شاید خیلی از شماها آن هموطنان عزیزمان را دیدهاید که در منچستر و بیرمنگام و یکی دو جای دیگر در میان فحاشیهای بسیار رکیک و ناموسی تروریستهای مجاهدین خلق و ضد انقلاب، یا پس از کتک خوردن از لکاتهها، محکم و استوار اما مظلومانه رفتند و آرای خودشان را به صندوقهای جمهوری اسلامی ریختند.
حتماً شما پیامهای مکرر آقایان #خاتمی و #بهزاد_نبوی و حتی #کروبی را دیدید که مردم را به شرکت پرشور در انتخابات دعوت میکردند و برخی اسم آقای همتی را آوردند.
همه ما یادمان هست دیشب تا ثانیههای نزدیک به ساعت دو بامداد همین آقایان و آقای همتی و رضایی و ... احزاب مختلف اصلاحطلب و اصولگرا مردم را تحریک و تهییج میکردند که از خانههای خود تکان بخورند و بیایند و به نامزد آنان رأی بدهند.
همه اینها یعنی اعتماد به سیستم رأیگیری در جمهوری اسلامی در عین همه گلایهها و اعتراضات به دولت و بخشهایی از نظام و مدیران.
من به عنوان یک خبرنگار و به عنوان یک شهروند از همه این آقایان متشکرم که تنور انتخابات را گرم کردند و مشارکت را بالا بردند و در عین حال حرفها و گلایههای درست و غلط خود را هم در ستادهای انتخاباتی و فیلمهای تبلیغاتی و مناظرهها و گعدههای خیابانی اعلام کردند.
در این میان، برای اولین بار دیدیم که یک مسئول سابقاً مهم کشور، پس از رد صلاحیت بارها و بارها و بارها در مصاحبه با چندین و چند خبرگزاری و شبکه خارجی و با انتشار فیلمها و کلیپهای متعدد، اعلام کرد و در روز آخر تصریح کرد که برای هزارمین بار میگویم که در انتخابات شرکت نمیکنم و از هیچ کس هم به هیچ وجه حمایت نمیکنم.
درد و بلای آن هموطنی که در میان کتک و آماج فحش و فضیحت تروریستهای منافق رفت و رأی داد و درد و بلای نه تنها همتی و مهرعلیزاده و رضایی بلکه درد و بلای خاتمی و کروبی و بهزاد نبوی و حتی #علی_لاریجانی که مثل تو رد صلاحیت شد اما مردم را دو سه بار به شرکت پرشور در انتخابات دعوت کرد، بخورد توی سرت آقای #احمدی_نژاد نمکنشناسی که میتوانستی همچنان توفیق حضور در این نظام را داشته باشی، اما لیاقت نداشتی.
پ.ن: این خلاصه و حرف اصلی یادداشتی است که برای شماره فردای #روزنامه_قدس نوشتهام.
@shahidmohammadrezaalvani