eitaa logo
کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی🇮🇷
1.3هزار دنبال‌کننده
16.7هزار عکس
16.9هزار ویدیو
223 فایل
*اللهم عجل لولیک الفرج* شهیدمدافع حرم در سجده‌یِ آخرِ نمازهایش این دعا را میخواند: ‌اللهم أخرِج حُب الدُّنیا مِن قُلوبِنا...✨ تاریخ تولد🎂:1361/1/2 تاریخ شهادت🕊️:1395/7/7 مزارشهید🥀:باغ بهشت همدان «زیرنظر همسر شهید» ادمین پیشنهادات:۰۹۱۸۵۴۶۱۲۶۰
مشاهده در ایتا
دانلود
دل شود گاهی گدای کوی سلطان بهتر است نیمه شب عازم شود شهر خراسان بهتر است در حریمت بنده ی عاقل پریشان میشود من اگر دیوانه باشم یا پریشان بهتر است گندم ما با عنایات رضا نان میشود گر بگیرم از دو دستان رضا نان بهتر است دانه تسبیح من مانوس با نام رضاست از همه اذکار عالم یا رضا جان بهتر است آینه کاری و کاشی کاری دور ضریح بی شک از آیینه کاری های رضوان بهتر است دیده ها در محضرت ابریست ای دریای جود نزد تو باشد اگر چشمان گریان بهتر است هرچه من گویم تو از آن برتری شمس الشموس پس اگر این بیت باشد بیت پایان بهتر است : دستش دراز نیست به هر جا و هر طرف هر کس به درب خانه‌ی لطفت گدا شود... سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخیر، . کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
دلی که خانه ی غیر تو شد حرم نشود اگر دخیل عَلَم نیست محترم نشود چه سود در نفس آن کسی که یک لحظه به عهد عابس و جون تو هم قسم نشود به زیر قبه تو را از خدا طلب بکنم خدا کند ز سرم سایه ی تو کم نشود به شاه تیغ علامت قسم که تا دم مرگ سرم به غیر در خانه ی تو خم نشود بهشت مرثیه ات را به هیچ کس ندهد نصیب گریه کُنَت گر بهشت هم نشود به سمت حائر تو سینه خیز می آیم ز پا اگر که بیفتم، قدم قدم نشود فدای موی سپیدی که نذر روضه ی توست حرام، پول سیاهی که خرج غم نشود تو را بخاطر دِرهَم چه دَرهَمَت کردند به تیر و نیزه تو را نامنظمت کردند : 💔 باچند قطره اشک دل من سبک نشد ابری شدم به پای تو باران شدم حسین سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
صدای هق‌هق‌ات آقا طنین چاووشی دوباره در غم مادر سیاه می‌پوشی بلند گریه کنی در عزای فاطمیه روا نباشد از این پس به شیعه خاموشی دعا برای ظهورت همیشه یادم رفت مرا ببخش برای همین فراموشی خودت بگو چه جوابی به مادرت بدهم؟ که سالیان درازی‌ست خانه بر دوشی دو چشم که خیس اشک شده نگاه خشک من، از غم چرا نمی‌جوشی؟ خودت بگو اثر ضرب دست سنگین نیست؟ زمین می‌افتد اگر گوشواره از گوشی : 💔 زنده ام تنها به شوق دیدن روزی که تو میکـشی آتش به جان قاتلان مـادرت سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
تنها چرا نشسته مگر گریه می کند؟ چون شمع شعله ور به نظر گریه می کند از مردم مدینه شنیدم که روزها می آید و ز داغ پسر گریه می کند بالای چار صورت قبری که ساخته با دیده های سرخ جگر گریه می کند با ذکر جانگداز دائم زند به سینه و سر، گریه می کند از سوزِ روضه خواندن این مادر شهید هر عابری میان گذر گریه می کند گاهی دلش برای تنگ می شود گاهی برای روضه ی دَر گریه می کند بغض نگاه باد صبا گفت با دلم دیگر غروب شد، چقدر گریه می کند : برای بچه‌های فاطمه مادر شدن کم‌نیست فقط او لایق این مرتبت روی زمین بوده سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
با تمام دردها بانو ترحم میکنی گاه‌گاهی، لحظه ای، کم کم تبسم میکنی چشمهای کودکانت غرق ماتم میشود تا که در بین قنوتت یاد مردم میکنی روزهای آخری کمتر به زینب میرسی کم نوازش میکنی، کمتر تکلم میکنی لاله ی پیراهنت هی آبیاری میشود روزهای آخری تا پخت گندم میکنی در میان روز بر پیغمبرت سر میزنی وقت برگشتن تو گاهی خانه را گم میکنی آنقدر خونریزی بال و پرت گسترده است بین معراج شبانه هی تیمم میکنی مرتضی خوشحال میگردد و خندان میشود تا که بین خانه اش بانو تلاطم میکنی در میان بسترت وقتی که میخوابی چرا آن شهادتگاه محسن را تجسم میکنی ای پرستوی مدینه حرف رفتن را نزن از چه رو شعر پریدن را ترنم میکنی : هنوز کوچه به کوچه حکایت از مردیست که‌ دستِ‌ بسته‌ی‌ او عاشقانه‌ می‌لرزید...💔 سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، یکشنبتون و کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
وقتی میان کوچه سند پاره پاره شد چشمان غصّه دار فلک پر ستاره شد ناموس کبریا وسط کوچه های تنگ محصور یک شقی صفتِ بدقواره شد تهمت زد و به دختر طاها دروغ بست داعیّه دارِ دین، پسرِ زشت کاره شد گفتند، گفت زود سند را بده به من گفتند، بعد از آن که ستم بی شماره شد با پنجه وسعت فدکش را وجب گرفت سیلی برای غصب فدک راه چاره شد گفتند مست بود و صدایی نمی شنید آنقدر زد که غنچه ی یاسـش عصاره شد پا زد که بارِ شیشه ی او را بیفکند اوّل نشد ولی چو لگد زد دوباره، شد چادر به پای مادر سادات گیر کرد افتاد روی خاک و دلش پر شراره شد گفتند یک طرف زده سیلی ولی حسن پیگیرِ جستجوی دو تا گوشواره شد : موی ز غصه ی سپید شد رسم هاست غـم یار می خورند سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
من بی تو بی کسم، دل من همزبان توست آقا سه شنبه ها دل من جمکران توست محراب خالی تو پر از آه حسرت است عالم در انتظار زمان اذان توست ما بی تو خسته ایم تو بی ما چگونه ای؟ این نغمه ی همیشگی پیروان توست من را مران ز خود که به تو منتسب شدم پیراهن سیاه تن من، نشان توست من شکوه می کنم، تو دعا می کنی مرا این هم ز عادت نظر مهربان توست وابستگی من به تو، عین حقیقت است تنها دلیل اشک من اشک روان توست باید برای تو چو اویس قرن شویم ‌وقتی که ذکر فاطمه ورد زبان توست امشب مسیر روضه ی ما دست مجتباست امشب شهید کوچه، خودش روضه خوان توست این کوچه تا همیشه ز خاطر نمی رود این قتلگاه مادر قامت کمان توست : مادرت دیده به راه است بیائی پشت در ناله ای آمد که کجایی سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
ای کاش حرم بودم و مهمان تو بودم مهمان تو و سُفره ی احسان تو بودم یک عمر گذشت و سر و سامان نگرفتم ای کاش فقط بی ‌سر و سامان تو بودم تا چشم گشودم به دلم مهر تو افتاد زان روز چو آهوی بیابان تو بودم طوفان عجیبی ست، غمِ عاشقیِ تو چون موج اسیر تو و طوفان تو بودم ای گنبد تو عشق، منِ خسته دل ای کاش چون کفتر پر بسته ی اِیوان تو بودم یک پنجره فولاد دلم تنگ تو آقاست ای کاش زِ زُوّار خراسانِ تو بودم : از هرچه هست دور و برم خسته‌ام فقط صحن و ســرای شاه خراسانم آرزوست سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخیر، کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
از دست مهربان شما هر که نان گرفت بالای دست حاتم طایی مکان گرفت عرض نیاز پیش کریمان درست نیست باید همیشه دست به روی دهان گرفت در روضه‌ی تو دعوتمان کرده مادرت شکر خدا که فاطمه تحویلمان گرفت دیشب سه‌دفعه نام مسیحایی تورا بر مرده‌ای دمیدم و دیدم که جان گرفت با ذکر و نغمه فاطمه خوشحال می‌شود باید که نام حضرتتان را زبان گرفت تو زنده بودی و دم گودال قتلگاه از دست شمر رخت تنت را سنان گرفت با دست خالی از ته گودال برنگشت انگشتر عقیق تو را ساربان گرفت قرآن نخوان که من نگران لب توام مست است و باز دست خودش خیزران گرفت : 💔 بیغمِعشقِتوصدحیف،زعمـریکہگذشت بیشازایـنکاش،گرفتـارِغمتمیـبودم💔 سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
دوباره گرد یتیمی نشسته بر مویت و رود رود عزا جاری است از رویت به یاد مادرت امشب نشسته میخوانم نماز صبر به محراب طاق ابرویت گمان کنم که شمیم مدینه را دارد اگر به ما رسد امشب نسیمی از کویت دوباره دست گدایی دراز خواهم کرد برای گریه به غمهای مادرت سویت شبیه قامت زهرا شکسته است قدت شبیه زانوی مولا خمیده زانویت به یاد زینبی و گیسوی پریشانش اگر دوباره پریشان شده است گیسویت برو مدینه و از مرتضی بپرس چه شد که رفت نیمه شب از آشیان پرستویت : 💔 بیا ای وارث حیدر که زخم پهلوی زهرا به شمشیر تو می‌گردد مداوا، یااباصالح سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
این روزها صحبتشان با نگاه بود از بس فضای خانه پر از درد و آه بود این جا کسی عیادت زهرا نمی رود تنها کسی که سر زده شب، نور ماه بود شهر پیمبر است مدینه، ولی در آن یاریِ اهل بیت پیمبر گناه بود از سنت رسول به غیر از اذان نماند شالوده های دین مدینه تباه بود اصلاً عجیب نیست که هیزم بیاورند وقتی که قلب مردم یثرب سیاه بود می گفت با نگاه: بمان فاطمه، نرو... تنها جواب فاطمه هم یک دو آه بود از لب جدا نمی شود عجل وفاتی اش در انتظار مانده و چشمش به راه بود : 💔 دست از قتل علی بردار، زهراجان بمان ای علمدار خمیده، باز در میدان بمان سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
آخرین نافله های سحرت، کشت مرا درد دل کردن تو با پدرت، کشت مرا ای قیامت قدوبالات، قیامت کردی این چه حالیست، هلال کمرت کشت مرا نبض من با تپش قلب تو همسو گشته غصه داریِ دل پرشررت، کشت مرا عمق نگاه تو زغم لبریز است غربت مخفی چشمان ترت، کشت مرا همسفر، لحظه ی معراج تو نزدیک شده دردمندانه وداعِ سفرت، کشت مرا ای پرستوی بهشتیِ مدینه اینکه سوزانده عدو بال و پرت، کشت مرا فاتح خیبرم و صاحب تیغ دو سرم غصه ی کوچه و اشک پسرت، کشت مرا یاس نیلی شده ی گلشن توحیدیِ من گل زخمی که نشاندی به برت، کشت مرا اولین دادرسیِ صف محشر از توست دادخواهی تو از دادگرت، کشت مرا : 💔 بغض دارم مرو از پیش علی، زهرا جان تو نباشی چه کسی پاک کند اشکم را؟ سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، یکشنبتون و کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani