شهیدان زنده اند...❤️
یخچال منزل ما سوخته بود وشوهرم در سفر
بود.هوا بسیارگرم بود وبچههای کوچک من
آب خنک می خواستند.رفتم در مغازه
تعمیرکار یخچال و گفتم اگر میتوانید امروز
برای تعمیر یخچال ما بیایید.گفت کسی را
ندارم و خودت باید یخچال را بیاوری.
گفتم نمیتوانم، اگرمیشود کسی رابفرستید
یا خودتان بیایید.در راه تابلو کوچه را نگاه
کردم شنیده بودم خیلیها از شهیدسیدحسن
موسوی حاجت میگیرند،گفتم آقا سید به
دادم برس، الان همه چی در یخچال خراب
میشه.😢
-آمدم منزل بلافاصله دیدم درمیزنند.جوانی
پشت در بود که رویش به سمت دیگر بود
گفت آمدهام برای تعمیر یخچال.
گفتم خدا خیرتان بدهد بفرمایید.
-باور کنید وقتی وارد آشپزخانه شد فقط
دستی به یخچالکشید و سیم برق را داخل
پریز وارد کرد، صدای موتوریخچال که بلند
شد گفت یخچال شمادرست شد و به سمت
درب خروجی حرکت کرد.
گفتم صبر کنید پول بیاورم،[اما گفت بعداً
حساب کنید.]🌱
او رفت به محض خروج،فرزند کوچکم گفت:
مامان، این آقا چقدر شبیه شهیدسیدحسن
موسوی بود عکسش سر کوچه نصب شده.!
گفتم راست میگی با اینکه چهرهاش را دقیق
نمیدیدم ولی خیلی شباهت داشت.
عصر رفتم در مغازه یخچال ساز و گفتم
دست شما درد نکنه کارگر شما خیلی خوب و
سریع کارش را انجام داد هزینه تعمیر یخچال
چقدر میشه؟
خندهای کرد و گفت:کدام کارگر؟من کسی را
ندارم.الان شما را دیدم یادم افتاد که باید
برای تعمیر یخچال شما بیایم...
📙دردانهنشر شهید هادی
#شهیدسیدحسنموسوی
༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇
https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani