«بِسمِ رَبِّ الشُّهَدا وَ صِدّیقین»
✧شهید حسین ولایتی فر✧
◈❘ تاریخ ولادت: ۶ تیر ۱۳۷۵
◈❘ محل ولادت: دزفول
◈❘ وضعیت تاهل: مجرد
◈❘ تاریخ شهادت: ۳۱ شهریور ۱۳۹۷
◈❘ محل شهادت: اهواز
◈❘ محل مزار: گلزار شهدای شهیدآباد دزفول
📚مـنـبـع: تسنیم
❅اَلـلّـﮪُمَّ عـَجـِّل لـِوَلـٻَۧـکَ الـفـَࢪَج وَ الـعـافـٻَۧـه وَ النَّصࢪَ❅
#میهمان_احمد
#شهید_حسین_ولایتی_فر
#با_شهدا_تا_ظهور
@moshleb1394
شهید احمد مَشلَب
«بِسمِ رَبِّ الشُّهَدا وَ صِدّیقین» ✧شهید حسین ولایتی فر✧ ◈❘ تاریخ ولادت: ۶ تیر ۱۳۷۵ ◈❘ محل ولاد
#چِــگــونـــہ_شـَـﮪـیـد_شـَـویــم⁉
✨ویـژگـے هـاــے شـَﮪـیـد✨
🔸 هشت سالگی عضو جلسات قرآن مسجد حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف شد. حضور چندین ساله در فضای مسجد و جلسات تاثیر به سزایی در شکل گرفتن روحیات حسین گذاشت.
🔹 در 20 سالگی جذب سپاه شد. دورههای تکاوری را پشت سر گذاشته بود. محل خدمت حسین بعد از گذراندن دورههای ابتدایی اهواز بود.
🔸 در جمع رفقای هیئتی حسین لقب سردار داشت. همیشه میگفت: «من یک روز شهید میشوم.» هیچوقت اهل ریا نبود، اما یکجا ریا کرد آنجایی که گفت:«بذار تا ریا بشه تا بقیه یاد بگیرند، من میدانم شهید میشوم.»
🔹 چند وقتی پیگیر اعزام به سوریه شد؛ اما شرایط جوری نشد که بتواند مدافع حرم شود. سرانجام در حمله تروریستها به مراسم رژه نیروهای مسلح اهواز، در سن 22 سالگی به شهادت رسید.
🔸 حسین خود استاد کمین و ضد کمین بوده است. اگر میخواست در آن معرکه جان خود را حفظ کند امکان نداشت تیر بخورد. وقتی در آن سر و صدا و شلوغی و هیاهو همه میخوابند روی زمین، حسین جانبازی را میبیند که نمیتواند فرار کند و روی ویلچر گیر کرده، حسین هم به سمت آن جانباز میدود تا او را عقب بیاورد و جان او را حفظ کند. که چندین تیر به سینهاش خورده و به شهادت میرسد.
📚تسنیم
❅اَلـلّـﮪُمَّ عـَجـِّل لـِوَلـٻَۧـکَ الـفـَࢪَج وَ الـعـافـٻَۧـه وَ النَّصࢪَ❅
#شهید_حسین_ولایتی_فر 🌹
#راه_شهادتــــ
@moshleb1394
#طنز😂
-
بعضے وقتا، بعضے نیروها انقدر تخص بازے در میارن، ڪه باعث میشن مربے و مسئول جلسه دست به همچین ابداعاتے بزنه 😂😂
استاد رام ڪردن بچههاے شر بود.
تو تنبیههاے تربیتے هم سبڪ مخصوص خودشو داشت☺️✌️
گفت تو اردوها وقتے بچهها شر بازے در مےآورند و حرف گوش نمیدادن یا یڪمے اداڪلن¹ بهشون میزد یا اینڪه با ماساژور² ماساژشون میداد 😁
« تو اردو با یڪے از بچهها دعوام شد و برگشتم بهش فحش دادم.
حسین هم شنید.
اینجا دیگه نه خبرے از ادڪلن بود نه ماساژور ✋🏼
گفت برو تا اطلاع ثانوے جلو چشمام آفتابے نشو
برو ڪه نمیتونم ببینمت. 💔
این از همه تنبیههاش
بدتر بود..»
-
پنون:
1_ ادڪلن تو ادبیات بچه بسیجيها یعنے اسپرے فلفل 🌶
2_ ماساژور هم طبق همون ادبیات یعنے شوڪر 🗜
-
#تنبیهمحبت💗
#شهید_حسین_ولایتی_فر🌷
#خاڪریزخاطرات 📞
یڪ روزرفته بودم سرمزارشہید 🌱
پنجشنبه بودرفتم ڪه براے حسین فاتحه بخوانم وعرض ارادتے ڪنم
پدرومادر داداش حسین هم اونجابودن
پدرش منو صداڪرد.✨
گفت:سیدجان بیا ✋🏾
رفتم ڪمڪش ڪه وسایلهایے ڪه آورده بودن روجابجاڪردیم بعدش من باایشون هم ڪلام شدم توے گالرے موبایلم داشتم دنبال یه عڪس میگشتم ناگہان چشمم به این عڪس افتاد📸
به پدرشہیدنشونش دادم
ایشون گفتن:
من تاحالااین عڪس روندیده بودم حتے وقتی ڪه حسین زنده بود نشونم نداده بودولے یڪ روزیڪے ازدوستاش وقتے حسین شہیدشد این عڪس روبه من نشون دادن
حسین اصلاخستگے رونمیشناخت
خستگے اصلابراش هیچ معنایے نداشت
وخودش همیشه این جمله روتڪرارمیڪرد:
[ ڪارے ڪن ڪه توخستگے راخسته ڪنے
نگذارخستگے توراخسته ڪند ]
حسین حتے خودخستگے روهم خسته میڪرد 💪🏾♥️
#شهید_حسین_ولایتی_فر🕊
شهیدحملہ ڪور تروریستے اهواز💔
@moshleb1394
5.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#خاڪریزخاطرات💭♥️
-
معمولا ڪارے ڪه میکرد ڪسی متوجہش نمےشد.
یعنے خیلے از ڪاراشو ما بعد از شہادت از زبون دوستها و رفیقاش شنيديم. حسین نہ خودش میگفت نہ فضاش جورے بود ڪه ما ازش بپرسیم.✋🏼
با این حال میدونستم خیلے دلسوزه.
وقتے مےدید براے ڪسے مشڪلے پیش اومده راحت از ڪنارش رد نمےشد...🍃
بالاتر از همہ این چیزایے ڪه گفتم اهل ریا نبود.
فقط یه جا ریا ڪرد اونجایے ڪہ گفت بزارید ریا بشہ
من میدونم یہ روزے شہید میشم . . .💔
راوے : پدر شہید 🌸
#شهید_حسین_ولایتی_فر
#شهیدحملہڪور_تروریستےاهواز🕊