی شان یکســــان است...
⛔️ #نامحــــرم همـــان #نامـــحرم است...
👈🏼آری مجوز #نگاه_حلال صادر نکردم آن هنگام که میان #احساس و #عقلم #معــــرکه به پا شد...
😔فقط دلم میخواهد پشت این صفحات #مجازی چند کلمه ای با #دختران سرزمینم #درد_و_دل کنم...
😔 #دختـــران #سرزمـــینم #ســـلام...
✋🏼 #بی_مقدمه بگویم که...
😔 #پســــر بودن در این دنیای #رنگارنگ بسی #ســــخت است...
🤕پسر بودن و به قــــول شماها داشتن #آزادی پسرانه و #پــــاک ماندن در این روزگــــار سخت است...
😣 #کنترل_نگاه برای شماها را نمیدانم
اما برای پســــران سرزمینتان بسیار #دشــــوار است...
🌟از پاداش #تحریم چشــ👀ــــم همین را بگویم که #یوسف را به #علم تعبیر خواب رساند...
⚡️چرا که #جــــرقه اول همیشه با #نگــــاه است...
😔نگــویید اراده پسران #ضعیف است...
😔نگــویید #جنبه ی پایین دارند...
😔نگــویید به ما #ربطی ندارد آنها #نگاه نکنند...
😞من نمیدانم حال و روز یک عده از #جانباختـــگان سرزمینم را چگونه بگویم...
😭 #پسرانی که یک نگاه نابــ🔥ــودشان کرد...
⇜فقط یک #جمــــله به تمامی دختران سرزمــــینم ⇝.....👇🏼
‼️با #خواســته های #دلــتان دل های ما را به #نابــــودی نکشــانید...
😔گاهی میگویم کــــاش همان #پسر_بچه کودک میماندم...
😞راستش #مردانه #زندگی کردن بسی دشوار است... #یوسف_وار زیستن کار #ساده ای نیست...
😔گاهی از تمــــام رنگهای مداد رنگی #بیــــزار میشم وقتی میبینم پاکتــــرین #پسران با این رنــــگ و لعــــابها بنده #شیطان میشوند...
◥ #التــــماس_کمــی_تفکــر ◣
#انتشارپستثوابجاریہ
❤️بسم رب الشهداء و الصدیقین❤️
🌹« و أفوض أمري إلى الله إن الله بصير بالعباد »🌹
معرفی مختصری از مدافع حرم
🌹#شهید_مصطفی_صدرزاده🌹
فرمانده ی دلاور گردان خط شکن عمار لشکر فاطمیون
با نام جهادی #سید_ابراهیم
🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂
تاریخ تولد: نوزدهم شهریور ماه 1365
محل تولد: شوشتر
وضعیت تاهل: متاهل
فرزندان نازنین به نام #فاطمه خانم 7 ساله و #محمد_علی 6 ماهه
🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂
📖 یک برگ از خاطرات دفتر زندگی ❤️#آقا_مصطفی 🌹
روزي كه #محمد_علي متولد شد، #آقا_مصطفي براي چندمين بار مجروح و در همان بيمارستان بستري شده بود. سيد ابراهيم با #شوخ_طبعي هميشگي خود و برای فرار از نگاه پرستاران كه نگران سلامت ايشان بودند و با پهلويي تير خورده نزديك هفت طبقه به سمت طبقات بالای بیمارستان قدم بر داشت. تا #محبت هميشگي خود را نثار #همسرش كند. ❤️
🌹و #شهيد قريب به هشت بار در راه دفاع از حريم اهل بيت با مجروحيت جسمش ،حريم حضرت زينب را #علمدار بود...
🌹 شهادت در تاریخ : ظهر جمعه روز تاسوعا مصادف با آبان ماه 1394
🌹محل شهادت: شهر حلب واقع در سوریه
🌹مزار شریف شهید: گلزار شهدای بهشت رضوان کهنز ( #شهریار )
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
🔴 شهید مورد علاقه : #شهید_ابراهیم_هادی
🍂🍂🍂🍂🍂
🌹❤️ #شهید_صدرزاده و یک دنیا معرفت ❤️🌹
و اما چقدر از تو نوشتن #سخت است كه سرمشق از انوار الهي #معصومين داشتي.. ..شجاعت بي حد تو درس گرفته از علمداري بود كه تو فدايي #زينبش شدي. وجودت مملو از عشق و احترام به پدر عزيز و مادر مهربانت، اخلاص عجيبت در كارها و رفتار زبانزد همگان بود و در نهایت همه ي وجودت را براي #عمه_جانِ_سادات "خرج يك كاشي حرم بي بي كردي " اي #شهيد...
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
🔴🔴🔴 #سيره و مرام او ...
از نگاه همرزم #شهيد: یکی از مشخصات بارز شهید تاکید بر #نماز_اول وقت بود، و مادر: تو را #ولايي معرفي كرد آنچنان كه همه ميدانستند و #خط_قرمز تو رهبر و آقاي توست...پس اين تو بودي كه مردانه جلوي فتنه گران 88 حضور داشتي و حريم ولايت و كشور را جانانه مدافع بودي...و #اخلاص در عمل را عامل به حرف #شهيد_همت هستي كه در مرام به مانندش بودي
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
⬅️ روايتي از خواب #مادر_بزرگ شهيد ...
در منزل تنها و در اتاقم حضور داشتم، مصطفی با #لبانی_خندان و سرشار از خوشحالي و با تعداد زيادي #سربند_رنگی نوشته شده، به پيش من آمد. همه سربندها روي شانه او بودن انگار که می خواست به همه، سربند اهدا كند
😔😔😔😔😔😔😔😔😔
دو بیتی که بر لبانش جاری بود
آن کس که تو را شناخت جان را چه کند ..... فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی ........ دیوانه که شد هر دو جهان را چه کند
@moshleb1394