eitaa logo
شهید موسوی نژاد
380 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
7 فایل
🌷🌷 اینجا قراره که فقط و فقط از #شـهدا درس زندگی بگیریم 🌷🌷 مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن 🌹سرهنگ پاسدار شهیدسیدعبدالحسین موسوی نژاد ولادت: خمین ۱۳۴۸/۲/۱     شهادت: منطقه سردشت ۱۳۹۰/۴/۳۰ مزار:گلزارشهدای قم "روزانه خواندن زیارت عاشوراراامتحان کنید"
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تب را علاج آب بود، وین عجب که من می سوزم از تبی که علاجش به خاک توست...
نماز شب خونای کانال التماس دعا😉
السَّلامُ عَلَيْكَ يا صاحِبَ التَّدْبيرِ ... وَ تَصَدَّق عَلَینا یا صاحب العصرِ و الزَّمان ... سلام مهربان امامم خودتان فرمودید جواب سلام واجب است و من دل خوش به همین سلام های اول صبحم...
هر موقع به بهشـت زهرا سلام الله میرفت، آبی برمیداشت و قبور شـهدا رو میشست... میگفت: با شهدا قرار گذاشتم که من غبار رو از روی قبر آنها بشورم و آنها هم غبار گناه رو از روی دل من بشورند... شهید رسول خلیلی🌷
یکی از ترفندهای شیطان اینه که؛ ...زین لَهم اَعمالهم... کارامونو قشنگ جلوه میده! خودمونم متوجه نیستیما فکر میکنیم بَه بَه و چَه چَه حسابم چقدر صاف و پاکه از پشت پرده خبر نداریم.‌‌.. خدا مرتباً در حال یادآوریه... مراقب اعمالتون باشید رنگ شیطان به خودش نگیره... ؟!
خدایا!! ای معبودم و معشوقم و همه کس و کارم، نمی‌دانم در برابر عظمت تو چگونه ستایش کنم ولی همین قدر می دانم که هرکس تورا شناخت، عاشقت شد و هرکس عاشقت شد، دست از همه چیز شسته و به سوی تو می شتابد و این را به خوبی در خود احساس کردم و می کنم شهید ابراهیم هادی🌷
تنها راه رسیدن به سعادت، بندگی خداست... شهید علی خلیلی🌷
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا حُجَّةَ‌اللهِ فی‌اَرضِه صبح بدون سلام بر شما که نمیشود آقا! سلام مولای مهربانم
Hamed-Zamani-Sobhe-Omid-128_5967760472567448510.mp3
4.3M
وقتی اینو گوش میدی اشکت دم مشکته یا نه؟!
رفیقش گفت: حسین تو که پاسدار نیستی نمیترسی بعد از شهادتت فراموش بشی؟! گفت: وصیت کردم روی قبرم بنویسند کارگر شهید حسین بواس🌷
«وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَا نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ» اعراف/۴۲ شمایی که زندگیت رو با عشق من و اهل بیت گذروندی و هر چقدر سختی تو دنیا بود به جون خریدی... تو برای خود منی... تاابدیت... تاهمیشه...
سوره ی لقمان یه آیه داره خدا اول می فرماید: وَ وَصَینَا الاِنسانَ بِوالدیهِ... ما به انسان سفارش کردیم که نسبت به والدینش احسان بکنه... خوب دقت کنین والدین پدر و مادرن دیگه!! ما سفارش کردیم که به پدر و مادرتون احسان کنین بعد دنباله اش خدا میخواد دلیل رو بگه که چرا به پدر و مادر احسان بکنین اینجوری میگه حَمَلَته اُمُهُ وَهناً... مادرش دوران بارداری و زایمانش با سختی بوده (۳۰ ماه طول کشیده سی ماه کل دوران بارداری، زایمان و شیر دادن...)
ببینید اول میگه به پدر و مادر احسان بکنین ولی دلیل رو که میخواد بگه سختیهای مادر رو میگه مادر چقدر سختی کشید... دوران زایمان تا دم مرگ رفت، بعدش چقدر شب زنده داری کرد چقدر از خواب خودش زد که بچه رو نگه داشت... نشون میده که خدا میخواد بفرماید که: در عین حال سختی مادر رو ببین... بین پدر و مادر و واقعاً هم همین هست...
پیغمبر اکرم صلی الله علیه فرمودن: اگه در نماز مستحبی بودی وقتی داشتی نماز میخوندی پدرت صدات زد نمازتو قطع نکن اگه مادرت صدات زد نمازتو قطع کن... پیغمبر به یک کسی فرمودن که حق پدر اینه که ازش اطاعت کنی اما حق مادر هیهات که بتونی حقش رو به جا بیاری... بعد فرمودن اگه به تعداد ریگ های بیابان و قطرات باران این تعداد روز خدا بهت عمر بده و خدمت به مادرت بکنی هنوز نتونستی حق دوران بارداری اونو به جا بیاری...
سلامتی همه ی پدر و مادرهامون و شادی روح پدر و مادرهای عزیزی که در بین ما نیستن بفرستیم
واقعاً اونایی که امام حسین ندارن، پس چی دارن؟! هیچی به خدا... من خوب نیستما... اما اون بچه ی بدی ام که بابامو دوست دارم... همین محبت منو آروم میکنه... ای بهشت دل ما...!! ته دلمون آروم میشه وقتی به دوست داشتنت فکر میکنیم... ...
013_Pooyan Far 1(1).mp3
7.48M
دلتنگ يك حسرت ...
اجر شهید بیشتر از کسی نیست، که قدرت گناه دارد اما می ورزد... نهج البلاغه حکمت ۴۷۴
متاسفانه غیبت امام زمان عجل الله برای بعضی از شیعیان عادی شده، یعنی دیگه خیلی براشون مهم نیست زندگیشون داره میگذره دیگه... اگه مسئله ی شرعی داشته باشن از عالم شون می پرسن یا به رساله مرجع شون رجوع می‌کنن تو مجالس هم شرکت میکنن، خب اشک و توسل و گریه و عزا هم که دارن، تو مجالس سرور معصومین هم شرکت میکنن... خب دینشون هم که برقراره کارهای دنیایی شون هم که دارن میکنن چیزی کم ندارن که... درد، دیگه نیستش این خیلی بده خدا نکنه اینجوری بشه که آدم یادش بره که یه چیزی تو این عالم کمه یه چیزی تو زندگی من کمه اصله ظهور امام هست... این درد رو داشته باش و از خودش بخواه به خدا قسم درد معصوم رو داشتن، درد ولی خدا و حجت خدا رو داشتن از صد درمان بهتره... باید از او خواست... دردم از یار است و درمان نیز هم دل فدای او شد و جان نیز هم...
تو قنوت نمازاتون از خدا بخواین که: خدایا!! محبت خودت و ائمه، و علی الخصوص صاحب الزمان رو تو دل مومن و غیر مومن، مسلمون و غیر مسلمون قرار بده...
4_5794246448098839116.mp3
2.77M
حرم که نباشه... هوایت نکنم می‌میرم
شهید موسوی نژاد
تنها راه رسیدن به سعادت، بندگی خداست... شهید علی خلیلی🌷
یادمه یک بار یکی از دوستانش ناراحت از وضعیت گلوی مجروح و زخمی علی با غصه و غمگین،نشست کنارش. علی گفت: پاشو برو دوستش گفت: چرا..؟! علی گفت: برو دنبال حرف‌های زمین مانده رهبر... شهدا که فقط گریه کن نمیخوان رَهرو میخوان بریم دنبال راه شهدا... دنبال اطاعت از آقا من به عشق لبخند رهبرم رفتم جلو... علی مسیر بندگی رو درست رفت، که رسید به سعادت... که رسید به شهادت... و هنوز هم که هنوزه، شهید رهرو می‌خواد... بریم دنبال حرفهای زمین مانده رهبر... بریم دنبال تلاش برای دین خدا...
شهید موسوی نژاد
فقط پنج ماه مانده بود به رژه ۳۱ شهریور ،حسن بی مقدمه وسط جلسه گفت : « چه معنایی داره ما هر سال تو رژه فقط دو ، سه تا سکوی موشکی ببریم ؟ اون وقت دشمن فکر میکنه ما تو کل سال فقط همین دو سکو رو میتونیم بسازیم . » آن اوایل البته سرعت ساخت تجهیزات توی صنعت فقط همین قدر بود ؛ سالی دو سکو . خود حاج حسن رفت و از آن ها خواست تا شش ماه آینده تعداد بیشتری سکو بسازند ، ولی قبول نکرده بودند ، چون ظرفیتش را نداشتند . وقتی هم حاجی اصرار کرده بود ، گفته بودند : « اگر خیلی اصرار دارید ، می تونید از سوپر مارکت بغلی تهیه کنید . » البته آن قدر هم بیراه نمی گفتند . سکوی موشکی ،آب نبات چوبی نبود که بشود توی هر مغازه ای پیدا کرد و هر کسی هم توان ساختنش را نداشت . حسن در جلسه بعدی از بچه‌ها قول گرفت که امسال توی رژه ۳۱ شهریور ، دشمن را از رو ببرند . دست هایشان را به هم دادند و به حضرت زهرا ( سلام الله علیها ) توسل کردند و ثواب کارشان را هم پیشاپیش هدیه کردن به حضرت . فرآیند پیچیده ای بود . باید دست تنها و بی سر و صدا سکوی موشکی می ساختند . طوری که کسی متوجه نشود ، چون حاج حسن فهمیده بود که اطلاعات از جایی نشتی دارد و دشمن خیالش جمع است که از تمام فعالیت های ساخت موشک در ایران خبر دارد . برای همین خودش هم دست به کار شد . وقتی دید که همه توان مجموعه رفته روی خود موشک و کسی به فکر تجهیزات جانبی نیست ، هم زمان با کار عملیاتی ، شده بود مسئول ساخت تجهیزات زمینی موشک ؛ جایگاهی که چند درجه از جایگاه فرماندهی موشکی پایین تر بود . روز ۳۱ شهریور آن سال که برای اولین بار ، ایران شش سکوی موشکی نمایش داد ، دهان وابسته های نظامی کشورهای خارجی باز مانده بود و خیلی ها از روی تعجب روی پا ایستادند و گردن گرفته بودند که موشک های جدید را بهتر ببینند . توی دنیا پیچید که قدرت دفاعی ایران رشد ناگهانی داشته است . همه محاسبات و برنامه ریزی شان بهم خورد . نه به خاطر چند سکوی اضافی ،به خاطر این که فهمیدند ایران لایه های پنهانی خاصی با توانایی تولید تکنولوژی های پیچیده دارد که آن ها از آن بی خبرند .