eitaa logo
کانال رسمی شهید محمد رضا الوانی
1.2هزار دنبال‌کننده
13.6هزار عکس
12.7هزار ویدیو
172 فایل
*اللهم عجل لولیک الفرج* شهیدمدافع حرم در سجده‌یِ آخرِ نمازهایش این دعا را میخواند: ‌اللهم أخرِج حُب الدُّنیا مِن قُلوبِنا...✨ تاریخ تولد🎂:1361/1/2 تاریخ شهادت🕊️:1395/7/7 مزارشهید🥀:باغ بهشت همدان «زیرنظر همسر شهید» ادمین پیشنهادات:۰۹۱۸۵۴۶۱۲۶۰
مشاهده در ایتا
دانلود
🖤 سحربیست‌ویکم‌حسن‌؏گفت‌به‌حسین؏: پاسخ مَردم و اطعام یتیمان با من🥀 تو فقط دور و بر زینب باش...💔 http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
احيا گرفته ام که تو احيا کنی مرا قدرم اگر که با تو مقدر شود ،‌ بس است 🌙 🍁 (ع) 😔 http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
YEKNET.IR - monajat- shabe 21 ramezan 99 - mehdi rasouli.mp3
4.88M
🌙 🍃داره بازم صدای گریه بارون میرسه 🍃صابخونه درهارو وا کن داره مهمون میرسه 🎤 👌 http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
مداحی آنلاین - به علی بگو آقاجون - مجتبی رمضانی.mp3
3.54M
🌙 ویژه 🔳 (ع) 🍃به علی بگو آقاجون حواست به منم باشه 🍃به علی بگو دلتنگم حرمم داره دیر میشه 🎤 👌بسیار دلنشین http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
در بازکن که خسته ترین نوکر آمده تنها و سر به زیر و سرافکنده آمده همراه با امید به آینده آمده با اینکه دیر آمده شرمنده آمده شرمنده اش نکن که گرفتار میشود خط و نشان نکش که دلش زار میشود غرق گناه آمده ام میکنی قبول؟ با اشک و آه آمده ام میکنی قبول؟ ما بین ماه آمده ام میکنی قبول؟ رویم سیاه آمده ام میکنی قبول؟ مثل همیشه مطمئنم رد نمیکنی با اینکه من بدم تو به من بد نمیکنی حالا تو هستی و دل بی عار نوکرت شرمندگی و خجلت غم بار نوکرت آشفته حالی و دلِ بیمارِ نوکرت تنها‌ تو هستی باخبر از کار نوکرت پس لطف کن بیا و مرا بیخبر ببخش در خلوت شبانه و وقت سحر ببخش : دست مرا بگیر در این «بالحسین» ها این دست بر حسینِ تو یک عمر سینه زد سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، شهادت مظلومانه ی مولای متقیان، قرآن ناطق، امیرالمؤمنین حضرت امام علی (علیه السلام) تسلیت باد🏴 http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔺 اولین تصویر از پیکر مطهر شهید محمود آبسالان که در شب قدر آسمانی شد. 🔴شهادت محافظ فرمانده تیپ سلمان فارسی زاهدان 🔻محمود آبسالان پسر سردار آبسالان محافظ سردار الماسی از تیپ نیروهای مخصوص ۱۱۰ سلمان فارسی زاهدان بر اثر تیراندازی به شهادت رسید. 🔻به گفته یک شاهد عینی سحرگاه امروز بر اثر تیراندازی فرد یا افراد ناشناس به سمت ماشین سردار الماسی فرمانده تیپ سلمان فارسی زاهدان محمود آبسالان محافظ وی به شهادت رسید.🏴🕊🏴 http://eitaa.com/akhbaremoqavemateislami
13.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 روایت تلويزیون جمهوری عربی مصر از ضربت خوردن امیرالمؤمنین علی علیه السلام🍃 کانال «حجة الاسلام عرب صالحی» http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
11.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 روایت میثم عباسیان تجربه‌گر مرگ موقت از دیدن چهره مبارک امام حسین سلام الله علیه و ماجرای شفاعت شدن توسط ایشان که باعث شد برنامه متوقف بشه 😭😭😭 🔹 او در موقع مرگ موقت خود با حضرت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و امام رضا علیه آلاف التحیة و الثناء نیز ملاقات می کند. 🔹 دیدن این قسمت برنامه زندگی پس از زندگی را از دست ندید. http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
6.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧 🎙استاد عالی 🔸نکنه شب و روزمون بگذره و به یاد امام زمانمون نباشیم... ماجرای طِرِمّاح و علیه السلام 👌بسیار شنیدنی و تاثیرگذار 👈حتما بشنوید و نشر دهید. http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بسم الله الرّحمن الرّحیم ✅حکایت بسیار خواندنی و زیبا از یار امیرالمومنین علیه السلام براى امير المومنين علی عليه السلام نامه‏ اى از معاويه رسيد ! حضرت ، مُهر نامه را شكستند و خواندند : " از طرف امير المومنين و خليفة‏ المسلمين ، معاويه بن ابى سفيان براى على :‏ اى‏ على ! در جنگ جمل هر چه خواستى با ام المومنين‏ - عايشه - و اصحاب رسول خدا - طلحه و زبير - كردى‏ . اكنون مهياى جنگ باش " حضرت جواب نامه را اينگونه نوشتند : از طرف : عبدالله تو به رياست‏ مى نازى ، و من به بندگى خداوند. من آماده جنگ‏ هستم به همان نشان كه : " انا قاتل جدك و عمك و خالك : من همان کسی هستم که پدربزرگ و عمو و داییت را کُشته ام "!!! سپس نامه را مهر و امضاء کردند و به یارانش كه در محضرش بودند ، فرمودند: كيست كه‏ اين نامه را به شام ببرد ؟ كسى جواب نداد! دوباره حضرت سوالشان را تكرار فرمودند و اين بار (( طِرِمّاح )) از ميان جمعيت برخاست و عرض كرد : على‏ جان! من حاضرم‏. حضرت ضمن اينكه او را از متن‏ تند نامه آگاه كردند ، فرمودند: طِرِمّاح ! به شام كه‏ رفتى مواظب آبروى على باش!! ( یعنی مواظب آبروی امام معصوم باشید ! نکنه بعضیها معصوم را با هر حاکم ناکسی، مخلوط کنند و به حرام قیاس کنند!!! ) طرماح گفت : سمعاً و طاعة‏ً آنگاه نامه را گرفت و بوسید و روی چشمهایش گذاشت و بسوى شام حركت كرد معاويه در باغ قصرش بود كه عمرو عاص خبر رسيدن‏ يكى از یاران امیرالمومنین، على(علیه السلام ) را به او رساند. معاويه‏ فورا دستور داد كه: بساطى رنگين پهن كنند تا شكوه آن، طرماح را تحت تاثير قرار بدهد و او را به لكنت بيندازد ، و دستور انجام شد . طِرِمّاح وقتى‏ وارد شد و آن فرشهاى رنگين و بساط مفصّل را ديد !!! ، بى اعتناء به همه آنها با همان كفشهاى خاك آلوده اش قدمها را بر فرشها گذاشت ، خود را به معاويه رساند و در کنار معاویه روی صندلی همانطور كه او بر مسندش لميده بود ، طرماح نيز روی صندلی لم داد و پاهايش را دراز كرد!!! اطرافيان معاويه‏ به طِرِمّاح اعتراض كردند كه: " پاهايت را جمع كن " اما او گفت : تا او پاهايش را جمع نكند ، من هم پاهايم را جمع نخواهم كرد !!! عمرو عاص به معاويه در گوشى گفت : اين مردى‏ بيابانيست و كافيست كه تو سر كيسه ات را كمى شل‏ كنى تا او رام بشود و لحنش را هم عوض كند!! ( قابل توجه حامیان حکومت‌های ظالم و فاسق!! ) معاويه ضمن اينكه دستور داد تا سى هزار درهم‏ پيش طرماح بگذارند ، از او پرسيد : از نزد كه‏؟ به خدمت كه آمده اى ؟ طرماح گفت : از طرف خليفه‏ برحقّ ، اسدالله ، عين الله ، اُذُن الله ، وجه‏ُ الله ، امير المومنين، على بن ابيطالب، نامه اى‏ دارم براى: امير زنازاده فاسق فاجر ظالم خائن ، معاوية بن ابى سفيان‏!!! معاويه ناراحت از اينكه‏ سى هزار درهم نيز نتوانسته است كه اين تربیت شده درمکتب امیرالمومنین حضرت على عليه السلام را ساكت كند ، گفت : نامه را بده ببينم ! طرماح گفت : روى پاهايت می ايستى ، دو دستت را دراز ميكنى، تا من نامه على عليه‏ السلام را ببوسم و به تو بدهم‏!! معاويه گفت : نامه‏ را به عمرو عاص بده‏! طرماح گفت : اميرى كه ظالم‏ است ، وزيرش هم خائن است و من نامه را به خائنى‏ چون او نميدهم‏ !! معاويه گفت : نامه را به يزيد بده‏ ! طرماح گفت : ما دل خوشى از شيطان نداريم‏ !! چه رسد به بچه اش‏ !! معاويه پرسيد : پس چه كنيم ؟ طرماح گفت : همانكه گفتم‏!! بالاخره معاويه بلندشد و دستهایش را دراز کرد و نامه‏ را گرفت و خواند، بعد هم با ناراحتى تمام كاتبانش‏ را احضار كرد تا جواب نامه را اينگونه بنويسد: " على ! عده لشكريان من به عدد ستارگان آسمان‏ است‏! مهياى نبرد باش !" طرماح برخاست و گفت : من خودم جواب نامه ات را مى دهم‏: ستارگان وماه تا زمانی ستاره وماه هستند که: از خورشید خبری نباشد!! على عليه‏ السلام خود ، به تنهايى خورشيديست كه ستارگان تو در برابرش نورى نخواهند داشت‏ !! سپس خواست برود كه : معاويه گفت : " طرماح ! سى هزار دِرهَمت را بردار و سپس برو " طرماح گفت: من دستهایم را کوتاه کرده ام که: زبانم و پاهایم دراز است !!! و بدون خداحافظى راه كوفه را در پيش‏ گرفت‏... معاويه رو به عمرو عاص كرد و گفت : حاضرم‏ تمام ثروتم را بدهم تا يكى از شما به اندازه‏ يكساعتى كه اين مرد از على طرفدارى كرد ، از من‏طرفدارى كند! عمرو عاص گفت : بخدا اگر على به‏ شام بيايد ، من كه عمرو عاصم نمازم را پشت سر او ميخوانم!! اما غذايم را سر سفره تو ميخورم!! ‏ (📚 الأختصاص ص ١٣٨) 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤 http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani