#زیارتت قبول #برادرم!
#اربعین امسال خدا توفیق داد منم راهی دیار عاشقی شوم، ومحمدم لحظه به لحظه با من هم قدم بود. حضورش، نگاهش، لبخندش، دلنگرانیش،گرمی وجودش، دلسوزیش،و..... همه وهمه با من بود، جای جای کربلا جای قدم هایت بود، هر قدمی که بر میداشتم به امید گذاشتن بروی قدم هایی بود که هرساله در اربعین در کربلا می گذاشتی، به این فکر میکنم آخرین اربعینت، اربعین 94،چه عهدی با مولایت بستی، عهد بستی مدافع خواهرش شوی؟ ، برادرانه برایش دفاع کنی؟! که مولااین چنین تو را در حضور خود طلبید!
کربلا،،،، آه.... احساس من ازکربلا متفاوت بود با بقیه زوار، سرزمین کربلا برای من سخت نفس گیر بود، روبروی حرم امام حسین ع که می ایستادم، جز حضرت زینب و دخترهای امام حسین ع چیزی جلوی چشمانم ظاهر نمیشدند، صدای ناله زینب س😭صدای گریه رقیه س😭طاقتم را میگرفت، از اینکه میدانستم در این مکان زینب س بی برادر وبی پشت وپناه شد وهمه هستی اش را از دست داد دلم آتش میگرفت، نمیتوانستم آرامش زیارت را احساس کنم، نمیدانستم این غم را من بر روی سینه ام احساس میکنم یا دیگران هم......،غم دوری برادر، غم بی پناهی، غم اسارت، غم بی حرمتی.... وای خدایا زیارت ارباب سخت سنگین است.....😭
#اربعین97
#شهید_محمد_مسرور
#کربلا
-1781915902_1418768177.mp3
9.06M
و گاهی سختی های دنیا گفتنی نیست
و سختر آنکه که تو هم نمیبینی💔
برگرد ای آخرین امیدم
#برادرم