آهی کشیدی و رخ آیینه مات شد
اشک زلال چشم تو آب حیات شد
خون دل تو خون دلم را به شیشه کرد
تا از تو خواستم بنویسم دوات شد
این شهر را ادامه دهی... آب می برد
بانو بقیع از ابر دو چشمت فرات شد
ای نوحه خوان ممتدِ از صبح تا به ظهر
قدری نفس بگیر که وقت صلات شد
وقت قنوت، اشک تو افتاد روی خاک
فردا خبر رسید که آنجا قنات شد
او ماند و دختران یتیم قبیله اش
ام البنین بی پسر، ام البنات شد
آری پسر قمر به شب مؤمنین که شد
مادر ستاره ی سحـر مؤمنات شد
#نـوكـر_نـوشـت:
#خانم_جان
#ام_البنين بودی اگر تا قبل آن روز
از بعد عاشورا دگر #ام_الشهيدی
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
#شنبه_های_ام_البنینی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_داوود_مرادخانی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇
https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani