eitaa logo
کانال رسمی شهید محمد رضا الوانی
1.2هزار دنبال‌کننده
13.3هزار عکس
12.3هزار ویدیو
167 فایل
*اللهم عجل لولیک الفرج* شهیدمدافع حرم در سجده‌یِ آخرِ نمازهایش این دعا را میخواند: ‌اللهم أخرِج حُب الدُّنیا مِن قُلوبِنا...✨ تاریخ تولد🎂:1361/1/2 تاریخ شهادت🕊️:1395/7/7 مزارشهید🥀:باغ بهشت همدان «زیرنظر همسر شهید» ادمین پیشنهادات:۰۹۱۸۵۴۶۱۲۶۰
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃یازهرا سلام الله علیها 🍃یا شهیده 🥀 💎اوایل سال 65 بود. مراسم چهلم لطف علی زارع را در گلزار شهدای شیراز گرفته بودند. در بین جمعیت چشمم به سید محمد افتاد که گوشه ای مغموم ایستاده بود. به سمتش رفتم. متوجه من که شد، سید محمد دست من را گرفت و آرام، قدم زنان از جمعیت فاصله گرفتیم. با هم به سمت ردیفی از قبر های تازه حفر شده در گلزار شهدا رفتیم. قبر ها خاکبرداری شده و با تابوک های سیمانی دیواره آنها چیده شده بود تا اگر شهیدی را از جبهه آوردند، قبر آماده باشد. روی لبه یکی از قبرها، روی تابوک های سیمانی نشستیم. سید محمد به قبر خالی خیره شده بود. گفت: محمد چیزی به تو می گم، اما تا شهید نشدم به کسی نگو! با تعجب گفتم: تو شهادت... چی؟ به قبری که لبه آن نشسته بودیم اشاره کرد و گفت: هفته دیگه، چهارشنبه من را تشییع می کنید و در این قبر دفن می کنید! با تعجب، نا باورانه به سید محمد و قبر خالی نگاه کردم و گفتم: ان شاالله سال ها زندگی می کنی، این حرف ها چیه می گی! بلند شدیم تا سر قبر لطف علی برگردیم.به قبری که لبه آن نشسته بودیم نگاه کردم. چهارمین قبر در آن ردیف بود یک هفته گذاشت، شب چهارشنبه بعد پسر عمویم، ، خبر شهادت سیدمحمد را داد و گفت: فردا تشییع می شود.صبح برای تشییع رفتیم.هر شهید را به سمت قبری بردند. سیدمحمد را هم پای قبری گذاشتند و برای تلقین پائین دادند. یک لحظه یاد صحبت های هفته قبل افتادم. همان ردیف بودیم.قبر ها را شمردم، سید محمد را در قبر چهارم دفن کردند.صدای آه و ناله ام بلندشد http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani