eitaa logo
شهید معافی🌱
327 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
1.8هزار ویدیو
22 فایل
بسم رب شهید مدافع حرم محمد معافی🌷 خنده‌های دلنشین شهدا نشان از آرامش دل دارد وقتی دلت با "خـدا" باشد لبانت همیشه می خندد. اینجا دعوتید به یک جرعه آرامش🦋 @shahidmoafi لینک پیام ناشناس... حرفی، سخنی...🙂 https://gkite.ir/es/9354931
مشاهده در ایتا
دانلود
. این روضه‌ای است سوزناک و دل‌شکاف، از مصیبت حضرت علی‌اصغر (علیه‌السلام)، طفل شیرخوار امام حسین (علیه‌السلام) در کربلا. با نیت قربت الی الله بخوانید و اگه دلی شکست برای همه مادرانی که در آرزوی فرزند هستند دعا کنید ❤️🙏 روضه حضرت علی‌اصغر (ع) راوی می‌گوید: وقتی همه یاران شهید شدند، امام حسین (ع) به خیمه برگشت… تنهای تنها… دلش پر بود، دل خیمه‌ها پر آشوب… اما نگاهی انداخت به گوشه‌ای که کودکی شیرخوار، تشنه، دست و پا می‌زد… امام خم شد، علی‌اصغر را برداشت، بوسید، به آسمان نگاه کرد و گفت: «خدایا! اگر قرار است یاری از مردم نباشد، تو خود گواه باش بر آنچه این قوم با ما می‌کنند…» صدای گریه‌ی بچه بالا گرفته بود… سه روز بود که لب به شیر نزده بود… لب‌ها خشک، زبان بر کام چسبیده… امام علی‌اصغر را در آغوش گرفت و به میدان آورد… بلند فرمود: «ای مردم! اگر به من رحم نمی‌کنید، اگر به حق من توجه ندارید، دست‌کم به این کودک شیرخوار رحم کنید!» صدای ناله از خیمه‌ها بلند شد… دشمنان خاموش شدند… بعضی سر پایین انداختند… اما حرمله… آن لعین بی‌رحم، در کمین بود… امام نگاهی به آسمان کرد… شاید امیدبود… که ناگهان… صدای کشیده شدن زه بر گوش رسید… و تیری سه‌شعبه از کمان حرمله رها شد… تیری نبود… آتشی بود… آتشی که نه فقط گلوی اصغر را شکافت، که دل حسین را سوخت… تیر آمد و… اصغر… فقط یک بار تکان خورد… و دیگر هیچ…😭😭😭😭 امام، خون گلوی علی‌اصغر را با دو دست گرفت… و به آسمان پاشید… و فرمود: «هَوَّنَ عَلَيَّ مَا نَزَلَ بِي أَنَّهُ بِعَيْنِ اللَّهِ» «آنچه بر من نازل شد آسان است، چون در محضر نگاه خداست…» با دلی شکسته برگشت به خیمه… اما این بار نه با اصغر… بلکه با خونی بر آستین… به خیمه که رسید، کسی نپرسید علی‌اصغر کو… چون صدای بی‌صدای آغوشِ خالی، همه چیز را گفت💔 @shahidmohammadmoafi
. روز سیزدهم محرم، روزی که اهل حرم هنوز در شوک وقایع عاشوران… و حالا با پیکرهای بی‌سر و غریب شهدا روبه‌رو هستن، مخصوصاً بدن پاره‌پاره حضرت علی‌اکبر علیه‌السلام… روضه‌ی سیزدهم محرم | بدن پاره‌پاره علی‌اکبر علیه‌السلام 🏴ای وای... هنوز گرد و غبار کربلا خوابیده‌ نشده که صدای ناله‌های زینب بلند شده... 🌙اومدن، اسب‌هاشونو بستن بیرون خیمه‌ها با نیزه‌ها دنبال بدن‌ها می‌گردن... عمه جان! این پیکر کیه که لباس پاره نداره؟ عمه جان! این بدن چرا انگار تکه‌تکه‌ شده؟ 😭صدای لیلا(س)بلند شد از دل خاک: این، همون جوونه‌ی من علی‌اکبره... همونی که شبیه‌ترین بود به رسول‌الله... با تیرها بدنش رو پاره‌پاره کردن... 💔 🥀زینب رفت سراغش... بدن رو نشناخت گفت: عباس اگر بود، کمکت می‌کردم بلندت کنم... اما حالا باید دستای لرزونمو به این نیزه‌ها تکیه بدم... 😔 یه تیکه از بدن علی‌اکبر رو برداشت یه تیکه دیگه اون‌ور خاک‌ها بود... بدنی که با اسب روش تاختن... 🐎💔 نقل شده امام حسین (ع) خودش فرمود: «علی جان! بعد از تو، دیگه دلم طاقت نداره...» وای از دل لیلا (س)... از خیمه بیرون نمی‌اومد می‌گفت: کسی بچه‌مو صدا نکنه من صداشو که نشنوم، زنده نمی‌مونم... 😭 🕯سیزدهم محرم، بدن‌ها رو آوردن به گودی قتلگاه کاروان اسرا نگاه می‌کردن صدای ناله‌ی زینب بلند شد: «این‌جا قتلگاهه؟ اینا پیکرای برادرمن؟ وای حسینِ من...» @shahidmohammadmoafi
مهدی رسولینماهنگ بیابان گرد_(0).mp3
زمان: حجم: 4.52M
بیابان با وجود تو برای ما بیابان نیست کسی که با تو می آید سفر دیگر پریشان نیست @shahidmohammadmoafi