eitaa logo
کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی🇮🇷
1.3هزار دنبال‌کننده
16.3هزار عکس
16.2هزار ویدیو
213 فایل
*اللهم عجل لولیک الفرج* شهیدمدافع حرم در سجده‌یِ آخرِ نمازهایش این دعا را میخواند: ‌اللهم أخرِج حُب الدُّنیا مِن قُلوبِنا...✨ تاریخ تولد🎂:1361/1/2 تاریخ شهادت🕊️:1395/7/7 مزارشهید🥀:باغ بهشت همدان «زیرنظر همسر شهید» ادمین پیشنهادات:۰۹۱۸۵۴۶۱۲۶۰
مشاهده در ایتا
دانلود
در دم مردن بیا یک دم کنارم یاحسین جان زهرا مادرت چشم انتظارم یاحسین در س‍ؤال و پرسش قبرم بیا ای سرورم بی کس و بی مونس و بی غمگسارم یاحسین بی نوا را جان مادرت از در مران مجرمم چشم شفاعت از تو دارم یاحسین خادمم، عبدم، غلامم، نوکرم، در مانده ام سروری کن لحظه ی در احتضارم یاحسین رو سیه، نامه سیه، رفتار بد، کردار زشت من پناهی جز تو در محشر ندارم یاحسین سایه ات را گر بگیری از سرم روز نشور من یقین دارم که اندر قعر نارم یاحسین این لباس نوکری را ای شه از نوکر مگیر چون که یک عمری بُوَد این افتخارم یاحسین : 💔 یک سلام از سمت باب القبله یعنی زندگی حسرت این زندگی بر سینه‌ی شرمنده‌هاست...🥀 سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام ༺◍⃟🌼჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
نه قصّه ی شام و  نمک و نان جوینش نه غصه ی چاه و شب و آوای حزینش بیش از همه کرده‌ست مرا شیفته ی خود شور قطراتِ عـرق روی جَبینش با جذبه ی معجزه می‌کرد  این شد که در آمد دل ما نیز به دینش در بستر خورشید اگر خفته عجب نیست   کـآموخته عـزت ز  پسر عـمّ امینش عشقش وسط خوف و رجا مانده رجزخوان تا عالم و آدم نکند شک به یقینش دردا و دریغا که از این بیشه سفر کرد شیری که نشستند شغالان به کمینش آغوش خانه امنی‌ست پس از مرگ داخل شوم ای کاش در آن حصن حصینش یارب برسانم به ، دغدغه دارم کم بوسه زدم نوبت قبلی به زمینش : تو بوتراب و عالم و آدم از آنِ توست آدم نگشت هر که نشد خاک پای تو سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام ༺◍⃟🌼჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
دل را سپرده ایم به دست کریمها امروز نه، ز روز ازل از قدیمها ما خاک پای خادمتان هم نمی شویم دلداده ی تو نوح و مسیح و کلیم ها بر سینه ی کسی نزند دست رد حسن دلبسته ی عطای تو حتی رجیم ها هرکس که زیر سایه ی حُسنِ حَسن رسید پر میزند ز قلب و دلش کل بیم ها خیره شدن به تابش خورشید کی شود درک شما کجا و عقول فهیم ها؟ وقتی حسن امام شود در تمام شهر راحت شود خیال تمام یتیم ها در اوج غربتش به برادر خطاب کرد لا یوم مثل قصه ی ذبح عظیم ها از تربت تو بوی غم و غصه میوزد بویی ز دود کوچه گرفته نسیم ها : بی مرحمت که روز شما شب نمیشود اصلا تـو  آفـریده برای کَـرَم شدی سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، ༺◍⃟🌼჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
چقدر منتظر و بی قرارمانی تو شبیه ابر بهاری ز مهربانی تو حضور گرم تو احساس می شود دائم همیشه و همه جا در کنارمانی تو بگیر دست مرا تا به آسمان برسم منم که اهل زمینم‌، وَ آسمانی تو کریمی و همه جا حرف این کرامت هاست خدا کند که مرا هم زِ در نرانی تو سه شنبه های توسل، میان زائرها گمان کنم که در این صحن جمکرانی تو دعای پشت سر ما دعای وتر شماست شبیه فاطمه در فکر نوکرانی تو چه حاجتم به دو دنیا، که من تو را دارم خوشم چو بنده، نوازی، به تکه نانی تو به یاد نوکری و نوکرت به یادت نیست به جان فاطمه امّا عزیزمانی تو خدا کند که بیایی شبی به این روضه خدا کند که شبی روضه را بخوانی تو بخوان به یاد غم عمه ای که می فرمود: عزیز فاطمه، مضروب خیزرانی تو عزیز فاطمه‌، خواهر نداشتی تو مگر که جای دامن من، دست این و آنی تو : بخوان دعای فرج را، زِ پشت پرده ی اشک کـه یـار، چشم عنایت بـه چشم تَـر دارد سلام عليكم و رحمة الله، ظهرتون بخير، روزتون معطر بنام ༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
روضه ى صحن دلم از نفس حقّ رضاست زائر كوى رضا بودن من لطف خداست جاي جاي حرمش بوى خدا مى آيد حرم حضرت او پايگه اهل ولاست هر كجاى حرمش پاى گذارم بينم محفل روضه ى سالار شهيدان برپاست زائرى از ره دور آمده بود و ديدم دست بر سينه كه گويا به لبش ذكر دعاست سر خود را ز ادب بر روى ديوار نهاد دست بر حال قنوت آمد و انگار گداست خستگىِّ ره دور از تن من بيرون رفت از همان نور كه از صحن قشنگش پيداست جان من باد فدايش كه غريبش خوانند آن امامى كه مسمىٰ به غريب الغرباست : محزون شده ام از غمِ هجران تو آقا تا کِی زِ رهِ دور سلامت برسانم...؟ سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، ༺◍⃟🌼჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
هزار بار اگر از تنم بر آری پوست به دوستیت قسم! جز تو را ندارم دوست هزار شکر خدا را که در غمت شب و روز دلم بود خون، چشم چشمه، مژگان جوست سری که خاک تو شد، سجده واجب است برآن دلی که جای تو شد، کعبه ی مقدس اوست طبیب بی تو اگر دارویم دهد، درد است وگر تو درد، کرامت کنی، به از داروست کنار تربت تو، صحبت بهشت خطاست خیال روضه ی تو، رشک روضه ی مینوست ز یک اشاره ی چشم تو بر فراز سنان نهفته در دل تنگم، هزار سرّ مگوست ز خار راه تو فیضی اگر به من برسد هزار مرتبه خوشبوتر از گل خوشبوست تو کعبه ای، تو صفایی، تو مروه، تو حرمی تو قبله ی دل مایی و قبله از یک سوست هزار شکر خدا را که چارده قرن است که زخم تو به دلم، بغض گریه ات به گلوست : ای بی کفـن رهـا شده ی دشتِ ما را به حالِ خود تو نکردی رها حسین سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، ༺◍⃟🌼჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
باید ای عشق وفادار تو باشم عمری نکند بد شده، سربار تو باشم عمری نفَست هست مسیحایی و تحت نظرت هستم و کاش که بیمار تو باشم عمری لب گشودی و پس از غربت هَل مِن ناصر بیشتر در صددم یار تو باشم عمری معرفت داشت یقینا که علمدارت شد می نویسم که قلمدارِ تو باشم عمری کاش دل را بخری و بشوم نذر حرم کنج شش گوشه گرفتار تو باشم عمری باز هم از کرمت قرض بگیرم باید دوست دارم که بدهکار تو باشم عمری شال مشکی و سپس پیرهن مشکی داد مادرت خواست عزادار تو باشم عمری : 💔 ميان روشن و خاموش آسمان، هر روز خوشم به ذكر سلامي به درگهت، ارباب سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام ༺◍⃟🌼჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
من را سحر برای خودت انتخاب کن با توبه آمدم روی من هم حساب کن طومار جرم من نکند رو کنی به حشر ستار باش و پرده بپوشان، حجاب کن من مستحق آتشم از کرده های خویش اشک مرا بیار و حساب و کتاب کن   بخشش همیشه کار بزرگان بُوَد، خدا من کرده ام گناه، تو امّا ثواب کن بد کرده ام خدا، تو بسوزان مرا ولی دوزخ نه، کربلا ببر، از غم کباب کن روزی که بر سرم لحد آوار می شود خاکم به زیر پای کن عمریست زیر پرچم آن را که نیست اهل ولایت، عذاب کن : اگرچه اهل عذابم ولی خیالم تخت که هرگز عاشق نمیسوزد سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام ༺◍⃟🌼჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
دامن چشم من از گریه به دریا اُفتاد چشم زخمی‌شده از کار تماشا اُفتاد پاره‌هایِ جگرم میچكد از كُنجِ لبم عاقبت سایه‌ی مرگ آمد و بر ما اُفتاد باز هم خاطره‌هایم همگی زنده شدند راه من باز بر آن كوچه‌ی غمها اُفتاد یاد آن کوچه که با مادر خود میرفتم به سرم سایه‌ای از غربتِ بابا اُفتاد کوچه بن‌بست شد و در دل آن وانفسا چشم نامرد به ناموس علی تا اُفتاد آنچنان زد که رَهِ خانه‌ی خود گُم كردیم آنچنان زد که به رخساره‌ی گُل جا اُفتاد گاه می‌خورد به دیوار و گَهی رویِ زمین چشمِ زخمی‌ شده از کار تماشا اُفتاد من از آن دست‌کشیدن به زمین فهمیدم گوشواری که شکسته است در آنجا اُفتاد شانه‌ام بود عصایش ولی از شدت درد من قدم خم شد و او هر قدم اما اُفتاد : زَهرا حَرَم نداشت، تو هم بی‌حَرَم شدی از کـودکـی هَمیشه هَوادار مـادری... سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، ༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
دوباره قلقله در عرش کبریا افتاد عزیز فاطمه ابن الرضا ز پا افتاد اگر غلط نکنم این حسینِ دیگر بود ولی نگفت کسی، زیر دست و پا افتاد ز صدرِ زین نه، ولی بر زمین بصورت خورد به روی چهره ی او مثل پنجه، جا افتاد همین که زهر اثر کرد زانویش خم شد میان حجره ی دربسته بی صدا افتاد ز سوز تشنگی آهسته گفت یا جدّاه بیا که بر جگرم آتشِ جفا افتاد نه گیرِ شمرِ لعین، گیرِ اُمِ فضل اینبار به شعله های عطش، حجت خدا افتاد میان هلهله ها، ناله های او گم شد و ظرف آب ز دست کنیزها افتاد به روی بام، تنش را کشان کشان بردند و بارها سرش از ‌پِلّه، بی هوا افتاد کبوترانِ حرم، خوب سایه گستردند ولی حسین به گودالِ پر بلا افتاد کفن به پیکر بابای خویش، چون پوشاند نگاهِ هادیِ دین سوی کـربلا افتاد نداشت خواهری از غصه اش بمیرد باز هزار شعله ز داغش به جان ما افتاد : .. تنت میسوخت روی بام زیرِ آفتاب آقا دلم آتش گرفت و یاد شاهِ بی کفن افتاد سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، شهادت نورچشم ولی نعمتمان (ع) تسلیت باد.🏴 😭 ༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
صحن، یکباره به آوای تو برمی خیزد جمعیت پیش قدمهای تو برمی خیزد تو فلج بودی و ارباب شفایت داده صحن پیداست که در پای تو برمی خیزد قبل از این هیچ نبودی پس از این محترمی احترام است که از جای تو برمی خیزد تو به امضای امام خودت از جا برخیز همه ی شهر به امضای تو برمی خیزد گیرم اصلا به کلاف آمده باشی، یوسف به خریداری کالای تو برمی خیزد نوکرش باش و دم مرگ رضا را بطلب مطمئن باش که آقای تو برمی خیزد لطف او را پس از این نیز خودت خواهی دید داخل قبر که اعضای تو برمی خیزد از سه باری که خودش گفته یکی مانده هنوز یار از امروز به فردای تو برمی خیزد بموالاتکم ای عشق... بخوان ای شاعر که قلم باز به انشای تو برمی خیزد مثل نقاره گلو را پر فریادش کن صحن اینبار به آوای تو برمی خیزد : قلب مرا به پای ضریح ات گره بزن بیمارم و دخیل شفای تو می شوم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، ༺◍⃟🌼჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
این نیزه در نیامده آن نیزه میرود داد از فلک که داد تورا در مى‌آورد مثل دو تکه چوب لبت را به هم نزن الآن برات آب پیمبر مى‌آورد بعد از تو من زیاد نمیمانم اى حسین داغت ببین چه بر سرم آخر می‌آورد خواهر نگشته‌اى که بدانى برادرى با داغ خود چه بر سر خواهر مى‌آورد من هرچه داد میزنم اى شمر نانجیب سر را کنار خیمه نیاور، مى‌آورد پا بر زمین کشیدن تو میکشد مرا جان دادن تو جان مرا در مى‌آورد این کهنه پیرُهن که تن شمر رفته است من را عجیب یاد برادر می‌آورد : همين كه پيكر تو مورد تهاجم شد ز دست و پا زدنت دست و پايِ من گم شد مرا به حرمله يا شمر يا سنان نسپار مرا به خاطر مادر به ساربان نسپار سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، ༺◍⃟🌼჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani