🇮🇷°•| #خاطرات_الشهدا |•°🇮🇷
روح الله قربانی یکی از همدورهای های ما بود که شهید شد. من برای تشییع پیکرش به دانشگاه امام حسین(ع) رفتم.🚶🏻♂
در مراسم کنار عباس بودم، با گریه و بی تابی به او گفتم عباس میبینی چه زود عاقبت بخیر شد و ما رو گذاشت و رفت؟ 😭
با حالتی مطمئن که انگار میداند کارش به شهادت می کشد، آرام گفت: «مهدی جان! نترس، نگران نباش، ان شاءالله ما هم بهش میرسیم.»🙂✌️🏻
گفتم: «عباس از تو مطمئنم ولی از خودم نه...» گفت: «ان شاءالله این توفیق نصیبمون میشه» اما فقط خودش رفت و دل ما را سوزاند...💔
عباس واقعاً عاشق خدا بود و خدا هم جواب این عشقبازی را خوب داد. پایانی جز شهادت برازنده عباس نبود...💎👌🏻
🔖مهدی تقیزاده_همکار شهید عباس دانشگر
@shahidmohammadrezaalvani
🇮🇷°•| #خاطرات_الشهدا |•°🇮🇷
در خط مقدم کنار بچه های نبل و الزهرا نشسته بودیم. با آنها صحبت میکردیم و به درددلها و مشکلاتشان گوش میدادیم.
دقایقی نگذشته بود که ارتباط خاصی بین عباس و یکی از جوانان اهل نبل و الزهرا که تخصص ضدزره داشت، برقرار شد.🤝
در همین بین عباس را دیدم که دستکش خود را درآورد و به آن جوان هدیه کرد. آن جوان هم بسیار خوشحال شد و انگشترش را به عباس هدیه داد.🎁
دستکش های عباس، دستکش های مخصوص نظامی و گران قیمت بودند. این هدیه دادن و هدیه گرفتن دو روز پیش از شهادتش اتفاق افتاد.❗️
به عباس گفتم: «این دستکش قیمت کمی نداره، راحت دادیش به این بنده خدا؟» گفت: «من شاید آخرین باری باشه که اینجا میام ولی این رزمنده ممکنه تا چند سال اینجا بمونه؛ این دستکشها بیشتر به دردش میخوره.»😉
🔖شهید حسین جوینده_همرزم شهید
@shahidmohammadrezaalvani
🇮🇷°•| #خاطرات_الشهدا
برای منی که فرمانده اش بودم باور کردنی نبود...
اما عباس تا به حالا یک نامحرم ندیده بود.
اولین نامحرمی که حتی ایشان را هم درست ندید دختر عمویش بود که نامزدش شد
روزی که برای مراسم ازدواج رفته بود،پرسیدم: دختر عمویت رو دیدی؟
گفت: نه واقعا!!
چنین آدمی هست که #شهید می شود شهید مراقب چشمش هست.
گفتم: تو از آنهایی هستی که خیلی عاشق پیشه میشوی
چون اولین نامحرمی که دیدی همسرت است...
📎 نقل از سردار اباذری فرمانده شهید
#شهید_مدافع_حرم
#شهید #عباس_دانشگر
@shahidmohammadrezaalvani