‌‌ خندوانهٔ واقعی! این روزها که با برنامهٔ بسیار زیبای حسینیهٔ معلی همراه هستیم و حال و هوای معنوی فوق‌العاده‌ای رو از این برنامه دریافت میکنیم، همزمان رسانه‌ها و مخالفان داخل و خارج هم به تمسخر و توهین و انتقاد به این برنامه رو آوردن و میگن چرا صدا و سیمای جمهوری اسلامی، برنامه‌ای درست کرده که مردم رو می‌گریونه و افسرده و ناراحت میکنه! جالبه کسانی از ناراحتی مردم نگرانن، که رسالت همیشگیشون، بدبخت نشون دادن مردم ایران و اعتراض به شادی و نشاط و خوشحالی و غرور و انگیزه و امیدشون بوده و هست! و هرتلاشی میکنن تا حال مردم ایران خوب نباشه... حالا اینکه چه حال خوبی در این برنامه و روضه‌ها و جلسات سیدالشهدا علیه‌السلام هست که باهاش مخالفت میکنن، نکته‌ایه که باید بهش اشاره کرد. حقیقت اینه که شور و نشاط و حال خوب و بهجتِ عمیقی که بعد از #اشک ریختن برای امام حسین (ع) بدست میاد، با هیچ نوع شادی و خنده و حال خوبی قابل مقایسه نیست!🌷 اشک‌ها و عرق‌هایی که از چشم و جان عزادار‌ها سرازیر میشه، مثل #حجامت (که خونِ کثیف رو از بدن خارج میکنه و حس سرزندگی به انسان میده)، ناپاکی‌ها و افسردگی‌ها و غم‌های اضافی و بی‌فایده رو از وجود انسان خارج میکنه، و نشاط و هیجان واقعی رو در انسان ایجاد میکنه.🌱 این قاعدهٔ دنیاست که اگر خودت رو در غمِ بزرگ‌تر و باارزش‌تری شریک کنی، خدا غم‌ها و دغدغه‌های بی‌ارزشت رو از بین می‌بره و پیش چشمت کوچیک میکنه... چه غمی بزرگتر و باارزش‌تر از غمِ سیدالشهدا و یاران و اهل‌بیتش و چه شادی و نشاط و رشد و حال خوبی بهتر از حالِ خوبِ ناشی از دلداریِ خدا بخاطر اشک برای حسین علیه‌السلام...💚🤲 ‌@shahidmohammadmoafi

. 📷 #گهواره . ▪️رفقا سالهاست که حس کردم باید این نسل طلایی را همچون گنجی در قالب هنر استخراج کرد و برای آیندگانمان به یادگار گذاشت ...هشت سال مشغول عکاسی از والدین شهدای لشکر ویژه ۲۵ کربلام ... از شرق استان گلوگاه ، تا غرب استان #رامسر. در این سالها از مادران و پدران شهدای زیادی عکاسی کردم.#دلتنگی ها ، #یادگاری ها ، #اشک ها و #لبخندهای زیادی را لنز دوربینم در خودش گنجاند... . ▪️دیروز در یکی از روستاهای #مازندران ( روستای برگه)، خدمت مادری رسیدم که هنوز گهواره‌ی #شهیدش را بعد 54 سال تاب می‌داد و برایش لالایی میخواند و اشک می‌ریخت.خیلی برام ثبت این لحظه سخت بود..میگفت پسرم ۱۶ روز تازه رفته بود جبهه که تو فاو شهیدش کردن.۱۶ ساله هم بیشتر سن نداشت ، تو جبهه هم امدادگر بود.گفتم حاج خانم چرا بهتون میگن ام المصائب ؟ . ▪️گفت یه روزی ۴ تا مرد تو خونه م بود.شوهرم تو سانحه تصادف از دست دادم ، یک پسرم دوران کرونا ، یک پسر دیگه م تازه از سربازی برگشته بود اونم تو تصادف ، پسر اولم که رحمت بود تو منطقه شهید شد و من شدم تنهای تنها....گفتم مادر آرزوت چیه ؟ گفت به والله هیچ آرزوی توی دنیا ندارم ، جز دیدار رهبر ( سید علی خامنه ای) من فقط یک بار ببینمش ، بعدش سرم و میزارم میمیرم. (📷📝 احمدی اتویی_ دوشنبه_۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ ) #ارسالی @shahidmohammadmoafi