🌷#زندگیبهسبکشهدا🌷
نانِ سنگک گرفته بودیم
و میرفتیم سمتِ خوابگاه..🏫
چند تا سنگ به نانها چسبیده بود..
مصطفی اونا رو کند
و برگشت سمتِ نانوایی..‼️
بعد برگشت و گفت:
بچه که بودم یك بار نانِ سنگک خریدم..
وقتی رفتم خونه،
بابام سنگهایی که به نان
چسبیدهبود رو جدا کرد،
داد به دستم و گفت:
ببر، بده به شاطر؛
نانواها بابتِ اینها پول دادند..💸
🌻#شهیدمصطفیاحمدیروشن🌻
@shahidmohammadrezaalvani
🌷#زندگیبهسبکشهدا🌷
بهش میگن:
«امید جان میشه کمتر بری هیئت؟!»
اشاره میکنه به پسرش و میگه:
«اگه علی رو یه نفر ازتون بگیره
چه حالی میشید⁉️»
میگن: «خب معلومه طاقت نمیاریم!»
میگه: «امامحسین(ع) و هیئت رو
از من نگیرید چون طاقت نمیارم..💔»
🌻#شهیدمدافعحرمامیداکبری🌻
🌷🌷🌷
#سنگر_خاطرات_ ۱۹۷
#ماه_مبارک_رمضان
#ما_ملت_شهادتیم
#ما_ملت_امام_حسینیم
@shahidmohammadrezaalvani