خدایا ز دلتنگی غمی دارم که در عالم نمیگنجد.ز سوز سینه ام درد ایست اگر گویم جان میسوزد.شاید این خاصیت خون شهید هست که داغش هر روز تازه تر از دیروز است. باخودمیگویم خب امروز که بر سر مزار رفتی و زار زار گریستی و سبک شدی ،فردا روز باز تو را چه میشود که اینگونه بی قراری میکنی.مگرتو مادر او هستی؟ مگر شهدا زنده نیستند.خدایا این چه سری است.چرا دلم آرام نمیگیرد.چرا داغ این فراق تمامی ندارد. .شاید این خاصیت خون شهیدان است.شاید دلیل سوختگی دلم خرابی حالم و زشتی کردارم باشد. آنها چگونه ره صد ساله را یک شبه پیمودند و من اندر خم یک کوچه مانده ام.خدایا او جوان بود مظلوم بود تازه داماد بود...خدايا چرا دلم آرام نمیگیرد...
اما نه، تنها چیزی که آرامم میکند این است که او خود عاشق شهادت بود.طالب این رزق بود.پس
گوارای وجودش.سعادت ابدی پاداش اخلاص او بود.
ایکاش افلاکیان از بلندای آسمان برای ما زمینیان هم دعایی بکنند شاید که ما هم رستگار شدیم.
ای شهید عزیز برای سیاهی قلب زنگار گرفته ام تا دیر نشده دعا یی کن که تو نزد خدا آبرو مندی.سلام مارو به ارباب بیکفن برسان.
#دلنوشته😭
#شهید_میلاد_نماینده